انسانیتی که به مسلخ جنایتِ سیاست پیشه گانِ دنیا دوست برده شد

بالاخره کُنتور اندازی آمار مرگ و ویرانی در فلسطین و غزه متوقف شد؛ در حالی که عقربه های مرگ تا کنون نزدیک به دو هزار و دویست قتلِ جنایت بار و یازده هزار جراحت را ثبت کرده اند. البته معلوم هم نیست این جراحت ها با بدن های پاره شده از مردم در محاصره منطقه، چه خواهند کرد و کار مجروحین چند هزار نفره به کجا ختم خواهد شد. ولی این شمارش عدد جنایت فعلا به پایان رسیده تا باز به بهانه یی دیگر سر باز کند و باز کنتورهای جنایت و ویرانی و قتل شمارش آغاز کنند. 

توافقی صورت گرفت و طبق معمول دو طرف بانک پیروزی سر خواهند داد ولی کدام پیروزی؟! کدام شکست؟! این انسانیت است که به مسلخ جنایتِ سیاست پیشه گانِ دنیا دوست برده شد و گرچه جریان های سیاسی بعد از این همه درد و رنج ملت ها به شمارش دست آوردهای سیاسی خود اقدام کرده و بعد از سبک سنگین کردن آن، اعلام می کنند عایدات ما زیادتر از طرف مقابل بود و پس پیروزیم.
ولی جنایت های ثبت شده در این صحنه باید عرق شرم بر پیشانی سیاست بازانِ جهانی بنشاند که این چنین پیروزی های خود را بر اجسادِ انسان های بی گناهی بنیان می گذارند که گناه شان تنها این است که در تله ی سیاسی عده یی گرفتار آمده اند و به بازی مرگ آن بازی برده شده اند. این انسان باید از انسانیتِ خود تبری جسته و چهره واقعی اش را اعلام دارد؛ که البته نمی تواند سراغ حیوانات برود و نامی از آنان بر خود گذارد که اگر حتی گرگ خود را خطاب کنند باز هم گرگ به شکوه خواهد آمد که تو من نیستی، تو درنده تر، بی رحم تر و بی وجدان تر از منی.
ننگ بر سیاست و خدعه یی که بر آوار خانه های مردمی به استضعاف کشیده شده و بی کس و کار استوار است. ننگ بر سیاست و سیاستمداری که عایدی اش بر خون های به ناحق ریخته و بدن های تکه تکه شده استوار است، این ارتذاق از خون دیگران ننگی است که بر دامنِ آنان تا ابد خواهد ماند؛ که امروز خون و حقوق دیگران، متاع روزمره بازار سیاست پیشه گیِ خدعه ورزانِ بی شرمِ منطقه خاور میانه شده است.

 

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 11:43 AM | سه شنبه چهارم شهریور 1393   

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.