مصطفوی

مصطفوی

ای نعمت دهنده و گیرنده ان با هر نعمتی که از ما می گیری نعمتی عنایت فرما 
 تازه سال تحویل شده بود که خبر رحلت همسر امام خمینی (ره) خانم مومنه مرحومه خدیجه ثقفی را شنیدیم و فردی که سالهای سال در کنار حضرت امام عمر خود را صرف کرد و در سختی های زندگی امام که بسیار طاقت فرسا بود ایشان را قدم به قدم همراهی کرد دوره ای که و با درد و رنج انقلاب، خانواده انقلابی بودن، زندان، تبعید، از دست دادن فرزند و .... همراه بود و خدیجه وار که رسول خدا (ص) را در ماموریتش همراهی،  کمک و تحمل رنج های این راه را کرد و با صبری مثال زدنی  از همه این کورانهای زندگی امام و مراحل انقلاب گذشت و ماند تا همه بروند و بعد خودش هم به سوی حق شتافت. روحش شاد و روانش با حضرت فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری (س) محشور باد. این بزرگ بانوی انقلاب مصائب زیادی را در این دوران تحمل کرد که هر کدامش انسان را به زانو در می اورد، روزی رنج زندانی شدن امام (ره)، روزی در ترس ریختن و دستگیری امام (ره) و خانواده اش، روزی شنونده طعنه دشمنان، روزی شنونده تهمت بی دینی امام و فرزند عالمش بود که به خاطر تدریس فلسفه باید شاهد اب کشیدن ظرفی باشد که عزیزش از ان اب نوشیده بود و کوردلان خفاش و ارتجاع، علم را کفر می انگاشتند وعلم و معرفت را کفر و حامل ان را نجس می دانستند، این شاید درد اور ترین برخوردی بود که از جانب خشکه مقدسان بی دین به این خانواده وارسته و اهل علم وارد شد، روزی تحمل تبعید، روزی شهادت فرزند فاضلش سید مصطفی (ره)  که به واسطه فرزند روح الله بودن کشته شد و نهایتا هم روزی زمان فراق بزرگ او رسید که یار و مولایش، امام خمینی (ره) که هم همسری مهربان و مومن و هم رهبری بزرگ برای او ملتش بود با دلی ارام و قلبی مطمین به رحمت خدا او را تنها گذاشت و باز دلش به اقا سید احمد گرم بود و چهره امام را در امین امام می دید، که ناگهان و بدون مقدمه او نیز با رفتنش عید این مادر را عزا کرد. ما به این مادر شهید مدیون می باشیم همانگونه که مدیون امام خمینی (ره) هستیم و به خانواده او نیز مدیون می باشیم. و اموزه های دینی به ما می گوید که همانطور که پیامبر اکرم (ص) توصیه به خانواده اش کرد و توقع تکریم اهل خانه اش را داشت این در خصوص ولی خدا نیز صدق می کند و ما باید قدر دان انان باشیم زیرا کشور و ملت و همه ما مدیون امام  و نهضتش هستیم. امام خمینی (ره) عمر خود را فدا و وقف کشور، ملت، انقلاب ، و اسلام ناب محمدی (ص) کرد و اکثر اعضای خانواده اش نیز همین راه را رفتند. این بزرگ رهبر شیعیان جهان، رهبر مستضعفان جهان و بزرگ دیندار سیاستمدار جهان، رهبر سیاسی دین محور، عارف بزرگ دهر از میان ما رفت و ما را در غم هجرانش گذاشت، به یادگارانش دل خوش بودیم که یک یک رفتند و امروز وظیفه ما این است که باز مانده ها از این خاندان را باید تکریم کنیم و بدین صورت حق انها را ادا نماییم  و کاری که امت پیامبر اکرم (ص) در حق بازماندگان رهبر خود کردند را ما خدای نکرده نکنیم  و با کسانی که در حق این خانواده خدای نکرده تعدی و سخنی به گزاف بگویند به شدت برخورد کنیم و اجازه ندهیم که به هیچ بهانه ای کسی سخنی به گزاف  در حق انان گفته و دل انان را بدرد اورد زیرا انان دردهای زیادی برای ما تحمل کردند.
چه بزرگوارند این خانواده که علیرغم این که تاکنون دو عید انان عزا شده ولی در هر دو حادثه انان به همه (دولت و ملت) توصیه کردند که عید خود را داشته باشند و کاری به غم انان نداشته باشند. پس بیاییم ما هم بزرگواری این خاندان را که در حق همه ما حق دارند با بزرگواری جواب دهیم در تکریم انان کوشا باشیم و حرمت انان را به خوبی نگهداریم.
 
خداوندا درود فرست بر روح رسول گرامی اسلام (ص) و پیروان راستین او که امام خمینی و خانواده اش نمونه روشن و بارزی از پیروان واقعی ان حضرتند.
  

+ نوشته شده در پنجشنبه ششم فروردین ۱۳۸۸ ساعت 0:45 شماره پست: 40

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

به نام تغییر دهنده قلوب و احوال :
ای تغییر دهنده و احوال ، به بزرگی و عظمتت سوگند که حال
  ما را خوبی و رضایتت تغییر ده 
سال جدید که ما ایرانیان حلول ان را جشن می گیریم از سنت ها و پدیده های فرهنگی دیرین در کشورمان ایران است که البته شامل تمامی حوزه فرهنگی فلات بزرگ ایران و حوزه فرهنگی ان است امروز جشن نوروز در تمامی کشورهای فارسی زبان و غیر فارسی زبان و اقوام ایرانی حوزه فرهنگی
  ایران بزرگ جشن گرفته میشود و باید ان را روزی وحدت افرین برای این سرزمین و اقوامی دانست که  روزگاری در کنار هم و یکپارچه کشور و فرهنگی بزرگ ایران را تشکیل می دادند. ایران روز مرکز زایش فرهنگ و تمدن در جهان بوده است و این یک امر ثابت شده است که شروع تمدن بشری از ایران اغاز شده است و مثال ان نیزاین است که امروزه بعد از قرن ها  باستان شناسان و تاریخدانان با کشف حوزه فرهنگی و باستانی جیرفت در جنوب کشورمان و حوزه رود هلیل رود و شهر سوخته در سیستان و بلوچستان صحبت از قدمت هفت هزار ساله حوزه تمدنی فلات ایران گفت گو می کنند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

به نام نور - َوالْفَجْر  (به سپيده دم سوگند)

نگاهی گذرا و لیست وار به برخی از دست آوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران
این روزها سی امین سالگرد انقلاب اسلامی را پشت سر گذاشتیم، انقلابی که انفجار نور بود، و نوری که از ایران برخاست و منطقه و جهان را تحت الشعاع درخشش خود قرار داد. شعاع نوری که ناشی از درخشش دستاوردها، اهداف، رهبری، روش، شعار و... خصوصیاتی بود که تا ان موقع برای همگان تازه، بدیع و بی نظیر بود. انچه که در تعریف دستاورد باید گفت شاید به معنی ان چیزی باشد که ما قبلا نداشتیم و اکنون بدست اوردیم. انقلاب ما دست اوردهایی بسیار فراوانی برای کشور، منطقه، جهان اسلام، ازادی خواهان و درکل برای بشریت داشت که این دست اورد ها از دو نوع بالفعل و بالقوه می باشد بنابراین بعضی از دستاورهای انقلاب اسلامی بالفعل شده و ان را می توان دید و لمس کرد و برخی بصورت بالقوه است که به مرور زمان خود را نشان خواهد داد و بروز ان نیاز به مجاهدت و کوشش فراوان دارد تا به مرور حاصل شود. برخی دستاوردها نیز بعنوان قابلیت هایی که هر ان می توان از این سرمایه ها استفاده کرد این سرمایه ها از نوع قانونی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی است. در ذیل به برخی از این به دستاوردهای انقلاب به صورت مختصر و لیست وار اشاره می گردد و چیزی که باید به ان در همین اغاز اشاره کنم این است که بدست اوردن نعمت سخت و البته گرانبهاست ولی مهمتر و سخت تر از ان نگهداری این نعمت هاست و خداوند وعده کرده است که هر که قدر نعمت نداند، خداوند ان را از او خواهد گرفت.
1- نوع حکومت :
 
مهمترین رکن سیاسی و پایه هر نظامی در جهان نوع حاکمیت ان است که نشانه و عامل بسیاری از مسایل است و اینده و حال ملت ها را رقم می زند. در خلال انقلاب اسلامی ایران سیستم حکومتی ایران از پادشاهی و دیکتاتوری فردی به سیستم جمهوری و ان هم از نوع اسلامی ان تبدیل شد و ایران از اولین کشورهای خاور میانه است که سیستم دمکراسی در ان تشکیل می گردد و بدین ترتیب حق تعیین سرنوشت به مردم ایران واگذار شد که علاوه بر قوانین خود، سیستم حکومتی خود را تعیین نمایند و در اینده نیز انان این اختیار را دارند که اینده خود را از طریق انتخابات ها و حتی رفراندم مستقیم تعیین و اعمال حق خود را نمایند. بعد از رسیدن بشر به رشد فکری یکی از بهترین سیستم های حکومتی که تاکنون عقل و تجربه بشری به ان رسیده و انرا انتخاب و تجربه کرده سیستم جمهوری است. سیستمی که درست برعکس سیستم دیکتاتوری و پادشاهی که یک فرد تعیین کننده همه چیز کشور است، این مردم هستند که تعیین کننده اینده و مقدرات خود خواهند بود. این تبدیل برای کشور و ملت ما از دستاوردهای مهم بود که با پیروزی انقلاب حاصل شد و امروز از این نعمت برخورداریم.
2- انتخابات :
انتخابات از سرمایه های مهم هر کشور است و انتخابات ها تضمین کننده چرخش قدرت در کشورهاست و مردم کشورهایی که از این نعمت برخوردارند می توانند به صورت مستقیم تصمیم بگیرند و حکام خود را و یا تعویض نمایند. انتخابات یکی دیگر از دستاوردهای مهم انقلاب ما بود که با پیروزی انقلاب اسلامی بدست امد، تا مردم کشورمان ازادانه و بدون هیچ مشکلی دست به انتخاب بزنند و این به دلیل این است که قدرت از فساد اورد ترین پدیده های اجتماعی است که قانون اساسی کشورمان بعد از انقلاب با تضمین چرخش قدرت، این اجازه را به جریان های سیاسی و مردم داد که هر موقع احساس کردند حاکمان، در هر پستی از صلاحیت لازم برخورد نیستند و یا لازم است که جای خود را به کسانی دیگر دهند، این امکان از خلال صلح امیز ترین حالت یعنی انتخابات مستقیم امکان پذیر باشد کاری که در 50 سال حکومت رژیم گذشته یا نبود و یا اگر بود در حالت فرمایشی و محدود خود بود. اما اکنون طبق قانون از کمترین مقامات محلی تا رهبری کشور مستقیم و یا غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند و از سوی دیگر به رسمیت شناخته شدن رفراندم در قانون اساسی کشورمان بعد از انقلاب یکی از مواردی است که توان تغییراتی اساسی را با رای مستقیم مردم امکان پذیر می کند. برگزاری چند ده انتخابات در سه دهه گذشته و روی کار امدن دولت های مختلف با گرایش های مختلف سیاسی نشان دهنده عملی استفاده از این پتانسیل تا به حال بوده است و انتخاب ایت الله خامنه ای بعد از رحلت حضرت امام خمینی (ره) در کمترین زمان ممکن هم در همین راستا انجام گرفت بدین ترتیب و طبق قانون اساسی این روند به سیستم موروثی که سابقا در کشور ما جاری بود پایان داد، کاری که حتی در سیستم های دمکراسی فعلی خاورمیانه حتی اکنون در قرن 21 هم نمی توان دید و شاهان و یا ریاست جمهوری ها از پدر به پسر دست به دست می گردد. لذا انتخابات از وجوه و دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است که باید ان را حفظ کرد و از حریم ان دفاع کرد.
 
3- احزاب :
 در جهان ازاد وجود احزاب متنوع در کشور که نمایندگی مردم و واسطه بین مردم و حاکمیت را بر عهده دارند از بهترین سیستم های سیاسی امروزی هستند که می توانند که نقش نمایندگی مردم را از هر انتخابات تا انتخابات بعدی را به عهده بگیرند و در دوره های مختلف با موضع گیری های خود باعث تصحیح روند می شوند. احزاب در زمانی که  حکومت را به عهده دارند به هدایت دولت می پردازند و در زمان قرار گرفتن در خارج از حاکمیت علاوه بر کنترل دولت حاکم،  زنگ خطر برای مردم می باشند و از حدود وثقور قانونی محافظت می کنند و در عین حال خود را برای در دست گیری قدرت اماده می کنند. در زمان رژیم گذشته هم احزاب وجود داشتند لیکن احزابی مثل حزب رستاخیز و ...دست نشانده سیستم شاهنشاهی و یا وابسته به حکومت بودند و یا مثل حزب توده عامل بیگانه. ولی بعد از انقلاب اکنون اگر چه کشور نیاز به کار بیشتری در این زمینه دارد ولی اکنون  نقش افرینی احزاب ارتقا زیادی در صحنه سیاسی کشور داشته و دارد که این نیز از دست اوردهای مهم انقلاب است. از همه مهمتر اینکه در کشورمان گرفتن قدرت مثل تمام دنیا برای احزاب هدف است ولی انان این قدرت را برای خدمت به مردم نه برای کسب ثروت و.... می خواهند و این از امتیازات سیستم احزاب ماست.
4- رسانه های جمعی :
 انقلاب اسلامی که تحت مدریت و رهبر امام خمینی (ره) بنیان نهاده شده بر عنصر اگاهی بخشی به مردم کشور بسیار تاکید دارد و امام همواره این مطلب را کوشزد می کرده و ان را رمز بقای کشور می دانست لذا تحت این تفکر داشتن رسانه های جمعی ازاد نیز از برکاتی است که انقلاب اسلامی برای مردم ایران به ارمغان اورد امروز رسانه های نوشتاری، شنیداری و دیداری در کشورما از تنوع و گسترش زیادی برخوردار است و بسیاری از دسته جات سیاسی، اجتماعی و مذهبی کشور دارای ارگان رسانه ای خاص می باشند. رسانه های نوشتاری علمی، اجتماعی، سیاسی و.... در کشور فروان است. سایت های اینترنتی، روزنامه ها، مجلات، کتب و... با فراوانی در حال چاپ و فعالیتند. اگر چه در این راستا راه درازی در پیش داریم ولی رشد ان نیز بی نظیر بوده است و اگر خود را با کشورهای همجوار مقایسه کنیم از بسیاری از انان پیش هستیم. رسانه  های قبل از انقلاب از لحاظ محتوا بیشتر روی موارد ضد ارزش، بی محتوا و سرگرمی تمرکز داشتند ولی اکنون از لحاظ محتوا تغییر شگرفی داشته و تحول عمده ای یافته اند. ازادی نشر و تولید محتوا رسانه های جمعی در مقایسه با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست.  
5- قانون اساسی :
 قانون اساسی ج.ا.ایران از مترقی ترین قوانین اساسی کشورهای جهان است و حاوی موادی است که متضمن حقوق مردم است و تاکید قانون اساسی بر حقوق مردم در مقابل حاکمان از مشخصه های مهم ان است که ان را از دیگر قوانین متمایز می کند حقوقی که همواره در طول تاریخ مورد تعدی قدرت مداران قرار گرفته است. روح قانون اساسی ج.ا.ایران بیشترین امتیاز را به نفع مردم کشورمان در نظر گرفته است و حقوق و ازادی های زیادی را برای انان در نظر گرفته و سعادت انان را مد نظر دارد. اگرچه ظرفیت های قانون اساسی تا کنون کاملا اجرایی نشده است و نیاز به کار بسیاری برای اجرایی شدن ان  است لیکن تا همین حدی هم که اجرا شده است دستاوردهای بیشماری را برای کشور به ارمغان اورده است. لذا باید در انتخاب نمایندگان خود در دولت، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و... به افرادی رای داد که بیشترین تعهد را به قانون اساسی دارند و برنامه هایی برای اجرایی کردن این قانون مترقی دارند.
6- دستاوردهای مذهبی :
 اسلام، ادیان ایرانی و ادیان اسمانی جایگاه بی نظیری در قانون اساسی و تفکر انقلاب اسلامی ایران دارند، تمامی اقلیت ها در مجلس شورای اسلامی دارای نماینده می باشند و امور انان مورد اهتمام مراکز کشوری ما است و از ازادی های مذهبی برخوردارند. اسلام با تکیه بر ایرانیت در رژیم گذشته مورد ستم قرار گرفته بود ولی انقلاب اسلامی با ایجاد تعادل در کشور هم اسلامیت و هم ایرانیت در نظر گرفت و طبق قانون اساسی فردی را یارای تفتیش عقاید و تعرض به عقاید دیگران نیست و این اجازه به کسی داده نمی شود این در حالی بود که در گذشته ادیان ساختگی مثل بهاییت در کشور ازاد بودند و تشیع به عنوان مذهب عمده کشور مورد تعرض حکام بود و احکام ان مورد هجوم سردمداران داخلی و حامیان انان قرار داشت. به صحنه امدن احکام اسلامی بعد از انقلاب در سیستم قانونی و اجرایی کشور کاری است که سابقه نداشته و بعد از حکومت ایمه (ع) این اولین تمرین عملی امدن احکام به صحنه عملی و اجتماعی است که البته راه درازی نیز در این مسیر در پیش داریم ولی باب ان گشوده شده و می توان با کار و فعالیت ان را کامل کرد.
7-دستاوردهای فرهنگی :
 فرهنگ از بنیادهای یک جامعه است که حامل گذشته و اینده ساز یک ملت است. انقلاب اسلامی با پذیرش تنوع فرهنگی در جامعه شرایط رشد و نمو فرهنگ های مختلف را تضمین کرده است. انقلاب اسلامی با تاکید بر فرهنگ ایرانی - اسلامی در کنار هم، هر دو را در نظر گرفته است. امروز انقلاب اسلامی به دنبال انتشار فرهنگ کار، عبادت، علم، کارافرینی، پیشرفت و توسعه، فرهنگ زندگی جمعی و... می باشد. این در حالی بود که در زمان رژیم گذشته خود کم بینی و خود باختگی باعث شده بود که عده ای به دنبال نابودی فرهنگ ایرانی و اسلامی و به دنبال غربی کردن فرهنگ کشور بودند و انقلاب اسلامی با خود باوری فرهنگی، فرهنگ ایرانی و اسلامی را در کنار هم برای مردم ایران تقویت کرد. از دست اوردهای دیگر انقلاب اسلامی تضمین حفظ فرهنگ اسلامی و ایرانی استک که هر دوی ان در معرض خطر قرار گرفته بود و می رفت که فرهنگ ابتزال و سرگرمی بی محتوا ، تخدیر افکار با دلمشغولی های بی محتوا، غرب زدگی و.... رواج یافته، که انقلاب اسلامی توقفی بر این وضع بود و بعد از انقلاب روند رشد فرهنگی اغاز گشت که این نیز از دستاورد های مهم مهم و ماندگار انقلاب است.
8- حفظ تمامیت ارضی کشور از تجزیه و جدایی طلبی:
 ایران طی چند دهه گذشته همواره مناطقی از خاک خود را از دست داده است اخرین انها  شهر هرات است که هم اکنون قسمتی از خاک افغانستان و بحرین نیز که اکنون کشوری مستقل شده است، این ها از اخرین قسمت هایی است که از خاک کشورمان جدا شد و نهایتا منطقه قفقاز که چند جمهوری شده اند و... اب رفتن خاک ایران چیزی است که سالها ادامه داشته است ولی از برکات انقلاب اسلامی این بود که برای اولین بار به ایران یک تهاجم نظامی عظیم شد و هیچ قسمتی از خاک کشور جدا نشد. تجزیه طلبی نیز در مناطقی رواج یافت که به کمک مردم کشور این خطر نیز از کشور تاکنون دور شده است، تحرکاتی که توسط کشورهای بیگانه تشویق و حمایت می شود. این نیز از دستاورد های ممتاز انقلاب بود که حاکمیت و مردم این خطر را مشترکا دفع کردند.  
9- ازادی:
ازادی از دستاورد های اساسی انقلاب اسلامی ایران است و از خواست های اساسی دین مبین اسلام، این عنصری بود که در شعار های مردم در جریان انقلاب موج می زد و خواستی اساسی بود . ازادی از استبداد، خودمحوری، ازادی از بی قانونی، ازادی از سران منحرف، ازادی از خفقان، ازادی مطبوعات و رسانه ها، ازادی بیان، ازادی از مافیای قدرت، ازادی عقیده و...
  مواردی است که از اهداف انقلاب بود و بعد از پیروزی نیز در قانون اساسی کشور گنجانده شد و پتانسیل های قانونی ان ایجاد شد که این نیز از دستاوردهای عمده و ارزشمند انقلاب اسلامی به رهبری ازاد مردی همچون امام خمینی (ره) و امت ازادیخواه کشورمان است، که باید حفظ شود.  
10- استقلال :
بعد از سالها تحت سلطه بودن حکومت ها در ایران و نفوذ کشورهای قدرتمند در کشورمان، با پیروزی انقلاب اسلامی، استقلال در سیاست خارجی و داخلی کشور تا حد بسیار زیادی محقق شد. شعار نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی نشان دهنده فرایندی بود که انجام گرفت. امروز می توان ادعا کرد که کشور از نفوذ و دیکته سیاست های کشورهای خارجی خلاص شده است. که این مرهون تلاش مردم و هماهنگی ان با رهبری امام ره بود. این نیز از دستاوردهای مهم انقلاب است که باید در حفظ ان کوشید.
11- هماهنگی و وحدت بین مردم و حاکمیت :
 سالها بود که حکومت ها به سویی می رفتند و مردم ایران سوی دیگر. این انقلاب باعث شد که امروز بتوان گفت که مردم کشور خود را در نظام کشور دخیل می بینند و خود را در ان شریک می دانند و لذا در حفظ ان از جان خود هم دریغ نمی کنند، صد ها هزار شهید و از جمله شهدای جنگ تحمیلی تبلور این هماهنگی است و این خصوصیتی است که در نظامات قبلی به این شدت هرگز دیده نشده است. بدین ترتیب مردم حاکمیت را از خود می دانند. که این نیز از دستاورد های مهم انقلاب می باشد.
12- ولایت فقیه :
 ولایت فقیه یکی از وجوه ممیزه نظام سیاسی کشور ایران است که انها را از نظام های جهانی متمایز کرده است این سیستم را حضرت امام خمینی (ره) برای اولین بار مطرح و خود ان را اجرایی کرد، این سیستم اگرچه در اولین سالهای ظهور خود قرار دارد و نیاز به کار تئوریک و عملی زیادی برای تقویت ان وجود دارد، لیکن در همین چند ساله حاکمیت خود ظرفیت های بی نظیری از خود نشان داده که برکات زیادی هم داشته است.  هدایت کشور توسط رهبری امام خمینی (ره) در سالهای بعد از پیروزی، جنگ، اغتشاش، تجزیه طلبی، تحریم و.... نشان داد که این سیستم حرف های زیادی برای گفتن دارد و این سیستم حکومتی در فرهنگ سیاسی جهان نظیری ندارد و در واقع ایران به این طریق سیستم جدیدی را به جهان عرضه کرد. ج.ا.ایران در صورت اجرای اصول قانونی خود به نحو احسن و متعادل می تواند الگوی مناسبی را به الگوهای کهنه کاپیتالیستی و کمونیستی ارایه دهد و جاگزین ان شود و انحصار تولید سیستم های حکومتی جدید به دست شرق و غرب را در جهان بشکند. 
 13- خود اتکایی:
خود اتکایی در اقتصاد، علم، سیاست، تفکر و فرهنگ از دست اوردهای مهم انقلاب بود و امروزه می رود که کشورمان در این زمینه به موفقیت هایی دست یابد که در تاریخ منطقه و کشور بی نظیر است، دست یابی به علوم خاص، کار در زمینه هایی انحصاری برای کشورهای متمدن و پیشرفته است و... نشانه های این احساس خود اتکایی است، که در غروب امید مردم کشور، توسط امام خمینی (ره) مورد توجه قرار گرفت و این احساس دوباره زنده شد و مردم ایران را به راهی بازگرداند که باید در ان مسیر حرکت کنند و این
  دستاورد بزرگی بود که هنوز جای زیادی برای کار دارد.
14- ایثار :
ایثار از مفاهیمی است که در خلال و بعد از انقلاب اسلامی بصورت شگرفی توسعه و رواج یافت. ایثار جان بالاترین حد این خصلت است که از برکات انقلاب بود و این دستاورد چیزی است که تنها در زمان پیامبر اکرم (ص) در حد بالای خود رواج داشت و این از برکت روح محمدی (ص) بود که در نفس امام خمینی (ره) تبلور یافت و دوباره وارد روش و منش مردم مسلمان ایران شد.
   
15- دستاورد های علمی:
 اکنون بعد از سی سال که از تولد انقلاب اسلامی می گذرد دستاوردهای علمی از برکات این انقلاب و روح 
شهدا و امام شهدا است که با تکیه به فرهنگ علم پرور اسلام هر روز صفحه جدیدی از ان ورق می خورد و اگر جنگ و مشکلات دیگر نبود شما خود می توانید تصور کنید که اکنون ما در کجا قرار داشتیم و البته جایی هم که هستیم نیز بسیار بالاست اگرچه می توانست بالاتر هم باشد.
انچه در این جا می توان گفت که دستاوردهای این انقلاب قابل شمارش نیست و پوشش ان نیاز به اوراق دارد و این چند ورق گنجایش بیان تمامی دستاوردهای انقلاب را ندارد ولی به طور خلاصه می توان گفت که دستاورد انقلاب ما اسلامیت، جمهوریت، پیشرفت، استقلال، ازادی و... است که باید در حفظ ان کوشا و در توسعه ان با همت بلند باشیم. 

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۸۷ ساعت 23:24 شماره پست: 38

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دورود و سلام خدا بر رسول اکرم (ص) و بر ایمه و فرزندان ایشان (ع) علی الخصوص امام دوم اما حسن مجتبی (ع) و امام هشتم حضرت امام رضا (ع) که این روزها در غم شهادت مظلومانه انان هستیم. خداوندا به تو شکایت می برم از فقدان نبی مکرم اسلام ، خدایا از تو شکایت می برم از کمی تعداد و زیادی فتنه ها.
امروز 28 صفر سالروز رحلت جانگداز و فقدان ابرمرد عرصه توحید، نهایت خلق احسن، اخرین پیام اور سرای قدسی به سوی بشر زمینی، مردی از نسل ابراهیم خلیل (ان ابرمرد و مبارز توحیدی)، نرم خو ترین در بین سخت مزاج ترین ها، با محبت ترین ها در بین ظالم ترین
  ها، گلی پاک که خداوند در بین در زباله هایی از انحراف رویانده بود و به او ماموریت داد  تا این فضای متعفن را تغییر داده و امتی را فضایی اینچنینی افریده بودند را به امتی توحیدی و متخلق به مکارم اخلاق تبدیل کند و اری همین معجزه نبی مکرم اسلام بود و چه سخت است به تنهای این کار را کردن، تصور کن چقدر انرژی باید داشت و صرف کرد تا فضا و جماعتی در تعفن خفیده را بعرصه مهر و توحید در اورد. اری این چنین است که می توان دلیل مرگ زود رس این بزرگ مرد را فهمید. پیامبر از شش دهه عمر شریف خود را دو دهه در ابلاغ و انجام این ماموریت گذراند و عمر خود را با دو دهه کار طاغت فرسا تمام کرد و در حالی که با توجه به اصل متوسط عمر، حتی امروزه هم سن مبارک نبی مکرم اسلام در هنگام رحلت از متوسط عمر امروزی(که در پایین ترین حد خود قرار دارد) کمتر است و این نشان می دهد که پیامبر ما وجود زی جود و با ارزش خود را همچون شعمی در حرارت ایجاد اصلاح و تغییر بشریت سوزاند و ان را به اتمام رساند. بزرگترین ضربه ای که از ناحیه مرگ این بزرگمرد به بشریت وارد شد قطع وحی بود و برای همیشه تاریخ ارتباط مستقیمی که از ناحیه وحی که تا پیش از این به سوی مردم از سوی خداوند ساری و جاری بود، قطع شد و دیگر کسی نخواهد امد که چنین ارتباطی را با خالق داشته باشد و لذا نه تنها ما مسلمانان بلکه تمامی بشریت در رحلت این انسان یکتا  دچار مصیبتی بزرگ گردید و برای ابد ارتباط مستقیم با خدا قطع شد و از ان پس باید ارتباطاتی از نوع دیگر با خالق جستجو کرد و دیگر لقمه ای اماده از بالا نخواهد امد و تنها با جهد و کوشش و خود سازی است که تنها می توان با این منبع قدس ارتباط برقرار کرد و این در حالی است که این راهی بود که تا پیش از این همیشه وجود داشته است و با ختم نبوت دیگر بشر از این ابخشور ذلال و پاک محروم گردید. از سوی دیگر به علت سختی راهی که اکنون در پیش روی ماست کمتر کسانی خواهند توانست به ان دست یابند و حال با مرگ نبی مکرم اسلام اگرچه خداوند با این استدلال که شما به مرحله ای رسیده اید که خود برای کار خود کافی هستید این ارتباط مستقیم را قطع کرد لیکن ما از نعمتی بزرگ و قابل اتکا و بدون زحمت برای هدایت محروم شدیم. لحظه عروج این ابرمرد را وقتی در ذهن خود مجسم می کنم رابطه این عروج و قبض روح توسط حضرت فرشته مرگ را می توان این گونه درد ناک (البته برای بشریت) تصور کرد که تا قبل از این خداوند همچون مغزی قوی و حسابگری که خالق بشریت بود، انرا از طریق  نخاع مستقیما هدایت می کرد و به سوی خود هدایت می کرد اما به ناگهان دستی برامده و نخاع را از بدن جدا کرد. جدا کردنی درد ناک و جبران ناپذیر ، و اکنون این بدن مانده که باید خود از این پس در میان تمامی ممکنات موجود، راه خود را به سوی هدایت پیدا کند، البته سخت است ولی در صورت رسیدن بسیار شیرین وارزشمند خواهد بود. لیکن در این میان باید این نکته را نیز یاداور شودم که خالق با احاطه ای که داشت، می دانست این بشر را توان رسیدن به سعادت هست و با سلاح رسول باطن و رسول ظاهر(که از این پس میراسش برای ما مانده است) می تواند به سعادت برسد، از سوی دیگر طبق فرمایش خداوند که از لسان نبی مکرم اسلام جاری شد، پیامبر از بین ما رفت ولی دو چیز در میان ما قرار داد یکی قران و یکی عترت ایشان است  که این دو می تواند در صورت استفاده بعنوان راهنما در هدایت بشریت به سوی معبود موثر و راهکشا باشد. لیکن با همه این حرف ها فقدان نبی شکایتی است که تنها می توان به درگاه خداوندی برد که بشریت از حضور فیزیکی ایشان محروم شد و حال ان که می توانست از این نور و مرحمت خداوندی بلا واسطه بهره مند شود، همچنان که دیگران در ان زمان شدند.


دلبرا دیده فرو بستی و ما را به غمت در تب و تاب
           
                       ارچه ماندیم دایم بعد از ان در تب و تاب
ملک هستی بوده وهست ز انوار رخت در تب و تاب
      
                           حال تو خود گو که به پایان رسد ایا تب و تاب؟
جبریل امین هم ز رخت بود اندر در تب و تاب
                           
               حالیا خود تو بگو از چه نشیم ما اندر تب و تاب
عرش و کرسی ز دیدار تو بود اندر تب و تاب
                 
                         ما که در ذیل این چرخه دهریم؛ سزد اندر تب و باب
خالق دهر به دیدار تو بود هر دم اندر تب و تاب
                             
                   ما کی هستیم که نباشیم ز دیدار تو اندر تب و تاب
خاک اقدس که بود از لمس تو اندر تب و تاب
                        
                      ما که از خاک  نییم کم، که نباشیم اندر تب و تاب
مرغ و ماهی به غمش بود اندر تب و تاب
                               
               حالیا مرغ چمنش را نیز سزد اندر تب و تاب
فقد این مرد خدایی تب الود کند تب را
                       
                             گو بیا کن تن رنجور تب الوده و اندر تب  و تاب
رحمتا رحمت تو کرد جهانی، در تب و تاب
                                   
          من دلخسته هم از فیض توام باز، اندر تب و تاب
کن تو این دل فراخور ز انوار رخت در تب و تاب
         
                            که دل مست تو باشد سزاوار دایم  تب و تاب
درد عشق تو کند جان به لب هر تب و تاب
                              
               عشق هم بود اندر حرمت در تب و تاب
رحمتا رحمت هستی بود از شوق تو اندر تب و تاب
                                  رحمت اندر حرمت نیز بود، در تب  و تاب
رحمتا جمله ی قدس
  بودند ز دیدار تو اندر تب و تاب                  
            لیک خود تو بگو که ماییم ارجع ، برای تب و تاب
قدسیان در حرم قدس بودند شامل فیض تب و تاب
            
                       لیک ما را که نبودست ، نوایی که سراید نوای تب و تاب
رحمتا بعد تو نیست ما را نوایی برای تب و تاب
                                  
  گو تو خود گو که این است سزایی  تب و تاب؟
ای نبی جمله افلاک بود از فیض تو مشحون و اندر تب و تاب
                  رفتنت نیز همی کرد ما را جمله اندر تب وتاب
فیض قدسی که بود از رحمت تو در تب و تاب
                 
                     خود تو خواه تا شود از بهر ماهم در تب  و تاب
تاب رنجور را
  نباشد ز فقد تو توان تب وتاب                       
                گو که ان فیض دراید  به جان تب و تاب
عالمی در صفر امد ز حجرت در تب و تاب
            
                               گو صفر رو و ما را گذار در تب و تاب
سبط
  اکبر شد از این ماه غم اندر تب و تاب                      
                 رحمتا این چه سریست که نهادی تو اندر تب و تاب
دل
  غم دیده صحرای حجاز بود زدیدار تو اندر تب و تاب         
              خود تو خود گو که چیست در حالت و سراین تب و تاب
دل زهرای تو بود ز دیدار تو اندر تب
  و تاب                           
           از چه این گل ز دیدار تو محروم شد و در تب و تاب
حسنین تو ز نور رخت و در برت اندر تب و تاب
              
                   از چه جرمی شدند بی پدر خویش و اندر تب و تاب
این چه جرمی است که مجرم بود اندر تب و تاب
                     
            تا که از جرم نکرده شوند اندر تب  و تاب
سیدا کم کن این شرح جکر سوز ، و سوز تب وتاب
                              چون نباشد توانی ز تحمل ، برای تب و تاب

  ۲۵ فوریه ۲۰۰۹  

+ نوشته شده در سه شنبه ششم اسفند ۱۳۸۷ ساعت 22:21 شماره پست: 37

 

 

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

قرن پر از جنگ و خونریزی 20 که داشت تمام می شد و جهان در آستانه ورود به قرن 21 قرار داشت، انگار نسیم خوبی بر جهان در حال وزیدن بود و انتظار می رفت در قرن جدید جهان بصورت متفاوتی از قرن 20 ظهور و بروز جدیدی داشته باشد، در این موقع صحبت از محیط زیست، حقوق بشر، گسترش علم و فن آوری، رفاه اجتماعی، آزادی، فرهنگ، آمیختگی و ارتباط بشری، دهکده جهانی ، تحمل مذهبی ، تقدم علم بر میلیتاریسم و نظامی گری و..... بود، انگار بشر به تغییر وضعیت خود تصمیم گرفته بود، و می خواست خانه تکانی داشته باشد و جهان را آنطور که می خواهد در قرن 21 بسازد، نه آنطور که هست. انگار بشر می خواست تغییر قرن را بهانه این تغییر کند و خود را تغییر بنیادی دهد و بسیار از خصلت های زشت را از خود دور کند. خصلت هایی که در قرن 20 گریبان گیر بشر بود و جان وی را آرزده بود.

انگار از حیوانیت به انسانیت قصد حرکت داشت، و می خواست از وضعیتی که سخت او را آزار داده بود، خود را برهاند. در ایران خودمان هم از مفاهیمی چون قانون گرایی، تحمل، توسعه سیاسی ، تکثرگرایی ، مردم سالاری، تعیین حدود و مسولیت ها، تساهل، برنامه ریزی، نظم، علم گرایی  و.... صحبت می شد و نسیم مبارکی در مجموع در اطراف ما در حال وزیدن بود، لیکن به ناگهان جمهوریخواهان در امریکا روی کار آمدند و بوش که گاوچرانی خشن بود سکاندار شد...

و به دنبال فرصتی بود تا شرایطی برای تامین خواست های حزبی جنگ طلبان و صنایع نظامی خود، به وجود آورد که به ناگهان واقعه 11 سپتامبر اتفاق افتاد و این رییس جمهور فرصت را مناسب دید و بر موج آن سوار شد و جنگ درازمدتی را به راه انداخت و به این ترتیب مسیری را که بشر انتظار می رفت در قرن 21 برود را تغییر داد و آرزوهای بشر را بر باد داد، و شروع این قرن را با جنگ های خونینی آلوده کرد که تمام آمال و آرزوهای آزادی خواهان و صلح طلبان از آن جمله بود؛ و دو دوره حکومت خود را با نکبت جنگ های خونین و قلدری گذراند و بدن نحیف صلح جهانی را با تازیانه های جنگ آزرد و رخم بزرگی بر بدن بشریت وارد کرد و در آخر نیز در سال 2009 کشوری ورشکسته اقتصادی، با گردابی از جنگ در عراق و افغانستان برای رییس جمهور بعدی به جای گذاشت و رفت.

ای کاش نیامده بود، که قرنی را که امید می رفت قرن صلح، عدالت، علم و پیشرفت و... برای بشر باشد، را با نکبت جنگ آلوده کرد. حال اوباما، سیاهی بارهای بجا مانده از آن بادهای خشن بیابانی را باید به منزل برساند، آمده و باید (اگر بخواهد و یا بگذارند) تغییری داشته باشد. لیکن اولین تغییری که باید انجام دهد این است که نکبت کار بوش را بزداید و سعی کند جهان را به ریل سابق خود برگرداند.

بوش کاری کرد که امروز مسلمانان از امریکا متنفرند و دیگران نیز اکنون در حالتی از تمکین همراه با ترس و تنفر از امریکا قرار دارند و با تردید به آینده می نگرند و در حال که با جهانی نا امن مواجهند.

امروز با اقدامات خود محورانه ای که بوش انجام داد بشریت که در ترس قرار گرفته است به دنبال چاره ای برای امنیت خود است و این حالت، اولویت صلح را تغییر داده و جهان به جای علم به تقویت نظامی و امنیت خود می اندیشد. بی قانونی های بوش جهان را از قانون گرایی به حرج و مرج برد. امروز امریکا که باید قاعدتا تعادل دهنده باشد، تعادل به هم زنده شده، امروز امریکا که باید محور امنیت باشد به هم زننده امنیت تبدیل شده است.

امریکا در این دوره سازمان ملل را از جایگاه خود پایین کشید و به یک نهاد بی خاصیت تبدیل کرد که حتی در کشتار مردم عادی هم توانی برای برخورد و محکوم کردن ندارد (غزه)، این در حالی است که نماینده ای از قاره آسیا در سازمان ملل دبیرکلی را به عهده دارد که عملکرد وی آبروی آسیا را با دنبال روی از امریکا و عدم تحرک، برده است. قبل از این کوفی عنان (افریقا) و یا خاویر پرز دکوئیار (امریکای لاتین) بودند که در مقایسه با بانکی مون ما آسیایی ها خیلی فعال تر بودند. اگرچه بخشی از این وضعیت سازمان ملل به عملکرد امریکا بر می گردد ولی شخص آقای مون هم بی خاصیت است.

امریکا در دوره بوش خسارات زیادی به جهان زد که شاید قرنی را نابود کرد و اگر امریکا بخواهد این شرایطی را که به وجود آورده است را تغییر دهد نیاز به 20 سال کار دارد تا دوباره جهان در وضعیت آخر حکومت بیل کلینتون برگردد (اگر بخواهد). افتتاحیه قرن 21 با جنگ انجام شد و این به دلیل بد شانسی جهان برای روی کار آمدن نئو محافظه کاران بود که آرزوهای بشریت و به باد دادند و ضربه ای بر پیکره بشریت زدند که جبران آن شاید حتی ممکن نباشد. بوش با انتخاب اسلام بعنوان دشمن جدید امریکا (بعد از فروپاشی شوروی) بیش از یک میلیارد مسلمان را در مقابل امریکا قرار داد و با اقدامات غیر قانونی و سنت شکنانه خود جهانی را در وحشت قدرت طلبی خود قرار داد و چهره امریکا را در جهان مخدوش کرد و شاید بتوان گفت که این شروع اضمحلال امریکا باشد که بوش جرقه ان را زد.

امروز جهان عرصه جنگ طلبان شده و حرف جنگ طلبان، قانون گریزان، خشونت طلبان در بین مردم خریدار دارد، چون بوش شرایطی بوجود آورد که ضرورت وجودی آنان را بشر در این شرایط برای امنیت خود احساس کند و علیرغم میل باطنی خود، تن به افرادی دهد که تا پیش از آمدن بوش در گوشه های محفلی خود زندانی بودند، و قدرت ابراز وجود نداشتند. امروز زنبور هایی که در شرایط سرما چاق و بی تحرک بودند، در گرمای حاصل از شرایطی که بوش به وجود آورده ، سر حال آمده و عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و.... بشر را در دست گرفته و مطابق با میل خود این بخش ها را هدایت می کنند و بدین ترتیب آروزهای بشر در حالت یاس قرار می گیرد.

+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 12:3 شماره پست: 33

14 فوریه 2009 -  دهلی نو-  خانه فرهنگ – اتاق اقای قزوه 

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

 آنچه در تعریف ریا می توان گفت این است که انسان ریاکار خود را انچه که هست نشان ندهد و بلکه متناسب با شرایط نقاب به چهره زده و نقش بازی کند در حالی که به انچه می گوید ویا رفتار می کند ممکن است اعتقادی نداشته باشد ولی به دلایلی مجبور شده است که طور دیگری خود را نشان دهد تا منافعی بدست اورد و یا ضرری را از خود دور کند. به نظر می رسد که ما ایرانیان در این خصوص مشکل داریم این مشکل کم کم به صورت فرهنگ هم در امده است به طوری که در ضرب المثل های فارسی هم امده است به عنوان مثال این ضرب المثل که می گوید "با سیلی صورت خود را سرخ نگهداشته است" . که این کنایه از فردی دارد که مثلا در حالی که فقیر است خود را ثروتمند نشان می دهد و یا در حالی که گرسنه است خود را سیر نشان می دهد. این در واقع یک چهره در نقاب است که ممکن است حتی مثبت هم تا  حدودی تلقی شود. ولی این باعث می شود که مشکلاتی برای انسان به وجود بیاید. خداوند دوست دارد که ما انسان ها انطور خود را نشان دهیم که هستیم و دوست ندارد که ریا کنیم و دو چهره ای یک خصوصیت پسندیده برای بشر نیست. و به نظر میرسد که ریا روح انسان را به فساد می کشد . به نظر می رسد جوامع دیگر کمتر از این خصلت رنج می برند . یکی از راه های حل این بیماری خود فرد است که توجیه شود که خود را از این خصلت نجات دهد و مهمتر از ان جامعه است که اولا باید خود با عث تشدید ان نشود و بلکه طوری عمل کند که شرایط برای این خصوصیت فراهم نباشد . شفاف سازی یکی از راههای دوری از ریا و نقاب است . رهبران جامعه در این زمینه نقش مهمی دارند.

 12/فوریه/2009  دهلی نو

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 21:54 شماره پست: 32

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دهه فجر بر فجر افرینان مبارک باد

 یاد امام و بنیانگذار انقلاب و شهیدان راه خدا گرامی باد.

+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 21:7 شماره پست: 31

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

برخی تصورات موجود از فرایند و مقدمات ظهور منجی :
1- بشریت را بن بستی اتفاق خواهد افتاد و انگاه نجات دهنده ای که از نسل پیامبر (ص) خواهد بود، امده و بشریت را از بن بست خارج خواهد کرد.
2- بشریت در حالی که توان اصلاح وضعیت خود را ندارد دستی اسمانی امده و مشکلات او را حل کرده و انسان ها را به سویی سوق خواهد داد که باید.
3- در زمان ظهور ظلم در اوج خود خواهد بود و منجی (عج) وضعیت ظالمانه را به عدالت تبدیل خواهد کرد و انسانیت را به مدار معمول باز خواهند گرداند.
4- به لحاظ فلسفه ی ظهور مرسوم بشریت چشم به جایی خارج از جو (عالم ربانی) برای حل مشکلات عالم مادی خود دارد.
5- بعد از امدن منجی (عج) و پیروزی انقلاب جهانی ایشان، ائمه سابق بر ایشان (ع) یک به یک خواهند امد و حکومت حقه خود را بدست خواهند اورده و حکومت می کنند و بعد از طی دوره حکومت خواهند مرد. 
6- برخی نیز هر حکومتی و هر تلاشی در این راه قبل از ظهور منجی (عج) را باطل می دانند و هر تلاشی در این راه را باطل و غیر شرعی و مانع ظهور و... می دانند.
7- برخی از مهدی (عج) بعنوان فردی یاد می کنند که دایم برای ظهورش لحظه شماری می کند تا از زندان غیبت خود را برهاند.
8- انتقام کشی از ظالمینی که حقوق ائمه (ع) ما را غصب کرده اند یکی دیگر از کارهایی دانسته شده که  بعد از ظهور انجام خواهد گرفت و ظالمین را که قبلا در حق ائمه ظلم کرده بوده اند را مجازات خواهند کرد.
.........- 9

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و کار فرهنگی که شده بود، بوسیدن درب و دیوار مزار ائمه و... داشت از جامعه رخت بر می بست و کم کم می رفت که مردم از این کار دست بردارند و این در واقع مرهون زحماتی بود که علمای روشنفکری مثل امام خمینی (ره)، شهید مرتضی مطهری و.... کشیدند، لیکن چندی است که این کار دوباره تبلیغ می شود و دوباره دارد باب می شود به طوری که مدعو محرم امسال خانه فرهنگ ج.ا.ایران که بعنوان دانشگاهی که دروس دینی را هم گذرانده است، معرفی گردید، به صورت بسیار روشنی این کار را تبلیغ می کرد. لذا به نظر میرسد که دوباره به سوی این اعمالی که جنبه دینی ندارد، سوق داده می شویم که وهن دین و شیعه است و البته این باعث تاسف است وی همچنین شدیدا زیارت عاشورا را تبلیغ می کرد که بسیاری بر عدم سندیت ان اذعان دارند و حتی اگراین زیارت سند هم داشته باشد به نظر میرسد که خواندن این زیارت نامه برای وحدت شیعه و سنی نامناسب است و باید کنار گذاشته شود. زیرا عملکرد ائمه اطهار و امامان شیعه (ع) همواره در راه وحدت بوده تا تفرق، این در مورد نصب تمثال ائمه هم صدق می کند ، سالها بود که نصب پرده هایی از شمایل ائمه (ع) از جامعه برچیده شده بود ولی دو سه سالی است که دوباره به شدت ترویج شده است.  خرفات و انحرافات در حادثه عاشورا این واقعه عظیم را به وضعیت بدی مبتلا خواهد کرد  و مردم را از اصل ان به پیرایه های بی اساس سوق خواهد داد.

 دهلی نو 25 ژانویه 2009  

+ نوشته شده در سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 22:20 شماره پست: 29

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

عاشورا و محرم امسال هم امد و رفت و اگر چه امدن و رفتن این ایام روح انسان را کمی تسلی می دهد ولی همچنان دلم گرفته و آشوبی که نمی دانم از کدام منبع ناشی می شود، مرا می آزارد و در دل خود احساس می کنم، در درونم مشکلی  مرا رنج می دهد.  چند راهه هایی را در پیش روی خود می بینم. ولی به راستی که گمراهی و سرگردانی در چند راهه ها انسان را به مشکل می اندازد. ولی من این سرگردانی را مبارک  دانسته و این حالت را باعث تحول و حرکت می دانم، شاید در این زمنیه بتوان گفت که سرگردانی بهتر از تکیه کردن به مبانی باشد که از دید داعیان ان یقینی است ولی تو به ان یقین نداری و این سرگردانی  بهتر است از بی مبنا بودن و تکیه کردن بر چیزهایی که به ان یقینی نداری، لذا گمراهی را  در این راه، از سکون بی مبنایی بهتر می دانم. تکیه انسان به مبناهایی که به ان یقین ندارد مثل دل سپردن به دریاست و جان به شانس و امید سپردن است و این انسان را به سکونی رهنمون می کند که نامیمون است "درد بی دردی علاجش اتش است".  انسان در درون خود می گوید که برای چه به این دنیا امده و هدف خلقت وی چه بوده است اگر برای عبادت افریده شده ایم که فرشتگان از ما عابد تر بودند و اگر برای اخرت افریده شده ایم که تحمل این همه رنج برای رسیده به بهشت زیاد به عقل جور در نمی اید که این همه مشکل را تحمل کنیم که در باغ های بهشت با ...... باشیم. هر چند دل و درونم می گوید که این خلقت را هدفی والا تر بوده است  و دانستن رمز خلقت و هدف ان ، موفقیت انسان و کلید پیروزی وی بر این گمراهی ها و سرگردانی هاست. با دانستن این رمز خلقت است که انسان می تواند در ان راستا حرکت کند و به سعادتی که خداوند برایش در نظر گرفته برسد. ولی  به راستی خداوند با این خلقت انسان چه شاهکاری کرده است که به خود احسن گفته است این همه افتخار که خداوند از خلقت انسان در برابر فرشتگان خود کرد، برای چه بود؟ از این سوالات که بگذریم محرم برای روح انسان یک امپول تقویت کننده و مسکن است که تا حدودی انسان را از درد این سرگردانی ها تسلی می دهد و از این سوالات دور می کند و با غرق شدن در سنت ها و انجام اعمالی که تنها می توان با کنار گذاشتن تفکر و عقل به درونش رفت و ان را انجام داد، از کلاف سوالات خلاص می شوی ظاهرا بعضی بزرگان هم دچار همین حالت بوده اند که می گفتند ، این چند روز را بگذار ما هم عوام باشیم. لیکن ایا دوایی دایم برای این درد وجود ندارد ؟ انچه که به نظر می رسد این است که اگر چه این ایام باعث می شود تا حدی تسلی یابیم لیکن در همان حال و با گذشت زمان اندکی دوباره حال خراب و درد به سراغ ما می اید. تنها چیزی که انسان را از این درد ها دور می کند کار است ولی  با شروع دوره فراغت از کار و اسایش، دوباره این دردها شروع می شود به قول روانشناسان "سندرم روز تعطیل" برای انسان بروز می کند بدین صورت که انسان وقتی کار می کند دردها را فراموش می کند لیکن روز تعطیل احساس استرس می کند استرسی که در روز کاری بروزی در او ندارد. ولی شاید بتوان گفت کار  و علم اموزی  دوایی بر درد بی قراری انسان است که هم اکنون به نظر می اید و عاشورا نیز امپولی مسکن برای ان.
 خدایا درخواست مرحمی دارم که تو بهترین درمانگرانی، خدایا درب های حکمت و علم را بر روی ما بگشا تا بسویت از ان راه جلب و جذب شویم ، جلب و جذب شدنی از روی معرفت، و علم نه از روی احساسات خدایا انچنان که هستی و حقیقت را افریدی ان را به ما بنمایان تا حقیقت را دریابیم و با شناخت در ان مجذوب شویم.           
27/ژانویه/2009 - دهلی نو 

+ نوشته شده در سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۸۷ ساعت 22:18 شماره پست: 28

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
ما تا با هم هستیم "پیروزیم" ✍️ رحیم قمیشی سیل امضاهایی که برای جلوگیری از اعدام توماج صالحی و اساس...
- یک نظز اضافه کرد در دیداری از نفسگاه عقاب و یا خدا...
سریال مصری حشاشین ایرانی ها را عصبانی کرد! + عکس (https://noandish.com/fa/news/176385/%D8%B3%D8%B1%D...