گم گشته مهر در آسمانِ کینه ها

ای کاش می شد که پر کشید و رفت

گم شد در آنسوی آب ها
ای کاش می شد که ندید بَعضِ چهره ها
در آسمانِ دلم نقش شد اژدها
ای کاش بعضِ حوادث نبود هرگز
خون کرده است دل مجنون ها
ای کاش که حرف هایی گفته نمی شد هرگز
گم گشته مهر در آسمانِ کینه ها

 

+   نوشته شده توسط سید مصطفی مصطفوی در 23:41 PM | سه شنبه دهم شهریور ۱۳۹۴ 

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
چگونه شدیم آنچه هستیم رضاشاه بخش یکم در این دوره مظفرالدین شاه ده سال حکومت کرد و از این مدت نزدیک...
- یک نظز اضافه کرد در خطر سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی ...
فرصت تاریخی برای ایرانیان و اخلال در آن حسین راهبان ایرانیان یک فرصت و آزادی تاریخی با اینترنت به ...