ذهن و دلم به یاد تو پر می کشد زمن
  •  

04 مهر 1397
Author :  
آبشاری در مسیر قله شاهوار در نزدیک روستای ابرسج یا ابردژ شاهرود شهریور 1397

دادی تو دل و دیده ام به باد ز عشق

آنگاه که رخ نمودی تو در برابرم ز عشق‎

رفتم ز دست انگه که عنانم بدست تو بود

دیگر نخواهم این عنان، که این هم برای عشق  ‎

ای دوست دلم به مهر تو بود گرم و مطمئن

گرمی کجاست در برابر این بارانِ مهرِ عشق ‎

ذهنم چون دلم به یاد تو پر می کشد ز من

درد است که درمان نخواهم، این درد جز به عشق‎

دیگر مخواه زمن که پایبند عشق شوم

زیراکه عرصه سیمرغ جای ورزیدن است‎ به عشق

این جا حریم مرغ های هوادار به عشق بود

ما را به عرصه این مرغ ها کجاست راه، به عشق

به اشتراک بگذارید

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn
1 نظر 2123 Views
 مصطفی مصطفوی

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظرات (1)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

شعر زیبا است برای ابشار خشک شده وپر لز سنگلاخ

مرتضی
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
ح‌سین ق‌دیانی, [4/26/2024 12:01 PM] از هادی_چوپان درس بگیریم آیینه‌ی توماج_صالحی باشیم ح‌سین ق‌دیانی...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان! محمد مطهری یک قاضی محترم، شروین حاجی‌پور ...