شکرانه ایی به بارش های بهاری نوروز 1398
  •  

02 فروردين 1398
Author :  
لبخند آسمانی ابرها

سال گذشته، به گاه حضور بر بالاترین نقاط، به هنگام هر صعودی، آنجا که بعد از آن دیگر خاکی برای ایستادن نیست، آنرا نزدیکترین نقطه به خدا فرض کرده، و دست دعای خود را رو به آسمان دراز کرده، از خداوندگار مان آنچه را احساس نیاز می کردیم، از درخواست سلامت برای همه ی بیماران، و رفع موانع زندگی برای جوانان، تا رفع گرفتاری از تمام گرفتاران، و همچنین پای ثابت هر نیایشی، درخواست بارش های آسمانی بود؛

و در پاسخ دوست همنوردم به طنز می پرسید، "یک متر و نیم (برف) بس است؟!، و من می گفتم برای اینور سال کافی است، ولی برای آنطرف سال نه؛ و انگار خداوند امسال این دعای ما را مستجاب کرد، و عیدی خوبی را در این عید باستانی، بر این آب و خاک بارید، و تمام نقاط ایران را به قدوم پر خیر و برکت خود نرم و لطیف کرد، و امید را در دل مردمی زنده کرد، که در میان منگنه تحریم خارجی، کارشکنی های داخلی، و شرایط بد خشکسالی در رنج بودند.

بار خدایا! به خاطر تمام این بارش ها شکر؛ نمی توان شکر این نعمت بزرگ را گفت، و انگار این شعر خیام بزرگ نیشابور است که مصداق یافته است که "چون ابر به نوروز رخ لاله بشست"، باید برخاست و به جام باده کردن "عزم درست" – خدایا به خاطر همه نعمت هایت شکر.

 

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.