ای رسول تو کیفر مکذبان را به من واگذار

امروز در مراسم ختم مومنی شرکت کردم که بیشتر آنانی که اورا می شناختند شهادت می دادند که از او آزاری ندیده اند؛ در این مراسم دو جُزوه از جُزَوِ تقسیم شده قرآن نصیبم شد که طبق عادت به معانی و ترجمه آیات پرداختم، تا ببینم خداوند با ما از چه سخن گفته است. از بین آیاتی که خواندم، چند آیه ذیل توجهم را به خود جلب کرد؛ از جمله آیه چهل و چهار سوره قلم که به پیامبر بزرگ اسلام(ص) توصیه می کند که ای رسول (ص) ،"( تو کیفر) مکذّبان و منکران قرآن را به من واگذار..."، و لابد با این دستور اولی تر از ایشان (ص)، خداوند به پیروان این دین هم این پیغام را داد که عقاب منحرفان و منکران را به خداوند واگذارید، تا خود خدا به قضاوت اعمالشان بنشیند و متناسب با آن به عقابشان اقدام کند؛ و باید گفت سیره مملو از حِلم و تامل رسولش (ص) در مقابل خطاکاران شاید بهترین روش ما هم در این راستا باشد.

خداوند با این فرمان رسولش (ص) را علیرغم آن همه تقوا و ملکات اخلاقی و داشتن علمِ دین، اتصال به وحی و هدایت خاصِ خداوندی در تشخیص، تمیز و قضاوت خوب و بد، حق و باطل، حکمِ خداوندی و...که او را از هر بشری در کیفر متخلفین اولی تر می کند، از کیفر بندگانِ منحرفش باز داشته است، اما امروزه عده ایی از خدا و رسولش (ص) سبقت گرفته و در قضاوت و عقاب بندگان خداوند بسیار فعالند؛ که این امر جای سوال و تامل بسیار دارد؛ و بدتر این که امروزه خشن ترین افکار و تندروترین مومنین به دین محمدی (ص) خود و اعتقادات خود را حقِ تامُ تمام تصور کرده و خود و افکارشان را عین دین و منظورِ نظرِ خداوند دانسته و آن را محور و مقیاس قضاوت حق و باطل قرار داده و بندگان خدا در دین اسلام و خارج ازین دین را به این مقیاس (خود و افکارشان) کشیده و به قضاوت حق و یا باطل بودن دیگران می نشینند و حتی پا را فرا تر نهاده و عامل به عقاب گنهکاران و منحرفین مردود از نظر خود شده اند.
آیه سی و چهار سوره نحل پیام آور رحمت (ص) را تنها مامور به ابلاغ معرفی می کند؛ تا جاری کننده حدود و عامل عقاب بندگانِ خدا در این جهان؛ و یا طبق آیه چهل و هشت سوره قلم حتی به او متذکر می شود که همچون حضرت یونس (ع) نباشد و چنانچه به رسم شکایت از امتش، سریع و از روی تعجیل تقاضای عذاب بندگانش را کند، این نیز موجب عقاب او خواهد بود؛ و لذا تقاضای کیفر بندگانِ خدا هم کراهت دارد و موجب خشم و غضب خداوند حتی از پیامبرش (ص) در صورت ارتکاب به این کار خواهد شد.
آیه چهل سوره یونس هم جالب است؛ خداوند که به محدودیت های بنده اش محمد (ص) از هرکس دیگری آگاه است، می فرماید"پروردگار تو مفسدان را بهتر مى‏ شناسد" که این آیه نیز ناظر بر این امر است که آنکس که از همه به درونمایه انسان ها و اعمالشان آگاه و شایسته قضاوت و تادیب آنان است، این خودِ خداوند است و بس.
آیه هفتاد و دو سوره یونس هم به نظرم جالب آمد که قرآن از قول پیامبر (ص) نقل می کند که " من خود از جانب حق مامورم که اهل اسلام (تسلیم حکم او) باشم." این نیز نشان می دهد که پیامبر اکرم (ص) علیرغم اینکه موسس دین اسلام است، خود را فراتر از قوانین و یا به قول امروزی ها فراقانونی نمی داند و خود را مقید به قانون اسلام می داند؛ و در مقابلِ این قوانینی که انتظار دارد دیگران اجرا کنند، خود از تسلیم ترین هاست.

 

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 20:57 - سه شنبه دهم شهریور ۱۳۹۴  

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.