مطالب نویسنده

خدایا این همه خونِ مظلومان پاگیر ظالمان نمی شود؟!!

مصطفوی 20 خرداد 1395 7278 کلیک ها

این روزها کشورهای شرق میانه (یا همان خاورمیانه) به مرکز ریختن خون هایِ گرمِ مردمی تبدیل شده است که در مظلومیت تمام ضایع و یا به زمینِ سرد می ریزند، جان های بیگناهی که به ملعبه یِ دستِ بازیِ قدرتِ قدرتمدارانی تبدیل شده اند، که برای مردمِ این منطقه نقشی جز دادنِ خون و خوندل خوردن، در این بازی قایل نیستند؛ آری به درستی باید در پایان نماز خود و در بهترین زمان ها برای استجابت دعا، دست های نیاز را بالا گرفت و خداوند قادرِ متعال را به خون هایی مظلوم و بی گناه قسم داد که در کمال مظلومیت در خاکِ جای جایِ این منطقه ریخته می شوند، تا در رگ های جوامع خود جاری نشوند و بدن سرد و بی خون این جوامع همچنان بر گِل بماند. 

اما آیا این تمام خون های مظلومی است که در این سرزمین بلازده بر زمین ریخته و ضایع می شوند؟ باعثِ تاسف است که باید گفت پاسخ کاملا منفی است، و این تنها خون هایی نیست که ریخته و ضایع می شوند و این بخشی از آن است که ناشی از کشیدن چاقویِ ظلم برگلویِ مردم این منطقه و یا از شلیک سرب های داغ بر بدن رنجورِ شان بر زمین سرد ریخته و ضایع می شود. مظلوم تر از خون های جاری از دِشنِه و سُرب هم هست، و آن خون هایی است که اصلا کسی سرخی آن را هم نمی بیند و لذا صاحب (دَمی) خونی هم نیست که آن را از قاتلانش واطلب نماید.
برغم تمام خون هایی که به هنگام جاری شدن، سرخیِ مظلومیتِ خود را به رخ چشم های بی تفاوت و سیاست زده ی ِ جهان می کشند، خون هایی هم هستند که در سکوت و مظلومیت حتی جاری هم نمی شوند و فریاد صاحبانش در سکوت و یا هلهله یِ استبداد شنیده نمی شوند و لذا سرخی آن را هم کسی نمی بیند و این خون ها که اکثرا هم متعلق به نخبگان این جوامعند در گوشه گوشه ی خانه های شهرها، سلول های بیشمار زندان ها ضایع می شوند، تا در رَگِ جوامع خود جاری نشوند؛ از سویی دیگر سایه جنگ و استبداد مانع شکوفایی استعداد های این مردمِ تمدنساز شده تا این خون های با ارزش جوانان مستعد ما در رگ جوامع جاری نشده و ظالمانه ضایع گردد و لذا این خون ها شاید مظلومانه تر از خون هایی باشد که از آلاتِ سرب و دشنه جاریند که اینان شهیدان مکر و حیله اند و آن خون ها از دندان های سگانِ درنده و پارس کننده می چکند و لذا خوب هم دیده خواهند شد، و برعکس اینان در سکوت و وهم ضایع می شوند.
آری زندان های مستبدین این منطقه مملو از مردانی است که لایق کرسی های رفیعتند لیکن همنشین بدحالان شده و از کُنج زندان های مهرشده سر درآورده اند تا در دسترس نیازمندان جوامع خود نباشند. یا مغزهای مملو از حکمت و علمند که از کرسی های دانش افزایی مللِ خود به دور مانده و در کُنج خانه های خود خاک می خورند و عمر ذیقمت به پایان می برند. یا استعدادهای جوانانیند که می توانند موتورِ تمدنِ شرق را دوباره به حرکت در آورند، ولی بواسطه ی نبود امکان درجا می زنند و حریصانه به کرسی های دانش اندوزی می نگرند که یا ویران شده و یا خالی از استاد.
آری این ها را هم باید به خون های مظلومی اضافه کرد که سرخیِ مظلومیت آنان چشم ها را خیره کرده و انسان را به تفکر وا می دارد و عجزِمان را به رُخِ مان می کشد که تغییری در این وضع نمی توانیم داد؛ این ها همان خون های سرخ و زلالی است که در رگ صاحبانش ضایع می شوند و در رگ های جوامع خود جاری نمی شوند، تا بدنِ شُل و بیحال آن، بی انرژی و همچون مخموری غارت زده در گوشه ای بیفتد و همچنان مثل گذشته از کاروانِ علم، فضیلت و ارزش باز بماند و نظاره گر وضع اسفبار خود باشد.
باری باید بعد از هر نمازی دست ها را به آسمان برد و خداوند خود را به خون های مظلومانه ای از این دست این گونه قسم داد که "بِدَمِ المَظلومَ یاالله" و ده مرتبه از ته دل فریاد به نیاز برداشت که "یاالله، یاالله، یاالله، یاالله، یاالله، یاالله، یاالله، یاالله، یاالله، یاالله ما را از این وضع برهان".
برخی بیت المال را تنها به زَر و مال موجود در آن محدود می کنند، لیکن مهمترین گوهرِ موجود در کیسه ی ملت ها جان هایی از این دستند که آشکار و پنهان ضایع می شوند و خرابی و خسارت آن اصلا روی کاغذهای لیست برداری از خسارات نمی آید، حال آنکه این خسارت بسیار بزرگتر و حتی جبران ناپذیر است.

+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 10:11 شماره پست: 597

این انتظاری مقدس است و هرگز بی حاصلش نمی دانم

مصطفوی 20 خرداد 1395 2262 کلیک ها

خدایا هر اندازه که از بندگانت ناامیدم، به درگاهت امیدوارم و خواهم بود؛ گرچه در تاریخ چشم به آسمان بودن، چشمان زیادی را رو به آسمان سفید شده دیدم که نور خود را در انتظار دریافت نظر و عنایتت از دست دادند و پیر و فرتوت شدند، ولی این را می دانم که در پس انتظارهای طولانی از این دست، وصل محقق خواهد شد. پس هرچند این انتظار طولانی می شود و رنج بیشمار ما را در پی دارد، ولی امید به گشایش و فرجی از درگاهت را کاملا منطقی می دانم، پس این انتظار را به لطف تو هرگز از دست نخواهم داد که این انتظاری مقدس است و هرگز بی حاصلش نمی دانم.

+ نوشته شده در شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 12:36 شماره پست: 592

تو را بر ختم این رنج و پریشانی ارادت نیست؟!!

مصطفوی 20 خرداد 1395 2521 کلیک ها

خدایا!

شنوایی؟

بینایی؟

دانم که هستی؛

لیک افسوس!

 جوابی ناید از نای تو ای خالق؟!

تو خود گو، ز تو به که شکوه آرم؟!

شکوها دارد دلم،

زین غصه های ناتمام؛ رنج های نا ضرور؛

 عصرِ غم انگیز؛

 پاره باید می شدی، ای بندهای محکم دل؛

 آتشی است، در سینه ام؛

ستایش ترا که نیم نگاهی از سوی تو را همچنان حس می کنم

مصطفوی 20 خرداد 1395 1842 کلیک ها

ایزدا! شکری بزرگ و بی انتها تراست که این توفیق را در گوش هایم قرار دادی که صدای اذانِ موذنت، همچنان برایم به پا خیزاننده باشد و انرژی لازم برای ایستادن در جهتی که تو تعیین کرده ایی را برای لحظاتی هم که شده، برایم ایجاد نماید تا در چند رکعتی، رکوع و سجودی داشته و ذکری با تو گویم؛ این شاید بزرگترین نعمتی است که بعد از وجود به من دادی و تنها شکر همین نعمت نیز از حد من خارج است؛ و همین را روزنه ی امیدی می دانم  که شاید راهی به سوی تو برایم باز گشاید. خدایا شکر ترا که قلبم را پیش از هر واسطه یی متوجه خود کردی که در غیر آن، واسطه های غیر معصوم و نمایندگانت را هزاران خطا، مشکل و نقصان متصور است و دیدن آن ممکن بود، از تو نیز مرا زده و دور کند. 

+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 19:1 شماره پست: 376

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
شرم را دوباره باید معنا کرد فیاض زاهد ،نویسنده و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گاهی از خود می‌پرسم نوشتن در...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
پیش‌بینی علی ربیعی از آینده طرح صیانت از فضای مجازی و فیلترینگ علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «اخلا...