مطالب نویسنده

در هجوم لشکرغم پاره پاره می شود دل ها؛

مصطفوی 22 خرداد 1395 1896 کلیک ها

در هجوم لشکرغم پاره پاره می شود دل ها؛

شراره ی ظلم تکه تکه می کند ایمان ها؛
تو ای دل غم دیده از شرار آتشِ ظلم؛
تحملی باید، تفکری شاید، که بگذرد شب ها؛
خدا! تا به کی خدا خدا کردن،
خلاصی نباشد جان را؟

mostafa111 در ژوئن 5, 2015 

+ نوشته شده در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ساعت 4:13 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

ای ابرها که با خستِ تمام ازما می گذرید

ای ابرها که با خستِ تمام ازما می گذرید

مصطفوی 22 خرداد 1395 1848 کلیک ها

ای ابرها که با خستِ تمام ازما می گذرید؛

ای ابرهایی که بی اعتنا به ما شده اید؛

نیازِمان هویداست و بی پاسخ مان می گذرید، 

دستان نعمت بخش تان را بسته اند؟!!؛

رحم و مروتتان را گرفته اند؟!!؛

این رفتن و گذشتنِ بی اعتنایتان،

دردی است بر دل خاکیان همه

 

بدست mostafa111 در ژوئن 5, 2015  

+ نوشته شده در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ساعت 4:12 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

 

قسم به آنچه از دست رفت

مصطفوی 22 خرداد 1395 2707 کلیک ها

قسم به سخنانی که گفته نشد و در سینه ها ماند و با صاحبانش به سینه ی خاک رفت

قسم به رازهای نگفته

قسم به آهِ حسرت های بر دل مانده

قسم به ساغرهایی که فرصت نوشیدن نیافت

قسم بر انگورهایی که مستی تمام در خود داشت و بر تاک ماند و به خمره نرفت تا اکسیر مستی شود

قسم بر شادی هایی که در دل ماند و به خنده ایی بر لب و یا قهقه ای در گلو تبدیل نشد

قسم به استعدادهای عجیب و غریب که فرصت بروز نیافت و در جان صاحبانش ماند و مرد

قسم به راه های رفتنی که فرصت و شرایط رفتنش نشد و قدم هایی که بر جای ماندند

قسم به خون هایی که در رگ هایی باید جاری می بود، ولی بر زمین ریخت تا جانی برای بالیدن برای صاحبش نماند

قسم به صبحگاهانی که باید طلوع می کرد و نکرد و لذا شب هایی که تمدید شد تا عده ایی روشنایی ندیده در تاریکی بمانند و بمیرند

قسم به بارش های رحمتی که باید می بارید و نبارید و جان های تشنه را در آرزوی نم و نرمی خود گذاشت

قسم به جان های شیفته چشیدن که نچشیدند و تشنه وا نهاده شدند و رفتند

قسم به نسیم وصل که وزیدن نگرفت و هجران بر جای ماند

قسم به حقوقی که از صاحبان حق دریغ شد

قسم به بخشش و رحم هایی که از مظلومین و محرومین دریغ شد

قسم به نان هایی که از شکم های گرسنه به دور ماند

قسم به کرسی هایی که از صاحبانش به دور و نصیب غاصبان گردید

قسم به هر چه خوبی که با بدی پاسخ گفته شد

قسم به رنج هایی که بیهوده بر رنجبران تحمیل گردید

قسم به راستی هایی که در سایه دروغ مخفی ماند

قسم به صالحانی که در معرکه ی ناصالحان تباه شدند

قسم به عشق هایی که به ظلم، به نفرت تبدیل گردید

قسم به نور هایی که به ناحق به تاریکی برده شد

قسم به هر چه خوبی،

قسم به تو که تنها لایق پرستشی و بس، تنها تویی که بر تارک هستی می درخشی و باقی همه فانی.

 

+  نوشته شده در جمعه بیست و چهارم بهمن 1393ساعت 10:55 PM توسط سید مصطفی مصطفوی  

نعمت دردهای بی درمان

مصطفوی 22 خرداد 1395 5120 کلیک ها

ای دردهای بی درمان!

 مرا دریابید و رهایم نکنید
و با من بمانید و
 قرین زندگی ام باشید
دلی زنده می خواهم
و در پرتو درد است که دل زنده خواهد ماند
درمان نمی خواهم که درمان، بی دردی خواهد آورد و غفلت

 

+   نوشته شده در شنبه یازدهم بهمن 1393ساعت 11:54 AM توسط سید مصطفی مصطفوی

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
توزیع بیش از ۴۷ هزار تن روغن مایع مسموم و تاریخ گذشته در دولت ابراهیم رئیسی توزیع بیش از ۴۷ هزار تن...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
ما تا با هم هستیم "پیروزیم" ✍️ رحیم قمیشی سیل امضاهایی که برای جلوگیری از اعدام توماج صالحی و اساس...