در هجوم بنیانکن امواج یاس برانگیز، ترس و ناامیدی، ناشی از غلبه اسارتبار تحمیل طالبانی، در حالی که دل آزادیخواهان خراسان به تپش های تند، در آمده بود، در زمانیکه ارتش سیصد هزار نفری مجهز شده توسط غرب در افغانستان، در مقابل طالبانِ اسارت، ترور و تحمیل فرو ریخته بود، و طعمه معاملات سیاسی، و خیانت فرصت طلبان فاسد گردید، و مدافعان وطن، از جنگ و مقاومت باز ایستادند، و مردم در مقابل هجوم وابستگان دست های خارجی، و مدافعان و حاملان تحمیل، ترور، زور و اسارت طالبانی، تنها گذاشته شدند، انوار درخشان خورشید آزادگی از نقطه ایی در این سیاهی فراگیرِ حضور بند بدستان طالبانی، درخشید، و عده ایی که نمی خواهند تسلیم این شرایط خفتبار شوند، در تنها ایالت افغانستان، یعنی پنجشیر [1] غرورانگیز، در این سوی آمودریا، جمع شده اند تا از این وضع اسفبار به کنار مانده، مبرا از خیانت ها، و فرارها، امیدها را به آزادی، و زندگی انسانی، دوباره زنده و تازه نگه دارند،

این است که دل آزادگان جهان را مملو از شوق کردند، و اکنون دیدگان تحسین برانگیز آزادیخواهان، با آنان همراه است، با کسانی که در مقابل تحجر و تحمیل، قصد ایستادگی دارند، و ملت خود را آزاد، از سلطه کسانی می خواهند که زنجیرها برای دست و پای، و مغزهای دیگران فراهم کرده، برای به زنجیر کشیدن و اسارت یک ملت هجوم آورده اند، هجومی مغول وار و به سان هجوم دیگر متجاوزین خونخوار تاریخ که پیش و پس از مغول، ما را غارت کردند، طالبان جنایت پیشه، و بدگوهرند، اهداف و اعمال آنان با آب زمزم نیز قابل شستشو نیست.

پنجشیری ها، و آنانکه با این مردم، در این نبرد همراه شده اند، امید می رود همچون دیوارهای آهنین، از امید به پیروزی و بقای انسانیت در بلاد خراسان بزرگ و غرور آفرین، دفاع کرده، و روح آزادگی را، در دل خراسانیان زنده نگه داشته، اسیر ترس از خشونت، ترور و ظلم طالبانیان نشده، و مقاومت کنند، آنان جبهه مقاومت تشکیل داده اند، مقاومت کسانی که احساس می کنند، می تواند حماسه ی شیر دره پنجشیر، یعنی شهید احمد شاه مسعود را دوباره از نو بسرایند، و امید به آزادی و آزاد زیستن، امید به زندگی انسانی را، در دل مردمی که نمی خواهند در ذیل اسارت خلافت های زر و زور و تزویر تاریخ ظلم خلفا زندگی کنند، تازه نگه دارند.

این ماموریت شدنی، و البته تاریخ ساز است چرا که "وقتی تقریبا همه‌ی افغانستان سقوط کرده و حلقه‌ی محاصره تنگ‌تر و تنگ‌تر شده و هرکس از سویی می‌گریخت، شهید احمد شاه ‌مسعود (که از فرهیختگی تا فرماندهی آنچه خوبان همه دارند را یک‌جا داشت) فرمود: تا وقتی زمینی حتی به وسعت کلاهم باقی مانده باشد، می‌مانم و ‐ برای رهایی مردم‌ام ‐ می‌جنگم!" [2]

برایشان، در انجام این ماموریت خطیر، در این جهاد مقدس دفاع از انسان و انسانیت، که همانا دفاع از حق زندگی و انسان زیستن است، دعا می کنیم.

 کاریکاتوری از طالبان دنیا، که از آزادی و آزادگی بی خبرند

[1] - ولایت پنجشیردر شمال‌شرقی افغانستان واقع است. و مطابق آمار سال ۱۳۹۹ جمعیتش ۱۷۲٬۸۹۵ نفر و ۳٬۶۱۰ کیلومتر مربع پهناوری دارد. مرکز این ولایت، شهر بازارک است. باشندگان پنجشیر فارسی‌زبان و اکثراً از قوم تاجیک هستند. مناطق این ولایت تا سال ۱۳۸۳ خورشیدی بخشی از ولایت پروان بودند و ولسوالی‌های پنجشیر، حصه اول پنجشیر و حصه دوم پنجشیر را در پروان تشکیل می‌دادند. ولسوالی‌های اضافی عبارت‌اند از: انابه، بازارک، پریان، خِنج، دَره، آبشار، روخه، شُتُل. با آغاز هجوم طالبان در سال ۱۴۰۰، تعدادی از شخصیت‌ها و نیروهای مخالف طالبان به این ولایت آمده و جبهه مقاومت در برابر طالبان را تشکیل داده و پرچم سابق ائتلاف شمال را برای این جبهه برگزیدند. ولایت پنجشیر تا ۳۰ مرداد ۱۴۰۰، تحت کنترل جبهه مقاومت در برابر طالبان قرار دارد و تنها ولایت افغانستان است که پس از سقوط کابل به کنترل طالبان و امارت اسلامی افغانستان در نیامده است.

[2] - توئیتر آقای حسین دهباشی @majazestan

 

داستان جانسوز سقوط یک ملت به قهقرا در چند روز؛

این روزها ملل دنیا در بهت و حیرت، و البته سکوتی شرم آور، ناشی از بی وجدانی و بی تفاوتی جهانی، شاهد سقوط یک ملت، یک کشور، یک دمکراسی نوپا، یک آزادی نیم بند و... در دهان گشاد و بیرحم گرگ های جهل و بردگی بود؛ تا تنها طی چند روزی ناچیز، اندوخته سال ها امیدآفرینی، و امید افزایی و حرکت قدم به قدم به سوی پیشرفت و توسعه، به خاکستر سقوطی دردناک در قهقرا و واپسگرایی تبدیل شود، سقوطی به یک استبداد مخوف دینی و داخلی، و وابستگی حاکمان دست نشانده، به مافیای پشت پرده تروریسم بین الملل.

و البته در حالی که دنیا، و حتی همسایگان این مردم مظلوم، آنان را در این درد و رنج ناشی از هجوم زنجیرهای بردگی و اسارت، رها کرده بودند، و بلکه بعضا، از پشت هم به آنان خنجر زدند، همه شاهد خرد شدن، آنچه شدند که این ملت از عزت و کرامت انسانی اندوخته بودند، که اینک در زیر بهمنی از هجوم سنگدلانی مسلح به زنجیرهای جهل، بردگی و بندگی دفن می شد، در حالی که این عمله های ظلم در غیر انسانی ترین روش، با تکیه بر تفنگ و زور، و رعب ناشی از غارت و تجاوز، بر اریکه قدرت قرار گرفتند، و بدین گونه حق الناس یک ملت در زیر خروارها ایده ظالمانه ی عده ایی که خود را وابسته به قطب عالم حق، و حق مطلق می دانند، لگد کوب و دفن می گردید.

صحنه های هول انگیز فرار این مردم غافلگیر شده، از در رسیدن حاکمیت ایدئولوژیک اسلام طالبانی، زنده کننده مرثیه تکراری و بی پایان روند مهاجرتی را از زیر خاکستر سوزان منطقه ما بیرون کشید، که بسیاری از ملت های خاورمیانه و شمال افریقا، سال هاست که دامنگیرش شده اند، و آنان را سیل وار به سوی اروپا و امریکا، روانه کرده است.

مردم دیار مسلمانی، سال هاست که گروه گروه از تمامی علایق وطنی، تاریخی، ملی و خانوادگی خود دست کشیده، از داشته و اندوخته خود دست شسته، راهی غربت و "بیدرکجا" ها می شوند، و در این مسیر هر روزه شاهد غرق شدن بسیاری از آنان، در میان آب های سرد، بین ملل عقب نگهداشته شده، و پیشرفته هستیم.

سقوط جوانان کابلی از چرخ هواپیماهایی که برای خروج اتباع دیگر کشورها به فرودگاه کابل فرستاده شده بودند، لکه ننگ ابدی بر دامن کسانی خواهد بود، که خود اسیر جهلی عمیق و تاریخی اند، و به نام مذهبی رهایی بخش، بردگی را برای ملل خود تئوریزه و با توسل به زور و ایجاد ترس و ارعاب، به اجرا در می آورند، و در حالی از رهایی و آزادی ملل خود سخن می گویند، که زندگی در سیطره آنان، زندانی بزرگ و حقیقی، برای روح و جسم ملت های تحت سلطه آنان است،

و جوانانی از این دست، که تنها جرعه ایی ناچیز از زندگی با کرامت و آغشته به کمی آزادی را، چشیده اند، به امید فرار از زندگی تحت سیستم ایدئولوژیک اسلام سیاسی آنان، حتی آویزان چرخ هواپیمایی می شوند که برای فرار اتباع ملل دیگر، از صحنه آتش حضور آنان آمده اند؛  این حرکت باشندگان کابل، فریاد به جان آمدگانی است که به امید نجات، خود را از برج چند طبقه آتش گرفته ایی، به پایین پرت می کنند، تا از آتشی که به دامان شان افتاده است، به دامن دردناک مرگ، و یا درصد ناچیزی از امید رهایی فرار کنند.

بله، امروز سرنوشت یک ملت، اندوخته خراسانیان از زندگی خدادادی، دار و ندارشان، کسب و کارشان، و یک دنیا امید که بعد از ده ها سال مبارزه با سلطه خارجی و استبداد داخلی بدست آورده بودند، به قیمتی که نمی دانم چقدر ناچیز است، به فروش رفت، و امروز در بده بستان های سیاسی منطقه ایی و جهانی، میان دست های ناپاک سیاسی، رد و بدل می شود.

این است وضعیت ما و همزبانان و هم کیشان ما، که در تنوره مبارزه برای قدرت گیری یک عده خشک مغز جاهل و قدرت طلب مدعی انسانیت گرفتار آمده اند، که اگر حتی به ادعای مسلمانی خود هم پایبند باشند، باید ذره ایی به اصل و اساس هر دین، که همانا لزوم احترام حق الناس است، باید ایمان و تعهد عملی داشته باشند، در حالیکه تعهدی به حق هیچ انسانی از مسلمان و غیر مسلمان ندارند، و از کیش و مرام شان، و از اسلام ادعایی اشان، بویی از حق الناس، و رعایت حد و حدود انسان ها، و حفظ کرامت و عزت و آبروی آنان، نمی آید،

اسلام ادعایی آنان نیز، تنها صدور مجوز جنایت بیشتر، پرده دری، حریم سوزی از دیگران و... را بر عهده دارد و بار این خفت را بر دوش می کشد، از این روست که در نتیجه حرکت این عمله های ظلم، یک ملت در محدوده یک کشور، با کل دار و ندارش، به معامله بردگی و اسارت گذاشته، و به حراج بی حرمتی و قهقرا برده می شوند.

جنایت و ظلم این مدعیان اسلام و انسانیت، در حد و اندازه معامله ایی، به بزرگی و وسعت حراج حق یک ملت برای داشتن زندگی، کرامت، و عزت است، که به خرج حاکمیت عده ایی داده می شود، که به قول خود می خواهند حاکمیت خدا را بر زمین گسترش دهند، در حالی که برآیند حضورشان، غارت تمام آن چیزی است که خداوند به انسان ها، از زندگی و عزت و کرامت داده است، و به یغما رفتن دار و ندار مردم تحت سلطه آنان است.

در کیش و مرام این نوع مسلمانان، حق الناس هیچ جایگاهی نداشته، و حق الله هم، به تمام، در خدمت صدور مجوز ظلم و سیطره است، تا به ایجاد برده داری هایی به بزرگی یک کشور، و به وسعت یک ملت منجر گردد.

صفحه3 از3

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
حکومت حق ورود و مداخله به حریم خصوصی شهروندان  را ندارد به نام خدا نمایش رفتارهای اهانت‌آمیز نیرو...
- یک نظز اضافه کرد در نظام برخاسته از قیام های اعترا...
عباس عبدی @abb_abdi · Apr 28 در مساله حجاب یک نکته برجسته است. طرفداران برخورد هیچ حرفی ندار...