بی نقاب مذهب، حقیقت وجودی بی ریا شان جز جنایت و درندگی نیست

اکنون جنایت کاران، قدرت طلبان و تمامیت خواهان دوران، در بین ما مسلمانان فهمیده اند که خبائث، جنایات و اهداف ننگین خود را در چه سرپوشی بپیچند که از سوال و مسولیت دنیایی آن شانه خالی کرده و خود و هدف اعمالِ ننگین شان را در پس آن مخفی و به توجیه آن اقدام کنند. آنان به نقش و جایگاه مذهب در قلوب مسلمانان، مردم منطقه و جهان پی برده و آن را دستمایه اختفا و توجیه اعمال خود برگزیده اند.

البته این یک حقیقت است که آیات و احادیث در اسلام زیاد، گاه دو پلهو، تفسیر بردار، قابلیت سو استفاده هم دارند و سره از ناسره گاه جدا نیست و می توان آنان را طوری ردیف کرد و در توجیه اعمال مدعیان مورد سو استفاده قرار گیرد تا منظور خود را از آن بدست آورند. همانطور که تاکنون مدعیان اسلام سعی کرده اند و از این طریق به کار خود مشروعیت دادند.
اما اگر این سردمداران جنایت و استبداد و خودکامگی را از سلاح دین، خلع کنیم و این نقاب را از چهره آنان برگیریم؛ چهره واقعی غیر انسانی و ظالم آنان خیلی بهتر روشن، رسوا و افشا خواهد شد. بدون این نقاب است که می توان چهره خشونت بار و تمامیت خواه این سلک را می توان لخت دید که همچون سگانی هار و قلاده گشاده به جماعتی دست و پا بسته از مردان و زنانی بی دفاع شده توسط سو استفاده از سلاح دین، حمله ورند و
 جان و مال و ناموس و امکانات شان را به غارت می برند. مردمی بی سرپرست و بی پشت و پناه که جان و مال شان را با احکام خود ساخته فقهی فقهای همکار با جنایت کاران به راحتی حلال و یا حرام، و حابجا می شود.
در این بین جهانی را خاموش و منفعل می یابی که به تماشا نشسته اند، آن هم به این دلیل که آن را یک دعوای درون دینی ارزیابی می کنند که قاعدتا ربطی به دیگران ندارد و جنایت کاران این صحنه نیز البته این سو اعمال خود را مسایل داخلی مسلمانان معرفی و خود را محق می دانند که به هر سوال جهانی هم که احیانا شود پاسخی ندهند و آن را ناکام کنند، و به این ترتیب مردم تحت ظلم دیگر هیچ مدافعی نه در داخل جبهه اسلامی و یا خارجی نداشته و هیچ پناهگاهی نیابند و پشت آنها از هر سو خالی باشد و گرگ ها این فرصت را بدست آورند که از هر سو به آنان حمله کرده و به غارت جان و مال چنین مردمی با فراق بال اقدام کنند.
 چنین مردمی را دیگر غمخواری نیست و در خلا حضور حقوق بشر و دیده بانان آن، این جنایت گرانند که هر کاری را تحت نام اسلام می توانند بکنند و کسی نباشد که اقدامی کند و جان و مال چنین مردمی در زیر چشمان فراوانی که ناظر است به یغما می رود و در خشم و خشونت در می غلطتد و غرق می شوند. 

 

 +  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 2:46 PM | پنجشنبه سی ام مرداد 1393

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.