در ناباوری ماندیم و دچار این و آن شدیم
گمان کنم نتوانستیم باور کنیم،
دیدیم و باورمان نیامد،
در حیرت و گیجی صحنه ی رفتنش ماندگار شدیم،
در صورت زرد و بی خونش، ناباورانه خیره ماندیم،
باور نکردیم از میان مان [1] رفته است،
حتی دلمان نمی آمد که به خاکش بسپاریم،