softly rain in the thirsty summer of thought

My mind is full of the words

Those which are waiting to land on my mouth

Standing in a queue, to lead me to release verdicts.

A chaos of words that commuting between my mind and mouth,

The confrontations of them,

which are boiling in my awareness, rising my temperature, and increase my heart rating, When I come to think,

Looking for light in darkness,

Searching for humanity in cruelty,

Finding facts in falsifying,

Making purity in dustiness,

I am looking for a softly rain in the thirsty summer of my thought,  

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در گزارش صعود به چکادهای آویر و د...
نیکا شاکرمی؛ وقتی که به روایت مردم درمی‌آید. یادداشتی از: افشین حکیمیان نازلي سخن نگفت نازلي ستاره...
رئیس دانشگاه شهید بهشتی: دانشجویانی که به‌دلیل اعتراض به صهیونیست‌ها از دانشگاه‌های اروپا و آمریکا ا...