ای ابرها که با خستِ تمام ازما می گذرید؛

ای ابرهایی که بی اعتنا به ما شده اید؛

نیازِمان هویداست و بی پاسخ مان می گذرید، 

دستان نعمت بخش تان را بسته اند؟!!؛

رحم و مروتتان را گرفته اند؟!!؛

این رفتن و گذشتنِ بی اعتنایتان،

دردی است بر دل خاکیان همه

 

بدست mostafa111 در ژوئن 5, 2015  

+ نوشته شده در یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ساعت 4:12 AM توسط سید مصطفی مصطفوی  | نظرات

 

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در گلگشتی در آشیانه عقاب، آلاشت د...
چگونه شدیم آنچه هستیم رضاشاه بخش یکم در این دوره مظفرالدین شاه ده سال حکومت کرد و از این مدت نزدیک...
- یک نظز اضافه کرد در خطر سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی ...
فرصت تاریخی برای ایرانیان و اخلال در آن حسین راهبان ایرانیان یک فرصت و آزادی تاریخی با اینترنت به ...