صاحب صحیفه (ع) ظالمین را این چنین به خدا حواله می دهد

ای ظلم کشیده های عالم ، ای تحت ستم ها که دل هاتان از ظلمی که نسبت به شما روا می شود خون است و قلب هاتان از ناتوانی در تغییر در این وضعیت در فشار  و دست تان هم از کلفتی گردن ظالم به جایی نمی رسد، ببینید سید مظلومین عالم (ع) چگونه ظالمین را به خدای قدرتمند خود حواله می دهد و در حق خود به عنوان چشنده ظلم ظالمین دعا می کند. 

"الهی بر محمد و آل او درود فرست و ستمگران و دشمنانی که به من ستم کنند را با قوت خود از ظلم باز دار و با قدرتت از تندی و سلطه او بر من بکاه و او را به کار خود مشغول ساز و در برابر دشمنانش او را ناتوان گردان و او را مجال ستم مده. چنان مرا بر دشمنم چیره ساز که خشم درونم آرام گیرد و داد دلم را از و به طور کامل بستان. در عوض ظلمش به من، مرا بیامرز و به خاطر رفتار ناشایسته اش در حق من، رحمتت را در حق من بگستر که هر مکروهی در برابر خشم تو ناچیز است و هر مصیبتی در برابر غضب تو آسان نماید. الهی آن گونه که مظلوم واقع شدن را در من نکوهیدی مرا یاری کن که در حق احدی ستم نکنم. الهی جز تو به کس دیگری شکایت نکنم و غیر تو از هیچ سلطانی مدد نجویم و هرگز این کار را نکنم پس بر محمد و ال او درود فرست و دعایم را به اجابت برسان و شکایتم را با تغییر در حاکم مقرون فرما. الهی اگر خیر و صلاح مرا در آن می بینی که گرفتن حقم و انتقام از آنها که بر من ستم روا داشتند را تا روز جدایی و گردآوری دشمنان به تاخیر بیندازی پس بر محمد و ال او درود فرست و مرا با نیتی صادق و صبری مستمر و دائم یاری نما و مرا از بدخواهی و حرص طمع کاران پناه ده و در دلم تصویر ثوابی را که برایم ذخیره کردی و کیفر عقابی که برای دشمنانم مهیا کرده یی نقش فرما و این را سبب قناعت و رضایت من بر قضا و قدر خود و مایه اعتمادم به آنچه برگزیده یی قرار ده"    
 آمین رب العالمین - (منبع صحیفه سجادیه) 

نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم فروردین 1393 ساعت 21:28 شماره پست: 416

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.