"آری آری زندگی زیباست" [1]، زیباتر ز روی ما (ه ا) ست

در این بیدادِ دادهای مانده بر فریاد

زندگی جاریست، با مرگ می رقصد

پهلو به پهلو پیش می تازد

میان شعله های آتشِ بیداد، زندگی در رویش است اینجا

میان آبشارهای سرازیر، از صخره

زندگی نَشو و نوایی می کند امروز

میان شب، چون درازایی، از نور می تابد

شگفتی آفرین است این

بدین نرمی! لطافت رخ به آهن می کشد در شب

وز آن تیغُ، وز آن نیزه،

تباری جز به حیرت ایستادن، هیچ نتوان دید

رَجز، بر آن لبِ مغرورِ آتشناک، خُشک می گردد

تو گویی زندگی جاریست،

میان جنگلی از مردگانِ در سیاهی ها فرو رفته،

ولوله انداخت ست، این باد،

باد بیداریست،

زندگی بخش است این شعله،

شراره در کران دارد،

سکوت مرگ را،

ز دیوارِ بلندُ بی فروغِ باغ می ریزد

بر این سلول تنهایی، نوای شعر می سازد

میان این سیاهی ها، حریر نور می ریزد

ز آرش ها نوای جانفشانی ها، به روی خاک می بارد

در این هفت شهر عشق، که جولانگاه دیوان و ددان گردید

میان کوچه های عشق، صدای مهر می بارد

آری آری، زندگی زیباست

زندگی جاری تر از این، سیاهی هاست

[1] - این شعر قسمتی از شعر شاعر قدرتمند کشورمان، جناب سیاوش کسرایی است، که در کنار شعر "آرش" همنوا با هم، ماندگار و الهام بخش خواهند بود :       آری، آری، زندگی زیباست      زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست      گر بیفروزیش      رقص شعله اش در هر کران پیداست         ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست         زندگی را شعله باید برفروزنده       شعله ها را هیمه سوزنده        جنگلی هستی تو، ای انسان!        جنگل، ای روییده آزاده      آفتاب و باد و باران بر سرت افشان      جان تو خدمتگر آتش...         سربلند و سبزباش، ای جنگل انسان      زندگانی شعله می خواهد    

ریشه در جوهر حقیقت داری

هر چند گاه از تاریکی،

و گاه از روشنی می سرایی؛

تو را آنگاه که از روشنی،

یا حتی آنگاه که از تاریکی می نگاری،

می ستایم!

که ستایش از تو،

ستایش از آگاهی و تفکر است؛

 

این ستایش نور است،

آنگاه که از نوک تیز تو طلوع می کند،

و مردگان دشت را،

چون نفخه ایی که در صور دمیده شود،

برای دانستن، به بیداری، بر می انگیزد.

 

تو را می ستایم،

حتی وقتیکه، از تاریکی می سرایی،

چرا که در پس هر تاریکی که در نوک تو ترسیم می شود،

باز این نور است که طلوع خواهد کرد؛

 

تو سردمدار سپاه صبح خواهی بود،

آنگاه که گُل آگاهی به توسط تو بشکفد،

 

 تو را در دستان نور پراکنان شهید بسیاری دیده ام،

در حالیکه می نگاشتند،

طعمه ی کینه ی جماعت اهل زر و زور و خدعه شدند،

و بدن شرحه شرحه شدگان،

مظلومانه بر زمین ماند؛

در حالیکه دشنه ی جُهال تیغ به دست،

به سان پرچم خوفناک اهل تزویر،

میان باد خدعه و نیرنگ،

آسمان نکبتشهرها را می شکافت،

و انگار به پیش می تاخت،

اما تاختی در کار نبود،

چراکه سرابی از حرکت، میان مردابی از سکون را به نمایش نشسته بود.

 

مزد بگیران اهل خدعه و نیرنگ،

 تنی را در میان هیاهوی خشم، شرحه شرحه می کنند،

که در تو نور می دمد،

آنگاه که تو در دستان با کفایتش، به جولان در آمدی،

این نور بود، که به اطراف می پراکنید،

و این خفاشان بودند که از این آگاهی، چهره در هم کشیده،

خلوت سیاه، و سکوت مردابی اشان را نا امن دیده،

حکم به خاموشی، و سکوتت دادند،

تا بی مقدارترین ها، سفلگان چشم به دهان تکبر مانده،

دشنه بر گیرند،

تنی را بشکافند که نورش را به توسط تو، بر اهل زمین می پراکنید؛

 

تو ای قلم!

می ستایمت،

که هر چه را تو نگاشتی، ماندگار گردید

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
بالاخره فشارهای لابی صهیونیستی به آمریکا جواب داد و بایدن به اسرائیل برای پاسخ به ج. اسلامی چراغ سبز...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
شروع شد مجلس نمایندگان آمریکا شدیدترین لوایح را علیه ایران تصویب کرد مجلس نمایندگان آمریکا در پی ...