این محیط آلوده مان را گندزدایی از جنس دیگر نیاز است

گاه کثرت آلودگی های محیط زندگی ما آنقدر زیاد می شود که دیگر دستان بشریِ مان برای پاکسازی آن ناتوان می نمایاند و اینجاست که ضرورت یک دوره ی بارش فصلی و آسمانی را حس می کنیم که ببارد و از محیط زندگیِ ما آلودگی زدایی کند و آنرا پاکسازی اساسی کند. امروز محیط خاورمیانه را آنقدر آلودگیِ استبداد، انحراف مذهبی، جنایت، خشک مغزی، ظلم، حیوانیت و... فرا گرفته که شاید بارشِ مداومی آن هم از جنس باران های شدید و موسمی هند شاید تا بتواند ما را از شر این آلودگی ها و بقایایش پاک کند. کلاف این آلودگی ها آنقدر پیچیده که دستان مان ناتوان از گندزادیی از این همه زخم های چرکین، خود را نشان می دهد.

این هم در اثر فعالیت دست های شیاطین سردمدار از هم پاشیدگی و تفرق، استبداد گستر، خشک مغز، شرور، بی رحم، ظالم، منحرف است که آنقدر در بین ما جدایی انداخته و تکه تکه امان کرده اند که انگار دیگر "ید واحده" یی تحقق پذیر نمی نمایاند، تا چشم ها کمتر از آسمان به سوی دست های زمینی معطوف شود و امیدوار به خود برای حل مشکل خود شویم. این اثر کار دست ناامیدگرانی است که به تاراج امید در بین بندگان خدا سخت مشغولند و  نگاه ها را تنها به آسمان معطوف می کنند تا ما را از حرکت زمینی خود و اثر بخشی تحرکات مان ناامید کرده و ما را به عناصری بی حرکت و چشم به آسمان دوخته، تبدیل مان کرده و به هر سو که خواستند ببرندمان.

 

+  نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 11:30 PM | یکشنبه نوزدهم مرداد 1393  

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.