استاد گرانقدر سید عبدالحمید ضیایی در آینه خودش

استاد عزیزم، فیلسوف و شاعر توانا، دین پژوه قدرتمند و صاحب خلق زیبای محمدی (ص) جناب دکتر سید عبدالحمید ضیایی (http://ziaei2007.blogfa.com/) این چنین خود را توصیف می کند :

می میان دو عدم. به فرض محال اگر برای رسیدن به حقیقت / حقیقت ها راهی وجود داشته باشد فقط و فقط در بیراهه هاست. گاهی شعر می گویم . به فلسفه هم علاقه دارم. تعریفم از فلسفه هم چیزی شبیه این است که تا حد ممکن تلاش کنم که بی دلیل حرفی نزنم و بی دلیل هیچ حرفی را هم نپذیرم. از تمام موقعیت های آدمی "تنهایی" و "شک" را بیش از همه دوست دارم و از ایمان های شناسنامه ای و یقین های موروثی بیزارم.  بی قراری و طلب را بر آرامش های وهم آلود ترجیح می دهم و راه و رفتن برایم از مقصد بسیار شریف تر و مهم تر است. جان آدم ها برایم مهم تر از ایمان آن هاست. می کوشم تا حد ممکن از کسی ناراحت نشوم.  همین طور گاهی وقت ها تلاش می کنم تا به تعبیر بودای بزرگ: در حین بازیگری تماشاگر هم باشم... شک ندارم که زیبایی ها فقط از دور زیبا هستند و از نزدیک هیچ جا هیچ خبر ی نیست..."

 +  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 4:22 PM | دوشنبه سی ام تیر 1393

 

نظرات (0)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در فرومد، دیار سربداران - رهاوردی...
پایان دوره ١٢٠ ساله مغول ها زوال از یک روستا شروع شد. صدوبیست سال مغول ها هر چه خواستند در ایران ک...
- یک نظز اضافه کرد در سفرنامه کاشان - اردهال به روای...
یکم اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهری سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به هم...