قاضی القضات به وکیل مردم می گوید شما چه کاره اید؟!!

جناب آقای صادق لاریجانی خطاب به کسی که خود "رییس جمهور" مستقر و البته منتخب ملت است، فرمودند "شما چه کاره اید؟ اما قانون، عرف، شرع و... همه می گویند که رییس جمهور در کشور "کاره ایی هستند و وظایفی دارند بزرگ و عظیم" و مسولیت رفع مشکلات کشور در بسیاری از امور با ایشان است، اما از شما جناب قاضی القضات می پرسم، چطور موقعی که می خواستید با او مبارزه انتخاباتی کنید تمام معضلات مربوط و نامربوط کشور را به او و کابینه اش نسبت دادید و از او که هیچکاره اش می پندارید، پاسخ مطالبه کردید، و عدم رفع آن را ناشی از بی کفایتی او و کابینه اش می دانستید، آنجا از خود و دیگران که همه در خیر و شر کشور سهیمید، سلب مسولیت کامل می کردید، و حالا که در مقام استیفای حقوق موکلان خود خواسته ایی را که موکلانش با صدای واضح و روشن از او خواسته اند را پیگیری می کند، هیچکاره اش می خواهید جلوه دهید، و بی آبرویش کنید.

اما به شما به عنوان مرد قانون باید پاسخ گفت، حتی پیامبر اکرم (ص) که خود بنیاد این دین را نهاد، که اکنون به خاطر خواندن برخی دروس آن، شما بر کرسی قضاوتش تکیه زده اید هم، هیچ گاه حتی به اصحاب دنباله رویش هم نگفت شما چکاره اید و خود را بی نیاز از فکر و توصیه های مردم مطیع خود نیز نمی دید و به حکم "امرهم شورا و بینهم" و "شاورهم فی الامر" و... امر به توجه به خواست آنان شد و به استقبال نظرات آنان می رفت و حتی علیرغم میلش بر نتیجه خواست جمعی اشان گردن می نهاد (جریان جنگ احزاب)، حال شما عصاره رای یک ملت (که امام خمینی (ره) میزان را رای آنان می داند) را هیچکاره پنداشته و صلاحی را که او بعد از سال ها مدیریت این کشور می بیند، و یا راوی نظرات موکلانش (ولی نعمت همه شمایند) هست، را به هیچ انگاشته در ملا عام او را هیچکاره پنداشتید و هیچکاره اش می خوانید؟!! 

 

 

اما کیست که نداند رُکن رَکین جمهوریت این نظام، در انتخابات و قدرتی نهفته است که خواست مستقیم ملت را منعکس می کند و مردم فردی را به نمایندگی از خود می فرستند که مشروعیت خود را مستقیم و بی واسطه از مردمی می گیرد که به نام شخص او، بسیار روشن، او را طبق برنامه هایش، نماینده خود اعلام و اعلامیه اش را تک تک به نمایندگی از خود، در صندوق هایی امن به دست شما و امثالهم رسانده اند، تا دیگر به او نگویید که "چه کاره اید؟!" ، بله تک تک برگه های رسمی رای، تحت تشریفات رسمی، رسما با مهر و اثر انگشت تک تک مردم و صد شاهد قانونی نوشته و ممهور کرده اند که او "رییس جمهور" و یا "رییس ما ملت ایران" است؛ یعنی آقای لاریجانی و امثالهم در خارج و داخل بدانند، او نماینده ما مردم و مطالبه گر خواست های ماست؛  و در مقابل کسانی چون شما، مطالبه گر خواست ملی است، اما هنوز جوهر وکالت این مردم بر حکم وکیل خود، خشک نشده، شما یادتان رفت و هیچکاره اش اعلام کردید؟!!

گذشته از این که عده ایی چون شما، ظرفیت قانونی متناسب با شان رییس جمهور را برای شخصی که توسط مردم انتخاب شده و قانون او را "عالیترین مقام رسمی کشور" بعد از رهبری می شناسد، [1] قایل نیستند و بعضا مشاهده می شود، مقام محترم ریاست جمهوری اسلامی ایران را به عنوان "رییس قوه اجرا" نزول شان داده، و او را هم شان قوای دیگر از جمله قوه قضاییه می دانید، اما ایشان علاوه بر قوه مجریه، بالاترین مقام رسمی کشور، بلافاصله بعد از رهبری و همچنین مسول اجرای قانون اساسی (که یک میثاق ملی است) هستند، و باید طبق قسمی که در حضور شما و در برابر نمایندگان مجلس شورای اسلامی می خورد، تخلف از قانون اساسی را تذکر دهند، و از آن حراست و پاسداری کنند، این را باید تاکید کرد که ایشان و یا هر کسی که در این مسند به صورت صحیح قرار گیرد، ریاست جمهور (مردم) هستند و مشروعیت خود را مستقیما از موکلان خود گرفته و مامور به حفظ حقوق آنان است، تا از جمله اصول تصریح شده قانون اساسی مثل اصل سی دوم [2]، سی و سوم [3] ، سی و چهارم [4] ،  سی و پنجم [5] ، سی و ششم [6] ، اصل سی و نهم [7]تعطیل نشود، و... و حقوق مردم ضایع نگردد.

آقای لاریجانی بزرگوار! اگر تعطیل شد چه کسی، باید به شما تذکر دهد، آیا بهتر از وکیل این ملت، فرد مناسب تری برای این مهم می شناسید، که هم نمایندگی مستقیم داشته باشد و هم یکی از مظاهر مهم جمهوریت و نماینده جمهور مردم ایران و هم واجد بالاترین استانداردهای فردی و اجتماعی باشد. کسی که طبق قانون مسول پاسداری از قانون اساسی است اگر نتواند، تخلف از قانون اساسی را تذکر دهد، پس چه کسی می تواند، عدم اجرای این اصول را تذکر دهد؟!! هیچکاره انگاشتن چنین مسولی آیا به نظر شما که مرد قانون هستید کار درستی است؟! اگر شما که مرد قانون هستید رییس و وکیل این مردم را هیچکاره انگاشتید، او چگونه می تواند حقوق این مردم را از شما و یا در مقابل دول خارجی مطالبه نماید؟!!

اگر او مسول حل تمام معضلات این کشور است و هر چه مصیبت است در این کشور را فارغ از به وجود آوردندگانش، به عملکرد قوه اجراییه منتسب می شود و پاسخ خواسته می شود، آیا درست است که در موقع حرکت او برای حل آن، او را هیچکاره پندارید و اعلام کنید؛ در حساب کشی پاسخگویی همه کاره و در پیگیری و رفع مشکلات هیچکاره؟! آیا این همان عدالت علوی است؟!! که هیچکاره را مسول تمام مصیبت های کشور دانست، و از او حساب کشید و وقتی هم پیگیری تخلف و یا کاستی را کرد، شما در برابر تریبون های رسمی و در مقابل ملت ایران و جهانیان هیچکاره اش اعلام کنید؟!! این با کدام منطق، عقل، شرع و قانون متناسب است.

جناب قاضی بزرگوار!  اصل سوم قانون اساسی "دولت جمهوری اسلامی ایران" را "موظف" می کند تا "برای نیل به اهداف" ذکر شده در "اصل دوم،"  "امکانات خود را برای امور زیر به کار برد":

6 - محو هر گونه‏ استبداد و خودکامگی‏ و انحصارطلبی‏.     ‎‎‎‎‎‎ 7- تأمین‏ آزادی های‏ سیاسی‏ و اجتماعی‏ در حدود قانون‏.        ‎‎‎‎‎‎ 5 -  مشارکت‏ عامه‏ مردم‏ در تعیین‏ سرنوشت‏ سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏ خویش‏.       ‎‎‎‎‎‎9- رفع تبعیضات‏ ناروا و ایجاد امکانات‏ عادلانه‏ برای‏ همه‏، در تمام‏ زمینه‏ های‏ مادی‏ و معنوی‏.          14-  تأمین‏ حقوق‏ همه‏ جانبه‏ افراد از زن‏ و مرد و ایجاد امنیت‏ قضایی‏ عادلانه‏ برای‏ همه‏ و تساوی‏ عموم‏ در برابر قانون‏.

حال باز می گویید، ریاست محترم جمهوری و دولت چه کاره است، اگر کسی متقاضی اجرای اصول قانون اساسی شد "فتنه گر" است، که شما پشت این واژه ایی که هنوز حتی در مورد سردمدارانش هم دادگاه صالحی برگزار نکردید و بدون دادگاه یک جریان سیاسی کلی در کشور را متهم و افرادش را به حکم اعتقاد به مشی سیاسی و اهداف آنها "فتنه" نام نهاده، بدون دادگاه از حقوق اجتماعی اشان محروم می کنید؟! اگر رییس جمهور که مسول اجرای قانون اساسی است، به شما گفت به قانون باز گردید، او را نیز "فتنه" خواهید خواند و از وظایف قانونی اش باز خواهید داشت؟! فاین تذهبون یا شیخ؟!

جناب آقای صادق لاریجانی آیا کسی که به حکم اصل 121 قانون اساسی، در حضور شخص شما در مقابل تمام نمایندگان مجلس شورای اسلامی اینچنین قسم می خورد که "من به عنوان رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسوولیت هایی که بر عهده‏ گرفته‏ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و..." اگر خواست پاسداری از قانون اساسی کشور کند، و به وظایف قانونی اش که بدان قسم خورده است، عمل کند، می شود هیچکاره؟!

اگر او و وکلای مردم در مجلس شورای اسلامی در ذیل تفسیر شما از قوانین نتوانند، حقوق مردم را پیگیری کنند، پس چه کسی اید حقوق آنا را پیگیری کند، آیا شما اجازه می دهید مردم به خیابان آمده و تک تک با حضور خود در خیابان ها، مطالبه ایی را درخواست کنند، آیا این را می پسندید که مردم خود به خیابان بیایند و شخصا مطالبه حقی را کنند، آیا این همه وکیل و وکالت برای این نیست که در دستگاه شما به وکیل مردم  هیچکاره نگویند؟!! آیا این خود فتنه نیست که نماینده مردم را که طبق قانون "رییس جمهور" است، را هیچکاره اعلام کنید، انکار این همه مواد قانون اساسی که مسولیت های رییس جمهور و وکلای مردم را تصریح کرده است، خود خلاف و قابل پیگرد نیست.

 

[1] -  اصل ۱۱۳ :  "پس از مقام رهبری رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسوولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می‌شود، بر عهده دارد."

[2] - اصل‏ سی و دوم: "هیچکس‏ را نمی‏ توان‏ دستگیر کرد مگر به‏ حکم‏ و ترتیبی‏ که‏ قانون‏ معین‏ می‏ کند. در صورت‏ بازداشت‏، موضوع‏ اتهام‏ باید با ذکر دلایل‏

بلافاصله‏ کتبآ به‏ متهم‏ ابلاغ‏ و تفهیم‏ شود و حداکثر ظرف‏ مدت‏ بیست‏ و چهار ساعت‏ پرونده‏ مقدماتی‏ به‏ مراجع صالحه‏ قضایی‏ ارسال‏ و مقدمات‏ محاکمه‏، در

اسرع‏ وقت‏ فراهم‏ گردد. متخلف‏ از این‏ اصل‏ طبق‏ قانون‏ مجازات‏ می‏ شود."

[3] - "هیچ‌کس را نمی‌توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه‏اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد."

[4] - "دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می‌تواند به منظور دادخواهی به دادگاه‏های صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاه‏ها را در دسترس داشته باشند و هیچ‌کس را نمی‌توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد."

[5] - "در همه دادگاه‏ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد."

[6] - "حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد."

[7] - "هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است."

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.