برادر مسلمان داعشی ام! به خود آی "فأين تذهبون"

والسلام علی من التبع الهدی (سوره مبارکه طه)

مدت هاست که بساط جهاد برپا کرده اید و نقشه یی هم که از هدف نهایی تان منتشر کرده اید، نشان از تلاش برای احیای سرزمین یکپارچه اسلامی دارد. یکپارچگی اسلامی آرزوی همه مسلمانان است. ولی از خدعه ی خدعه گران جهان اسلام غافل مشو و از آنجا که "گذشته چراغ راه آینده است" نظری هم به عملکرد خلافت های بزرگ و یکپارچه اسلامی قبلی بینداز تا ببینی اولا آنها چقدر درد دین داشتند و ثانیا اسلام در آن زمان ها در چه وضعیتی قرار داشت.
نگاهی به تاریخ این امپراتوری های وسیع به اصطلاح اسلامی از امویان، عباسیان، عثمانی ها و... نشان می دهد که در این دوره ها اولا اسلام در درجه چندوم اهمیت بود و هدف اصلی تنها حفظ و تحکیم حاکمیت امپراتورانی بوده است که به هر وسیله یی از جمله اسلام دست یازیدند تا پایه های سلطه خود را بر گرده ما استوار کنند؛ و آنچه از اسلام آنان به اوج رساندند صرفا ساخت مساجد بود و اجرای برخی از احکام صوری از اسلام، که پوسته یی باشد بر فسادی که در تفکر و عمل آنان بود.
 تاریخ نشان می دهد که فارغ از اهداف سردمداران جنبش های اسلامی که از پشت پرده آن را هدایت می کنند، پیاده نظام این جنبش ها همیشه هدفی مقدس داشته و برای آن خالصانه جنگیده اند و در آن راه از هیچ تلاشی هم فروگذار نبوده و از جان و مال هم دریغ نکردند و این در مورد شما هم حتما صدق می کند، لذا احساسات پاک مسلمانان در راه هدف مقدسان ستودنی و قابل درک است.
باید بگویم من نیز همچون شما دردِ تفرق و چندپارچگی را در جامعه اسلامی امروز می بینم. این واضح است که با سو استفاده از این وضع چند میلیون آواره صهیونیست که خداوند آنان از زمان گوساله پرستی سامری متفرق کرد، غیرت و آبروی نزدیک به یک و نیم میلیارد مسلمان جهان را به مسخره گرفته اند و با آن بازی می کنند؛ تا کی زمان حرکت این شیر خفته فرا رسد و آنان را به سزای جنایات و خیانت های شان برساند. تو راست می گویی فرقه فرقه شده ایم و پراکنده و راه علاج را در یکپارچگی مناطق اسلامی یافته یی؛ این درست،
اما "رحمت اللعالمین (ص)" آمده بود که اخلاق را به اوج رسانده و راه سعادت انسان (فارغ از دین و اعتقادش) را بنمایاند و ما را انسان کرده تا با انسان شدن به خداوند نزدیک شویم و نهایتا انسان بمیریم، چون رسول رحمت (ص) دریافته بود اگر انسان بمیریم، آنگاه است که لایق لقا حضرت حق خواهیم بود.
این البته حقیقتی انکار ناشدنی است که انسان دربند چگونه می تواند، انسان باشد؟! او که کرامت خدادادی انسانی اش به سخره این و آن گرفته شده است. این دربند شدن هم تفاوت نمی کند در بند فرهنگ غرب باشی یا شرق و یا حتی دربند اسلام باشی؟ بند، بند است و تو را در هر محدوده یی به بند کشند تفاوت نمی کند، آنجا زندان تو خواهد بود، پس بدون رضایت، تحمیل اسلام هم انسان را به دربند شده یی تبدیل می کند که این بند شدن جز فساد و تباهی برای دربند کننده و دربند شونده چیزی به ارمغان نخواهد آورد.
تو را نمی دانم در چه بندی گرفتار آمده یی و تو را آنقدر سقوط داده اند که حتی به بند کشیدن غیر از خود هم راضی نیستی و تنها با خون اوست که تشنگی ات برطرف می شود. این سقوط عظیم باید تو را به خود آورد تا در خود نظری دوباره بیندازی که در کجا گرفتارت کرده اند که این چنین سقوطی را تجربه می کنی که راضی می شوی به بدترین وضع بندگان خدا و حتی گویندگان "اشهد ان لا اله الا الله" و "ان محمد رسول الله" که بر پرچم تو از قضا نقش بسته را از جان بی جان کنی.
 
با این حساب توصیه برادرانه یی به شما دارم که تا قبل از آمدن لحظه پشیمانی، در اعمال و اهداف خود نظری دوباره اندازید و ببینید تا چه حد در این مسیر حرکت می کنید. " حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا" (حدیث شریف نبوی (ص)
در حرکت شما نقاطی است که انسان را به تامل وا می دارد که " فأين تذهبون"
 (آیه 26 سوره تکویر):
-
       کشتار اقلیت های دینی و هرگونه مخالف : سیره و سنت نبی رحمت (ص) در مقابل یهود مدینه النبی یا یثرب آن روز چیزی غیر از حرکت شماست در حالی که یهود اینقدر در قرآن مذمت شده اند ولی آیا اگر یهود مدینه  النبی پیمان شکنی نمی کرد و با کفار قریش در نابودی اسلام در جنگ خندق همکار نمی شد، آیا رحمت للعالمین (ص) کاری به کار آنان داشت و آیا آنان اکنون در مناطق خود ساکن نبودند؟ قطعا بودند. مگر این که سردمدارانی مثل سردمداران شما بر یهود می تاختند و آنان را می کشتند و بیرون شان می کردند. زیرا قطعا پیامبر رحمت (ص) از هر گونه تجاوزی به حقوق مردمی که برای هدایت شان آمده است از جمله اهل کتاب و... مبری بود و هست.
-
       کشتار شیعیان: شما به ریشه تاریخی دشمنان شیعه نگاه کنید از بوسفیانیان که به زور ایمان آوردند و دیگرانی که در رقابت قبیله یی با بنی هاشم مشکل داشتند، شروع شد و تا به حال هم ادامه یافته است. برادر داعشی من! فارغ از هتاکان به عقاید دیگران که در هر دینی هستند، شیعه جز رجوع به وصایا و تعالیم اصیل ختم نبوت (ص) نگرانی دیگری ندارد. این است شیعه واقعی، و حالا شما آیا جز این فکر می کنید؟! این اعتقاد چه اشکالی دارد که به سلاخی پیروانش بسیار فعالانه بر می خیزید و آنان را حتی به رسم جاهلیت قبل از اسلام لایق بردگی هم نمی دانید و این خون شان است که بر آتش خشم شیطانی تان سردی زاست.
-
       این دنیا را خداوند برای همه آفرید و به همه نعمت ها داد و شما چرا باید آنان را از نعمت جان و... هم بی بهره کنید؟! به قول شیخ العارفین حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی (ره) که فرمودند "هرکه در این سرای در آمد نان و آبش دهید و از دین و ایمانش مبپرسید که مخلوقی را که خداوند جان بخشید به نزد ابوالحسن به نان و آبی ارزد." پس تو نیز از این عارف اسلامی درس بگیر و دیگرانی را که خداوند نعمت ها داده است از این نعمت بی بهره نکن که باید در پیشگاه حضرت حق برای این سلب نعمت از بندگانش پاسخ گو باشی.
ای برادر! این چهره یی که شما از اسلام ساخته اید که خون از نوک انگشت و ریش بلند شما می چکد و پرچم سیاه شما که نوید دهنده سیاهی و تباهی برای مردم تحت سلطه اتان است، اسلام را که راهنمای بشر برای ابد است را تبدیل به دیوی وحشتناک و خونریز کرده اید که بندگان خدا را از خدا و دین و اسلام بیزار و می رمانید.
پس تا " يَومَ الحَسرَةِ" نرسیده به خود آی و افسار خود از افکار و دستورات ناپاک عده یی دنیا طلب که کاخ های نفتی آنان بر استعمار بندگان خدا استوار است و ریشه دین آنان در جاهلیت قبل از اسلام و برتری های قومی و زبانی استوار است، رها کن و بیش از این عمله ظلم نشده و جنایت نیافرین که "وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى (سوره ضحی)" تا خوار دنیا و آخرت نشوی. خداوند در قرآن انسان را به کرات به تعقل فرا می خواند پس در اولین اقدام، خود در عمل و تفکر خود تعقل کن تا ببینی در کجایی و چه چهره یی را در حال صورت گری هستی.
                        والسلام علی من التبع الهدی 

 

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 5:1 PM | چهارشنبه پنجم شهریور 1393

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در روستای گرمنِِ پشت بسطام، مردم ...
سلام...شاید برای خواندن این مطالب ودرک ان تا حدودی... ۳ساعت وقت گذاشتم...تشکر ؟از تمامی عوامل ..مخصو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
تقاطع تنش‌زایی سید مصطفی تاج‌زاده استراتژی باخت - باخت جمهوری اسلامی در منطقه، به‌ویژه در اعزام نی...