مصطفوی

مصطفوی

باسلام تبریک ایام خجسته پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری خمینی کبیر رضوان الله علیه که این روزها واقعا از هر جهت جایش را در بهار پیروزی خالی می بینیم دورود خداوند بر روح پرفتوحش و شهدای انقلاب که مظلومانه جان خود را در راه آزادی و استقلال وطن تقدیم نمودند. خداوندا به حق شهدا و امام شهدا ما را از ادامه دهندگان راستین نهضت خمینی قرار ده و در را خدمت به این مردم موفق دار.

شکوه پیروزی انقلاب با اغاز تحرکات ازادی خواهانه در منطقه خاور میانه علیه مستبدین همراه است و این نوید پیروزی مستضعفین بر مستکبران خواهد بود. خدایا محقق فرما.

 تبریک به تونسی ها و مصری ها و تمام ملت های ازادی خواه در تمام منطقه به خاطر این پیروزی ها. 

+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 16:46 شماره پست: 76

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

خدایا ممنون توام از این همه نعمت که در این چند روزه عنایت کردی و بی کم و کاست بر ما باراندی آنچه نیاز داشتیم مطمین هستم به ما نظری نداشته وگرنه آسمان را بارشی نبود. خدایا همانگونه که برف ها را مامور کردی که تشنگی زمینت را برطرف کند فرشتگانت را مامور کن تا ما را از گناهان پاک کنند. عزت دنیا و و آخرت را به ما عطا فرما. خدایا شر انسان های شرور را از سر ما کم کن که تو فقط قادر به آنی که حریف این شیاطین شوی. خدایا هر آنچه نیاز داریم از درگاه کرمت عنایت فرما. این است انتظار ما اگر بیجاست و اگر بجاست نمی دانم ولی اگر از تو در خواست نکنیم از که بخواهیم  

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم دی ۱۳۸۹ ساعت 10:41 شماره پست: 75

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

یادم می یاد وقتی آخرین روزهای شهریور ماه را در دهلی سپری می کردیم انگار آسمون سوراخ شده بود و نعمت خداوندی شهر کثیف دهلی را غسل باران می داد انگار خداوند هر ساله این شهر را که بندگانش با تمام قوا به الودگی ها الوده اش می کنند آسمون مامور می شود با بارش های شبانه روزیش غسل دهد ولی وقتی وارد ایران شدم از عدم بارش باران و نزولات جوی اگاه شدم انسان  غصه اش می گیرد آنها را خداوند با آن همه بارش مورد نوازش قرار می دهد و مارا .... خداوندا به بدی ما نگاه نکن اصلا به ما نگاه نکن به کودکان مان رحم کن به پیرانمان انگاه که رو از روی درد سوی تو می آورند نگاه کن و رحمت خود را برما ببار. به نمازگزاران مان انگاه که سوی تو رو کرده اند نظر کن به وحوش مان انگاه که از فرط تشنگی تاب ندارند رحم کن خدایا می دانم برای بعضی از ما عبادت هم جنبه سیاسی دارد ولی تو به این نگاه نکن تو به دستان پینه بسته کشاورزان مان نظر کن و رحمت بی منتهایت را بر ما بباران. خدایا به انزجار ما از همدیگر نگاه نکن به انزجار پراکنی ما علیه همدیگر نگاه نکن خدایا اصلا به ما نگاه نکن و بباران بر این خاک تشنه. خدایا رحمت بی منتهایت شامل گیاهان تشنه زمینت کن هرچند ما هم از آن منتفع می شویم ولی خدایا مگر نه این که کفار هم منتفع هستند پس چه می شود که ماه هم باران رحمت تو را دریافت کنیم . امروز برزگان ما جرات خواندن نماز باران را هم ندارند و این خود اعترافی است به وضعیت ما خدایا ما معترفیم که گنهکاریم خدایا معترفیم که به هم ظلم می کنیم خدایا تو به این ها اگر نظر کنی که کلاه ما پس معرکه است. ای عزیر آفریدگار به ریشه تشنه گیاهان در کویر قسم به تشنگی سوسمارها در بیابان قسم به علف های لطیف کوه ها قسم که به ما نگاه نکن و آنها را از آب باران رحمت خود سیراب کن  

+ نوشته شده در یکشنبه دوازدهم دی ۱۳۸۹ ساعت 8:30 شماره پست: 74

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

انگار زمان که می گذرد ارزش ها هم تغییر می کند در حالی که ارزش های انسانی و اسلامی یک مدار ثابت دارند و تغییری در آن نیست مثلا در هر زمانی دروغ ضد ارزش است و هرگز نمی توان به صورت طبیعی دوره ای را تصور نمود که دروغ گفتن به یک عمل ارزشی تبدیل شود. اما غرض از گفتن این مسایل این بود که سابق بر این قول دادن و حرف زدن خیلی مهم بود و مثلا اگر فردی ملکی را به صورت شفاهی حتی به فردی می فروخت و فرد دیگری ان را به قیمت بالاتری هم می خریدو یا مطابهمی کرد در جواب می شنید که این ملک را فروخته ام و صحبتش را با فلانی کرده ام لیکن  امروزه انسان مشاهده می کدکه برای حرف های خود ارزشی قایل نیستند که این زیبنده انسان سالم نیست این زیبنده نیست که شما به فردی قولی را بدهید و یا انتظاری را ایجاد کنی و به راحتی از کنار آن بگذری بیاییم به حرف خود ارزش قایل شده و به ان عمل کنیم تا ارزش های انسانی سست نشود. بیاییم سنجیده تر سخن بگوییم و اگر گفتیم در کنار عمل کردن به ان هم باشیم. 

 

+ نوشته شده در شنبه چهارم دی ۱۳۸۹ ساعت 13:25 شماره پست: 73

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

امسال هم خداوند باز توفیقی داد تا در فضای عاشورا و محرم نفسی دوباره بکشیم که خداوند این توفیق را مداوم و بیشتر نماید. انسان به تاریخ که نگاه می کند کاملا مشاهده می کند که چگونه مردم و صحنه با گذشت زمان و به سرعت  در مقایسه با زمان اغازش تغییر می کند. آن زمان که مدت زیادی  از رحلت رسول خدا گذشته بود و در عرض چند سال امتش چنان بر سر خاندانش اوردند که انسان از مسلمان بودنش دچار شرم می شود. رسول خدا که انها را با عشقی بی حد از منجلاب فقر , فساد و رنج و مصیبت و گمراهی نجات داد بی انکه مزدی طلب کند ولی همین امت چنان با خاندانش عمل کردند که اگر لطف خداوند بر نسل کوثر نبود در عرض چند سال نسل رسول خدا هم منقرض می شد. حال این درسی برای ما باید باشد که با بزرگان خود در عصر خود اینچنین عمل نکنیم. بهانه هم قبول نیست زیرا آنان هم در زمان خود بهانه های خود را تراشیدند و بر آل رسول ان کردند که نباید می کردند. به نظر من بهانه تراشی ذره ای از گناه آنان کم نکرده و نمی کند لذا این برای ما هم ساری و جاری است و نباید از این تجربه تاریخی به راحتی گذر کنیم این یک لوح هدایت گر برای ماست که حرمت حرم بزرگان و راهنمایان خود را داشته باشیم و اسیر وسوسه خناسان نشده و وارد این نوع حرکات نشویم

 خداوندا ما را به راه راست هدایت کن و از شر وسوسه شیطان نجات ده امین رب العالمین 

+ نوشته شده در چهارشنبه یکم دی ۱۳۸۹ ساعت 16:40 شماره پست: 72

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

یادش بخیر سال گذشته این موقع ها تازه از حج برگشته بودیم و سرها تراشیده بود و ... حال و هوایی داشتیم. خدا این نعمت را هم از ما گرفت. و هزاران نعمت دیگر که داد و از دست دادیم و باید حسرتش را خورد اما دنیا همیشه زیبایی خود را دارد چه امروز و چه دیروز و چه فردا و این حکایت همیشگی است که انسان  حسرت گذشته را بخورد و امروز را درنیابد. امروز هم با همه مرارت هایی که دارد ارزش بالایی دارد که اگر کشفش کنی موفقی .

امروز اول محرم است ماهی که در آن حماسه بشر به اوج رسید و سرمشقی برای آزادگان به جای ماند انان که نمی خواهند تن به خفت تبعیت از مستبدان و حکام جور دهند و امام حسین ع راه ان را به ما یاد داد او کسی بود که تزویر حاکمیت را برملا کرد و کسی که معاویه وار و یزیدگونه بر اریکه خلافت رسول الله ص به ظلم نشسته بود را رسوای عالم کرد. این است زینت بخش بشر در برابر ملایک خداوندی و بشر بر این همه همت و شجاعت و درایت و... فرزند خود تا به ابد در برابر ملایک خداوند که بر او سجده  کرده اند, افتخار خواهد کرد حاکمان زر و تزویر و زور باید بدانند که حسین ع و راهش همواره رسواگر انان تا به ابد خواهد بود و نمی توانند از درخشش نور حسین ع و راهش در امان بمانند.

خداوندا ما را در عمل حسینی قرار ده تا در عصر خود حسینی عمل کنیم و در انتها  نیز حسینی محشور شویم.

خداوندا دورود و سلام خود و ما را خدمت رسول اکرم ص و فرزندان و خاندانش ابلاغ فرما و ما را از این خاندان قرار ده.

 اول محرم 1389 تهران 

+ نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۹ ساعت 10:9 شماره پست: 71

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

میلاد امام رضا ع را داشتیم که فیض ایشان شامل تمام جهانیان است در دهلی که بودیم بعضی مواقع که کسالتی به وجود می امد خدمت خانم دکتری می رسیدیم که از اهالی هند بود که در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ در ایران طبابت می کرده است نام این خانم دکتر خانم آشاجوشی است که فارسی را می داند و داستان ها از حضورش در ایران دارد دخترش که در شاهرود به دنیا امده بود می گفت همشهری شماست وی نقل می کرد که برای پسرش مشکل سلامتی به وجود امده بود و از این جریان مستاصل شده بود یکی از ایرانی ها به وی توصیه کرده بود که برای مشکل گشایی خدمت امام رضا ع به مشهد برود برای همین هم این خانم هندو مذهب با مراجعه به حرم امام هشتم ع در استانه درب با توجه به خال هندویی که داشته با ممانعت خدام حرم برای ورود مواجهه می شود و خدمه به وی توصیه می کنند که از همین بیرون حرم به امام هرچه می خواهد بگوید و برود که وی ناراحت شده و با گریه از همانجا با گلدسته های مولا با گریه حرف می زده که می گوید جوانی امده و سوال می کند که می خواهی بروی داخل که دکتر به وی جواب می دهد این اقا اجازه نمی دهد و  می گوید با من بیا و تا نزدیک ضریح می رود و ..... خلاصه مشکل فرزندش حل می شود و اسم او را به همین مناسب از اسم هندویی به علیرضا تغییر نام می دهد.

 مولا جان به ماهم نگاهی کن اگرچه معرفت تو رانداریم.

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۹ ساعت 9:35 شماره پست: 70

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نامه ای به معلمم

دورود خداوند بر معلم بزرگ بشریت حضرت رسول اکرم که سلام و تحیت خداوند نثار روح بزرگوارش باد

سلام خدمت شما،  سرکار خانم عرب

اقا کیومرث

              ببخشید از این که دیر پاسخ می دهم. اینجانب نیز از صمیم قلب اعیاد ماه شعبان المعظم را خدمت شما و همه خانواده عزیزتان تبریک می گویم. امیدوارم زنده باشم و خدمتتان مجدد برسم. دیدار با شما ملاقات شیرینی بعد از سال ها برای من بود امید به ادامه این بهره معنوی دارم. خداوند فضل خود را شامل شما کرده و سایه ذیقدر شما را از سر ما کم نکند و سالها زنده و سرزنده و پاینده و پیروز باشید. ماه شعبان در اول و وسطش برای من که خبرهای خوبی داشت و بی معرفت نسبت به ان، هدایای خوبی دریافت داشتم. امید دارم که در این ماه شما هم شامل لطف و عنایت حضرت باری تعالی قرار داشته و عیدی خود را دریافت دارید. این شکسته نفسی نیست فی الواقع بی معرفت بوده و هستم لیکن نمی دانم دعای خیر چه فردی این عنایات را به بسویم ساری و جاری می کند. از خداوند سبحان به خاطر تمامی لطف و کرمش به این بنده ی خود شکر گذارم. دعاگوی وجود شریف شما نیز می باشم. سلامتی ، ان وجود ذیجود را از خداوند خواستارم

 مصطفوی دهلی نو -  12/5/89 

+ نوشته شده در سه شنبه دوازدهم مرداد ۱۳۸۹ ساعت 14:17 شماره پست: 66

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

+  و خداوند مهر و لطافت خود را در وجود زن برای بشر تجسم عینی داد و مادر از این میان مهر کمال یافته ای است که از مهر ازلی نشات گرفته است. اکنون چند سالی است که یتیمی را با گوشت و خون خود حس می کنم از زمانی که این پشتوانه مهر و عطوفت خود را از دست دادم جایش را همیشه در زندگی خود خالی می بینم او که دعای خیرش را برای خود ضروری می دیدم و حرکت کم خطر زمانه قدار را با دعای او برای خود به سلامت می دانستم و هنوز نیز خود را مشمول دعای او می دانم. خداوندا روحش را شاد و همنشین اولیا و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرارش ده که عمری را به ذکر خاندانش گذراند. خداوندا صبح ها را با دعا و نیایش او بیدار شدم وضعیت او را همچون سپیده صبح روشن مقرر فرما و ما را مشمول دعای خیرش قرار ده. خدایا به داد دل یتیمان مادر ما را هم در جوار رحمت خود قرار ده که زندگی را با رنج زیاد سپری کرد و قصور ما را در موردش ببخش و دل او را از ما راضی گردان که می دانم و اقرار دارم که رضایت او رضایت تو را به دنبال خواهد داشت. دهلی ۲۰ جولای ۲۰۱۰

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

 شروع بدی که ما در ابتدای شروع قرن ۲۱ داشتیم که با تجاوزات بیمارگونه امریکا سر یک حادثه تروریستی که در ۱۱ سپتامبر در نیویورک رخ داد قرن ۲۱ و اینده ان را در ابهام فرو برد. قرن ۲۰ در حالی به پایان رسید که علمی که بشر در این قرن به ان دست یافت برابر بود با تمام علمی که بشر در طول ۱۹ قرن گذشته بدان دست یافته بود. از جهتی جنایاتی که در قرن ۲۰ صورت گرفت و میزان تلفات جنگ ها و نوع سلاح های به کار رفته در ان با ۱۹ قرن قبلی برابری می کرد. اما انچه در خصوص قرن ۲۱ می توان گفت این که این قرنُ قرن رجوع بشر به معنویت شاید باشد و کسانی که در این عرصه حرفی برای گفتن دارند در این قرن بازی گری خواهند کرد. امروز جهان خالی از اخلاق شده است و علم همراهی با اخلاق ندارد و نابرابری بسیار شدت یافته است چرا که ۱۰٪ مردم جهان ۹۰٪ ثروت انرا در اختیار دارند. حال قرن ۲۱ را چه پایانی خواهد بود انچه مسلم است اینکه تغییرات شگرفی در راه است و شدت تغییرات دیجیتالی خواهد بود. خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ ساعت 17:5 شماره پست: 64

دهلی نو ۱۶ جولای ۲۰۱۰ 

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
توزیع بیش از ۴۷ هزار تن روغن مایع مسموم و تاریخ گذشته در دولت ابراهیم رئیسی توزیع بیش از ۴۷ هزار تن...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
ما تا با هم هستیم "پیروزیم" ✍️ رحیم قمیشی سیل امضاهایی که برای جلوگیری از اعدام توماج صالحی و اساس...