مطالب نویسنده

پدر و مادرم روحتان شاد که غم دوری اتان هم نعمت است و زنده کننده

مصطفوی 13 آبان 1395 13647 کلیک ها

پدر و مادر عزیزم!

ما را بی یار و یاور، در این بیابان گرگ زای وسیع، رها کردید و رفتید؛

این هم از شانس "ته تغاری" هاست، که دیرتر از همه آغوش گرم و پر محبت والدین را یافته، و زودتر از همه آن را از دست می دهند و یتیم می شوند، خیلی زودِ زود، اما چه می توان کرد.

به مدح آنچه ساخته ایم، مشغول می شویم

مصطفوی 27 مهر 1395 9401 کلیک ها

حوادث تاریخی و از جمله محرم پشت محرم در گذرند، تا بشریت و از جمله ما مسلمانان از این پله به آن پله صعودی کرده و رشد معرفتی را به خود، جهان هستی و خالق آن تجربه کنیم، و انتظاری که از یادبود محرم می رود، همین حرکت رو به جلویی خواهد بود که باید حاصل شود. با توجه به حجم، وقت و سرمایه صرف شده در این مراسم بزرگ، برکات زیادی از آن مورد انتظار است، اما خساراتی در پی دارد، که نمی توان آن را نادیده گرفت، آنچه در این دهه در گوشه ایی از دستگاه عزاداری حسینی (ع) که خود در آن شرکت داشتم، دیدم، متاسفانه افزایش فضای مداحی های احساسی و گاه بی پایه و همچنین غلو در خصوص ماموریت، شخصیت و توانایی ائمه (ع) و دوری از حقیقت وجودی آنان به عنوان هادی انسان هاست.

انگار هر چه به لحاظ زمانی پای پیش می نهیم بیشتر در فضای غلو در خصوصیات و معجزات مورد ادعا در پیرامون این هادیان و مصلحین بزرگ فرو می رویم، در حالیکه خداوند در قرآن کریم سرآمد و مرشد و پیشوای آنان یعنی پیامبر خاتم (ص) را انسانی مثل تمام انسان ها، با این تفاوت که به او وحی می شود[1]، معرفی می کند، اما چنان از ائمه خود سخن می گوییم که انگار تمام عالم در ید قدرت آنان است[2] و خداوند تفویض اختیار کرده و سکان مُقدرات و پرونده اعمال عالم و عالمیان را در دستان آنان قرار داده و خود به کناری نشسته و همه چیز این جهان و آن جهان از حساب و کتاب و صراط و میزان در ید قدرت ائمه (ع) ماست. حال آنکه خداوند در قرآن به پیامبر خود اشاره می کند و از زبان آن بزرگوار او را به دانستن حتی غیب نیز ناتوان معرفی می نماید[3] و تنها ماموریت او را ابلاغ پیام بدون حتی غصه خوردن از ایمان آوردن انسان و یا نیاوردنش اعلام می کند.

در این روزها انگار عقل و منطق را در این فضای احساسی ناشی از محرم و شهادت امام سوم (ع) و یارانش به کناری نهاده و هرچه می خواهیم به این خاندان می بندیم و هر طور بخواهیم آنان را فارغ از قرآن و حقیقت خلقت، و ماموریت شان و... ترسیم شان می کنیم و به مدح آنچه ساخته ایم، مشغول می شویم؛ و در حالیکه باید رشد فکری دست اندرکاران این مراسم آنقدر افزایش یابد که جماعت مداحان آن هم به سِلک علما در آیند و ملتزم به عقل شده و با سند و مدرک حرف بزنند، ولی متاسفانه می بینیم برخی از مداحان که هیچ، که آنان خر خود را سوارند و می تازند و حتی بعض اهل منبر نیز عنان از کف داده به سلک این نوع از مداحان درآمده و گوی سبقت را از آنان در ساختن فضای احساسی و غلوآمیز و بزرگنمایی های بی مورد از ائمه اطهار (ع) ربوده اند.

اینجاست که اقیانوسی از احساس ساخته می شود که از عمق منطق و عقل خالیست و نیروی که باید به رشد ما منجر شود، تنها به مشغول سازی و گذران یک دهه و یا یک ماه حرکاتی می گذرد که اگرچه صله ارحام صورت می گیرد و هزار نفع دیگر نیز می رسد، ولی آنچه که از انتظار می رود یعنی به افزایش معرفت و عمق علمی و عقلی و معرفتی است، نمی انجامد.  

 

[1] - بگو: همانا من بشری همچون شمایم (جز اینکه) به من وحی می شود که خدای شما خدای یگانه است. پس هر که به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید وایمان دارد، پس کار شایسته انجام دهد. و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد. (سوره کهف، آیه 110)  قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛

[2] - آيات 128 و 129 آل عمران) ليس لك من الامر شي ء او يتوب عليهم او يعذبهم فانهم ظالمون ولله ما في السموات ومافي الارض يغفرلمن يشاء يعذب من يشاء والله غفور رحيم.  (اي پيامبر) چيزي از امر (كيفر يا بخشش كفار) به دست تو نيست (تنهاخداوند است كه) يا لطف خود را به آنها برمي گرداند (وآنها نجات مي يابند و) يا به كيفر ظلمي كه مرتكب شده اند عذابشان مي كند زيراآنچه درآسمانها و آنچه در زمين است تنها از آن خداست و او هر كه را بخواهد مي بخشد و هر كه را بخواهد عذاب مي كند و البته خداوند بخشنده مهربان است.

[3] - قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْب.بگو: «من نمى‌‏گويم خزاين خدا نزد من است و من از غيب آگاه نيستم. (انعام آیه 50) قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي‏ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ. بگو: من مالك هيچ سود و زيانى براى خودم نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد و اگر غيب مى‌‏دانستم، منافع زيادى براى خودم فراهم مى‏‌كردم و هرگز به من زيانى نمى‏‌رسيد. من جز هشداردهنده و بشارت ‏دهنده براى گروهى كه ايمان مى‌‏آورند نيستم (اعراف آیه 188). ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ. (اى پيامبر!) اين، از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مى‌‏كنيم (آل عمران آیه 44).

دل نوشت ها و نظر داشت ها

زیر مجموعه: سخنی به نظم و نثر

 دسته: دل نوشت ها و نظرداشت ها

 منتشر شده در 24 مهر 1395

 بازدید: 44

در دوره قطع رابطه مستقیم با آسمان چه باید کرد

مصطفوی 19 مهر 1395 5519 کلیک ها

بیش از هزار و چهارصد سال است که ختم نبوت [1] اعلام شده و در دوره ایی زندگی می کنیم که اتصال مستقیم بین آسمان و زمینینیان قطع شده است و حقیقت آنطوری که برای انسان دوره اتصال روشن و مستقیم از سوی خداوند نازل می شد، روشن نیست، و آن خداوندی که "غلبت الروم ..." [2] را پیش بینی و وعده می داد، دیگر در دسترس نیست و تنها نوعی پیش بینی های کلی برایمان بجای گذاشته که مثلا مستضعفین وارث زمین خواهند شد [3]، ولی کی و چگونه، مشخص نیست؛ و یا خداوندی که به درخواست محمد (ص) و یارانش دستور به "تغییر قبله" [4] می داد و مسلمان آنروز را از دغدغه شماتت رقیب (یهود) نجات می داد، امروز غایب شده و صحنه عمل و تصمیم را به خودمان واگذار کرده است، و امروز در حالیکه قبله (مکه و مدینه) در قبضه آل سعود است، و جان، مال و ناموس حاجیان عازم به حج، به بازی این قوم متکبر، سلطه گر و خودخواه، غیرپاسخگو و... گرفتار و در معرض تعرضِ فقه و فقهیان خودرای وهابیِ عقل گریز افتاده است، خداوندی که حکم به تغییر قبله می داد، نیست تا قبله ی امن تری تدارک و اعلام نماید، و مشکل گشایی مجددی کند و...

در چنین دوره ایی که حقیقت مستتر و راه های ناروشن بسیار خودنمایی می کنند، راه یابی به خود انسان واگذار شده، در حالی که دیگر انسان خارق العاده ایی مثل محمد (ص) در دسترس نیست که برغم ادعای "انا بشر مثلکم..." [5] در کنار وحی، اخلاق معجزه گونه ایی داشته باشد، تا آنجا که خداوند فرمود اگر خُلق عظیم [6] تو نبود (این وحی ما کافی نبود و)، این مردم از دور تو پراکنده می شدند و همین خُلق عظیم با آسمان ارتباطی تنگاتنگ داشت و پاسخ مستقیم از آسمان برایش می رسید. اما امروز دیگر این وضع را نداریم و شرایط تازه ایی بر ما حکم فرماست.

 لذا انسان و دینداری امروز ما با دینداری و انسان آنروز متفاوت است و امروز فاقد چنین راهبران و راهبری هایی شده ایم و انسان امروزی خود باید سعادت دنیا و آخرت خود را تهیه و تدارک بیند؛ بشر امروز به راهبرانی محتاج است که بر جمیع جهات آسمان و زمین احاطه داشته و علامه باشند، امری که در دوره گسترش کمی و کیفی علوم، و تنوع بیشمار موضوعات علمی محال می نماید، و دوران بروز علامه ها، پایان یافته و هر عالم و دانشمندی حتی اگر علامه باشد تنها بر شاخه و یا تیکه ایی از موضوعات علمی احاطه نسبی دارد؛ و انسان برای حل مسایل خود باید دست به کمر انسانی خود بزنند که دیگر هرگز خارق العاده نیست و توان و خصوصیاتی معمولی دارد، و این توان محدود نیز منحصر به موضوعاتی خاص می باشد، و این انسان بدون اتصال مستقیم به آسمان (در دوره ختم نبوت)، باید قبله تغییر دهد و... و طوری حکم به حلال و حرام، خیر و شر، صلاح و ناصلاح، صواب و ناصواب و... دهد که دنیا و آخرت همه انسان ها (متقی غیر متقی، کافر و مسلمان و...) را تامین و تدارک بیند، در حالی که چشم به خود دارد نه آسمان، که راه آسمان دیگر از ناحیه اتصال سیم جبرییل قطع و پایان یافته اعلام شده است.

اینجا دیگر تعیین کنندگان راه آسمان و زمین، زمینی اند و باید بر زمین نشسته و روی خاک، واقع گرایانه و زمینی تصمیم هایی خاکی، ولی آسمانی بگیرند و مطابق اقتضای خاک، زمینی فکر کنند و با تصمیم هایی خاکی، علاوه بر حل مسایل خاکی راه حرکت آسمانی انسان را نیز تامین کنند؛ و حلال و حرام هایی را اعلام کنند که از چکش کاری کارگاهی چند تخصصی بیرون آمده و مجمعی از نخبگان و خبرگان کلیه علوم آن را سبک، سنگین کرده و حکم به نافذ بودن آن دهند، تا بلکه تصمیمی بِخردانه گرفته و بتوانند دنیا و آخرت انسانی این چنین رها شده را تامین نمایند؛ دیگر تصمیم هایی فردی و یا حتی قشری با آن توان محدود، گره گشا نیست، و بهترین تصمیمات بر اساس همان تجربیاتی استخراج می شود که از بوته آزمایش زمینی و در گذر زمان گذشته و کارایی خود را نشان داده اند.

این همان راه و روش علمی است که بشر برای کشف و استخراج قوانین حاکم بر جهان بکار برده و به توجیه پدیده ها و وجوه آن اقدام کرده است، قوانینی که اگرچه ابتدا ذهن واضح آن را اغنا کرده، ولی زمانی قابل تسری و عمومیت یافتن می شود که به بوته آزمایش درآمده و دیگران به عینه کارایی اش را دیده و درونی اغنایشان کند. لذا با از دسترس خارج شدن متصلین مستقیم به آسمان این اصحاب خبرگان علومند که باید در مجمعی راهبری انسان را عهده دار شوند؛ در غیر این صورت راهبری های تک بعدی، ناقص و راهبری هایش مطابق تخصصی خاص و تک بعدی خواهد بود و تصمیماتی تک بعدی دنیا و آخرت انسان را تامین نخواهد کرد، و در حالت بدبینانه (و شاید هم واقع بینانه) به تامین نفع و نظر قشری و بعدی خاص از امور منتهی خواهد شد.

راهبری انسان امروز در شرایط قطع ارتباط مستقیم با آسمان باید طوری باشد که به تامین نیاز دنیا و آخرت تک تک ابنای بشر (مسلمان و غیر مسلمان و...) منجر شود، و در زمانی که سیم اتصال مستقیم با آسمان قطع شده و دیگر فرمان و یا روشنگری مستقیمی از سمت خداوند نمی آید، بشر هیچ راهی جز تکیه بر خود ندارد و این خود نیز نمی تواند نماینده جنبه ایی از زندگی او باشد که انسان چند وجهی است، و لذا راهبری این انسان نیز باید با انسانی چند وجهی و صاحب تخصص های متفاوت باشد تا بتواند، تمام جنبه های مختلف نیاز و خیر انسان را در نظر گرفته و سپس با کمک خداوند او را به راهی رهنمون کند که دنیا و آخرت انسان را تامین کند و در حالی که نمی توان گفت کدام مسایل انسان (دنیا و آخرت) مهمترند و ایندو چنان در هم ممزوج و مکمل یکدیگر شده اند، که تقدم و تاخر آن نیز قابل تعیین نیست، در چنین زمانی راهبریی از جنس دیگری نیاز است.

 

[1] - سوره احزاب، آیة 40 «ما کان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین؛ محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست. همانا او فرستادة خدا و پایان دهندة پیامبران است». این آیه، رسما حضرت محمدصلی الله علیه وآله را با عنوان خاتم النبیین یاد کرده است.

[2] - سوره روم -        غُلِبَتِ الرُّومُ ﴿2﴾ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ ﴿3﴾فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴿4﴾           روميان شكست‏ خوردند (۲) در نزديكترين سرزمين و[لى] بعد از شكستشان در ظرف چند سالى به زودى پيروز خواهند گرديد (۳) [فرجام] كار در گذشته و آينده از آن خداست و در آن روز است كه مؤمنان از يارى خدا شاد مى‏ گردند (۴)

[3] - سوره قصص -  وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴿۵﴾  و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرو دست‏ شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] كنيم (۵)

[4] - سوره بقره - قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴۴﴾ آرى رويكرد تو را به آسمان مى‏بينيم، اينك روى تو را به قبله‏اى كه از آن خشنود هستى مى‏گردانيم، پس روى به سوى مسجدالحرام آور، و هرجا كه هستيد رويتان را بدان سو كنيد، و اهل كتاب مى‏دانند كه آن حقى است از جانب پروردگارشان، و خدا از آنچه مى‏كنند غافل نيست‏ (۱۴۴)

[5] -  سوره کهف -    قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿۱۱۰﴾ بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى ‏شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد (۱۱۰)

[6] -   آل عمران آیه 159 - فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ   پس به برکت رحمتی از جانب خداوند با آنها (امت خود) نرمخو شدی، و اگر بد خلق و سختدل بودی حتما از دورت پراکنده می شدند. - وَ اِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ. و تو (اي پيامبر) برقله اخلاق و كرامت قرار داري. (قرآن کریم، سوره قلم، آيه4)

دیدگاه

چون شر پدید آمد و بر دست و پای بشر بند زد، و او را به غارت و زندان ظالمانه خود برد، اندیشه نیز بعنوان راهور راه آزادگی، آفریده شد، تا فارغ از تمام بندها، در بالاترین قله های ممکن آسمانیِ آگاهی و معرفت سیر کند، و ره توشه ایی از مهر و انسانیت را فرود آورد. انسان هایی بدین نور دست یافتند، که از ذهن خود زنجیر برداشتند، تا بدون لکنت، و یا کندن از زمین، و مردن، بدین فضای روشنی والا دست یافته، و ره توشه آورند.

نظرات کاربران

- یک نظز اضافه کرد در روستای گرمنِِ پشت بسطام، مردم ...
سلام...شاید برای خواندن این مطالب ودرک ان تا حدودی... ۳ساعت وقت گذاشتم...تشکر ؟از تمامی عوامل ..مخصو...
- یک نظز اضافه کرد در بازی با دکمه های آغاز مجدد جنگ...
تقاطع تنش‌زایی سید مصطفی تاج‌زاده استراتژی باخت - باخت جمهوری اسلامی در منطقه، به‌ویژه در اعزام نی...