شعله های درد زبانه می کشد از قلبِ دلم
  •  

22 خرداد 1395
Author :  

شعله های درد زبانه می کشد از قلبِ دلم

ولی انگار حنجره ام توان فریاد ندارد

مویه های غم می کشانندم به اشک

ولی انگار چشم هایم قصد باریدن ندارد

دلم هوای رفتن راه های دور دور دارد

ولی انگار پاهایم قصد کشیدن بارِ این تن را ندارد

دلم به نوشتن متنی بلند مشتاق است

ولی انگار این قلم قصدی به حرکت روی کاغذ ندارد

لم هوای پرواز دارد تا شتابان پر کشد

لیک زمین می کشدش سخت که بمان

 

بدست mostafa111 در ژوئن 5, 2015 | 

+ نوشته شده در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ساعت 4:14 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
چگونه شدیم آنچه هستیم رضاشاه بخش یکم در این دوره مظفرالدین شاه ده سال حکومت کرد و از این مدت نزدیک...
- یک نظز اضافه کرد در خطر سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی ...
فرصت تاریخی برای ایرانیان و اخلال در آن حسین راهبان ایرانیان یک فرصت و آزادی تاریخی با اینترنت به ...