دفاعیه کارشناسی ارشد - چکیده فارسی آن

 

University of Tehran

 Faculty of World Studies
 Department of Indian Studies


Thesis Title
Globalisation and Hindu Radicalism in India


By
  Seyed Mostafa Mostafavi


  Supervisor
  Dr. Heshmat Sadat Moinifar


Advisor
  Dr. Seyed Sadrodin Moosavi Jashni


 Referee
Dr. Ali Naqi Baqershahi


A dissertation for the Graduate Studies Office in partial fulfilment of the requirements for the degree of Master of Arts in

Indian Studies - 15-September-2014

1393/6/24


امروز نیز از آن روزهایی است که نمی دانم باید شاد بود یا غمگین این آخرین قدم در پایان دوره کارشناسی ارشد بود که گذشت. خوشالم از این که با موفقیت همراه بود ولی ناراحتم از این که قدمی برداشتم که پایانی باشد بر زانو زدن بر کرسی علم آموزی رسمی و نشستن پای درس اساتیدی که هم استاد و هم راهنما برایم بودند. به قول هندی ها "مِرا گُورو" بودند.
خدایا از این توفیق شکر که باری را بر دوش خود احساس می کردم که برداشته شد. دیشب شب استرس بود و البته این استرس ناشی از مسولیتی است که بر دوشم قرار داشت که باید به احسن وجه ادا می گردید، مسولیتی که در قبال ملت خود احساس می کنم که اموال و امکانات آنان در اختیارم قرار گرفت تا علم خود را افزایش دهم.
امروز روز "وای وای" پایان نامه ام بود که تحت عنوان "جهانی شدن و رادیکالیسم هندو در هند" در حضور اساتید خود دفاع کردم تا پایانی باشد بر دوره کارشناسی ارشد. خدایا ترا شکر که کارم نا تمام نماند و توفیق تمام کردنش را دادی.

متن کامل این پایان نامه در آدرس ذیل قابل دسترسی:

http://mostafa111.ir/neghashteha/english-production/706-globalisation-and-hindu-radicalism-in-india.html

 

 

دانشگاه تهران

دانشکده مطالعات جهان

گروه مطالعات هند

 

عنوان پایان نامه

جهانی شدن و رادیکالیسم هندو در هند

 

نگارش

سید مصطفی مصطفوی

 

استاد راهنما

دکتر حشمت سادات معینی فر

 

استاد مشاور

دکتر سید صدر الدین موسوی جشنی

 

استاد داور

دکتر علی نقی باقرشاهی

 

رساله برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته مطالعات هند

شهریور - 1393

 

جهانی شدن و رادیکالیسم هندو در هند

رادیکالیسم مذهبی امروزه به یکی از مصائب جهانی تبدیل شده است و هند به عنوان یک کشور فدرال-دمکراسیِ مبتنی بر سیستم سکولارِ پارلمانی نیز از این مساله تاثیر گرفته و بیش از نیم قرن است که ناظر بر پیامدهای پدیده رادیکالیسم هندویی است؛ که بروز ظاهریش در شکل درگیری های خشونت بار فرقه یی توسط رادیکالیسم هندویی علیه اقلیت های دینی این کشور و متعاقبا فراز و فرود این گروه ها در صحنه انتخابات مختلف، خود را نشان داده است. کشتار میلیونی و مهاجرت های عظیم که در نتیجه درگیری های فرقه یی در حول سال های استقلال هند و جدایی پاکستان و بنگلادش اتفاق افتاد، پایانی بر پدیده درگیری های قومی نبود و این روند همچنان ادامه دارد و آخرین آن در سال 2013 در شهر مظفرنگر (ایالت اتارپرادش هند) رخ داد که به کشته و زخمی شدن ده ها تن از اقلیت مسلمان این کشور انجامید. طی سه دهه گذشته حوادث فرقه یی ریز و درشت زیادی در هند اتفاق افتاده است و به گفته Sivan, D. (2010) حتی یک سال را نمی توان یافت که حادثه یی ریز یا درشت فرقه یی در هند اتفاق نیفتاده باشد. که بر اساس گفته (1976) D.E.Smith "بدون توجه به اینکه کدام طرف (اکثریت و یا اقلیت) به آغاز خشونت های فرقه یی اقدام کند، این مسلمانان (اقلیت ها) هستند که بازنده نسبی در تلفات جانی و ویرانی اموال شان خواهند بود."

سرمدار جریان رادیکالیسم هندو گروه های مختلف هندویی عضو سنگ پریوار (خانواده انجمن های مرتبط) می باشند که وجوه مختلف این جامعه رادیکال را راهبری می کنند؛ حزب مردم هند (BJP) بخش سیاسی – حکومتی این جریان را دنبال می کند و شاخه مذهبی و تبلیغی آن، گروه شورای هندو (VHP) است که اجتماعی سازمان یافته از روحانیون مذهبی هندو را تشکیل می دهند و شاخه نظامی و تروریستی آن که تحت نام "بجرانگ دال" و... مشهور می باشند؛ و زیر مجموعه ها و گروه های محلی دیگر که جمعا به گروه های "زعفرانی" نیز شهرت یافته و تحت دکترین "هندتوا" حرکت منسجم اما مستقلی را تحت رهبری مستقیم و یا غیر مستقیم گروه "داوطلبان خدمت ملی" (RSS) دنبال می نمایند. حرکت، اهداف و همچنین پیش بینی آینده این روند افرادی همچون R.Carrier را بر آن داشته است تا جهان را نسبت به خطر هندویسم متذکر گردد زیرا "در زمانی که ملی گرایی هندو در هند درحال رشد است و نه کاهش، باید آماده برای مقابله با هندویسم شد (Carrier, 2012)" نکته دیگر این که این ملی گرایی هندو کاملا در راستای اهداف سیاسی انتخاباتی و مقابله با گروه های رقیب از جمله حزب کنگره مورد استفاده این جریان قرار گرفته است که نمونه بارز آن سوار شدن بر موج ایجاد شده در خلال درگیری های ناشی از ویران سازی مسجد بابری و ساخت معبد رام (خدای هندو) بر ویرانه های آن بود که گروه های سنگ پریوار با استفاده از این حرکت خشونت بار و عظیم فرقه یی علاوه بر گسترش تفکر هندوتوا، اقدام به تهییج افکار عمومی و جلب آرای مردم هندو به نفع حزبBJP در انتخابات مجلس عوام هند موفق شد.

گرچه عمده ی گروه هایِ گفتمان ملی گرای هند و از جمله گفتمان ملی گرایِ هندو ریشه در مبارزه ملی هند علیه استعمار و حاکمیت بریتانیا بر این منطقه دارند و در واقع ملی گرایی هندی در همین زمان شکل گرفت و این ملی گرایی عنصر "دگرسازی" (Others) خود را عناصر انگلیسی حاکم بر هند قرار دادند، ولی در حین و بعد از استقلال هند از انگلیس، برخی عناصر ملی گرای هندویی "دگرسازی" گفتمانی حرکت ملی گرایی مذهبی خود را به سوی اقلیت های مذهبی پرتعداد هند تغییر جهت دادند. اقلیتی که آمار رسمی دولت هند جمعیت کنونی تنها مسلمانان آنرا که بزرگترین اقلیت هند می باشند را بیش از سیزده درصد از جمعیت دومین کشور پرجمعیت جهان یعنی هند اعلام کرده است؛ ولی برخی آگاهان این آمار تا حدود بیست درصد جمعیت بیش از یک میلیارد و صد میلیونی هند نیز برآورد کرده اند که بعد از کشور مسلمان اندونزی بزرگترین اجتماع مسلمانان در جهان تلقی می گردد.

سیاست ها و تحرکات فرقه گرایانه ی ملی گرایی مذهبی هندویی تنها علیه اقلیت مسلمان هند نبوده و گرچه بیشترین تمرگز آن بر علیه مسلمین است، لیکن اقلیت های مسیحی، سیک، بودایی و... هم از این قاعده مستثنی نشده و تاریخ تحرکات فرقه یی ملی گرایی هندو موارد زیادی را علیه آنان نیز به ثبت رسانده است. تنها در سه دهه گذشته سه حادثه مهم فرقه ایی یعنی تخریب مسجد بابری در دهه هزار و نهصد و نود میلادی که به یکی از درگیری های دهشتبار فرقه یی تقریبا در سراسر هند تبدیل شد و جان و مال هزاران تن را مورد تهدید و خطر قرار داد، و یا واقعه حملات گسترده فرقه یی ایالت گجرات در سال 2002، که این دو علیه مسلمین برنامه ریزی و به اجرا در آمد، و نهایتا حوادث فرقه یی ایالت اوریسای هند که علیه مسیحیان هند در سال 2008 برنامه ریزی و به اجرا در آمد، تحرکات شاخص فرقه یی بودند که در این رابطه توسط فرقه گرایان افراطی هندو برنامه ریزی و انجام گردید.

همین روند باعث ایجاد نوعی تقسیم دو قطبی در جامعه سیاسی- فرهنگی هند گردید که در یک سر از این تقسیم بندی، جامعه میانه روی هند قرار می گیرد که سردمدار اصلی این گفتمان حزب کنگره هند (INC) و دیگر احزاب همسو و سکولار آن قرار دارند و طبق نظریه "تحلیل گفتمان لاکلو- موفه" گفتمان هندویسم میانه رو که از سوی حزب کنگره نمایندگی و رهبری می شود، دال مرکزی (Noble Point) خود را بر تکثرگرایی و تعامل قرار داده و در نتیجه مدلول این جریان نیز تعامل مثبت با اقلیت های مذهبی هند است که نهایتا منجر به یک جامعه تکثرگرا و متعامل اکثریت-اقلیت در هند منجر می شود. در سوی دیگر این روند، قطب هندویسم رادیکال قرار دارد که شاخص آن گروه های هندوتوا (Hindutva) و مشخصا حزب BJP که "به عنوان بازوی سیاسی RSS سعی می کند از طریق اهداف و خط مشی دکترین هندوتوا کشور را به سوی تشکیل ملت هندو (Hindu Rashtra/Nation) هدایت کند (Puniyani n.d., 2013)"، ابعاد سیاسی – حاکمیتی این گفتمان را نمود داده است که دال مرکزی این گفتمان بر تعارض و چالش با اقلیت های دینی قرار داده شده که عمدتا زادگاه آن مذاهب و سرزمین های مقدس آنان در خارج از سرزمین هند قرار دارد و لذا "دگرسازی" این گفتمان نیز همین اقلیت ها خواهند بود که مدلول آن یک جامعه غیر تکثرگرا با محوریت و هجمونی گفتمان هندوتوا و یا جامعه هندو خواهد بود و جایی برای اقلیت ها و دگراندیشان در این جامعه نخواهد بود.

از سوی دیگر گفتمان جهانی شدن نیز به عنوان یک گفتمان سوم که از خارج هند و در وسعت جهانی بر روند داخلی هند در حال تاثیر گذاری است، دال مرکزی خود را بر تکثرگرایی قرار داده و هند و متعاقب آن هندویسم افراطی و... که در معرض روند جهانی شدن بوده و می باشد در مواجهه با امواج مختلف این روند، از آن تاثیر گرفته و در اثر تاثیرات این امواج، رادیکالیسم هندویی تا حدودی به تعدیل خود اقدام کرده و همین روند آنان را به سوی میانه روی و تعامل بیشتر در خصوص اقلیت های هندی سوق داده است و از سوی دیگر بر اثر روند جهانی شدن و الزامات و تاثیرات آن اقبال مردم هندِ تحت تاثیر جهانی شدن نیز به شعارهای گروه های هندویسم افراطی و مشخصا حزب BJP کاهش یافته و رادیکالیسم هندویی را به سوی مشی میانه روی و دوری از روند تخاصم با اقلیت ها رهنمون کرده است. لذا در این سه گفتمان، دو گفتمان هندویسم میانه رو و گفتمان جهانی سازی همسو و به هم نزدیک بوده و در مقابل گفتمان هندویسم افراطی قرار می گیرند.

از آنجا که مذهب به عنوان عنصر معنی دهنده بُعد معنوی زندگی انسان، هویت بخش و ایجاد کننده ی وجوه وفاداری و تعلق در زندگی انسان است، اهمیت زیادی دارد (Desker et al. 2005) و این خود در جامعه و مردم مذهبی هند که فلسفه، فرهنگ و روند تاریخی آن مدیون و در ارتباط تنگاتنگ با وجوه مذهب هندو و تاثیرات بنیادین آن است، اهمیت خاصی می یابد و به مذهب هندو در جامعه نقش محوری و هویت بخش می دهد. به طوری که طبق گفته مرا ناندا (Meera Nanda) عمق مذهب هندو در بین فرهنگ و زندگی و ذهنیت هندی ها به قدری است که علیرغم انتظار موجود مبنی به غیر مذهبی شدن در برابر امواج جهانی شدن، "هند در همان حالی که در فرایند جهانی شد تاثیر می گیرد و جهانی می شود، در همان حال و به موازات آن در حال هندو شدن بیشتر است (Nanda, 2009)." و یا علیرغم این تصور که رشد و توسعه به کاهش اعتقادات مذهبی منجر می شود افرادی مثل Dalrymple معتقدند که "در سراسر شبه قاره اعتقادات در حال رشد می باشد و همچنان که منطقه در حال رشد می باشد مذهب نیز درحال قدرتمند شدن و باز سازی خود است (Dalrymple, 2009).

هندویسم افراطی که به نوعی حامل تفکر ملی گرایی هندو است، در مواجهه با دیگران که در روند تاریخ هند در چند قرن گذشته از جمله تسلط فرهنگ فارسی- اسلامی و متعاقب آن تسلط چند سده یی استعمار مستقیم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خارجی به رهبری بریتانیا بر هند، به نوعی سرخوردگی و احساس تهدید نسبت به هویت خود مبتلا گردیده، در واکنش به این جریان و احساس نامناسبی که به جامعه هندو دست داد، از اواخر قرن نوزدهم و بالاخص اوایل قرن بیستم که ملی گرایی هند به وجود آمد و توسعه یافت، عملیات خود را علیه تسلط خارجی بر خود آغاز کرد، و در زمانی که عده یی از جریانات هندو به ایجاد اصلاحات اساسی در عقاید و فرهنگ هندو مشغول بودند، شاخه یی از این ملی گرایی مذهبی سعی در باز تعریف و همچنین بازیافت جایگاه قدرت و تسلط هندویسم بر شبه قاره بر آمد. آنان حاکمیت "آشکوکا" امپراتور مقتدر باستان هند را در نظر گرفته و آن را "دوره طلایی" هند نامیده و بعد از روندی از اصلاح در سنن و اعتقادات مذهب هندو که از جمله به سست شدن ساختار نامتعادل و تبعیض آمیز "سیستم طبقات کاست" و باز تعریف سیستم چند خدایی به یک خدایی و... شد؛ عده یی از آنان بر تفوق فرهنگ هندویی (Sanskritya) بر فرهنگ دیگر ملل رای داده و دکترین هندوتوا را بعنوان "دارویی موثر بر مشکلات ملت هند و جهان معرفی کردند (Bhagawat, 2013)" تحت دکترین هندوتوا "هسته اصلی ملت هند بر هجمونی ساختار خالص هندو (Gangopadhyay, 2010) قرار داده شد" و به دنبال این تفکر تحت یک هدف وحدت گرایانه بر پایه عقاید ملی گرایانه هندو، تمام مذاهب متولد شده در هند اعم از بودایی، جین، سیک و... و پیروانشان را که اگرچه در بسیاری از اصول خود با مذهب هندو متعارض بودند و تمام معتقدان به مذاهب تولد یافته در خاک هند را "هندو" معرفی کرده (Deoras, n.d.,2006) و آنان را در جامعه هندوتوا ملحق کرده و باقی پیروان مذاهب دیگر از جمله مسلمانان، مسیحیان، زرتشتیان (مشهور به پارسیان هند) و... را که زادگاه، ظهور و اماکن مقدس آنان در سرزمین هایی خارج از خاک هند قرار داشت را غیر بومی و خارجی اعلام (Aoun et al. n.d., 2012) و عنوان داشتند، هندی هایی که به این مذاهب گرویده اند یا باید دوباره هندو شده و یا هند را ترک کنند. بدین وسیله جریان هندوتوا سعی دارد با "زایل کردن تفکرات و بدنه ناخالص دیگران از پیکره ملت هندو (Gangopadhyay, 2010)" به خالص سازی جامعه و در نهایت هند و هندوها را به جایگاه افتخار آمیز نسل آریایی- هندوی خود بازگرداند و در اینجاست که سخن از حکمداری هندو (Hindu raj) به میان آورده می شود که در حین و بعد از استقلال این تفکر با مخالفت سردمداران هندویسم میانه رو از جمله رهبر استقلال هند آقای مهاتما گاندی مواجهه گردید که "هند را متعلق به همه کسانی می دانست که در هند متولد و رشد یافته اند" و اعلام کرد که "هند آزاد، هند حکمداری هندو نیست ((Chaturvedi n.d., 2013." و یا یکی از نویسندگان اصلی قانون اساسی هند مستقل، آقای اِمبادکار، که در واکنش به این نظریه هندویسم افراطی و فرقه گرا عنوان داشت "به هر قیمتی باید از تشکیل حکمداری هندو جلوگیری کرد (Ambedkar, 1940)". ولی تفکر هندوتوا در نهایت هندی را مد نظر داده که در آن فرهنگ و سنن هندویی (Bharatiya Sanskrit) و مذهب هندو اساس آن و کشور هندوستان با تعریف ملی گرایی آن که حکمداری هندو بر آن حاکم شده است، نهایت هدف خواهد بود. با همین استراتژی است که در قدم اول چالش برنامه ریزی شده، منظم و سازمان داده شده یی توسط گروه های معتقد به دکترین هندتوا علیه اقلیت های مذهبی در هند آغاز و سیاست انزوای آنان و تبدیل شان به شهروندان درجه دوم جامعه به منصه ظهور در آمد. کشتارهای فرقه یی هدفدار و برنامه ریزی شده تحت رهبری متمرکز این تفکر، اکثر نقاط هند را فرا گرفته و به بهانه ها مختلف افراد، جایگاه، اماکن سکونت، کار و مذهبی و... اقلیت های دینی مذکور علی الخصوص مسلمین مورد تهاجم مداوم قرار گرفته و این روند همچنان ادامه دارد به طوری که طبق اعلام نماینده حزب کنگره در مجلس لوک سابها که تاریخ سیزدهم آگوست 2014 جناح مقابل را متهم کرد که در دو ماهه گذشته که حزب BJP قدرت را در هند بدست گرفته است، اقدامات فرقه گرایانه نیز افزایش یافته است[1] ولی نخست وزیر هند آقای "نارندار مودی" از حزب BJP در عین حال در اولین سخنرانی خود در روز ملی هند (پانزدهم آگوست 2014) خشونت های فرقه یی را خیلی طولانی توصیف و آن را به عنوان مانعی برای رشد ملت دانست.[2] ولی آنچه مسلم است جریان هندویسم افراطی با توسل به این خشونت ها و بر انگیختن احساسات ملی - مذهبی هندی ها هم در تحریک احساسات هندوها بر علیه اقلیت ها کوشیده و هم یک بانک رای خوبی را در میان اقشار متوسط جامعه هندو برای خود تدارک دیده و آرا آنان را از سوی جریان میانه رو دور و به سوی خود جلب نموده است. این روند طوری رقم خورده است که حزب کنگره که در چهار دهه اول بعد از استقلال، که از دهه پنجاه میلادی آغاز گردید، به صورت بلامنازع حاکمیت را در هند در دست داشت، به وضعی دچار آمده است که در دهه ی اخیر تنها با کمک ائتلاف های جریان سکولار و میانه رو توانست در حاکمیت قرار گیرد و جریان هندویسم افراطی که جایگاه مناسبی در افکار عمومی هند نداشت و نتوانسته بود آرای آنان را به سوی شعارهای خود جلب نماید، به تدریج و در طول نزدیک به هفت دهه بعد از استقلال در یک فرایند بالا و پایین و ادامه دار که با حزب BJS حضور خود را در صحنه سیاسی – حاکمیتی هند آغاز کرد و جایگاه خود را گسترش داد و در ابتدای دهه هشتاد میلادی نیز در ادامه با تشکیل حزب BJP به تکمیل این روند پروژه یی اقدام و به مرور در به دست یابی جایگاه قدرت مرکزی در دهلی و ایالتی هند قرار گرفت به طوری که تشکیل دولت مرکزی توسط این حزب در دهه ی نود میلادی به وسیله تشکیل ائتلاف با جریان های همسو بود که قویا این حزب را باید در ابقا در قدرت کمک می کردند. این حزب که در اولین انتخابات بعد از تشکیل خود در دهه هشتاد میلادی تنها دو کرسی بدست آورد، با افزایش تدریجی اقبال مردمی توانست در جایگاهی قرار گیرد که با یک حضور قوی در پارلمان هند در انتخابات 2014 توانست برای اولین بار در تاریخ حضور هندویسم افراطی در انتخابات های شانزده گانه مجلس عوام هند، 282 کرسی از 543 کرسی این مجلس را به خود اختصاص دهد و با جلب سی و یک درصد کل آرای ماخوذه در جایگاه بزرگترین حزب این کشور قرار گرفته و با گرفتن کمک مختصری از احزاب همسو، دولت مرکزی هند را تا پنج سال آینده از آن خود نماید.

اما نکته یی که در این زمینه وجود دارد این که با توجه به گرایش این جریان به سوی رادیکالیسم و تعارض رادیکالیسم را روح عدم خشونت و تکثرگرای مذهب هندویی و همچنین تعارض سیاست های این حزب با قانون اساسی سکولار و تکثرگرای هند، چطور می شود چنین حزبی به این حد از اقبال مردمی دست یافته و علیرغم عقبه خشونت باری که بر آن تکیه زده، به چنین جایگاهی دست یابد. روند سه دهه گذشته این جریان نشان می دهد که گرچه اوج گرفتن حزب BJP در اثر حرکت فرقه گریانه حمله به مسجد بابری که به عنوان یکی از اولین بناهای تاریخی مسلمانان در منطقه آیودیا از شهرِ فیض آبادِ ایالت اتارپرادش، و سوار شدن جریان هندویسم افراطی بر موج ملی گرایی مذهبی هندوها که متعاقب جدایی پاکستان و بنگلادش از هند و بر افروخته شدن تحرکات نظامی و تروریستی گروهای اسلامی و یا خواست جدایی طلبی مسلمانان در کشمیر و... باعث گردید، این حزب در ابتدا به موفقیت های بسیار بزرگی دست یابد به طوری که چهار کرسی حزب در انتخابات لوک سابهای هشتم در انتخابات مجلس نهم در سال 1989 به ناگهان به هشتاد کرسی افزایش یافت و این روند با لوک سابهای دهم به یکصدو بیست کرسی و یازدهم به یکصدو شصت و یک کرسی و نهایتا در لوک سابهای دوازده و سیزده به یکصدو هشتاد و دو کرسی افزایش یافت، تا این که این روند سیر کاهشی به خود گرفت و در لوک سابهای چهاردهم به یکصد و سی و هشت و در لوک سابهای پانزدهم به یکصد و شانزده کاهش نشان داد، اما به ناگهان این تعداد کرسی ها برای اولین بار در تاریخ این جریان، رقم دویست و هشتاد و دو کرسی را رقم زد. گذشته از این فراز و فرود ها باید گفت که اقبال مردمی به حزب BJP که در انتخابات هشتم مجلس لوک سابها که نزدیک به هشت درصد کل آرای رای دهندگان بود با روند افزایشی که طی کرد، خود را به رقم سی و یک درصد کل آرا در سال 2014 افزایش داد. حزب مذکور که در طی سه دهه گذشته چهار بار در قدرت مرکزی هند قرار گرفته دوره های سیزده روزه حاکمیت، سیزده ماهه و نزدیک به پنج ساله را در کارنامه خود دارد که اولین دوره نسبتا کامل آن در سال 1999 بود که تا سال 2004 دولت ائتلافی NDA به رهبری حزب BJP ادامه یافت، ولی در ادامه ناکامی به سراغ این حزب آمده و در انتخابات های لوک سابهای چهاردهم (2004) و لوک سابهای پانزدهم (2009) این حزب صحنه را به حزب حریف (INC) واگذار کرد. آنچه در این بین اتفاق افتاد دوری حزب BJP از شعارهای فرقه گرایانه و اعمال فرقه یی بود که با به وجود آمدن جریان میانه رو هندویی به رهبری اتل بیهاری واچپایی (نخست وزیر اسبق هند) در این حزب در دوره حاکمیت حزب (1999-2004) و قبل از این انتخابات رشد یافت و روند اصلاحات او در حزب BJP که به تعدیل دیدگاه و روند حرکت این حزب در قبال اقلیت ها انجامید و این حزب شروع به عضو گیری از بین اقلیت ها کرد و مواضع خود را در قبال آنان متعادل تر کرد و شعارها و مانیفست های انتخاباتی خود را تعدیل کرد و از این پس بیشتر بر بهتر حکومت کردن، بهبود وضع اقتصادی، ارتقا جایگاه هند در منطقه و جهان و همچنین در بعد خارجی به نزدیکی به غرب و اصلاح روابط با همسایگان علی الخصوص روابط با پاکستان و چین اقدام نمود و در این روند کارنامه نسبتا خوبی را نیز بر جای گذاشت. همین عامل باعث شد که این حزب بتواند در سومین دور به قدرت رسیدن خود در سال 1999 شرایطی را ایجاد کند که ائتلافی را که با دیگر بازیگران حزبی منطقه یی هند تشکیل داده و دولت ائتلافی مذکور را تقریبا تا پایان مدت حاکمیت خود در سال 2004 حفظ و احزاب همسو را با خود همراه نگهدارد؛ لیکن باز مشکلات اقتصادی مردم هند خصوصا در بخش کشاورزان که مهمترین نیروی کار هند را به خود اختصاص می دهند و برخی تندروی ها توسط اعضای حزب BJP در ایجاد و رهبری تحرکات سازمان یافته ی فرقه گرایانه که مهمترین آن کشتار عظیم و سازماندهی شده ی اقلیت مسلمان هند در ایالت گجرات که تحت کنترل حزب BJP شاخه ایالتی به سروزیری آقای نارندرا مودی در سال 2002 بود و...، باعث گردید این حزب قدرت را به حزب رقیب در انتخابات 2004 واگذار نماید. در عین حال ترمیم صورت گرفته در حزب و تعدیل مجدد جریان تندروی حزب که اینک مودی را باید عنصر اصلی آن دانست، باعث شد که گرچه دو دوره شکست را به این حزب تا سال 2014 متحمل نماید؛ ولی BJP با تمرکز بر شعارهای اقتصادی، بهبود وضع معیشت و همچنین ارتقا وضع زندگی هندی ها و با استفاده از جریان به راه افتاده علیه حزب حاکم کنگره در زمینه فساد اقتصادی و اختلاس و همچنین افزایش بی رویه قیمت ها در دو دوره زمامداری حزب کنگره و شکست های سیاست خارجی آن و...، دوباره این حزب مورد اقبال عمومی هندی ها قرار گرفته و قدرت را در دهلی نو در سال 2014 مجددا به دست گیرند و در حالی که فردی بنیادگرا همچون مودی سکاندار تبلیغات انتخاباتی حزب بود که در آخرین تحرک فرقه یی بزرگ و سازماندهی شده هندوتوا، متهم اصلی کشتار سازماندهی شده اقلیت مسلمان و حتی مسیحی ایالت گجرات محسوب می گردید و قبلا نیز به عنوان یکی از عوامل شکست حزب در انتخابات 2004 ارزیابی شده بود، ولی در کشاکش رقابت های داخلی جریان هندوتوا و از جمله حزب BJP در این انتخابات نهایتا آقای نارندرا مودی با همه خصوصیات برشمرده شده، به عنوان کاندیدای نخست وزیری انتخابات لوک سابهای شانزدهم معرفی و به سردمدار تبلیغات انتخاباتی این حزب تبدیل و معرفی گردید؛ ولی با این تفاوت که در انتخابات لوک سابهای شانزدهم دیگر نشانی از یک سردمدار فرقه گرایی در سخنانش از خود به نمایش نگذاشت و از سوی ارگان تبلیغاتی حزب به عنوان یک فرد معتقد به توسعه اقتصادی و صنعتی دوستدار اهل تجارت و اقتصاد و صنعت معرفی گردید که البته یک وجه کارنامه موفق او در زمان حاکمیت طولانی اش بر ایالت مهم گجرات همین امر بود و آن را تا حد نسبتا مناسبی به اثبات رسانده بود و اینک می آمد تا در سطح کشوری، هند را نیز به این سمت رهنمون نماید. لذا مجموع شرایط مذکور به پیروزی شگفت انگیز حزب BJP و شکست فاحش حزب کنگره انجامید و حیرت بسیاری را برانگیخت و به لحاظ اعداد و ارقامِ کسب شده توسط پیروز و شکست خورده در این انتخابات شگفتی آفرین ظاهر شد به طوری که بزرگترین شکست تاریخ حزب کنگره و در مقابل بزرگترین پیروزی تاریخ احزاب فرقه گرا در این انتخابات رقم خورد.

در کنار این پیروزی استثنایی، باید گفت که روند افزایش اقبال مردمی به حزب BJP که حرکت رو به رشد تدریجی را نشان می دهد و تاکنون بدین جا ختم شده است، نشان می دهد که با اولا گسترش طبقه متوسط جامعه هند که در اثر تجربه رشد اقتصادی در دو دهه اخیر و بعد از اصلاحات اقتصادی به منصه ظهور رسید و در دولت های کنگره و BJP ادامه یافت، این طبقه ی نوظهور را که خواستگاه و پیاده نظام تفکرات هندویسم افراطی می باشد را گسترش داد لذا در همین حال به توسعه آرای این جریان منجر گردید، و از دیگر سو، تعدیل سخنان و حرکت افراطی جاری در حزب BJP نسبت به دهه هشتاد و نود میلادی، همراه شعارهای ملی گرایانه جذاب توانست عده یی از هندی هایی که هویت هندویی خود را در خطر می دیدند به خود جلب نماید و همچنان آرای این حزب را افزایش دهد و در نهایت ضعف های آشکار جریان هندویسم میانه رو در رهبری و عملکرد حزب کنگره و... باعث شده که با ریزش آرای این جریان میانه رو کفه رای به سمت حزب BJP روند رو به رشدی را طی نماید. لذا مجموع این شرایط به وضعیت کنونی تعادل قوا در بین جریان میانه رو و تندرو هندوها در هند تبدیل گردید.

اما تغییرات به وجود آمده در شعارها و روند حرکت جریان هندویسم افراطی که در روند و موضع گیری ها و تحرکات حزب BJP خود را نمود می دهد، هم بر روند تاثیر جهانی شدن که بر تعامل و تکثرگرایی تاکید دارد، و هم تغییر ذائقه هندوها در دوری از حجم وسیع خشونت ها که در دهه 1990 انجام گرفت و هم اقتضای سیاسی کار حزبی و قرار گرفتن در اپوزیسیون و هم همراه داشتن گروه های همسو و موتلف در سطح ملی و ایالتی موثر بوده است، چرا که روح و اساس تعالیم و فرهنگ هندو نیز بر عدم خشونت و تکثرگرایی استوار است و تنوع کاملا در این شیوه نگرش به جهان و خالق آن جا افتاده و موجه است و لذا سردمداران سیاسی جریان هندوتوا نمی توانند بیش از این در جریانی مخالف ذات فرهنگ هندو مانده و دم از دفاع از آن بزنند و لذا تغییرات در شاخه سیاسی هندوتوا می تواند آغازی بر این روند باشد که نوعی تغییر گفتمان را نوید می دهد.

بنابراین می توان گفت که روند موجود که روند اصلاح را به نوعی نشان می دهد هم در اثر امواج قوی جهانی شدن است که حامل آن ارتباط بین هندی ها و جوامع دیگر را به همراه داشته و در داخل کشور نیز حجم وسیع وسایل ارتباط جمعی جهانی شدن آنان را تسریع بخشیده است و الزمات سیاسی نیز باعث شده است که جریان سیاسی سنگ پریوار خود را اصلاح کرده و از شعارهای افراطی تا حدی دوری کند تا بتواند به نوعی نیروهای وفادار به جریان میانه رو و مردم مسالمت جوی هندو را به خود جلب و در قدرت مانده و آینده خود را تضمین کند.

اگرچه جریان هندوتوا را می توان به دو شاخه تقسیم کرد که در یک شاخه آن بعد سیاسی تفوق دارد که این جریان در جبهه ی حزب BJP تبلور می یابد و طبعا سیاست ها و کادر آن نیز سیال خواهد بود و تغییرات سریع اتفاق می افتد و جریان دیگر گروه های هندوتوا که بعد مذهبی- فرهنگی در آن قوی تر بوده، با حضور شاخه های اساسی این جریان مثل RSS و VHP خود را نشان می دهد که اگرچه در نهایت خواست های سیاسی از جمله تشکیل "ملت هندو" و یا "حکمداری هندو" از وجه هدف سیاسی تفکر آنان نشات می گیرد، ولی بعد مذهبی و فرهنگی در اولویت اول و زیربنا می باشد که حاملان آن همین گروه های مذکور هستند و لذا ممکن است به صورت تاکتیکی با پایین کشیدن فتیله شعارهای سیاسی – مذهبی موافقت کنند لیکن در اصول و پایه این جریان، اهداف بنیادی خود را دنبال خواهند کرد و از جدایی و تقسیم بندی صوری موجود بین گروه های هندوتوا استفاده کرده و می توانند این تغییرات اصلاح گرایانه و یا تاکتیکی را به سیاسیون هندوتوا نسبت داده و آن را نهایتا به سیاست بازی انتخاباتی آنان نسبت داده و خود را از اتهامِ دوری از اهداف و آرامان ها مبرا نمایند و در فرصت مقتضی از این حرکت و سردمدارانش دوری کنند و این که کادر و اهداف این نوع گروه ها در مقایسه با شاخه سیاسی آن سیال و تغییرات شگرف را تجربه نکرده است.

گروه RSS نشان داده است که این پتانسیل و نفوذ در گروه های سیاسی همچون BJP دارد که آنان را به مدار لازم خود بازگرداند، همچنان که تجربه گروه BJS نشان داد نهایتا در وزن کشی سیاسی بین جریان نزدیک به گروه RSS و جریان مخالف، نهایتا پیروزی و تفوق به جناح حامی RSS ختم شد و جریان مقابل را مغلوب و مجبور به خروج از حزب نمود.

گروه های سیاسی – مذهبی، از جمله اعضای زیر گروه های هندوتوا که بر امواج گرایش مذهبی هندوها سوارند قاعدتا به آنچه در افکار و خواست های درونی مردم هند می گذرند آگاهند و لذا نتایج تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان علوم اجتماعی همچون مراناندا (2009) برای آنان نیز مد نظر بوده که "در حالی که در باقی قسمت های جهان ممکن است با حضور پدیده مدرنیته، گرایش مذهبی کاهش نشان دهد، اما هند هموار مذهبی تر شده است و همچنان که هند جهانی می شود به صورت افزایشی، هم زمان هندوتر نیز می شوند و با توجه به این که نود درصد هندوها مذهبیند، لذا نیروهای هندوتوا سعی می کنند این پتانسیل را به بانک رای خود تبدیل نمایند."

لذا جهانی شدن برای هندویسم افراطی این امکان را پدید آورده است که شبکه های تبلیغی و جمع آوری اعانه خود را در جهان گسترش دهد و به نیروگیری از جهان تشنه معنویت و عرفان در خارج از هند اقدام کند و وسایل ارتباط جمعی که جهانی شدن برای شان فراهم کرده است، به وسیله یی برای نیروهای این جناح سیاسی – مذهبی فراهم کرده که اعضای آن بهتر بتوانند در ارتباط با هم بوده و به تبادل افکار بپردازند. در عین حال در مواجهه افکار عمومی جهان که از طریق تعامل جهانی و در اثر جهانی شدن فراهم شده است به تعدیل شعارهای سیاسی – رسمی خود اقدام نمایند.

 

[1] - این مطلب را یکی از رهبران حزب کنگره در پارلمان هند به نام Mallikarjun Kharge  عنوان داشت. http://www.thehindu.com/todays-paper/congress-bjp-spar-over-communal-politics/article6314763.ece

[2] - نخست وزیر این سخن (" communal violence was stalling the growth of the nation") را در مراسم روز ملی هند و در سخنرانی عمومی خود از کنار "قلعه سرخ" دهلی بیان داشت که برای اولین بار از این منصب و در چنین مراسمی سخن می گفت. http://news.yahoo.com/pm-modi-says-india-shamed-rape-cases-030513292.html

 

 

 

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 2:26 PM چهارشنبه نوزدهم شهریور 1393

 

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در انتخابات اسفند 1402، دامی برای...
داوود حشمتی - روزنامه‌نگار نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات سال 1402 گذشته و ایران در حوزه‌های م...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
اعتراض شدید آذر منصوری به بازگشت گشت ارشاد: صحنه‌های زشت برخورد خشن با زنان با شدت بیشتر در حال تکرا...