نگاه به شرق، کدام شرق؟ شرق جنایتکار، یا شرق تمدنی ایران
  •  

21 ارديبهشت 1401
Author :  
پرچم ترویست های اسلامی طالبانی

مردم خراسان باستان در افغانستان، بیش از 43 سال است که میان جنایتکاران تاریخ کشتار و غارت، دست به دست می شوند، و در آخرین سکانس این تراژدی دردناک، امروز این مردم طعمه قدرت طلبی، و قوم پرستی، غلامی عده ایی از درس آموختگان حوزه های علمیه ایی شده اند، که خود را طالب اعلام می کنند، که نه به انسانیت بهایی می دهند، و نه حتی آن قسمت از احکام و روایات اسلامی، که در آن، جنگاورانش و جهادگرانش را به رواداری با مسلمانان، توصیه دارد، وقعی می نهند، در خوی و ذات این مردان ظالم، بویی از انسانیت و رحمت خداوندی نیست.

امروز مردمان شریف خراسان باستان در افغانستان، در کنار ما، در مقابل چشم ما و تمام جهانیان، طعمه آتش ظلم کسانی اند، که طالبان علوم دینی اسلامند، و اکنون به طالبان سیاهی، استبداد، تبدیل شده، و فقر، کشتار، جنایت و بردگی دیگران را در سرلوحه کار خود قرار داده، و با کمک دیگر حامیان خود در شعبه های مختلف تروریسم بین الملل اسلامی که در پاکستان جای گرفته و هر روز فربه تر می شوند، می سوزانند، می کشند، شکنجه می کنند، می ربایند، تجاوز به عنف می کنند و روی هر جنایتکاری در تاریخ جنایات بشری در جهان را، سپید می کنند،

حال آنکه مردم این قسمت از خراسان باستانی، مردمی آزادیخواه، استوار، قابل احترام، نجیب و مغرورند، اما بی یار و یاور، که تنها خواسته آنان امنیت و آزادی در سرزمین آبا و اجدادی شان است، آنان از ما هستند، اما در مقابل چشم های ما سوزانده، غارت و نابود می شوند، و فریاد مظلومیت شان، حتی از سقف دهان های  پر شده از سرب شلیک شده از سلاح های طالبان، داعش و... هم بالاتر نمی رود؛ مردمی رها شده در میان جمعی از خدا و انسانیت به دور، که تشنگان قدرتند، و جهل انسانی را ترجمان عینی اند، و راستی آنان طالبان سیاهی، بردگی و استبدادند.

مردم افغانستان، همزمان با انقلاب 57 در ایران، به سان آنچه اوکراینی ها از دست روس ها، این روزها می کشند، مورد هجوم شرق و شوروی کمونیست، قرار گرفتند، که با اهداف توسعه طلبانه خود، در سمت جنوب، این مردم مظلوم را مورد هجوم قرار داد، اما مقاومت مردانه، کمک های بین المللی و...، توانست آنان را از این تجاوز و اشغال برهاند، اما باز بعد از این نجات هم، این مردم آسودگی به خود ندیدند، و مثل لقمه ایی چرب، هر روز در دهان جنایتکاری کثیف جویده و له شدند،

و امروز شعبه ی گروه های مختلف تروریسم بین الملل اسلامی، عرصه دار دور جدیدی از جنایت و کشتار، از خراسانیان ساکن در افغانستانند، که از سوی اعراب خوشنشین خلیج فارس، تغذیه مالی و ایدئولوژیکی می شوند، و با استفاده از سلاح و اطلاعات پاکستانی ها، و سیاست های تاکتیکی امریکایی ها، که دستی در این آتش ظلم گرفته اند، و برای حفظ امنیت خود (عدم تکرار 11 سپتامبر)، و سو استفاده از تروریست ها، علیه رقیب روس خود، طرح هایی را دارند، و در این میان این مردم بی دفاع شده ی، این خطه از خاک تمدنی ایران باستان هستند، که طعمه کسانی شده اند، که امریکایی ها با عقب نشینی بی موقع، عجولانه، مشکوک و... خود، میلیاردها دلار، سلاح و تجهیزات برایشان به ارث گذاشتند، و این مردم مظلوم را، بیدفاع، و خلع السلاح شده توسط دولت مزور و ناجوانمرد اشرف غنی احمد زی، رها کرده، رفتند.

اما خراسانیان مظلوم این خطه، که همچنان نمی خواهند، تا زیر چرخ های توطئه تروریسم اسلامی، و دست های جنایتکار پاکستانی، عرب، امریکایی، روسی و... له شوند، مقاومت می کنند، و این روزها مناطقی که صدایی به مقاومت در آن بلند است، به صحنه های خشن جنایت تبدیل شده، و در حالی که جهان و جهانیان سرش به جنایت های دیکتاتور کرملین در اوکراین گرم است، طالبان سیاهی، بردگی و استبداد، در پنجشیر، اندراب و... جنایت و کشتارهای بی رحمانه و غیر انسانی به راه انداخته اند، و این کشتارها، غارت ها و... همه از چشم جهانیان به دور مانده، اما روزانه و بیشرمانه صورت می گیرد، در سکوتی قبرستانی، که دنیای رسانه جهانی را فرا گرفته است.

و متاسفانه، ایران نیز که خود در یک غربستیزی بی در و پیکر و افراطی، و در قضیه فلسطین (که خود متولی عربی با بیش از 50 کشور دخیل در آن دارد)، چنان غرق شده است که گوش هایش به سمت فریاد مظلومیت پارس زبانان شرق تمدنی ایران نیز کر شده، و کارش هم البته منطقی است، چرا که هر تکانی در شرق، او را در جبهه حساس! غرب، در فلسطین و... متضرر خواهد کرد، این است که پارس زبانان تاجیک ما در اندراب و پنجشیر، تخار، بلخ، بامیان و... در خون و غصه غوطه می خورند، و ما حتی توان دست رسانی به آنان نیز نداریم، حتی رسانه های ما هم گوش و چشم خود را بر این عصیان کور، علیه همزبانان ما بسته اند.

این از نتایج غرب ستیزی، و حاکمیت میدان بر دیپلماسی عاقلانه و متین، و افتادن در دامن شرق وارث کمونیسم و مائویسم است که، حتی از خراسانیان باستان خود نیز، ما را باز داشته است، کاش نگاه ما به شرق، نگاهی به شرق تمدنی ایران بود، نه شرق وارث کمونیسم، و مائویسم، که در استبداد و جنایت، حتی در قرن 21 نیز سرآمد و سر لیست جنایتکارانند، آنچه مائوئیست ها در حوزه تمدنی پارسیان، در کاشغر، خُتَن و... می کنند، و آنچه که روس ها در چچن، تاتارستان و... کردند و اینک در اوکراین تکرار می کنند، ننگی است بر دامان شرق، و البته ما، که دامن خود را از مردم خود در شرق تمدنی هم، بالا کشیده تا گِل آلوده نشود، اما در حمایت از شرق جنایتکار، تن به هر ناپاکی داده، و در کنارشان و شریک آنان محسوب خواهیم شد.

باید به داد همزبانان خود در خطه خراسان باستان ایران، در شمال افغانستان برسیم، آنان در مقابل جنایتکاران حرفه ایی ترویسم اسلامی، بی دفاع مانده اند. نگاه به شرق واقعی این است، نه قرار گرفتن در کنار دیکتاتورهای جنایتکار وارث کمونیسم، و مائویسم.

کسی ما را به جنگ با طالبان نمی خواند، حداقل صدای مظلومیت این مردم در مجامع جهانی باشیم، حداقل سکوت رسانه ایی خود را در مقابل جنایات طالبان بشکنیم، حداقل یک محکومیت لفظی می توان داشت، می توان ...؛ سکوت بر این ظلم خود ظلمی نابخشودنی است.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (12)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

✅ پوتین و استالین، پریگوژین و گورکی: لعنت به فضای مجازی!
✍️ محمدحسین روانبخش

???? برادرگرانقدر ولادیمیر پوتین بعد از ساقط کردن هواپیمای «پریگوژین» به دیدار خانواده او رفت و آن‌ها را دلداری داد. از شاگرد دبستان رفیق «ژوزف استالین» توقعی جز این نمی‌رود و البته در آینده‌ی نزدیک، وقتی عده‌ای را به جرم کشتن پریگوژین دستگیر و اعدام کرد و به این بهانه، از شر آن‌ها هم راحت شد، معلوم خواهد شد که درسش را چقدر خوب آموخته است!

???? حکایت، حکایتی قدیمی است. استالین از این آموزه‌ها زیاد دارد و رفتار او با «ماکسیم گورکی» نویسنده‌ی بزرگ شوروی از این دست است.

???? گورکی هجدهم ژوئن ۱۹۳۶ مرد. پزشکان علت مرگ را ذات‌الریه و سکته قلبی اعلام کردند. در تشییع، استالین با بازوبند سیاه پیشاپیش عزاداران حرکت می کرد. بیست‌ماه بعد پزشکان، منشی و حتی جاسوس حزب در منزل گورکی، متهم به کشتن او شدند و همگی به جنایت خود اعتراف کردند؛ همگی اعدام شدند بجز یک پزشک که به ۲۵ سال حبس محکوم شد. دوازده سال بعد پزشک زندانی این جرات را پیدا کرد که به هم‌بند خود بگوید که استالین، خودش گورکی را کشت و ما پزشکان سکوت کردیم. ۲۷ سال بعد، سال ۱۹۶۳ ، ده سال بعد از مرگ استالین، همسر گورکی هم جرات کرد واقعیت را بگوید: استالین با شیرینی مسموم گورکی را کشت. (برگرفته از کتاب «یکی درباره دیگری»/ کریگ براون -  ترجمه حسن کامشاد )

???? پوتین هم می‌خواهد راه رفیق استالین را برود؛ فقط افسوس که دنیای امروز رسانه‌هایی دارد که این کار را غیرممکن می‌کند.

This comment was minimized by the moderator on the site

روسوفیل‌های قاجار و اکنون

درباریان زمان قاجار بعضاً به دو دستهٔ روسوفیل و انگلوفیل یعنی دوستداران روسیه و دوستداران انگلستان تقسیم شده بودند و به جای آنکه منافع ایران را در نظر داشته باشند، برای تأمین منافع دو همسایهٔ زورمند و قلدر کوشش می‌کردند.
نمونه‌ای از این رسوایی ملی و اخلاقی را مرحوم علی حاتمی در فیلم سلطان صاحب‌قران به صورتی هنرمندانه به تصویر کشیده است.
با این همه، رجال وابستهٔ دربار قاجار معمولاً علایق بیگانه‌گرایی خود را پنهان می‌کردند و از افشای آن شرم داشتند.
در روزگار ما اما پس از چند دهه شعار نه شرقی نه غربی، پای قدرت‌های بیگانه به سیاست داخلی کشور چنان باز شده است که برخی محافل و رسانه‌ها حتی شرم دفاع از یک قدرت بیگانه را نیز از یاد برده‌اند و در روز روشن سینه‌چاک رهبران قدرت‌های جهانی شده‌اند!
طبعاً گریبان چاک دادن برای امثال ترامپ و بایدن همانقدر ننگ است که برای پوتین و شی‌جین پینگ!
محافل رسمی در ایران هرگونه گرایش به غرب را مذموم می‌دانند و کتمان نمی‌توان کرد که بخشی از مخالفان نظام نیز به جای دفاع از توازن در سیاست خارجی کشور، نوعی شرق‌ستیزی را توصیه می‌کنند و پاره‌ای هم ثناگوی دار و دستهٔ ترامپ و نتانیاهو شده‌اند.
این حرکات اما از ننگ و سخافت حمایت مطلق و عریان از پوتین در محافل سیاسی کشور ذره‌ای نمی‌کاهد.
اینکه گریبان دریدن برای رهبر روسیه از سوی برخی رسانه‌ها و صاحب‌منصبان تا این اندازه عادی و راحت شده است، در تاریخ ایران سابقه ندارد.
گویی برای عده‌ای کار از دفاع از یک رابطهٔ گرم و دوستانه و حتی اتحاد استراتژیک با رژیم پوتین هم گذشته و به دریوزگی کشیده است!
این عده به هموطنان خود دشنام می‌دهند که چرا نسبت به پوتین دلبستگی قلبی ندارند و از بروز مشکل برای او عزا و ماتم نمی‌گیرند؟
حقا که روسوفیل‌های دربار قاجار هم پیش اینان یک پا ملی‌گرا بوده‌اند!
احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad

This comment was minimized by the moderator on the site

نشانه های افول از همسایه تا شرق و غرب عالم

مهران کامروا در کتاب«انقلاب ایران,ریشه های شورش و ناآرامی»مبتنی بر تئوری های متعدد و البته تجربیات تاریخی وجود ضعف داخلی و یا خارجی در دستگاه حکمرانی را یکی از اصلی ترین عناصر وقوع ناآرامی و انقلاب در سطح جهان ذکر می کند.

مورد پژوهی کامروا در این کتاب وارسی دلایل و زمینه های وقوع انقلاب۵۷ می باشد.البته مخاطب فعال به محض خواندن کتاب ناخودآگاه محتوای آن را با وضعیت ایران در دهه نود و بویژه سالهای ابتدایی قرن جدید در ۱۴۰۰ الی ۱۴۰۲ مطابقت می دهد.

در مورد این کتاب در آینده بیشتر خواهم نوشت چون حقیقتا کتاب فوق العاده ایست.

اما حال که تجمع مردم سیستان و بلوچستان در بستر خشک هامون را دیدم این انگاره مجدد در ذهنم فعال شد که چگونه جمهوری اسلامی تاکنون نتوانسته است حق آبه خویش را از رژیم دوست و برادر طالبان پس بگیرد!
اتفاقی که معنایی ندارد جز علنی شدن ضعف خارجی آنهم در برابر رژیمی بدوی.
علی ای حال ماحصل این اقدام قطعا نارضایتی و ضعف داخلی نیز خواهد بود.

یکی دیگر از نشانه های افول قطعی جایگاه ایران از تارک سپهر سیاست بین الملل همین بحث«سوخوهای روسی»می باشد که اسم و رسمشان دائما در فضای شبه رسانه ای کشور به پرواز در می آید اما هیچگاه برروی زمین ایران فرود نمی آیند.

پیشترها اعلام کردم روسیه بنا بدلایل مختلف بجهت حفظ نظم منطقه خاورمیانه و پاسداری از منافع ملی اش در ارتباط با سعودی و اسرائیل و امارات و تعامل با آمریکا به ایران هواپیمای پیشرفته شکاری سوخو نخواهد داد.

زمان زیادیست که شبه رسانه های داخلی برروی این موضوع مانور می دهند.اما من همچنان معتقدم این اتفاق صورت نخواهد پذیرفت.و همین را نشانه دیگری از بی اجر و قرب شدن اقدامات کشور ولو در مقام طرفداری از روس‌ها در جنگ اوکراین می دانم.

پس از همسایه و شرق عالم نسبت تعامل ما با غرب نیز اظهار من الشمس است.در مقام داخل نیز بنظر اگر اوضاع به همین گونه آرام پیش برود و اتفاقی در داخل حادث نشود،انتخابات ۱۴۰۲ در مقام پایین ترین نرخ مشارکت ملی نشانگان ضعف داخلی را به بالاترین حد ممکن خواهد رساند.

https://t.me/seyyedhashemfirouzi

This comment was minimized by the moderator on the site

طالبان آب را بر روي ايران بست، بيدار شويد!
قاسم خرمي

افغانستان براساس معاهده 1857 پاريس رسماً از ايران جدا شد. براساس اين معاهده، ‌بايد در هر ثانيه 26 مترمكعب آب از رود هيرمند واقع در مرز دو كشور به درياچه هامون واقع در منطقه سيستان ايران سرازیر شود. موضوع خشكسالي‌هاي مكرر در افغانستان و نيز احداث سد «كچكي» باعث شده تا سهم ايران هر ساله از اين رودخانه به ميزان قابل توجهي كاهش يافته و اختلافاتي را در مناسبات دو كشور ايجاد كند.

مناسبات ايران و افغانستان هميشه متأثر از قدرت‌هاي بزرگ و فرامنطقه‌اي بوده است. روابط ایران با اين همسايه شرقي تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، نسبتاً آرام بود اما از سال 1357 به بعد، به‌ويژه با استقرار دولت كمونيستي در افغانستان و سپس تصرف آن به ‌وسيله شوروي، نوع رابطه دو كشور دستخوش تحول و دگرگوني هايي شد.

در سال 1350، قرارداد مجددي براي تقسيم آب هيرمند ميان «محمد شفيق» و اميرعباس هويدا نخست‌وزيران وقت افغانستان و ايران منعقد شد كه براساس آن 20 درصد از آب هيرمند به ايران تعلق مي‌گرفت. اين قرارداد باعث اعتراض‌ها و انتقادهايي به محمد شفيق شد و زمينه روي كار آمدن پشتون فارس ستيزي مثل محمد داودخان را فراهم ساخت.

داود خان، نهايتاً عليه ظاهر شاه كودتا كرد و خود او به‌وسيله ماركسيست‌هاي افغانستان سرنگون شد، ايران حكومت ماركسيستي نورمحمد تركي را به رسميت شناخت اما هيچ‌گاه سطح روابط دو كشور به مانند گذشته ارتقاء نيافت.

روي كارآمدن طالبان در دهه 1370 شمسي و حكومت كوتاه مدت آنها، فرصت زيادي براي پرداختن به مسئله حقابه رود هيرمند پديد نياورد. با سقوط طالبان توسط آمريكا، زمزمه هايي مبني بر تمرد از حقابه ايران آغاز شد. حامد كرزاي با توجه به موقعيت شكننده دولت تازه تاسيس اش، در اين فقره با مماشات عمل كرد اما با روي كارآمدن پشتون فارسي ستيزي ديگري مثل اشرف غني، اختلافات دو كشور در اين زمينه، مجددا بالا گرفت.

اشرف غني كه زير سايه آمريكا، احساس مي كرد مي تواند به سمت ايران كلوخ پراني كند، با تكميل سد نيمه كاره «كمال خان» در قسمت هاي فوقاني هيرمند در استان نيمروز، علنا حقابه ايران را قطع كرد. ساخت اين سد كه از سال 1345 شروع و متوقف شده بود، در سال 1392 مجددا آغاز و در در سال 1399 تكميل و افتتاح شد و به اين ترتيب تمام شريانهاي منتهي به درياچه هامون در استان سيستان و بلوچستان ايران خشك شد.

اشرف غني در هنگام افتتاح سد كمال خان، با بي اعتنايي به توافقات بين المللي، سخنان بسيار تحريك آميزي عليه كشور ما به كاربرد و علنا اعلام كرد كه « ديگر به ايران آب رايگان نمي دهيم»! حتي برخي از مقامات دولت او از « نفت در برابر آب »! سخن گفتند به اين معني كه ايران براي برخورداري از آب هيرمند( كه حق قانوني آن است) بايد به افغانستان نفت رايگان صادر كند!

در مجموع به نظر مي‌رسد كه سياست خارجي ايران به دليل دخالت نهادها و دستگاه‌هاي ديگر در عرض وزارت خارجه هیچ گاه از يكدستي و هماهنگي كاملي برخوردار نبوده و منجر به همسویی و همراه سازی جناح‌های مختلف افغانستان در بسیاری از زمینه‌ها نشده‌است.

همچنين غافلگيري ايران در ماجراي ظهور، سقوط و بازگشت دوباره طالبان به خوبي ثابت مي‌كند كه ايران از مسائل دروني افغانستان درك عميق و دقيقي نداشته يا از تمامي ظرفيت‌هاي خود بهره نبرده است. تاكيد بر خروج فوري آمريكا از افغانستان در غياب يك استراتژي از پيش طراحي شده، باعث شد تا در خلا قدرت حادث شده، پاكستان و عربستان تحركات بيشتري را ايجاد نمودند.

اكنون با سلطه دوباره طالبان در افغانستان، بعيد نيست كه اين كشور لانه اي براي فرود گروههاي تروريستي نظير داعش و جيش العدل و غيره مهيا سازد كه با وجود 70 ميليارد دلار جنگ افزارهاي پيش رفته به جاي مانده از آمريكا، مي تواند تهديدي امنيتي براي مرزهاي شرقي ايران باشد.

تمام زمينه ها و سازوكارهايي كه ايران تا قبل از اين، مي توانست در تاثير گذاري بر تحولات افغانستان از آن بهره بگيرد، نظير نيروهاي جهادي، هزاره هاي شيعه، تاجيك هاي فارس زبان و روشنفكران علاقمند به حوزه تمدني ايران و افغانستان، به حاشيه رفته اند.

گروه طالبان حاكم بر افغانستان به رغم قول هايي كه اخير به مقامات دولت جمهوري اسلامي ايران و حتي مولوي عبدالحميد امام جمعه اهل سنت ايران داده بود، از دادن حقابه ايران امتناع كرد و مردم استان سيستان و بلوچستان ايران را در وضعيت ناگواري قرار داد. اميدوارم آنهايي كه خام انديشانه از طالبان به عنوان گروه اصيل و اسلامي نام مي بردند از اين روياهاي جاهلانه خارج شوند و خطر طالبان را جدي تر بگيرند.

This comment was minimized by the moderator on the site

نامه یک طنز نویس افغانی به خدا!

محترم خدا صاحب!

می‌دانم آدرس دادن به شما اشتباه است، چون شما همه آدرس‌ها را می‌دانید. اما از آنجایی که ما در یک موقعیت کور قرار گرفته‌ایم و اغلب احساس می‌کنیم از نظر لطف شما پنهان می‌مانیم، می‌خواهم آدرسی بدهم که اگر ضرورت شد از ما یک احوال بگیرید.

کهکشان راه‌شیری را که گرفته پیش بیایید، از طرف راست در خط سوم و از طرف چپ در خط دوم یک منظومه شمسی است با هشت یا نه سیاره. وقتی داخل منظومه شدید، از مریخ گذشته یک سیاره آبی می‌رسد که اسمش را ما زمین گذاشته‌ایم ولی خودت یک زمان در مسج خود ازش به عنوان "ارض" یاد کرده‌ای.

در این سیاره موجودات پچولی زندگی می‌کنند که دوست دارند زمین تکه‌تکه باشد. این تکه‌ها از خود نام دارند. اگر به حساب الفبای انگلیسی و جدول غمگین‌ترین کشورها را ببینی، نام این کشور بالاتر از همه می‌آید؛ اما اگر به حساب آرامش و رفاه و اعتبار پاسپورت و هر چیز خوب دیگر ببینی کشور آخر است: افغانستان

به این کشور که رسیدی، پایین ببین. آدم‌هایی که در به‌در و خاک‌ بر سر می‌گردند، مردم عادی‌اند. آن‌هایی که چند متر رخت توهم را بر سر پیچانده، سلاح به شانه دارند و صورت‌شان پر از پشم است طالبان‌اند. فراتر از تقسیم‌بندی "آدم" و "طالب" چیزی نداریم.

حالا این طالبانی که گفتم از خود یک رئیس دارند به اسم ملا حسن آخند. عیب گرفتن خوب نیست، اما این آدم را که خلق کرده‌ای بعض پرزه‌هایش را نصب نکرده‌ای. از جمله پرزه‌ای که باعث می‌شود این بدبخت گپ بزند.

خدا جان!‌‌ من شیطانی نمی‌کنم. ولی همین آدم که ذکرش شد، دیشب به قدرت تو و اشاره جنرال باجوه به گپ آمد. راست و دروغش به تو معلوم است ولی یک سری اتهام‌هایی را به شخص شما وارد کرد که اگر راست باشد، خاکم به‌دهن، انگار شما رسماً با تروریست‌ها و مافیای مواد مخدر همدستید.

ملا حسن می‌گوید که به کمک شما افغانستان را تصرف کرده است. راست می‌گوید؟ یعنی شما کمک کردید که او و همدستانش مردم افغانستان را بکشند، مکاتب را بسوزانند، جاده و پل را انفجار دهند و یک کشور نیمه سالم را به قهقرا ببرند؟ ما تا حال فکر می‌کردیم خلیلزاد این کار را کرده. حالا انگشت به سوی شما بلند شده. نمی‌خواهید چیزی بگویید؟

ملا حسن می‌گوید که طالبان فقط برای حکومت کردن آمده و اگر کسی در حکومت آنان از گرسنگی بمیرد مقصر شما هستید چون وعده رزق داده‌اید.
آیا همین‌طور است؟ اگر چنین باشد که شما همین حالا عهد خود را شکسته‌اید و هزاران کودک و زن و مرد را گرسنه به بستر خواب می‌فرستید.
آیا برنامه ندارید جو یا گندمی برای این مردم بفرستید؟

خدا جان!اگر شما طالبان را به قدرت رسانده‌اید چرا دست‌شان را نمی‌گیرید که این‌ها بتوانند چند صباحی آبرومندانه‌تر حکومت کنند؟ چرا به این‌ها یک قواره درست ندادی که کودکان ازشان نمی‌ترسیدند؟
چرا خودت مستقل عمل نمی‌کنی که از طریق جنرال فیض حمید وارد معامله می‌شوی؟ چرا آمریکا را همانطور بی‌دردسر بیرون نکردی که یک ملت را با بشکه‌های زرد منفجر کردی؟

خدا صاحب! این‌طور که ملا حسن پای تو را وسط کشیده، دیر یا زود مردم ازت دلخور می‌شوند. مردی که به خاطر رزق و روزی وعده‌داده شده تو مجبور شود دختر شش ساله‌اش را بفروشد دیگر احترامش را نسبت به تو از دست می‌دهد!

دختری که به خاطر دستورات تو نتواند به مکتب برود تا چند ماه دیگر قید تو و پیامبرانت را می‌زند!
زنی که به خاطر کمک تو به طالبان مجبور شود کارش را از دست بدهد و تن به روسپی‌گری بدهد دیر یا زود روی تو خط می‌کشد!

خواهش می‌کنم بیا از خودت دفاع کن. بیا بگو تو با طالبان و القاعده و بوکوحرام ارتباط نداری. بیا بگو که حکومتداری یک علم است و "کار هر بز نیست خرمن کوفتن".
بیا مداخله کن که آبروی تو و جان یک ملت در خطر است. لطفاً بیا. آدرس را همان بالا نوشته‌ام.

بااحترام
موسی ظفر
یکی از عاشقانت

This comment was minimized by the moderator on the site

اولین مانیفست طالبان؛ از اعلام جنگ علیه «غیرمسلمانان» تا «احیای خلافت»
نگارش از مریم شاهی • به روز شده در: ۰۱/۰۷/۲۰۲۲ - ۱۲:۴۶

همزمان با آمادگی‌ها برای برگزاری «نشست بزرگ علما» طالبان اولین نظامنامه/ مانیفست خود را منتشر کرده‌اند، با این وجودمعلوم نیست که در این نشست سه روزه، این مانیفست‌ رونمایی و به بحث گذاشته خواهد شد یا خبر.

کارشناسان می‌گویند که طالبان در اولین مانیفست‌شان که به زبان عربی منتشر شده است «جهاد با کفار» را از وظایف اصلی امارت می دانند. تلقی آنها از «کفار» غیرمسلمانان است. طالبان شرایطی را برای نظام امارت و امیرالمومنین بر شمرده‌اند که برای خلفای صدر اسلام مطرح بود. رئیس گردهمایی این نشست در روز اول در روز پنج شنبه برگزاری نشست خطاب به شرکت کنندگان گفته است: «امیرالمومنین را بیشتر از همه شما می شناسم، او مثالی از خلفای راشدین است.»

در روز اول برگزاری این نشست، آخرین گروه از سیک های افغانستان که از جمله شهروندان غیرمسلمان محسوب می شدند، افغانستان را ترک کردند. آن ها از قدیمی ترین ساکنان افغانستان به شمار می آمدند.
نزدیک به سه دهه از ظهور و فعالیت طالبان در افغانستان می گذرد اما این گروه در این مدت، هیچگاه اثر مکتوب یا نظامنامه ای درباره معیار عملشان ننوشته بودند.
این گروه به‌تازگی اولین نظامنامه یا مانیفست خود را به نام «الامارت الاسلامی و نظامها» به زبان عربی منتشر کرده‌اند و تاکنون به هیچ یک از دو زبان رسمی افغانستان یعنی فارسی دری و پشتو منتشر نشده است. این کتاب منسوب به قاضی القضات امارت، عبدالحکیم حقانی که از اعضای تیم مذاکره کننده طالبان در دوحه بود، با مقدمه ای از ملا هبت الله آخوندزاده (امیرالمومنین امارت) است.

خلافت در امارت
محمد مناقبی، پژوهشگر در فقه سیاسی و حقوق به یورونیوز می گوید: «انچه اهمیت دارد این است که معیار عمل طالبان را این مانیفستشان تعیین می کند، نه آنچه که به عنوان نشست مشورتی با علما مطرح کرده اند. این نشست ها جنبه تشریفاتی دارد و بیشتر برای توجیه عملکرد و نظام خاص مورد نظر طالبان ایجاد شده است.»

بگفته وی، طالبان در مانیفستشان عملکرد خلفای راشدین، خلفای اموی، خلفای عباسی و ترکان عثمانی و همچنین صحابه پیامبر را معیار شرعی اعلام کرده‌اند، در حالیکه به مباحث سیاست خارجی و مبانی حکومتداری نمی پردازند و به پراکنده گویی بسنده می کنند.
علی امیری نویسنده و پژوهشگر معتقد است که «طالبان در مانیفستشان تلاش کرده اند که وفاداری خود را به جریان های تروریستی نشان دهند و اگر قرار بود که داعش یک مانیفست سیاسی بنویسد، همین کتاب را می‌نوشت و تنها نامش را «الخلافه الاسلامیه و نظامها» می‌گذاشت. در کتاب حتی یک‌بار اشاره نشده است که تروریسم بین المللی حق استفاده از خاک افغانستان را ندارد. این سکوت عمدی و برای جلب حمایت گروه‌های تروریستی به نظر می‌رسد.»

محمد محق، پژوهشگر در زمینه افراط گرایی اسلامی که سفیر دولت سابق افغانستان در مصر بود، نیز مذاکراتی در دوحه با عبدالحکیم حقانی داشت که به تیم طالبان پیشنهاد کرده بود که الازهر مصر یا گروهی متشکل از الازهر و دیوبندیه به عنوان یک مرجع بی طرف در مذاکرات قطر حکم کند اما طالبان نپذیرفته بودند.

به گفته محق، طالبان که در میان گروه های تروریستی و سلفی از نظر فقهی فقیر و بی سواد محسوب می شدند، اکنون با تکیه بر آخرین نسخه مکتب دیوبندیه از فقه حنفی را که در ظاهر حنفی اما با درون مایه سلفی است، مانیفست نوشته اند تا بگویند که از نظر دینی بی سواد نیستند.

طالبان در نخستین ماه‌های آمدنشان بر سر قدرت اعلام کرده بودند که صدها مدرسه دینی/جهادی را در افغانستان فعال خواهند کرد، اخیرا رهبر طالبان در فرمان سه ماده‌ای، حکم تشکیل «مدارس جهادی» را اعلام کردند و همزمان وزیر دفاع طالبان از نیروهایش خواست تا در گزارش‌هایشان «جبهه مقاومت ملی» را «باغیان» بخوانند، اصطلاحی که در مانیفست طالبان از آن استفاده می شود.

به گفته مناقبی، آنچه اهمیت دارد این است که «جهاد با کفار» و مساله زنان از موضوعات کلیدی است که طالبان در مانیفستشان بر آن تاکید کرده‌اند که باید همیشه در حال «جهاد با کفار» باشند و تمام غیرمسلمانان را «کافر» تلقی می کنند و پیروان مذاهبی غیر از حنفی را «باغیان» می خوانند. در بحث زنان نیز تحصیل و رهبری زنان را بر نمی تابند و تاکید کرده اند که باید دروازه های تمام مکاتب/مدارس جدید چه برای زنان یا مردان بسته شود و مدارس جهادی فعال شود و پا را از افغانستان فراتر می گذارد و این خواسته را از حاکمان جهان اسلام مطرح می کند که فقط مدارس دینی/جهادی فعال شوند.

بر اساس این مانیفست، زنان عملا حق بیرون رفتن از خانه را تحت هیچ شرایطی ندارند و فقط باید به فرزندداری و خانه داری بپردازند، حتی برای نماز خواندن هم فقط در کوچکترین اتاق خانه باید بروند و حق خواندن نماز در اتاق بزرگ خانه را ندارند. برخی کارشناسان این تبصره درباره زنان را به وحشت این گروه از زنان تعبیر می کنند.

جنبش‌های زنان، تنها نهادهای مدنی بودند که بعد از به قدرت رسیدن طالبان اعتراضات خیابانی را علیه سیاست های طالبان برگزار کردند.

وفاداری به بنیانگذار رادیکالیسم اسلامی
در مانیفست طالبان از سید قطب و راه و اندیشه او به عنوان یک الگو یاد شده است. بسیاری از صاحبنظران کتاب «نشانه های راه» سید قطب را مانیفست رادیکالیسم اسلامی می دانند.

مناقبی می گوید: «طالبان بارها در کتابشان اعلام کرده اند که دنباله رو اندیشه و افکار سید قطب بنیانگذار رادیکالیسم هستند که معتقد است باید با خشونت و کشتار حکومت اسلامی را برپا کرد. آن ها الگوی فکری سید قطب را بسط داده اند و با اضافه کردن فرهنگ قبیله ای، یک مدل افغانی از الگوی حکومت سید قطب را مطرح کرده اند.»

به گفته وی، طالبان با تاثیرپذیری از اندیشه سید قطب در این کتاب با تمام مظاهر زندگی مدرن از جمله دموکراسی، انتخابات و مشارکت مردمی و فرهنگی غیر از فرهنگ قبیله دشمنی می کنند.

محق نیز در این باره می گوید که طالبان تحت تاثیر گفتمان سید قطب و جهادیان هستند، بخصوص وقتی که از جاهلیت سخن می گویند. سید قطب متاثر از فضای گفتمان چپ کمونیسم که در دوره زندگیش مطرح بود، مانیفستش را در تقابل با کمونیسم نوشت و بعدها این مانیفست معیار عمل گروه های تندروی اسلامی شد.

دولت خلق چین که به عنوان بزرگترین حزب کمونیست جهان شناخته می شود، روابط بسیار نزدیکی با امارت طالبان برقرار کرده اند و بارها برای حمایت از امارت طالبان رایزنی هایی با کشورهای غربی انجام داده است.

در مانیفست طالبان، هیچ بند و تبصره‌ای در زمینه بهبود زندگی و معیشت مردم به مطرح نشده و فقط بر مساله جهاد علیه کفار و باغیان و تطبیق شریعت در جامعه افغانستان تاکید شده است. به نظر می‌رسد که این گروه با تکیه بر مانیفستشان، قتل عام مردم در پنجشیر، بلخاب و اندراب را قابل توجیه بدانند.

تنها مذهب مورد پذیرش در این مانیفست، مذهب حنفی است و بقیه مذاهب در افغانستان رد شده است.

This comment was minimized by the moderator on the site

جلسه غیرعلنی شورای امنیت برای بررسی محدودیت‌های طالبان علیه زنان Access to the commentsنظرها
نگارش از یورونیوز فارسی • به روز شده در: ۱۳/۰۵/۲۰۲۲ - ۱۳:۳۷

شورای امنیت سازمان ملل متحد روز پنجشنبه برای بررسی محدودیت‌های طالبان علیه زنان نشست اضطرای غیرعلنی برگزار کرد.

نروژ که ریاست کنونی شورای امنیت را بر عهده دارد، در پیش‌نویس تهیه شده نسبت به ممنوعیت جدید برای خروج «غیرضروری» زنان از خانه و نیز پوشیدن لباس‌های چادری (برقع) در انظار عمومی، ابراز نگرانی کرده است. این بیانیه همچنین خواستار تغییر سیاست‌هایی خواهد بود که حقوق زنان و دختران را محدود می‌کند.

پیش از این طالبان دختران را از رفتن به مدرسه بعد از کلاس ششم و زنان را از اکثر مشاغل منع کرده بودند و حتی امکان سوارشدن آن‌ها به هواپیما بدون همراهی یکی از محارم مرد نیز ممنوع، و مردان و زنان تنها امکان حضور در پارک‌ها آن هم در روزهای جداگانه را دارند.


محکومیت جهانی پوشش برقع در افغانستان؛ نروژ از فرمان جدید طالبان انتقاد کرد
رهبر طالبان: زنان افغانستان باید برقع بپوشند
معاون نماینده نروژ در سازمان ملل، پیش از جلسه شورای امنیت به خبرنگاران گفت که سیاست‌های طالبان به‌جای پرداختن به «وضعیت فاجعه‌بار اقتصادی و انسانی» افغانستان که حتی ممکن خواهد بود به «خشونت و افراط‌گرایی» هم منجر شود، بر سرکوب زنان و دختران متمرکز است.

ایرلند و مکزیک، رؤسای مشترک گروه غیررسمی کارشناسان شورای امنیت در امور زنان، روز پنجشنبه نامه‌ای به اعضای این شورا ارسال کردند و تصمیم اخیر طالبان را «وحشتناک» خواندند. آنها گفتند که حاکمان کنونی افغانستان برای «ترویج، احترام یا حمایت از حقوق زنان و دختران، یا احترام به تعهدات بی‌شماری که در ماه‌های گذشته در قبال زنان افغان و جامعه جهانی داشته‌اند» هیچ قصدی ندارند. همچنین در این نامه آمده است که این تصمیم طالبان «بی‌اعتنایی کامل به پیام صریح شورا را نشان می‌دهد که بر طبق آن، زنان می‌بایست در تمام جنبه‌های زندگی عمومی و سیاسی در افغانستان نقش کامل، برابر و معناداری ایفا کنند.»

نماینده ایرلند در سازمان ملل متحد نیز به خبرنگاران گفت که جامعه جهانی و شورای امنیت «مسئولیت اخلاقی دارند تا اقدامی انجام دهند» و سیاست‌های طالبان که به دنبال حذف نیمی از جمعیت افغانستان است را محکوم کنند.

باربارا وودوارد، نماینده بریتانیا در سازمان ملل متحد نیز گفت که در ۲۰ سال گذشته زنان «فرصت‌هایی برای تحصیل، کار، تصمیم‌گیری در مورد آینده خود و فعالیت در محیط‌های فرهنگی» را داشته‌اند. او گفت که قبل از تسلط طالبان ۳ میلیون و ششصد هزار دختر در مدارس افغانستان تحصیل می‌کردند، یک‌چهارم کرسی‌های پارلمان افغانستان در اختیار زنان بود و آنها ۲۰ درصد نیروی کار این کشور را تشکیل می‌دادند. وی همچنین افزود: «اکنون طالبان به دنبال حذف همه اینها هستند» و تأکید کرد که زنان نباید «زندگی در حاشیه» را بپذیرند.

او پس از برگزاری جلسه غیرعلنی روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت که نمایندگان درباره فعالیت‌های مأموریت سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان تبادل نظر کرده اند «اما واقعا بر وضعیت زنان و دختران متمرکز بودند.» خانم وودوارد در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا اعضای شورای امنیت بر سر بیانیه نهایی به اجماع خواهند رسید یا خیر، گفت: «امیدوارم به‌زودی بتوانیم به متنی دست یابیم که بیانگر نگرانی و توافق جمعی ما در مورد تحولات اخیر باشد.»

روز شنبه، همزمان با اعلام احکام جدید طالبان آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در یادداشتی در توییتر از این اقدام طالبان ابراز نگرانی کرده و از آن‌ها خواسته بود تا به تعهدات خود بر اساس مقررات بین‌المللی حقوق بشر عمل کنند.

This comment was minimized by the moderator on the site

روایت یک حادثه‌ای غم‌انگیز در پنجشیر (مربوط به چند روز پیش) :
"وقتی لشکر بدوی ملا هیبت الله بر شهرستان عبدالله خیل دره حمله می‌کند، مردم ملکی با زنان و کودکان به کوه‌ها پناه می‌برند. در این میان عده‌ای بنابر دلایلی نمی توانند فرار کنند. از جمله گل محمد خان که کودک سه ماهه‌‌ای داشته و به دلیل سردی هوا در کوه از خانه بیرون نمی‌شود و با خانم‌ و کودک‌اش در خانه می‌مانند. زمانی‌که لشکر بدوی به روستای‌شان می‌رسند، دست به بازرسی خانه‌به‌خانه می‌زنند. این‌جا است آقای گل محمد خان را پیدا می‌کنند. لشکر بدوی همچون حیوانات خون‌خوار در جنگل امازون با کارد به او یورش می‌برند، هریک از افراد لشکر با یک کارد به صورت، بغل و قلب گل محمد خان می‌زنند. تا این‌که از صدای ناله و فریاد وی، خانم‌اش بیرون می‌شود تا عذری کند به جانوران درنده که شوهرش را رها کنند. این خانم فکر می‌کرد که جانوران ناشناخته‌ی روی زمین، شاید مادر و خواهر داشته باشند و من که یک زن‌ هستم بر من رحم خواهند کرد. اما او نمی دانست که افراد این لشکر به هیچ ارزشی باور ندارند و مادران‌شان را جنس پست‌فطرت و دوم مرد محسوب می‌نمایند. این خانم از لشکر بدوی خواهش کرده بود تا شوهرش را به پاس این که وی یک زن است، نکشند. اما لشکر بدوی کوه‌های سلیمان در دم چشم‌های گریان او، شوهرش را می‌کشند و به این خانم همچون کفتاران حمله نموده و او را نیز به قتل می رسانند. پس از آن صدای کودک سه ماهه که در گهواره بسته بوده است را می‌شنوند. کودک حتمن با جیغ و داد مادرش را می‌خواست تا برایش شیر بدهد، اما بی‌خبر از این که دیگر پدر و مادری به وی زنده نمانده است. لشکر بدوی با صدای جیغ کودک، وارد خانه شده و کودک را نیز می‌کشند. این روایت تلخ را دوستان پنجشیریم برایم قصه نمودند. من به یاد داستانی افتادم که در یک کتاب خوانده بودم: [ نیروهای چنگیز خان وقتی که یک شهر و یا روستا را اشغال می‌کردند، همه را قتل عام می نمودند. روزی از روزها، چنگیزخان وارد خانه‌ی شد و تمام مردان و زنان را با شمشیر از بین برد. متوجه شد که در گهواره‌ای یک کودک شیرخوار چیغ می‌زند. چنگیزخان شمشیر خود را به آهسته‌گی در دهن کودک داخل کرد، کودک همچون "سر چوشک شیر" نوک شمشیر را مکیدن گرفت و از گریان ماند. کودک فکر کرد که پستان مادرش است ویا چوشک شیر، در حالی که چند لحظه بعد چنگیز خان شمشیر را در دهن وی فرو برد و سرش را از بدنش جدا ساخت. چنگیزخان به لشکریان‌اش خطاب کرد: 《کسانی‌که دربرابر چنگیز خان مقاومت کرد، به کودکان گهواره‌ای شان هم رحمی نکنید》].
حالا‌که مقاومت‌گران سلطه‌ی سیاه و بدنام ملا هیبت الله را قبول نمی‌کنند، وی به لشکریانش چنین هدایتی را داده است. تاجیک‌ها به تنهای می‌توانند دربرابر لشکر بدوی ملا هیبت الله ایستاده‌گی کنند؛ اما متحد و متعهد شوند. در غیر آن، این روز به بالای همه‌ی‌تان آمدنی است. چه بخواهید و چه نخواهید. لشکر بدوی به تماشاگران و ترسوها بیشتر از مقاومت‌گران ظلم و ستم خواهند کرد."

This comment was minimized by the moderator on the site

سحام نیوز, May 10, 2022 at 18:33
حسين دهباشي:اگر به جای سعودی، روسیه در یمن جنایت می‌کرد، بازهم از حوثی‌ها حمایت می‌کردید؟ اگر به جای روسیه، آمریکا به اوکراین تجاوز می‌کرد، بازهم به نسل‌کشی می‌گفتید عملیاتِ ویژه؟ @Sahamnewsorg https://t.me/sahamnewsorg/69446

جلال میمندی
This comment was minimized by the moderator on the site

آری این چنین بوده ای برادر!!!!دنیا در منجلابی از فساد وبحران اخلاقی غوطه ور میباشد ؛ ادیان نیز سیاسی ومادی ودنیائی شده اند وکاری به معنویت واخلاق ندارند ومتولیان ادیان نیز فقط به فکر نگهداری وماندن خود درهمین منجلاب خود ساخته میباشند و...و...و...

جلال میمندی
This comment was minimized by the moderator on the site

جان مارک پامرشیم سفیر آمریکا در تاجیکستان می‌گوید آمریکا قصد ندارد هلیکوپترهایی را به طالبان تحویل دهد که تابستان پارسال از افغاستان به تاجیکستان منتقل شدند.
سفیر آمریکا در یک نشست خبری در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان، گفت این هواپیماها و هلیکوپترها متعلق به طالبان نیستند.
بنا به گزارش خبرگزاری مستقل آسیا پلاس در تاجیکستان، آقای پامرشیم اشاره‌ای به جزئیات گفتگوهای آمریکا و تاجیکستان در این زمینه نکرده است.
پس از سقوط دولت افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور در اوت سال گذشته، شمار زیادی بالگرد و هواپیماهای نظامی افغانستان به کشورهای همسایه منتقل شدند.
برخی گزارش‌ها می‌گوید شمار این هلیکوپتر و هواپیماها حدود ۱۵۰ فروند بوده است.

This comment was minimized by the moderator on the site

Mostafa Mostafavi مصطفی مصطفوی @wwwwmostafa · 12m Replying to @1234421khalid
نگاه به شرق، کدام شرق؟ شرق جنایتکار، یا شرق تمدنی ایران
http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/1143.html
#خراسانیان_افغانستان 43 سال است میان جنایتکاران تاریخ کشتار و غارت، دست به دست میشوند و در آخرین سکانس این تراژدی دردناک امروز این مردم طعمه قدرت طلبی و قوم پرستی #طالبان شده اند #تاجیک ها را دریابید

Maryam مریم @MaryamHmshhry · 4h
بلال سروري
تالبان پاكستاني به تعداد ٦٠٠ تن عساكر شان را به اندراب و ٥٠٠ تن عساكر شان را به پنجشير فرستاده اند.



Zala Zazai @zala_zazai · May 10
طالبان پس از شکست شان در ولایات #پنجشیر #تخار و #بغلان حالا برای جنگ با مقاومت گران مصروف جذب نیروهای امنیتی پیشین هستند.
پلان طالب آغاز جنگ نیروهای امنیتی سابق به جان همدیگر است.
لطفا فریب طالب را نخورید
مقاومت علیه طالب حق است


Yaqub Yasna یعقوب یسنا @yaqubyasna · 11h
شهیدهای زنده‌ حاجی الماس، استاد عطا، خلیلی و... کجا استند؟ فکر می‌کنم از ط‌البان توقع دارند، آن‌ها را به عنوان شهید زنده بپذیرند. ط‌البان برای شکست خود افراد ملکی پنج‌شیری، بغلانی و تخاری را گرفتار، شکنجه و می‌کشند. حقیقت این است: از نظر ط‌البان هیچ تاجیکی نباید در امان باشد.



جبهه مقاومت اندراب Andarab RF @AndarabRF · 14h
طالبان مردمان ملکی و غیرنظامی را که در پنجشیر، اندراب و تخار از خانه هایشان کشیده و با خود برده اند شکنجه نموده، تهدید به قتل عام کرده و به زور از آنان تصاویر و فیلم گرفته اند.


Bano Ayesha Mobarez @fanpiag · May 10
درود برمردم سلحشور وآزادی خواه .....!
لـــطفآ این رزمــنده گان را ازدعای خیر تان فراموش نکنید درود بر شیران هـــندوکش
درود به راد مردان پرافتخارخــراسان زمین .


Zaki Andarabi @zakiandarabi1 · 3h
روح فرمانده شیر اندرابی شاد ذکرش جاودان باد. ایشان یکی از دوستان شخصی بنده بود که دیشب در یک نبرد جانکاه در منطقه دالان سنگ از توابع بنو اندراب جام شهادت نوشید. درین عملیات به تعداد ۲۰ تن از عساکر ت‌الب مزدور روانه جهنم شد.جنت مکانت باد فرمانده غیور. #مقاومت


Musadiq Parsa @MusadiqParsa · May 10
قتل عام و جنایت بشری تالب در پنجشیر و اندراب، روزی پاسخ خواهد یافت.
آنانی که امروز لبخندزنان فرزندان‌شان را برای تیرباران انسان پنجشیری می‌فرستند، روزی، با اشک تابوت‌ها را خواهند‌ گرفت. این‌گونه چرخهٔ غم‌انگیز انتقام و نفرت در آن‌ کشور چرخیده و می‌چرخد. باد همیشه از جنوب نمی‌‌وزد



Ali Maisam Nazary @alinazary · 38m
گروه جنایتکار طالبان عده‌ای از باشندگان پنجشیر را با تهدید جلو دوربین‌ها جمع نموده و اعلان کرده است که گویا این مردم ملکی «اسلحه خود را به زمین گذاشته» و به اینها تسلیم شده اند. @NRFafg دروغپراگنی این گروه اراذل را محکوم نموده و از عواقب برخورد خصمانه آنها با مردم هشدار میدهد.


Voice of Resistance... صدای مقاومت @1234421khalid · May 10
نصر من اللَّه وفتح قریب
دشمن تکه و پاره شده نمیدانه از کجا ضربه میخوره، وحشت تمام در دره عبدالله خیل، کشته های دشمن آنقدر زیاد است که باور به خدا کنید که از شمارش بیرن است، 40 فیصد وسایل زرهی دشمن نابود شده، تلفون ها کم کم بی زگنال میشه شاید بند شود پناه ما بر الله.



Ahmad @sept9_2001 · 5h
اگر من باشم و یا نباشم مقاومت ادامه دارد.
(ق. م. ش.احمد شاه مسعود)
جنرال مومن اندرابی برای فرزندان آینده این سرزمین خاطر نشان کرد و رفت:"
"من می روم و ما می رویم چون می دانیم که بعدی ما مردان سلحشوری از ناموس افغانستان دفاع خواهند کرد."
#StopTajikGenocide #anadarab #Panjshir



Mostafa Mostafavi مصطفی مصطفوی @wwwwmostafa · 5h
جنایات #طالبان_تاریکی_و_استبداد در #پنجشیر و #اندراب، به حدی شدید است که حتی روس ها نیز این چنین کشتار و جنایتی در زمان اشغال نکرده اند، باید به داد اهالی شمال #افغانستان رسید، چشم ها به جنایات روس ها در اوکراین است و طالبان هم در اینجا به شدت کشتار می کنند #StopTajikGenocide

هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در فرومد، دیار سربداران - رهاوردی...
پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها زوال از یک روستا شروع شد. صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران ک...
- یک نظز اضافه کرد در سفرنامه کاشان - اردهال به روای...
یکم اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهری سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به هم...