محمد من (ص) حتی نامت هم ذکرلله و آرامش دهنده دل هاست

 این روز ها به زاد روز تولد انسانی از جنس خودمان اما استثنایی و بسیار خاص نزدیک می شویم. محمد (ص) !! انسانی که اخلاق انسان ایدال مد نظر خداوندی را به اوج رساند و همان شد که یکی از معجزه هایش نیز همین اخلاق نیکویش باشد. واقعا چه معجزه ای بالاتر از این که ملتی سختی کشیده از روزگار و طبیعت و فرهنگ منحط و... که به واسطه همین سختی ها دل هایشان هم به سان سنگ سخت شده بود را یک انسان آن هم از نوع یتیم آن و... نرم و لطیف و خدا پرست نماید و از یک چنین مردم متفرق قبیله قبیله شده یک ملتی قوی بسازد که به زودی دنیا را فتح نمایند که البته بخش فتح دنیای آن کاری بود که دیگران هم آن را کردند ولی چیزی که دیگران از انجامش باز ماندند همانا انسان سازی بود که این کار تنها از عهده انبیا و همراه آورندگان وحی قابل انجام است. او انسان هایی را ساخت که تا دنیا باقی است بتوانند الگو و اسوه ی بشریت باشند و گذر زمان آنان  را کهنه ننماید.

گرچه او مستقیما برای مردم زمان خود منشا رحمت و تغییر عظیم بود لیکن هم اینک که پس چهارده قرن وقتی ما حتی به او فکر هم می کنیم دل هامان آرامش می گیرد و انوار رحمت خداوندی را از وجود شریفش هم اینک هم حس می کنیم. او که آمدنش امید برای مظلومان و وعده آزادی بود برای دربندان عالم و پیام آور نابودی برای تمام ظالمان و ستم پیشگان عالم بود.
تولد چنین نوزادی که باید بار نبوت را به سرانجام رساند و کاری که 124 هزار تن از برگزیدگان از این دست تا آن زمان به انجام رسانده اند را کامل نماید و آینده بشر را تضمین و راهی برای همیشه باز گشاید چقدر زیبا و برای امت محمدی (ص) غرور آفرین و شکر را واجب می نماید و باید پیشانی بر آستان احدیت سائید که چنین نعمتی را بر ما ارزانی داشت.
در این ایام شریف از نامش که ذکرلله است مدد گرفته و آرزو می کنیم که این عید بزرگ بر تمام بشریت خسته از ظلم و تعدی و منتظر تغییر مبارک باشد. انشا الله روزی منجی بشریت (عج) از ناحیه خداوند ماموریت آخرین را آغاز نماید و بار دیگر بشر بتواند وجود حجت خداوند بر زمین را با چشم سر لمس و احساس نماید و همچون امت زمان نبی (ص) مستقیما از فیض حضورشان برخوردار گردند.
تولد آخرین فرستاده حق (ص) بر همه مبارک باد. 

+ نوشته شده در شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 16:19 شماره پست: 238

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.