جوهری آتشکده، یا جوهری امامزاده؟ لزوم بازبینی تاریخ تالقان
  •  

16 مهر 1398
Author :  
جوهری امامزاده یا جوهری آتشکده

کوه در تفکر انسان و از جمله در ادبیات زرتشت، اسلام، هندو، یهود و... نقش اساسی دارد، آنجا محل اتصال به عالم بالا بوده است، همچنانکه رابطه پیامبر اسلام با آسمان در غار حرا و در ستیغ قله ایی مشرف بر شهر مکه آغاز شد، و جناب موسی در کوه تور در سینا بود که خداوند با او به سخن نشست، و ادبیات زرتشت مملو از نظر ویژه ایرانیان به بلندای ستیغ کوه ها برای عروج و... بوده است،

لذا زرتشتیان اجساد خود را بر بلندای ستیغ ها می نهادند، تا جسمِ فردِ به انتها رسیده، آخرین سفرش را، در ستیغ کوه ها رقم زند؛ [1] هندوها نیز کوه های هیمالیا را جایگاه خدایان دانسته، و آب های جاری از کوه را موی خداوند تلقی کرده، و آن را به تبرک به خانه خود می برند، تا زندگی و محل کسب خود را متبرک کنند؛ شاهنامه فردوسی کبیر نیز مملو از داستان ارتباط ایرانیان با کوه هاست، از جایگاه سیمرغ، سفرهای رستم برای مبارزه با دیوان و هزار داستان، الهام و فلسفه که در کوه نهفته است.

لذاست که کوه محل الهام است، الهام و ارتباط با عالم بالا، و ساخت نیایشگاه بر ستیغ ها بین ایرانیان بسیار معمول و مرسوم بوده است، از آتشکده ادران قلعه دختر در آهار که به همین شیوه و فلسفه بنا شده است، در بخش کوهستانی استان تهران، خود دیدن کرده ام [2] از این نیایشگاه ها در اصفهان، قم، کرمانشاهان و سرتاسر ایران بسیار می توان یافت.

باستان شناسان با مطالعه ساختار معماری، نوع مصالح، محل و نحوه ساخت و... پی به شباهت ها برده و تاریخ بناها را تعیین می کنند، و گرچه تخصصی در باستان شناسی ندارم، اما وقتی از بنای نیایشگاه "قله دختر" در ستیغ 3229 متری روستای آهار در ماورای قله توچال دیدن کردم، به یاد "جوهری امامزاده" در روستای کرکبود در بخش تالقان افتادم، که بنایی منتسب به امامزاده ایی است که بر بلندای ستیغ کوه مشرف بر آبشار روستای کرکبود، معروف [3] و مشهور است، و ما از آن پیش از این در مسیر صعود به کوه سات، [4] بازدید کرده بودیم.

از این رو که بنای ساختمانی، نوع مصالح، مکان ساخت و... نیایشگاه آتشکده ادران قله قلعه دختر در روستای آهار، با جوهری امامزاده شباهت بسیار زیادی دارد، می توان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد بنای جوهری امامزاده در روستای کرکبود تالقان، نیز همچون بنای ساخته شده بر ستیغ قلعه دختر در آهار، هر دو از نیایشگاه های اجداد زرتشتی ایرانیان بوده، و نقش آتشکده را داشته اند.

در پرس و جویی که از اهالی روستای کرکبود هم داشتم، شجره نامه یا دلیل موثقی برای استقرار امامزاده ایی در این مکان بدست نیامد، لذا به نظر می رسد این نیایشگاه باستانی در طول زمان، منتسب به امامزاده شده، تا همچنان مورد احترام اهالی باقی بماند.

از این رو، این امر نیاز به بررسی کارشناسان باستان شناس سازمان میراث فرهنگ داشته، و با توجه به، رو به ویرانی رفتن هر دو بنای مذکور، لزوم توجه برای حفظ این بناهای تاریخی مورد تاکید و اصرار می باشد، و شورای محلی روستای کرکبود، که روستای آنان با داشتن جاذبه های طبیعی همچون آبشار کرکبود، امام زاده داخل روستا، شکل ساخت زیبا و رویایی روستایی، طبیعت زیبای کوهستانی و... می تواند تاریخ استقرار روستا نشینان خود در این محل، با اثبات این که بنای "جوهری امامزاده" به پیش از اسلام باز می گردد، به عقب برده و حلقه مهمی را در تاریخ و فرهنگ خود و دره تالقان، اضافه نماید و گردشگران بیشتری را راهی دیار خود نماید، تا به توسعه روستا و منطقه کمک نماید.

آنچه مسلم است دره تالقان باید در پازل تاریخی منطقه خود، نقش واقعی خود را بیابد، نقشی که اکنون از آن به اندازه در خور برخوردار نیست [5] این را بدین دلیل ادعا می کنم که، دره تالقان نیز در امتداد دره الموت قزوین [6] قرار دارد، و به حتم در حوزه فرهنگی و تاریخی "رود شاهرود" همچون دره الموت باید نقش مهمی داشته باشد، و به همان میزان واجد تاریخ و بنای تاریخی است، که باید آنرا کشف و ثبت نمود؛ تالقان همچون دره الموت، به حتم از تاریخ در خور توجهی برخوردار بوده است، که شورای شهر تالقان می تواند با همت خود در پیگیری کشف، حفظ و معرفی شاخص های این تاریخ، به توسعه و پیشرفت منطقه تالقان کمک کند.

لذا در این راستا بررسی این مورد و موارد ممکن دیگر می تواند، راهگشا و موثر باشد. "جوهری آتشکده"، یا "جوهری امامزاده"، سوالی است که می تواند تاریخ تالقان و کرکبود متحول کند و این امر نیاز به بررسی و بازبینی های تاریخی دارد.

عکس هایی که از آتشکده ادران آهار برداشتم 

Click to enlarge image 02e713c8-d334-454b-b6bb-706b458c0ba6.jpg

تصویری ازآتشکده ادران آهار بر فراز قله 3229 متری قلعه دختر

عکس هایی که از جوهری امامزاده در روستای کرکبود تالقان برداشتم

Click to enlarge image IMG_4506.JPG

جوهری امامزاده یا جوهری آتشکده در روستای کرکبود در بخش تالقان

[1] - در این خصوص مطلبی را تحت عنوان "تفاوت دو تیره قوم آریایی در بدرقه اجساد تا طبیعت" نگاشته ام که در آدرس : http://mostafa111.ir/neghashteha/india/943-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%AF%D9%88-%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%88%D9%85-%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%B1%D9%82%D9%87-%D8%A7%D8%AC%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%A7-%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D8%AA.html  قابل مراجعه است.

[2]- گزارش این دیدار را در دو پست منتشر کرده ام :  "صعود به قله 3229 متری قلعه دختر آهار" که در آدرس :  http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/728.html  قابل مطالعه است؛  و مطلبی خیالی تحت عنوان "سخنی با ماهداد، موبد موبدان نیایشگاه ادران آهار" که در آدرس : http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/733.html  قابل مطالعه است.

[3] -  درگویش محلی "جوهری" به معنی بالا، و "جیر" در مقابل به معنی "پایین" است، از این لحاظ که روستای مقصد گردشگری کرکبود، دارای دو امامزاده است که یکی جوهری امامزاده و دیگری جیر امامزاده که داخل روستا قرار دارد.

[4] - گزارش این دیدار در پستی تحت عنوان "پیش مقدمه ایی بر صعود به قله سات" نوشته ام که در آدرس :  http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/567.html قابل مطالعه و مراجعه است.

[5] -  صاحب الزنج یا عبدالرحیم تالقانی رهبر قیام زنگیان ایران، اهل تالقان بوده است، و در این خصوص قبلا پستی تحت عنوان "نامه ایی به صاحب الزنج، رهبر قیام زنگیان جنوب ایران" نوشته ام که در آدرس : http://mostafa111.ir/neghashteha/delnevesh-nazhar-dashtaha/981-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%B2%D9%86%D8%AC%D8%8C-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html  قابل مطالعه است.

[6] - قبلا پستی در خصوص تاریخ و وضعیت دره الموت قزوین تحت عنوان "دیداری از نفسگاه عقاب و یا خداوند الموت در دژ گازرخان" نوشته ام و به تاریخ و بناهای تاریخی در دره الموت اشاره کرده ام که در آدرس :  http://mostafa111.ir/neghashteha/articel/583.html قابل مطالعه است.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (6)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام ادب
با توجه به اینکه در سالم بودن این بنا شخصا به اتفاق چندتن از دوستان در ده شصت خورشیدی بازدید داشتیم از حنفیه و شبانگاه نیز در همین مکان استراحت داشتیم به اطلاع برسانم این سازه دو قسمت داشت ورودی و کفش کن و تالار ان که سقف به صورت گنبدی شکل ضربی بوده و مقداری در رشته باستان شناسی تحصیل داشته ام از مدل و سبک بودن سازه و چشمه و دقیقا در قسمت شمال شرقی این مکان قبرهایی موجود بوده که اشخاص عادی برایشان قابل تشخیص نیست ولی گوش به گوش نسل به نسل میگفتند قبری است به نام پهلوان درانجا که دقیقا این قبر موجود بود و بالای دومتر طول این قبر بود که مشخص است فردی تنومند و سرداری بوده که سه سرباز ان نیز در اطراف ان با ابعاد حدود یک مترو هشتاد دفن شده بودند که از دست تاراج کنندگان میراث در حفاطت نماندن حتما و از نظر موقعیت رشته کوهای طالقان اخرین دژ ازرسمت شمال و اولین دژ برای ورود به فلات ایران بودند این سازه در ان ارتفاع و با وجود ریزش برف از اوایل ادر عملا مسدود میشد تا بهار بیشتر جهت دیدبانی و درگیرهای بزرگ تاریخی استفاده میشده است که در چشمندازهای روبروی ان که به دره طالقان و دشت قزوین و کرج مسلط بوده رابطه داشته اند که به دلایل حفظ اثار مردمان منطقه و ایران که تاریخ کهن این پازل از کشور باستانی مارا تشکیل میدهند بیشتر نمیتوانم توضیح دهم که مورد سو استفاده افراد سودجو قرار گیرد ولی نکته اخر شما اگر قلعه یا تپه یا برج یا سازه های ادیانی هرکجا داشته باشید باید در اولین نکته با خرده سفال و لاشه ها ی ان به وضوح مواجه بشید که در ان منطقه جری امامزاده به قول امروزی ها همچین شاخصه ایی ندارید سپاس از نوشتار زیبای شما که در رابطه با مسیر و دیدگاه خود نگاشته اید دوست گرامی

مجید
This comment was minimized by the moderator on the site

درود بر شما، متاسفانه انگار مسئولین سازمان میراث فرهنگی و امنیتی تالقان انگار خفته اند، که این چنین بناهای تاریخی آن در معرض شخم و نابودی است. دره تالقان در کنار مرکز اسماعیلیه در جهان (دره الموت) نمی تواند اهمیت تاریخی در خور خود را حفظ و نگهداری کند، در سفر پیمایشی که به "پیر وشته" هم داشتم شاهد کندکاری سودجویان بودم، این بنا نیز در معرض شخم سودجویان قرار گرفته است، همچون این مکان تاریخی که به فاصله کمی، به قول شما این چنین ویران شده است، متاسفانه مردم ما غیرت آنچنانی نسبت به مکان های تاریخی خود ندارند، و شاید آن را زاید و بی حاصل می دانند، اما هر ملتی را شناسنامه ایی است که بدون آن بی هویت خواهد بود، و یکی از ارواق مهم شناسنامه و یا همان "سه جلد" هویتی هر مردمی مکان های تاریخی بازمانده از اجداد آنان است، صد افسوس که این را ما به فرزندان خود نیاموختیم و کتب درسی ما خالی از چنین تربیتی است و متاسفانه هر روز بی هویت تر می شویم. در حالی که ملل اطراف ما هر روز حتی با دزدی بزرگان و آثار دیگران برای خود هویت می تراشند... ما در خواب های خوش خود غرق و به داشته های خود بی ایمان و بی توجهیم
ممنون از توضیحات بسیار عمیق و اساسی شما

This comment was minimized by the moderator on the site

استاد علی لطفی (شاعر معاصر ) اهل تالقان و همان تالکان باستان، برایم نوشتند :
الهی دولپی ، قربان تان بچسبانم .
جوئر ، جوهر یا هراملای دیگرسرانجام به معنی بالا ، وآن امامزاده ی قلابی ، نمی تواندآتشکده باشد - شایدبتوان به آن آتشگاه گفت که این هم جای سخن دارد .
آتشکده وکوچک ترازآن درب مهررامانندمزگد(مسجد)وکلیساجایی می ساختندکه مردم برای عبادت به آن دسترسی داشته باشندنه به گفته طالقانی ها : کوهی تکله(kuay tokkala) که تنها بیصاحاب بمانسه دالیوای طالقان به آن دسترس دارد .
آتشگاه راهم چهارستونه وچهاردرگاه می ساختندتاازهرسوآتش دیده شود(مانندآتشگاه اصفهان) . بنای آن راپیش ازتخریب دزدان گنج یاب دیده بودم ، چهاردیواری سنگی بود که می شددرآن شب ایمن ازسرمای استخوان سوزخوابید . به نظراین حقیرسراپاتقصیربایدپست دیدبانی فرقه ی اسماعیلیه باشد که همانندهای دیگرش(مانندآنچه درناریان وچندجای دیگرطالقان) بوده است. دراین پست هانگهبانان با افروختن آتش دررسیدن دشمن راازنقطه ای به نقطه ی دیگرخبرمی دادند(مانند تخت رستم اصفهان برسرراه بختیاری ها .

This comment was minimized by the moderator on the site

دوستی در واکنش به این پست نوشتند :
البته خود بهتر می دانیدکه نهادن نام امامزاده یا پیامبران مورد قبول مسلمانان بر آثار باستانی (چه پیش وچه پس از اسلام) کار زیرکانه ای بوده است تا متعصبان شریعتمدار و نیز عوام کالانعام دست به ویرانی آن نزنند. چنانکه آرامگاه کورش را گور مادر سلیمان (شاه پیامبر یهود) و گور سیده خاتون مادر مجدالدوله دیلمی را آرامگاه شهربانو همسر امام سوم نام نهادند. همچنین مزارشریف در افغانستان که جایگاه عبادت آشو زرتشت بود، اینگونه نامگذاری شد. هر آینه امامزاده حنفیه و همسانانش بازمانده از روزگار فرمانروایی اسماعیلیه در طالقان اند که خواسته اند با این نام های (خرردکن) از ویرانی در امان مانند.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

دوست فرهیخته من جناب لطفی عزیز! ممنون از توضیحات شما که لطف کردید و توضیح کامل دادید، آنچه من به عنوان یک مشاهده گر عادی دیدم شباهت ساختمان امام زاده با بنایی که مشهور به آتشکده است و بنای آن را به دوره پیش از اسلام باز می گردانند، این که آتشگاه باشد و یا آتشکده برای من قابل تشخیص نبود فقط شباهت مکانی از لحاظ مکان ساخت و نوع مصالخ توجه مرا به خود جلب کرد،

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

دوست عزیز و محققم جناب لطفی از تالقان در واکنش به این پست برایم نوشت :
با عرض زبان درازی (به سبب اینکه باستان شناسی رشته ی تحصیلی بنده نبوده است )، چنین بناهایی به دلیلی که بیان می کنم آتشکده نبوده اند .
۱ – از سه آتشکده ی نامدار روزگارساسانی، دوآتشکده ی آذر فرنبغ (فارس) وآذربرزین مهر (خراسان) برجای بلندی (ستیغ کوه) ساخته نشده بودند. تنها آذرگشسب بر بلندای کوهی بود که شاید چون ویژه ی خاندان شاهی بود خواسته بودندب الاتر از روی زمین باشد. چهارتاقی که در باختر اسپهان برکوه آتشگاه نهاده شده، آتشکده خوانده نمی شود بلکه نام آن آتشگاه است که جای افروختن آتش برای خبررسانی بوده است یعنی همان کاربردی را داشت که تخت رستم در جنوب باختری می کرد (افروختن آتش به نشانه ی رسیدن سپاه بیگانه). پژوهش های باستان شناسی نشان داده که آتشگاه اسپهان در گذشته زیگورات بوده است که در باور ایلام و انشان باید بلندتر از جایگاه مردم برپای باشدکه پس از گسترش بهدینی در ایران تبدیل به آتشگاه گردید.
۲ - آتشکده ها مانند مسجد مسلمانان وکلیسای ترسایان یاکنیسای یهودیان جایی برای گردآمدن همگانی مومنان بود، بنابراین در جایی ساخته می شد که دردسترس مردم باشد وگرنه برستیغ کوه چه بهره ای برای آنان داشت. چه تنها کوه نوردان می توانستند خود را بدان برسانند.
بنابراین بناهایی چون امامزاده حنفیه ی کرکبود و گوهری آتشکده بایستی مانند تخت رستم، برج دیده بانی باشند.

مصطفوی
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در انتخابات اسفند 1402، دامی برای...
داوود حشمتی - روزنامه‌نگار نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات سال 1402 گذشته و ایران در حوزه‌های م...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اعتراض شدید آذر منصوری به بازگشت گشت ارشاد: صحنه‌های زشت برخورد خشن با زنان با شدت بیشتر در حال تکرا...