بشوی چهره ما را به باران رحمتت

نزول باران رحمت الهی تداعی کننده نیاز ماست به آسمان. در خشک روزمان نگاه به آسمان و نزول باران رحمت الهی است که دل را آرام می کند. در دل خود و سیاهی آن نیز که نگاه می کنم باز انگار کار از دستم خارج است و برای پاکیش باز نگاهم به آسمان است. این روزها آلودگی هوا نیز تداعی کننده روزگار آلوده ماست که باز مدد آسمانی باید تا از آن خلاصی یابیم.
پس خداوندا ببار بر دل ها و روزگار خشک و آلوده ما. بشوی چهره درهم کشیده و خشک و آلوده ما. ترنم بارانت به هیجان می آورد و مست می کند و نوید تازگی می دهد. بشوی رخ ز گرد روزگاران که سیاهش نموده و به حق بارانی خدایی بر خود می طلبد. 

+ نوشته شده در یکشنبه ششم اسفند ۱۳۹۱ ساعت 9:52 شماره پست: 250

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در فرومد، دیار سربداران - رهاوردی...
پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها زوال از یک روستا شروع شد. صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران ک...
- یک نظز اضافه کرد در سفرنامه کاشان - اردهال به روای...
یکم اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهری سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به هم...