دلیل ایمان

خدایا! برخورداری از نعمت هایت، دلیل ایمانم به تو نیست و مطمئنم که برای تجارت حسنات با تو و در مقابل دریافت نعمات تو هم آفریده نشده ام. که کاری کنم و بر اَنبان حسنات خود بیفزایم که تو به چنین ذخیره یی هرگز نیاز نداری.

این نیز مثل روز روشن است که برای دریافت نعمت های تو هم نیازی به ایمان نیست که بی ایمانان به تو و حتی در بعض مواقع دشمنان تو بر نعمت های دنیایی تو متنعم و گاه متنعم ترند. پس این روشن است که به خاطر برخورداری از نعماتت (حداقل از نوع دنیایی اش) نیست که لازم است به تو ایمان داشته باشم.
لزوم ایمان در شروعی است که به معرفت تو آغاز می شود و اگر معرفتی حاصل شد آنگاست که سعی خواهم کرد چون تو باشم و وقتی چون تو باشم سعادت و کمال را دریافته و شامل حال خود کرده ام. آن گاه که چون تو باشم آزاد و مقتدر بوده و بر خود مالک خواهم بود و کسی که مالک خود است بنده دیگری نیست و آن که بنده دیگری نیست انسان است و انسان گونه بودن همان خداگونه بودن است.
اطمینان دارم انسان های دربند و بنده دیگران را دوست نداری، نه بنده بودن شان و نه بند را و نه دربندکنندگان را. اطمینان دارم که تو انسان های جاهل و دربند و پیرو صاحبان زر و زور و تزویر را دوست نداری. انسان هایی مورد قبول تواند که عالم و عاقل و خودآگاه باشند.
آنگاه که از ریا و ریاکار می گویی چنان از آن تنفر می جویی که آن را به شرک، که اعلی درجه غفلت از توست، تعبیر می کنی که چنین انسان هایِ پیرو و جاهلی را که خود را به بندِ دربند کنندگان انداخته اند را هرگز نمی پسندی؛ آنانی که برای تامین نِعَم دنیایی خود، به انواع خبیث ها روی آورده اند تا به مطاع دنیا دسترسی یابند و آنان البته نعمت را از جانب تو نمی دانند و به تو اطمینان ندارند و لذا به غیر تو دست یازیده اند.
آنان که دام بر سر راه انسان های محتاج می نهند و بر دام خود گرفتار کرده و به بندشان می کشند، از خبیث ترین ها هستند. هدف ایمان، چون تو شدن است و ایمان راه شناخت تو را باز می کند، ایمان کلید سعادت است که مقدمه ایمان شناخت و وقتی شناخت حاصل شد دیگر به غیر از تو روی نخواهد شد، آنکه ایمانش حاصل شود در مرامش بندگی غیر تو نخواهد بود. که تو از بندگی و بند کنندگی و بند شونده گی ها بیزاری.

 

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 11:17 AM | سه شنبه بیست و پنجم شهریور 1393

 

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در روستای گرمنِِ پشت بسطام، مردم ...
سلام...شاید برای خواندن این مطالب ودرک ان تا حدودی... ۳ساعت وقت گذاشتم...تشکر ؟از تمامی عوامل ..مخصو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
تقاطع تنش‌زایی سید مصطفی تاج‌زاده استراتژی باخت - باخت جمهوری اسلامی در منطقه، به‌ویژه در اعزام نی...