خداوندگارا، ایزدا، مقتدرا، رحیما، رحمانا، خالقا، عزیزا، جبارا، متکبرا!

مانده ام از کدام موضع با تو سخن گویم، و تو را در میان کدام یک از تصاویری که از تو ساخته ایم، بجویم؛

تو را در موضع دوستی نزدیک بجویم، که چنان خود را به تو نزدیک و بیخطر به جان، مال و آبرو خود می بیند که ریز مسایل زندگی اش را با تو در میان می گذارد و شوخی های بی مزه و با مزه، مرتب و نامرتب و... با او می کند و سَر از او جدا ندارد، سِرِّ دل با او می گوید و بی هیچ احساس خطری از گاف های بزرگ زندگی اش با او به سخن می نشیند و... امن و امانش می پندارد و...

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
شرم را دوباره باید معنا کرد فیاض زاهد ،نویسنده و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گاهی از خود می‌پرسم نوشتن در...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
پیش‌بینی علی ربیعی از آینده طرح صیانت از فضای مجازی و فیلترینگ علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «اخلا...