مرگ، رمز و رازی مشکل آفرین
  •  

18 تیر 1397
Author :  
مرگ، رمز و رازی مشکل آفرین

مرگ، مرگ و مرگ، پدیده ایی گاه شوم، بی موقع و دردآور و گاه نعمتی بی بدیل و رهایی بخش؛ همراهی همیشگی، قرین با هر زندگی؛ هر روز عده ایی ما را ترک می کنند، و به دیار باقی رهسپار می شوند، سبکبال پر می کشند، و بازماندگان می مانند و هزار مصیبت؛ غم از دست رفتگان، کلی مراسم و تشریفات بدبخت کننده، و به انحراف رفته و... تشریفاتی که خانه بعضی را آباد، و خانه متوفی و اهلش را ویران می کند.

 مرگ پدیده ایی است که بشر هنوز خوب آنرا نمی شناسد، و این نادانی باعث می شود که هر چه در موردش بگوییم (مربوط و یا نامربوط) مقبول افتد و باز هنوز حرف های زیادی برای گفتن بماند، سوال های بیشمار و بی جواب؛ مرگ رازیست که خداوند هم نخواست تا از آن رمزگشایی کند، گره ایی که او هم راضی به باز شدنش نشد، و به قول آخرین پیام آورش، این سوال بندگان و فرستاده اش را خدا نیز بی جواب گذاشت [1].

 برای انسان دو گذرگاه مهم است، یکی تولد و دیگری مرگ، تولد را بشر توانست، رمزگشایی کند و لذا دیگر اسرار آمیز نیست و امروزه می توان فرایندش را با علم بخوبی تشریع نمود، و اینجا دیگر با پاشیدن نور علم بر این پدیده، دکان کاسبکاران رموز، بسته شده است، و هرجا علم نورش را بتاباند، تله گذاران بیکار خواهند شد.

اما جای بسی تاسف که هنوز علم از مرگ رمزگشایی نکرده است، و در این شرایط رمزآمیز و در زمانی که با جسد مرده ها دیگر نمی شود جز دفن، کاری کرد، این بازماندگان و اموال متوفی است که به سان بازیچه ایی در معرض فرصت طلبان قرار می گیرد، و در این تاریکی، و زمانی که رمزهای عجیب و غریب مرگ رمزگشایی نشده، خانواده ها در فشار عجیب اجتماعی قرار گرفته و از ترس آبرو و رعایت چشم و همچشمی ها وادار به کارهایی می شوند، که می دانند بنیان اقتصادشان را ویران می کند، مجبور به پذیرش کارهایی می شوند که اصلن منطقی نیست، انجام کارهایی را تن می دهند که هرگز به انجامش راضی نیستند؛ پرداخت هزینه های گرانقیمت مراسمات بیشمار و پی در پی که به دنبال مرگ هر عزیزی زندگی اشان را در خطر قرار می دهد، و...

و جامعه ی رها شده ما که در قعر چاه پدیده های بی سر و ته رسوم این چنینی دست و پا می زند، معلوم نیست به کدام مسیر ره می پیماییم، مراسمات و رسومی که هر روز گسترش می یابد، شانه هایی که هر روز زیر بار خرج های بی پایان نحیف تر می شوند، ساخت آرامگاه های بی نظیر، خریدن قبرهای گرانقیمت حتی چند صد میلیونی در بارگاه های مجلل ائمه (ع)، تحمل پروسه ایی از تشریفات جور واجور مرتبط و نامرتبط و پایان ناپذیر و... همه و همه مرگ را برای صاحبان این مراسم دهشتبار و سخت تر می نماید.

مرگ رازی مشکل آفرین

بهشت فروشان و کاسبکاران جایگاه های آخرتی

که در مسیحیت قدرتمندانه تر دیده می شوند

فرهنگ سازان این مراسمات هم بیشتر منبردارانی اند که کارشان در این شرایط سکه است، و خود را رازدانان رموز خدا و دنیای رمزدارش می دانند و راه های حل این شرایط را نیز منبر به منبر تجویز می کنند، متاسفانه گاه نیز بر این آتش انحرافات اجتماعی نفت می ریزند و شعله ورترش می کنند، تا مرگ را هم به تابویی وحشتناک تر برای اهل این دنیا تبدیل کنند، دیروز در مراسم ختمی شرکت کردم، که صاحب منبرش، در قالبِ حکایت یک رویا، این چنین مردم را اقناع می کرد تا با بخشش مال و منال خود شادی را به روح اموات خود هدیه کنند، ایشان می فرمودند: "فردی در خواب جمعی از مردگان را دید، که در آن دنیا گردهم نشسته اند و جلوی هر کدام شان مجمعی [2] از انواع غذاها قرار دارد، به غیر از یک نفر که سر به زیر افکنده و بی غذا معطل مانده بود، به او گفتند شما چرا این چنین بی غذا و سر به زیر افکنده ایی؟! پاسخ داد فرزندان اهل این قبرستان برای اموات خود خیرات می فرستند و این غذاها نتیجه آن است، و فرزندان من چنین کاری نمی کنند و من بی غذا و سرافکنده و سرشکسته در مقابل دیگران مانده ام".

حال آنکه به جای امیدوار کردن انسان ها به دسترنج دیگران، باید آنان را طوری تربیت کرد که جز به اعمال خود به خیرات کسی امیدوار نشوند، و آنطور که من فهمیدم آنجا عرصه، عرصه آنچیزی است که خود فرستاده ایی نه آنچه که دیگران خواهند فرستاد.

باید نگاه به مرگ و برخورد با این پدیده را تا روشن شدن رموز آن تغییر داد. تنها راه نجات از این دور باطل بکارگیری عقل است. گاهی با خود می اندیشم مسافران پرواز شماره 370 مالزی، و یا آنانی که به هنگام کوهنوردی در قعر دره های عمیق و غیر قابل دسترسی سقوط و مفقود می شوند بسیار خوش شانس ترند زیرا که دیگر گرفتار چنین تشریفاتی برای دفن و کفن نمی شوند، و با رهایی از کلی مراسمات و... به راحتی به جایی باز می گردند که از آن نشات گرفته اند، بدون حضور اغیار و تشریفات بی حد و حصرشان.

شب را در مجلس عزای امام صادق حاضر شدم،

"بر مزار امام صادق، امام باقر، امام سجاد و امام حسن نیز گنبدی از طلا خواهیم ساخت، باشکوه، همچنان که بر قبر امام رضا ساختیم"، آری این آرزوی منبردار دیگری بود که در شب شهادت امام صادق میدان دار آرزوهای جمعی از شیعیان بود، که دعوت شان می کرد تا همچون محرم حسین، فردا در خیابان ها هیات سینه زنی خیابانی راه بیندازند، همه دردها و کمبودهای جامعه شیعه ما بی چراغ و تزیین شدن قبور ائمه بقیع شده است، آیا دغدغه صاحبان این قبور نیز همین بود؟!

[1] - «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً»  و از تو درباره «روح» سؤال مى‏كنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است!» اسراء آیه85.

[2] - سینی های بزرگ مسی و گرد که قدیم به جای سفره مجموعه غذاهای یک وعده را در آن نهاده پیش میهمان می نهادند.

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
1 نظر 1772 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (1)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

با سلام
خیلی غمیگین انگیز و حسرت بار است
حتی مردن را برایمان عذاب اور است

مونا
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در فرومد، دیار سربداران - رهاوردی...
پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها زوال از یک روستا شروع شد. صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران ک...
- یک نظز اضافه کرد در سفرنامه کاشان - اردهال به روای...
یکم اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهری سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به هم...