جناب سردار نقدی! شما که نمی خواهید جشن نابودی این و آن را بر ویرانه های این کشور بگیرید؟!

 جناب آقای سردار نقدی! ظاهرا در پانزدهم دیماه فرموده اید که "آرمان ما نه سانتریفیوژ، بلکه نابودی کاخ سفید و اسراییل است."  و "هر کسی به این آرمان‌ها اعتقاد ندارد و به نام خردگرایی روی این آرمان‌ها خط کشیده و از تعطیلی مبارزه حرف می‌زند، باید صادقانه بگوید، که انقلابی نیست چراکه ما برای این آرمان‌ها تا سفید شدن موهای خود و حتی بعد از واگذاری مسوولیت به جوانان، تلاش می‌کنیم".

ولی باید به شما گفت، ای کاش کمی هم به جای هدف گرفتن نابودی کاخ و سرزمین این و آن، به فکر آبادی خانه و سرزمین خود در این کشور بودید، که اگر بودید وضع کشور این نبود که در بسیاری از شاخص ها رکورد دار بلا، بدبختی و عقب افتادگی شده است. که انقلابیون اولیه برای رهایی این مردم قیام کردند، تا نابودی این و آن در آنسوی مرزهای این کشور.
کاش روزی رسد که عده یی از تحریک دشمن به دشمنی بیشتر دست بردارند و در این کشور کمتر از مبارزه جویی و چنگ و دندان نشان دادن به این و آن بشنویم و نسیم روحبخش ساختن کشور وزیدن گیرد و دوستی با این و آن بر دشمنی با این و آن درکلام سکان داران این کشتی بلا زده، سبقت گیرد.
جناب سردار نقدی! که آرمانت را نابودی این و آن قرار دادی! کمی هم آرمانت را به سمت ساختن خود و این کشور متمایل کن، این بیشتر به انسان مسلمان و شیعه مرتضی علی (ع) و پیامبر رحمت (ره) می سزد، که علی (ع) آنقدر که به فکر آبادی مدینه النبی (ص) و مردمش بود، مغز و تفکرش درگیر نابودی امپراطوری های روم و ایران نبود، و این کسانی دیگری در بین مسلمانان آن زمان بودند که به کشورگشایی و نابودی این و آن می اندیشیدند.
آقای سردار بجای پروراندن فکر نابودی این و آن و متورم کردن دایم رگ گردن برای این و آن، و ساییدن دندان به دندان علیه این و آن، همچون علی (ع) به ظلم هایی بیندیش که به مردمت (یهود، مسلمان و...) در سرزمینت جاریست که از جمله ی آن در فقر، بیکاری و... غرق شده اند، که اگر به وضع مردمت حساس بودی آن روزی که هزاران میلیارد، هزاران میلیارد از ثروت این مردم مظلوم به یغما برده می شد، کمی از غیرت انقلابی تان را شاهد می بودیم و به حمایت از این مردم مستضعف صدایی بلند می کردید، ولی آن روز .... و اکنون که مردانی به مبارزه با فساد و بهبود وضع این مردم صدا بلند کرده اند، صدای شما به انقلابی بودن و انقلابی گری! هر روز بلندتر می شود و غیر خود را انقلابیِ قلابی و بی خرد می خوانید.
جناب سردار! اگر انقلاب و انقلابی گری می خواهد بر ویرانه های این کشور و مردم، جشن نابودی این و آن را بگیرد، کاش آن روز هرگز نرسد که ما ویران باشم و شما به جشن نابودی این و آن بر ویرانی ما مشغول باشید.
جناب سردار نقدی! امروز متاسفانه مسولین کشور به دو دسته تقسیم شده اند : یک دسته که از سوی این مردم مسول و مامور به جابجا کردن شاخص های مفتضح اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اشان شده اند و بار این مسولیت سنگین بر دوش آنانست که برای هر سانتیمتر حرکت در این مسیر باید هم دشمن و رقبای خارجی را پشت سر بگذارد و هم بر موانع متعدد جناحی داخلی فایق آیند، امروز ریاست محترم جمهور به عنوان سکاندار این دسته از مسولین در مقابل هر سخن و حرکت خود در این راه با دیگرانی مواجه است که هیچ مسولیتی از سوی مردم ندارند و جایگاه، بودجه شان تضمین شده و دایم است و همین ها با نحوه موضع گیری و دغدغه هایشان نشان داده اند که لابد در کنار خود و اهل خانه و خانواده و فامیل و اطرافیان نه جوان بیکاری دارند، نه مشکل اقتصادی و... که این چنین موضع گیری و قد علم می کنند و برای رییس جمهور خط و نشان می کشند.
ظاهرا شما سردار عزیز! هدف انقلاب و انقلابیون را نابودی این و آن تعبیر می کنید، حال آنکه تا آنجا که ما یادمان است این انقلاب در وهله اول برای رهایی این مردم مستضعف و فقیر از دست هزار مشکل ناشی از استبداد قدرت طلب پهلوی و حاکمیت چکمه پوشانِ مخوف او بر مقدارات این کشور و مردم مظلوم و مستضعف و فقیری صورت گرفت که ثروت این مردم را بی حساب خرج مسایل نظامی خود می کردند تا به هدف مقدس شان! که ژاندارمی منطقه بود، برسند و سرفرازی سلطنت خود را بر ویرانه های این کشور و مردم آن بنا کرده بودند.
حال مفهوم انقلابی بودن عوض شده و شرایط به سمتی برده شده که انگار انقلابی گری و انقلابی بودن مساوی با نبرد و نابودی این و آن است. در حالی که هدف این انقلاب در وهله اول این مردم بود، آنانی که ظاهرا اکنون در ذهن شما دوستان جایی ندارند و تمام هم و غم شما دشمن! شده و امروز شما با سخنان خود او را تحریک می کنید که فشار را بر این مردم مستضعف و دولت شان مضاعف کرده تا گره ها و مشکلات این مردم و دولت را پیچیده تر کنند.
جناب آقای سردار نقدی! بهتر است به جای نابودی این و آن کمی هم نظری به مشکلات ما در این کشور انداخته و به مامورین به این امر (درست است که از جناح شما نیستند) کمک کنید و یا حداقل کمی سکوت کنید تا کمی شاخص های اندهبار زندگی این مردم بهبود یابد و به جای نابودی این و آن کمی هم مغزتان را برای ساختِ کشور و خرابی ها مصروف دارید.

 

 +  نوشته شده در چهارشنبه هفدهم دی 1393ساعت 10:15 AM توسط سید مصطفی مصطفوی

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.