هنگامه نبرد، آشتی جستن، آب در هاون کوبیدن است

 دیروز "عید" بود و امروز "نوروز"، قرار گرفتن ساعت تحویل سال در حوالی ساعت دو بعد از ظهر سی ام اسفند ماه، باعث شد که این روز آخر سال 1395 روز تحویل سال و عید گردد، و امروز، یعنی روز اول فروردین "نوروز" باشد، فضای عید و ساعت تحویل سال، طبق سفارش دین و اقتضای حال نوروز باید "حول حالنا الی احسن الحال" باشد و وقت مغتنمی است برای رفع کدورت ها و باقی گذاشتن تقابل ها، اختلافات، رقابت ها و نبردهای ناروا، در آن سوی سال کهنه، و وارد شدن در این سوی سال نو با آشتی و شروع دوستی ها، اما شوربختانه در همان لحظه تحویل سال، محتوای پیام های نوروزی رهبران ارشد کشور، صحنه تقابل و نویدبخش مقابله ایی سخت در ماراتن شدید سیاسی - انتخاباتی در بهار 1396 داد. پیام های نوروزی رهبری و رییس جمهور کاملا در تضاد با هم بود و بویی از صلح، دوستی و آشتی در این سطح نمی داد و آرزوی گشایش در این سطح را به باد، و محال نشان داد.

بر خلاف ما با این همه ادعای دین مبین و یکدستی و وحدت،کمی آنطرف تر در هند، برادران آریایی ما از دل حروف هم می خواهند"تکثر در عین وحدت" خود را به رخ کشند.

آنان واژه هند را از میان حروف مذاهب و فرقه های مذهبی متکثر خود بیرون کشیده اند، تا آشتی ملی ادیان رقیب را ذیل کشور هند نشان دهند

ابتدا رهبری در پیام خود از بی اثر بودن اقدامات دولت و نارضایتی مردم از وضع، خصوصا در بحث اقتصاد و... بدون اشاره به مسببین آن، به روشنی و بی پرده سخن گفتند و وعده و آدرس دادند که مردم مشروح آنرا در سخنرانی ایشان (که معمولا در جمع زائرین حرم امام رضا، چند سالی است که سخنرانی های روتین سالانه دارند) پی بگیرند، و البته بعد از ایشان هم رییسِ جمهور به عنوان وارث ویرانی های هشت ساله حاکمیت یکدست اصولگرایانه، با هشتصد میلیارد دلار درآمد تاریخی، و بعنوان رییس دولتی که وارث اختلاس های تاریخی، بیکاری و تورم و گرانی بی سابقه اند، شروع به سخن با مردمش کرد و از اقدامات مثبت و وضع مناسب کشور، و روند رو به جلوی آن و از جمله خودکفایی دوباره کشور در بحث محصولات کشاورزی و از جمله گندم گفتند، و از تلاش مهندسین و دیپلماسی نفت و رساندن تولید آن به وضع پیش از دوران ویرانی های هشت ساله دولت یکدست اصولگرایان، افزایش تولیدات داخلی و صنعتی و از جمله راه اندازی دوباره 24 هزار واحد تولیدی متوقف شده، حاصل سیاست های دوره هشت ساله هشتصد میلیاردی یکدست اصولگرایان، گفتند و... و نوید دادند که در پرتو گشایش ها و موفقیت قرارداد برجام و کنترل تورم و رشد اقتصادی که حاصل شده و در دو دهه گذشته چنین کنترل تورم بی سابقه بوده است و...، سالی بهتر در رشد و توسعه کشور، در پیش باشد و از جمله سال در سال 1396 حماسه دو انتخابات مهم را نوید دادند و از تحول در کشور و از جمله شبکه زیر ساخت حمل و نقل کشور در تمام ابعاد، از جمله ریلی، هوایی، زمینی و سیستم حمل و نقل فرسوده ایی که و به آخر خط رسیده بود، و دوباره جان خواهد گرفت و 5 استان به شبکه ریلی خواهند پیوست و... گفتند و دعوت کردند که کدورت ها را به کنار نهیم.

اما در شرایط فعلی این درخواست رییس جمهور نیز همچون درخواست های آشتی جویانه دیگرش به کناری خواهد ماند، زیرا سال هاست که دچار آروزهای محال شده ایم، و با دعاهای خود، غیرممکن ها را از رقیب و از ایزد توانای خود می خواهیم، اما خدا کند که یک امروز که نوروز است، سیاسیون آتش بس اعلام و در دید و بازدیدهای نوروز کمی حِقد و کینه ها را به هنگام روبوسی های عیدانه کناری گذاشته و از شدت نبرد سیاسی – انتخاباتی پیش از موعد خود بکاهند، و دیگر با سخنان تبلیغی – انتخاباتی بد موعد خود، کام مردم را با بکش بکش های سیاسی - انتخاباتی، تلخ، کدر و افسرده نکنند.

بوسه آغازینش که این باشد

وای به حال عاقبتش

خدا می داند، و آنان نیز باید بدانند که حاصل این نبرد خشن تنها کمی قدرت بیشتر، بیش نیست، و اگرچه تکیه زدن بر قدرت بسیار شیرین است، و افزایش آن شیرین تر، اما این کشور و انقلاب خون و اعتماد مردم ایران امانت های مهمتر و اساسی تری اند که این مردم خوب به آنان سپرده اند، و لذا فدا کردن همه چیز به پای قدرت اشتباهی جبران ناپذیر خواهد بود و باید توجه داشته باشند که حتی هم اکنون نیز قدرتی بیش از اندازه معمول و عرف جهان متمدن در دست آنان است و این مردم بیش از حد معمول اعتماد کرده و اختیارات خود را به آنان سپرده اند، پس توسعه طلبی در قدرت تمام ناشدنی و البته سیری ناپذیر است و قدرت همچون آب دریاست که تشنگان خود را می کشد و هرچه از آن بنوشی تشنه تر و مرگ خود را نزدیکتر کرده ای.

تاریخ نشان داده است که دویدن به سوی قدرت و تحکیم و افزایش آن مرگ آور است و این سرنوشت مُقّدر و سنت خداوندی است که در انتظار تمام صاحبان قدرت جهان بوده و خواهد بود، حتی سلیمان نبی هم با آن قدرت بی مثالش، بر عصایش جان داد و موریانه ایی با خوردن تکیه گاهش، او را نقش بر زمین کرد و مرگش را به تمام آنانی که از نزدیک شدن به او هم حتی هراس داشتند، اعلام نمود تا جرات کنند به هیکل مرده اش نزدیک شوند [1] که چنین قدرتی به نظر می رسد برای هیچ انسان غیر معصومی محال باشد، اما سرنوشت چنین قدرتمدارانی مشترک است و معصوم و غیر معصوم نمی شناسد.

لذا در این روزها که مردم می خواهند از لحظه گذار طبیعت از سختی و سردی به راحتی و گرمی، لذت برند، سیاسیون باید دست از تعجیل در زدن رقیب سیاسی و انتخاباتی خود برداشته و آن نبرد را به تاخیر اندازند، تا حداقل نوروز را به متینگ های انتخاباتی پیش از موعد خود تبدیل نکنند، آرزویی که گمان نکنم مصداقی داشته و میسر باشد، زیرا سیاسیونی که از پیام های مهربانهانه و لطیف و نرم بهارانه لحظه تحویل سال هم نگذشتند و آنچنان بی پرده و روشن به رقیب سیاسی حمله می کنند، فکر نکنم، "عید" و "نوروز" تفاوتی داشته باشد، و فرمان مبارزات انتخاباتی از همان لحظه شیرین تحویل سال زده شد. لذا در این روزها که شمشیرها در مجالس بزم نیز این چنین از رو بسته شده و در هوا می چرخد، وای به حال صحنه نبرد این انتخابات که احتمالا شدیدتر و بی پرده تر از قبل خواهد بود، و اژدها های رقابت بی رحمانه، صحنه دار تریبون های ملی و غیر ملی خواهند شد.

لطیفه ایی برای شیرین کردن کام بگویم، و نوشته "نوروز" تمام کنم:

 کسیکه این توفیق را داشت که پیش از لحظه تحویل سال، آخرین نماز ظهر و عصر سال 1395 خود را به جماعت در مسجد محل بخواند، از سخنان پیشنماز مسجد که از قضا سید، و عمری است در کسوت دین و از کرسی داران بزرگ حوزه شهر، است، روایت کرد که این روحانی گفتند، "که این هفت سین که بر سفره عید می چینند، بی پایه و اساس است و در "نوشته های ما"، چیزی از آن گفته نشده است؟!" گفتم، اگر سال ها هم بگردی در نوشته های شما که عموما به عربی است و اعراب با این شدت ملی گرایی و خودخواهی، در بالاترین حد ما ایرانیان را "موالی" می شمردند، و در خصوص سنن دیگر اقوام و ادیان، و از جمله سنت "موالیان شان" خصوصا که حتی هم اکنون نیز دست از دشمنی بر نداشته و ما را دشمنان مجوس و زردتشی می دانند، چیزی نخواهی یافت برادر. نوروز و عید و تقویم آن رسم و رسوم ملی و ایرانی است، گشتن در متون عربی برای یافتن پایه و اساسی برای آن کمی آب در هاون کوبیدن است (شاهرود- 1 فروردین 1396)

 

[1] - گویند وقتی حضرت سلمان نبی که جن، دیو، فرشته، طبیعت (باد و...)، وحی و... را علاوه بر انسان ها در ید قدرت پادشاهی خود داشت، و خداوند همه گونه قدرتی را در اختیارش قرار داده بود، هنگامی که مرد، تا مدت ها خدمه قصر او جرات نداشتند که به ایشان که ایستاده و بر عصایش مرده بود و در دنیای دیگری سیر می کرد، نزدیک شوند و در آخر موریانه ایی بی مقدار عصایش را جوید و سلیمان تکیه گاهش را از دست داد و نقش بر زمین شد و خدمه اش از مرگ این سلطان بزرگ و قدرتمند مطلع شدند و جرات یافتند که نزدیک شده و جسدش را بردارند.

You have no rights to post comments

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.