مطالب نویسنده

مبعث صفحه ای درخشنده و ماندگار از واقعه ی وصل بشر (ص) به عالم والا

مبعث صفحه ای درخشنده و ماندگار از واقعه ی وصل بشر (ص) به عالم والا

مصطفوی 20 خرداد 1395 1884 کلیک ها

بعثت روزنه ای است به ملکوت، عالمی که فهم و یا حتی تصور آن ذکر است و دل انسان را جلا و آرامش می دهد. معرفت و اتصال به عالمی است که خداوند در آن حضوری محسوس تر به احساس انسان دارد و انگار آسمان و زمین در این عالم به هم نزدیکتر شده و می خواهند به هم تنه زنند. عالم ماده و معنی را شاید وحدت محال باشد و اگر چنین آشتیی میسر بود، دیگر مرگی را علت وجودی نبود تا واسطه وصلی شود. ولی در واقعه مبعث، نبی مهر (ص) در عین برخورداری از جنبه مادی و جسمانی خود، به عالم معنی وصل شد و این شروعی برای وصلی ماندگار برای او (ص) بود که به نمایندگی از بشر غرق در جهالت و طغیان، باید طلایه دار نور و هدایت گردد، اما چنان فشاری در لحظه وصل تجربه کرد که تحملش، جسم مادی او (ص) را فرسود و حد بالای وصل چنان او را در تحیر فرو برد که بلافاصله خانه خدیجه کبری (س) را تنها مامن امن خود در این دنیا یافت و گلیم بر بدن پیچید و لحاف گیر شد و اگر فرمان "یا ایها المدثر" او را خطاب نمی آمد شاید از شدت فرسایش و تحیر، در شوک این وصل باقی می ماند.

وصل و حضور در عالم "معنی" گرچه غایت هر عارف زنده دلی است، لیکن چون میان دو دنیای متضاد و متفاوت "معنی" و "ماده" اتفاق می افتد، برای جسم مادی بشر رنج آلود و سخت می نماید. لحظه مرگ خود نمونه ای از لحظه وصل است، که در سختی آن روایات بسیاری روایت می شود و ترس از این لحظه، پدیده ایی نسبتا همه گیر در بین بشر شده است؛ و این فرزند قوی بنیه بادیه (ص) چون از جنس بشر است، درگیری بیست و سه ساله اش با چنین اتصالی کافی بود، تا تنش را چنان بفرساید که در عصر عمر های بلند، در میان سالی روح لطیف و شریفش را آسمان ها و تن رنجورش را خاک مدینه النبی (ص) از ما برباید و ملت و اهلش را در گردباد دنیاییان رها کرده و به ملکوت اعلی منتقل و وصلی دایمی را تجربه کند.

محمد (ص) تن به بعثت و وصل آن فرسود تا بشر مجبور به تجربه های گران و توان فرسا برای یافتن راه مناسب خود نشود. او (ص) به این رنج، گنج بی پایانی از جانب خداوند به زمینیان هدیه نمود که راه گشای راه سختی باشد که در سیر تکامل خود به سوی سعادت به شدید نیازمندش است. این نمونه کامل ایثار است که او (ص) تن به رنجی بزرگ داد تا از رنج بشر در مسیر تکاملش بکاهد. بعثت چراغی است که تابیدن را قبله تغییر داد و "غار حرا" شد سرچشمه نوری که تا ابد خواهد درخشید. درخشیدن این کوه را خدا تضمین کرد. جبل النور دیگر چون طور سیناها نیست که کلید داران معابد مقدس آن را تغییر ماهیت دهند، این یک درخشش ابدی و تضمین شده توسط دستی است که بالاتر از همه دست هاست. دست های خبیث گرچه از شمار خارجند و شاید بزرگ نیز بنمایند لیکن دستی بر کوه نور سایه انداخته که سحر ساحران دنیا دوست را بی اعتبار خواهد کرد؛ تا ثمره ایثار محمد (ص) ابدی شده و روشنای زلال بعثت را کدورت افکار کدر، نزداید.

شاید تاریخ محمد های بسیاری را به خود دیده باشد، که ما از آن ها بی خبریم؛ ولی امین قریشیان (ص) با نور مبعث، ماندگاری خود را آغاز کرد. او زنجیر جهالت را با زلالی از نور از پای در لجن افتاده بشر باز کرد. تن بفرسود و جان بخشید. بردگان را منجی، معرفت را چراغی پر ز نور، مهر را آغازی دوباره، جهالت را پایانی ابدی، عزت را مصداقی دوباره، بت های دنیا را شکستنی همیشگی، اخلاق را نمونه ای بی بدیل، پایانی بر سر درگمی فیلسوفان، علم را عزتی شگرف، تفکر را مقامی بالا، آزادی را اکمال، عبادت را تعریفی دگر، خدا را از همه نزدیک تر، جهان را برای زندگی مهیا تر، زندگی را هدفی والاتر و انسان را در منصبی لایق قرار داد.

تهران صبح جمعه مورخ 17/3/1392 مصادف با ششم جون 2013 میلادی.

چند پیام کوتاه دریافتی به مناسبت عید مبعث :

گویی که ز سخره ها صدا می آید -  آوای خوش خدا خدا می آید -  ای خسته دلان منتظر گوش کنید - آوای محمد (ص) از حرا می آید

عید مبعث عید شکوفایی برترین گل خلقت بر شما مبارک باد.

سلام بر مبعث که انفجار نور و ظهور همه ارزش ها در صحنه حیات بشر بود.

 امشب همه نیلوفران مشتاق روی دلبرند جمع شقایق ها همه مست می پیغمبرند امشب تمام قدسیان مهمان بزم سرمدند جمع ملائک تا سحر مشغول ذکر احمدند. 

+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 7:24 شماره پست: 295

عدالت برازنده حاکم مومن و نظام برخاسته از مومنان است

مصطفوی 20 خرداد 1395 1743 کلیک ها

صدا و سیما به طور واضح تمام توانش را گذاشت تا برنامه مناظره ها بین کاندیداهای ریاست جمهوری در یک فضای مساوی بین چند فرد تعیین شده توسط شورای نگهبان به عدالت به انجام برسد و آنان بتوانند در یک فضای مساوی خود را به مردم شریف ایران ارایه نمایند. آقای مرتضی حیدری (مجری این برنامه) را می توان سمبل عدالت گستری مسولین صدا و سیما در این برنامه دانست که در این چندین ساعت مناظرات کار خود را به خوبی و به نحو احسن انجام داد. خدا را شکر که عدالت در این چند ساعت و حداقل در این برنامه، نسبتا به خوبی جاری شد هر چند صدا و سیما به این چند ساعت محدود نمی شود و هر روز صدها ساعت برنامه از شبکه های مختلف آن پخش می شود ولی این تمرین و نمونه خوبی برای رعایت بی طرفی بین حاضرین و عدالت در زمان در اختیار گذاشتن این تریبون ملی بود.

خدا کند روزی برسد که بهره مندی از این تریبون ملی و دیگر تریبون های ملی کشور همچون امامت جمعه ها و... به عدالت بین همه رهبران سلایق مختلف کشور تقسیم شود و همه به نسبت طرفداران شان در بین مردم، در این تریبون ها سهیم باشند و البته هم همین عدالت خواهد بود که زیبنده مومنان و نظام برخاسته از ایمان است. خدا کند همین سیستم به کل صدا و سیما تسری یابد و این تریبون ملی در اختیار همه سلایق از مردم برخاسته و جناح های مختلف کشور به عدالت قرار گیرد.

اگر این جمع هشت نفره را سمبل همه سلایق ملی در نظر بگیریم (که البته نیستند و بسیاری در این جمع غایبند) جناب آقای ضرغامی (ریاست محترم صدا و سیما) به عنوان مقسم و برنامه ریز اصلی تخصیص فرصت ها باید آمار دهد که مثلا در طول سال گذشته این هشت نفر (یا حامیانشان) چه سهمی از برنامه های صدا و سیما را داشته اند. چهره و سخن آنان به چه نسبتی از  این تریبون ملی به مردم عرضه شده است؟!!! برخورداران از این امکان ملی چه افرادی بودند و نابرخورداران چه کسانی هستند.

به قول بعضی ها این چهره سازی های صدا و سیما است که افراد را "رجال" و سپس آنها را "ملی" می کند. مثلا آقای احمدی نژاد (رییس جمهور کشورمان) تا قبل از این برای مردم بسیار ناشناخته بود تا این که با تصدی شهرداری تهران و تمرکز دوربین ها روی چهره اش تبدیل به رجل ملی و مذهبی و سیاسی شد تا از سد فیلتر شورای نگهبان به راحتی عبور کند و به عنوان رجل سیاسی در مقابل استوانه های انقلاب همچون آقای هاشمی رفسنجانی قرار گیرد و هم اینک نیز آقای جلیلی عینا همین پروسه را گذرانده و به "رجل" تبدیل شده و از فیلتر شورای شورای نگهبان به راحتی عبور کرده و در عرصه رقابت قرار گرفته است و باید بگویم این هنر دوربین صدا و سیما است که این چنین معجزه می کند و رجل می سازد.

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 20:23 شماره پست: 296

حذف یاران محمد (ص) با استفاده از دین محمد (ص)

مصطفوی 20 خرداد 1395 1806 کلیک ها

آقاتهرانی: نگذارید مالک از پشت خیمه معاویه برگردد آقاتهرانی (دبیرکل جبهه پایداری): "ما الان به سراپرده معاویه رسیدیم و مبادا به مالک اشتر بگویید برگرد (این سخنان آقاتهرانی با شعار هیات منا الذله و ما اهل کوفه نیستیم علی حاضران روبرو شد). به امید خدا در همین مرحله اول مشت محکمی به آمریکا صفتان بزنیم و باعث شادی دل آقا و امام زمان بگردیم. امام حسین به ما آموخت که هیچ وقت کوتاه نیاییم." (منبع سایت خبری رجانیوز کد خبر 160124)

تقسیم بندی های ظالمانه مردم کشورمان و یا یاران انقلاب اسلامی و یا به اصطلاح "جامعه اسلامی" خسارات زیادی تاکنون به کشور و انقلاب زده است که خدا می داند حجم خسارتش چقدر بوده است و چه سرمایه های بی نظیری را از انقلاب و کشور نابود نموده است. تقسیم جناح های کشور به جناح علی (ع) و معاویه، در شرایط کنونی و عصر حاضر باعث تکرار ظلم هایی خواهد شد که در زمان ائمه (ع) مذکور به مسلمانان صدر اسلام، از مهاجر و انصار شد. این که خود را "علی (ع)" تلقی کرد و جناح مقابل را معاویه و به قول دبیرکل محترم جبهه پایداری که از آنان به "امریکا صفتان" یاد نمود، همین می شود که در طول هشت سال گذشته شد و چوب تاراج به سرمایه های انسانی انقلاب اسلامی زده شده و یاران امام خمینی (ره) و کسانی در راه این انقلاب از جان و آبرو و خانواده خود دریغ نکرده بودند، شدند "اصحاب فتنه" و دیگرانی شدند اصحاب علی (ع)، بدین ترتیب و با همین استدلال تصفیه و ریزش دادن هزاران از یاران این انقلاب تئوریزه شده و مباح گردید و به اصطلاح "یاران علی" قربتا الی الله یاران امام خمینی (ره) و حتی خانواده و بازماندگان او را از صحنه کشور حذف و یا بی حرمت نمودند. یادگاران خمینی (ره) را "هو" کردند و خانواده هایشان را بی آبرو و مورد بی حرمتی قرار دادند و بی صلاحیتشان اعلام کردند و... و کردند آنچه نباید می کردند و فتنه ایی ایجاد نمودند و نعل های تازه ای که بر اسبان تند خوی خود زده بودند، بر سرمایه های این کشور و انقلاب تاختند؛ چنان تاختنی که دشمن را طمع انداخت و او که در مسیر مصالحه بود را به سوی براندازی جمهوری اسلامی رهنمون کرد.  

تاخت و تاز این تمامیت خواهی به جایی رسید که افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی که از ستون های محکم خیمه انقلاب بودند، و یا خاتمی که فرزند فاضل امام (ره) و... در نظر این تفکر تند و لجام گسیخته تبدیل به "اصحاب فتنه" شده و کسانی که نه در مبارزات انقلاب و نه حتی بعد از پیروزی آن در دفاع مقدس و نه در هیچ صحنه ی دیگری نقشی از آن ها کسی سراغ دارد، جایگزین یاران و همراهان خاص بنیانگذار این خیمه عظیم (ره) کردند و افرادی که در زمان عافیت به جمع انقلابیون پیوسته بودند، شدند ایدئولوگ انقلاب و جانشین مردان سترگ انقلاب و امام (ره) همچون شهید مطهری (ره)؛ و بی شرمانه یاران امام (ره) را با مارک ها و برچسب های ظالمانه از صحنه بیرون کردند و خانه از صاحب خانه تکاندند و آنان را بی اعتبار و بی آبرو و خانه نشین کردند و کار را به جایی رساندند که به خانواده امام و یادگارانش هم جسارت شد که مسول دفتر امام (ره) از این واقعه دق کردند و مردند (که خدایش رحمت کند که کوه غیرت بود و بدین واقعه تلخ تنها او بود که واکنش نشان داد و دیگران زبان به دهان گرفتند و به این ظلم سکوت کردند).

در چنین شرایطی یاران دیگر انقلاب که چوب این فتنه بزرگ را بر ابدان مجروح شان نواخته شده می دیدند، ماندند که با این فتنه عظیم چه کنند و با این جو مسموم که دست های انجمن حجتیه ایی را در آن می توان به عینه دید، چگونه مقابله کنند و البته دیگر امامی (ره) هم نبود که با امثال انجمن حجتیه مقابله کند و چشم این فتنه را دوباره در آورد؛ که آنان همچون خوارج در تقوا و دین مداری چنان خود را جلو می دهند که علی (ع) می خواهد که بتواند آن ها را دوباره رسوا و چهره نمایان کند و چشم این فتنه را در آورد و باطل کردن سحر این جماعت از هر انصار و مهاجری بر نمی آید.

آری باید به دوستان انقلابی خود همچون آقاتهرانی متذکر شد که این اشتباهی بزرگ است که یاران خمینی (ره) را همچون تجربه تلخ بعد از رحلت رسول اکرم (ره) تقسیم نمود که در این فتنه تنها یاران واقعی انقلابند که خواهند سوخت و زیر چرخ های خدعه و نیرنگ بوسفیانیان و عاصیان و مروانیان له خواهند شد و این حسن (ع) و حسین (ع) خواهند بود که در چنین فتنه ای یکی به زهر جفا و خدعه و دیگری به زور شمشیر از صحنه خارج خواهند گردید و جالب این که حکم شرعی اش را هم مهاجر و انصاری همچون قاضی شارع (از قضات علی ع)) و شمشیر برنده اش را شمر بن ذی الجوشن (جانباز صفین) خواهد کشید؛ و از این صحنه نبرد انقلابیون، تنها مروانیان و بوسفیانیان و خوارج سود خواهند برد که یکی علی (ع) بکشد و یکی ابوذر (ره) را در تبعید حذف کند و... و همه این فتنه ها و جنایات را نه امپراتوری ایران و نه امپراتوری روم و نه نصاری و نه یهود، بلکه یاران محمد (ص) به سر یاران محمد (ص) آوردند؛ آن هم از سر اخلاص و قربتا الی الله.   

 پس بیاییم گذشته را چراغ راه آینده خود قرار دهیم و حربه دین را در مبارزه  سیاسی با یکدیگر به کنار گذاریم و بیش از این، از این وسیله مقدس در مبارزه با دین مداران سود نجوییم که این ظلم را در پیشگاه امام خمینی (ره) (که اکثر اطرافیانش و ائمه جمعه اش و حکم دارانش و... امروز با همین حربه در گوشه ی خانه هایشان رانده شده اند) نا بخشودنی خواهد بود و البته نه خداوند و نه رسول خدا (ص) و نه ائمه اطهار (ع) به ما اجازه خواهند داد که به چنین ظلمی دست زنیم و بی مجازات بمانیم. 

+ نوشته شده در شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 8:25 شماره پست: 299

پیروزی ملت ایران مبارک باد

مصطفوی 20 خرداد 1395 1919 کلیک ها

دورود خداوند بر امام خمینی (ره) و امت  شریف ایران که به برکت نهضت او و امتش این ظرفیت برای کشورمان ایجاد شد که خود برای اداره کشور خود تصمیم بگیریم اگر چه نتوانسته ایم که تمام ظرفیت های ایجاد شده در بعد مردم سالاری و بعد اسلامیت که در قانون اساسی توسط امام (ره) و انقلاب تدارک دیده شده بود را به فعلیت برسانیم و از آن بهره مند شویم و آنطور که او و ملت شریف ایران می خواست شویم ولی خدا را شکر که هرگاه اجازه داده شود چشمه هایی از تصمیم درست امام (ره) در انتخاب سیستم جمهوری اسلامی به ظهور می رسد  و کشور را از گذرگاه های سخت عبور می دهد. انتخابات ۲۴ خرداد سجده شکر را واجب کرد. شکوه حرکت مردم شریف ایران و نتیجه آن دیشب اشک شوق را در چشم ها جاری و امید را در دل مردم ایران زنده کرد. باید این پیروزی را به تمام مردم ایران تبریک گفت علی الخصوص به طرفداران جریان اصلاح طلبی که اگر چه همه نیامدند و برخی قهر کرده بودند ولی آنها که آمدند تمام قد نه در شعار بلکه در عمل در صحنه حاضر شده و  حماسه ای که رهبری انقلاب مد نظر داشت را عملی نموده و با حضور عاقلانه و مناسب خود شرایط را برای ایجاد این حماسه مهیا نمود مدیریت مدبرانه رهبران این جریان سیاسی در صحنه انتخابات و ایثار جناب آقای سید محمد خاتمی برای بیرون کشیدن کاندیدای خود از انتخابات و حرف شنوی جناب آقای عارف برای گذشتن از حقش باعث شد که با یک کاندیدای متبحر در صحنه آمده و نظر بیش از نیمی از رای دهندگان را به خود جلب و بیش از ۱۸ میلیون رای پاک و مردمی را از آن خود کند و پیروزی بزرگی را برای جریان خط امام (ره) رقم زند و انشا الله پایانی باشد بر حذف ها و قلع و قمع نیروهای انقلاب و اختلاس های بزرگ و خویشاوند پروری و افراطی گری و...

  در جریان حماسه دوم  خرداد هم کشور در شرایط سختی گرفتار آمده بود و همین مردم با حضور خود انقلاب را تثبیت کردند و دشمنان را به تجدید نظر وا داشتند و این انتخابات هم اگر خدا بخواهد همین نقش را خواهد داشت.

ضمن تبریک به جناب آقای دکتر روحانی که عهده دار ریاست کشور ایران برای چهار سال خواهند بود به ایشان توصیه می گردد که کارهای خلافی که رقیب در این هشت ساله انجام داد را هرگز مرتکب نشود. تصفیه های گروهی نیروهای انقلاب از مهمترین  جنایاتی بود که در حق این انقلاب شد. برچسب های ظالمانه ای که به نیروهای انقلاب زدند و آنها را از صحنه خارج نمودند. تقسیم بندی های ظالمانه ای که باعث ریزش دادن نیروها شد. یک دستی کشور در قوای سه گانه و غیره که باعث زمینه سازی جرم های بزرگ و اختلاس های بزرگ شد که آبروی کشور و انقلابیون را برد و... که آقای روحانی باید از این موارد و زمینه سازی آن جدا خود داری کند.

آنها به بهانه جوان گرایی به حذف ذخیره های تجربه انقلاب دست زدند و حذف های گروهی خود را توجیه کردند که باید جدا از آن احتراز کرد و بدنه نحیف انقلابیون را بیش از این ضعیف نکرد.

و البته آقای احمدی نژاد حسن عمل هم داشت و آن کار و تلاش بود که باید سرمشق آقای روحانی باشد. او همچنین مردانه پشتوانه نیروهایی بود که با او در حال کار بودند که این نیز خصلت خوبی بود که باید آن را آموخت. او نگذاشت که  به بهانه های واهی با برچسب "جریان انحرافی" همکارانش را زیر ضربه ببرند و هرگز قبول نکرد که این برجسب را یارانش بجسبانند که این از جوانمردی او بود که به هیچ قیمت راضی به این ظلم در حق همکارنش نشود. زیرا دوستانش که او را تا قدرت همراهی و هدایت کرده بودند قصد داشتند با ساخت گروهی مجهول تحت نام گروه انحرافی تمامی ضعف های خود را ظالمانه به این چند نفر بار کنند که جوانمردی احمدی نژاد این اجازه را به دوستان هم فکر سیاسیش نداد و او به قیمت گزاف با آن مقابله کرد و زیر باز این ظلم نرفت کاری که اصلاح طلبان در حق آقای کرباسچی (شهردار محترم تهران) نکردند و رقیب سیاسی به بهانه ای واهی و مفت این مدیر لایق را در زیر پنجه های خود له کرد ولی احمدی نژاد به این امر رضایت نداد و تا آخر از یارانش حمایت کرد. 

او در اواخر ریاست جمهوریش گاها دمی از قانون اساسی زد که صیانت از آن طبق قانون اساسی به رییس جمهور سپرده شده و در این رابطه قسم یاد کرده است او باید با چنگ و دندان از این حق جمهور مردم در مقابل زیاده خواهی دیگران دفاع نماید و از حدود اختیارات خود که همان اختیارات نماینده ارشد مردم است صیانت نماید. این حساسیت احمدی نژاد به قانون اساسی هم اگرچه کم بود اما ستودنی بود.

خوبی های دیگری هم احمدی نژاد داشت که باید یاد گرفت و بدی هایش را به خودش سپرد تا خود در پیشگاه امام (ره) و خداوند پاسخگو باشند.

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 14:17 شماره پست: 300

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در برخورد دوگانه با متهمین، و جام...
آیت الله جوادی آملی: مساله حجاب با سرنیزه حل نمی شود، بگیر و ببند اگر بدتر نکند، یقینا حل نمی کند. @...
- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
آیا پرونده ‎رضا ثقتی هم مشمول برخورد مؤمنانه شده است؟! (https://t.me/asrefori) رحمت‌‌اله...