یادی ازعملیات های این روزهای جنگ در دل کوه های زاگرس

سی سال قبل در سال 1366 در این روزها درگیر در عملیات هایی بودیم که در میانه سخت ترین ارتفاعات سلسله قلل زاگرس، و در پر بارش ترین ماه های سال جریان داشت و راه را به سوی فتح شهر سلیمانه هموار می کرد، عملیاتی که نیروی پیاده ما برای مبارزه و پیشروی باید در گل و لای جاده های خاکی، برف ارتفاعات قدم به قدم سخت پیش می رفتیم، هم با دشمن و هم با شرایط جوی و هم با کمبودهای آخر جنگ در حال مبارزه بودیم، زمانی که دیگر خزانه کشور فروکش کرده بود و دولت وقت تمام سعی خود را می کرد تا با کمترین درآمد نفتی آب تو دل مردم ایران تکان نخورد، و جنگ هم پیش برود، مصاحبه دوستان در خبرگزاری حیات در خصوص عملیات بیت المقدس 2 باعث شد که بازگشتی به شرایط سخت و مبارزات جنگ کنم، متن منتشر شده این مصاحبه به شرح ذیل است :

یادی ازعملیات های این روزهای جنگ در دل کوه های زاگرس

عضو واحد اطلاعات عملیات تیپ 12 قائم (عج) در گفتگو با حیات:

سرمای منفی 15 درجه هم نتوانست مانع پیروزی در «بیت المقدس2» شود

عملیات بیت المقدس 2 در اواخر دیماه در حالی که برف و سرما منفی 15 درجه و گل و لای امان همه را بریده بود، انجام شد، خاکی برای درست کردن سنگر نبود (یا گِل بود یا یخ زده و زیر برف) و به ناچار رزمندگان در چادرهایی بودند که علیرغم استفاده از پلاستیک برای زیر و روی آن ها، گاهی آب درونشان نفوذ و کفشان را خیس می کرد پتوها تر می شدند نفت کم بود یا گاه اصلا نمی رسید.

سید مصطفی مصطفوی، عضو واحد اطلاعات عملیات تیپ 12 قائم (عج) در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی حیات با بیان شرایط دشوار حاکم بر منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 می گوید: جای خشکی نبود که کمی آتش روشن کنیم، شرایط بسیار بدی بود، مجروحان بر زمین می ماندند و به شهادت می رسیدند، امکان انتقال شهدا به پشت جبهه نبود، با این حال در این شرایط  جانفرسا بچه ها با تمام توان عملیات بیت المقدس 2 و 3 را به پیروزی رساندند.

سید مصطفی با اشاره به تاریخ آغاز عملیات بیت المقدس2 در ماه های دی و بهمن سال 66 ادامه می دهد: عملیات نصر 8 در پاییز 66 و عملیات بیت المقدس 2 و 3 در زمستان 66، در حقیقت یک عملیات فریب دشمن برای انجام عملیات اصلی یعنی کربلای 10 در حلبچه  بود، اما چون پیشروی خوبی داشتیم و نتایج موفقیت آمیز بود ادامه دار شد.

 عملیات نصر با عبور از رودخانه "قلعه چولان"، به فتح قله راهبردی "گرده رش" انجامید و راه را برای پیشروی به سوی شهر سلیمانیه در استان کردستان عراق باز کرد و بنابراین، حرکت بسوی هدف اصلی که حضور در منطقه شهر سلیمانیه بود، آغاز شد. اولین عملیاتی که به دنبال نصر 8 در این منطقه صورت گرفت، عملیات بیت المقدس 2 بود که با نتایجی که از نصر 8 به دست آمده بود، آغاز شد.

مصطفوی که جانباز شیمیایی 25 درصد است، می افزاید: ما در عملیات 4 و 5 نتوانستیم به نتایج خوبی دست یابیم و تلفات و خسارت های زیادی متحمل شدیم، بنابراین این عملیات ها در جبهه شمال طرح ریزی شد تا از یک سو باعث افزایش روحیه رزمندگان شود و از سوی دیگر راه را برای عملیات بزرگ بعدی هموار سازد.

او که متولد 49 است و از سال 64 تا 67 در جبهه حاضر بوده است، با اشاره به شرایط آب و هوایی آن زمان توضیح می دهد: عملیات بسیار سختی بود، قبل از عملیات نصر 8 ما 72 ساعت بارش شدید باران را داشتیم که از خدا می خواستیم، قطع شود نه سرپناهی بود نه سنگری و داخل چادرها اکثر مواقع خیس از باران بود.

تدارکات بسیار ضعیف و کند صورت می گرفت، رساندن غذا و مهمات به ارتفاعات و انتقال مجروحین از این ارتفاعات به پشت جبهه در این شرایط سخت آب و هوایی و جوی بسیار سخت بود، رفت و آمد در جاده های کوهستانی و گاه صعب العبور که حتی یادآوری آن مو را بر تن سیخ می کند.

 در این شرایط صورت می گرفت، در آن شرایط باید جاده های جدید ایجاد و برخی از راه ها تعمیر می شد، رودخانه هایی که برای شناسایی می رفتیم، می توانست ماشین های شاسی بلند جنگی را همراه با باری که داشتند با خود ببرد.

عملیات بیت المقدس 2 در فصل زمستان و زمانی که برف و سرما زیاد بود، انجام شد، ما از رودخانه قلعه چولان گذشته بودیم و راه برای پیشروی بیشتر به سمت سلیمانیه باز شده بود، قله گوجار و قمیش دو قله روبروی هم هستند که جاده اصلی به سمت سلیمانیه از میان ان ها می گذرد.

قله قمیش در بیت المقدس 2 توسط نیروهای ما آزاد شد و ما از سمت کف دره که جاده اصلی در آن قرار داشت، جلو رفتیم تا به گوجار رسیدیم قرار بود، در عملیات بیت المقدس 3 گوجار آزاد شود و برای این که دشمن فرصت تجدید قوا نداشته باشد، ما به عنوان تیم شناسایی باید برای ادامه عملیات بدون توقف به پای گوجار می رسیدیم.

 به همین دلیل، آنقدر این عملیات با سرعت انجام گرفت که پشت جبهه از اتصال به موقع به خط مقدم بازماند، بنابراین تدارکات بسیار ضعیف بود، نفت نمی رسید، غذا سرد و کم بود و گاه همین جیره غذای سرد هم بارها و بارها بود که به علت بارش برف سنگین قطع می شد، گاهی جاده بانه قطع بود، گاهی رودخانه طغیان می کرد و عبور از پل ها میسر نبود، گاهی بارش ها جاده ها را آنقدر گِلی می کرد که عبور از آن غیر ممکن بود و... گزارش هایی داشتیم که در شرایطی که ارتفاع برف بیش از یک متر بود و برودت گاه به منفی 15 و کمتر می رسید.

 بعضی بچه ها در ارتفاعات یخ می زدند و شهید می شدند، البته ما به عنوان تیم اطلاعات عملیات کمی وضعمان بهتر بود ولی جیره غذایی کمی که داشتیم متناسب با ان شرایط سرما و سوز برف نبود.

مصطفوی یاداوری می کند: این عملیات هم در اَواخر دیماه در حالی که برف و سرما و گل و لای امان همه را بریده بود، انجام شد، بعضی بچه ها یخ میزدند بچه ها در ارتفاعات خاکی نداشتند که در کیسه بریزند و سنگر درست کنند و به ناچار در چادرهایی بودند که علیرغم استفاده از پلاستیک برای زیر و روی چادرها گاهی آب درون چادرها نفوذ و کف شان را خیس می کرد، پتوها تر می شدند، نفت کم بود یا گاه اصلا نمی رسید، جای خشکی نبود که کمی آتش روشن کنیم، شرایط بسیار بدی بود، مجروحان بر زمین می ماندند و به شهادت می رسیدند، امکان انتقال شهدا به پشت جبهه نبود. در این شرایط، عملیات بیت المقدس 2 و 3 انجام شد و ما به اهداف دست یافتیم.

جبهه شمال محل اسکان کردهای عراق بود که از ظلم صدام به ستوه آمده بودند، چرا که رژیم بعث با سرکوب، حملات شیمیایی و غارت شهرها توانسته بود، برآن مسلط شود، این رزمنده دفاع مقدس در پایان با تشریح اوضاع کردهای عراق در زمان صدام و جنگ تحمیلی، تاکید می کند: عملیات ما باعث شده بود، کردهای منطقه عراق که از ظلم صدام به ستوه آمده بودند، از فرصت استفاده کنند و در شرایط جنگی و هوای سرد و جانکاه خود را پیاده به ایران برسانند، دیدن وضعیت آنان دردآور بود، زن، مرد، کودک، جوان و پیر، گروه گروه با اندک اثاثیه باقیمانده در دستشان می آمدند. وقتی آن ها را می دیدیم، سختی عملیات و شرایط جغرافیایی را فراموش می کردیم، رنجی که اینان در این مهاجرت می کشیدند، واقعا دردناک بود و اشک را از چشمان ما هم جاری می کرد، کیلومترها پیاده می آمدند، تا از ستم رژیم بعث آزاد شوند و زنده بمانند.

مصاحبه از طاهره ساعدی

شناسه مطلب: 137097

  عکس منتشر شده توسط خبرگزاری حیات که نشانگر شرایط جوی آن موقع است

 عکس منتشر شده توسط خبرگزاری حیات که نشانگر شرایط جوی آن موقع است

، من را هم در همان سن و سال نشان می دهد

نظرات (4)

Rated 0 out of 5 based on 0 voters
This comment was minimized by the moderator on the site

نوشته هایتان یک درمیان ضد و نقیض هم هستند نشان از حال پریشان شما می باشد
مانند دریا به ظاهر ارام ولی درون متلاطم است

سارا
This comment was minimized by the moderator on the site

سارا خانم درودهای گرم مرا بپذیرید، محبت کردید که فیدبک دادید، اگر توجه فرموده باشید بسیاری از مطالب دلنوشته اند، و دل هم هر روز که چه عرض کنم هر دقیقه حالی دارد، به خصوص وقتی شما با صاحب خود سخن می گویید که شما را دوست دارد و بلکه عاشق شماست و شما به خود اجازه می دهید از این عشق سو استفاده کرده و هر طور که می توانید سخن به طریق بهانه جویانه کنید، پس زیاد مهم نیست که در یک مدار و روی یک خط حرکت کنید بلکه حرکت شما زیر و بم دارد و این حرکت بالا و پایین تفکر و حس شما را به صورت نامتوازن نشان می دهد.

مصطفوی
This comment was minimized by the moderator on the site

درود و سلام مرا هم پذیرا باشید<br />دلنوشته های زیبا و پر چالش می نگارید <br />البته این ضمیر واقعی قابل پیش بینی نیست امر واضحی است <br />استاد گرامی و گرانقدر

سارا
This comment was minimized by the moderator on the site

نوشته هایتان یک درمیان ضد و نقیض هم هستند نشان از حال پریشان شما می باشد <br />مانند دریا به ظاهر ارام ولی درون متلاطم است

سارا
هنوز نظری ثبت نشده است

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ثبت نظر به عنوان مهمان.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در حجاب، یک عدم تفاهم ملت با قدرت...
چمران از صیاد می‌گوید ح‌سین ق‌دیانی: خوش به حال سوپرانقلابی‌ها که می‌توانند بین دکتر مصطفی و بی‌جمهو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
در برخی معابر و خیابان‌های برخی شهرهای ایران به وضوح صدای جیغ دختران و زنان به گوش می‌رسد. تو گویی ن...