www.mostafa111.ir - www.mostafa111.ir - سخن این و آن http://www.mostafa111.ir Fri, 29 Mar 2024 15:17:53 +0430 Joomla! - Open Source Content Management fa-ir خواب و خیال کسب آزادی و استقلال ایران، در نگاه ناامیدانه ی نسل قبل http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/2443.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/2443.html پرچم روسیه و بریتانیا
پیرمردِ نویسنده و متفکر، و پژوهشگر تاریخ و سیاست بین الملل، که 87 سال فرصت زیست و تفکر در این جهان پرماجرا، و این مُلک در نوسان را در پرونده زندگی پربار خود دارد، و به رغم جسم نسبتا ناتوانش، ذهنی بسیار فعال، هوشمند و دقیق، آنکارد شده و منسجم دارد، که به سانِ ساعت های ساخت سوئیس، هنوز دقیق صغرا و کبرا می کند، و نتیجه می گیرد و سعی می کند با تکیه بر ساختار نظام سابقی که بر جهان و این سامان مستولی بوده است، و آن را با بازیگران عمده اش، خوب می شناسد، این دوره زمانی را نیز، بر همان پایه تحلیل و تفسیر کند، حکایت خیانت ها به آرمان آزادی خواهی و کرامت طلبی ایرانیان، او را به جایی رسانده است که کسب ارزش های والای انسانی از جمله دمکراسی و آزادی و استقلال را، برای ایرانیان تقریبا محال می بینند؛ او چند روز قبل از انتخاباتِ 11 اسفند، این چنین دعوت به شرکت در انتخابات می کرد : "ناپلئون می گوید من همیشه بین بد و بدتر، بد را انتخاب می کنم، نظر من در مورد انتخابات (11 اسفند 1402) هم همینه، بین بد و بدتر، (بد را باید انتخاب کرد). ببین! هرگز (قدرت بین الملل) به شما (ایرانیان اجازه کسب) دمکراسی نخواهند داد، این هم که از خیزش "زن، زندگی، آزادی" می بینی، یک انقلاب رنگی است، غربی ها خودشان هستند. دوره مصدق، امیرکبیر و... (برای ایران) یک دوره کوتاه (و استثنا) بود که به شما یه چیزهایی دادند، این پنبه (داشتن) دمکراسی را از گوش خودت بیرون کن. فحشا و فساد امریکایی، لیبرالیسم آشغال را دوباره می خواهند (به ایران) بیاورند، کی رو می خواهند (به قدرت) بیاورند؟! همین بچه های شهبانو (فرح دیبا) را، بچه های درباری را می آورند، تو فکرش را بکن (شرایط ایران در کجای کار قرار دارد) این حکومت اسم محمد مصدق [1] را روی یک خیابان نتوانست تحمل کند، نام محمد مصدق را امپراتوری بریتانیا از این خیابان برداشت، و به جای آن نام خیابان را "ولیعصر" گذاشتند، من همیشه مرید دکتر مصدق هستم، به (مهندس مهدی) بازرگان خیلی احترام می گذارم، ولی بازرگان چه کاری می تواند بکند، مجاهدین یک حرف می زدند، دیگری حرفی دیگر و... ما هیچ وقت نمی توانیم با امریکا بجنگیم، برای این که آنها سوپرپاور هستند، لنین می گوید امریکا آخرین مرحله از سرمایه داری است، اما می توانیم به امریکا دهنکجی کنیم؛ امریکا و... داروینیزم است همه را…
  • روسیه
  • انگلیس
  • روس و انگلیس
  • ایران
  • آزادی و استقلال
  • اولیگارشی
  • مارکس
  • سرمایه داری
  • کپیتالیسم
  • مصدق
  • امیرکبیر
  • انتصابات
  • زن، زندگی، آزادی
  • انقلاب رنگی
  • لیبرالیسم
    ]]>
    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 06 Mar 2024 15:25:25 +0330
    سفرنامه جنوب، آنچه بر ما در پهنه جنگ و دریا گذشت http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1226.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1226.html مجسمه ایی از سرلشکر ولی الله فلاحی
    جنوب پیشانی پیوند و پیوستگی ما با جهان خارج، از طریق آب های آزاد است که یک دنیا را به بزرگی انسان با ما رو در رو می کند، دنیایی مملو از دوستی ها و دشمنی ها که در هم آمیخته اند، حاشیه جنوب ایران دارایی شگرف و بزرگی است که ارج و اندازه اش را آنان می دانند که از چنین داشته ایی بی بهره اند، مثل همکیشان هم فرهنگ و همزبانان جدا افتاده از دامان ایران بزرگ در افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان و... که از چنین پیوستگی در اثر هجوم ها و تجاوزها بی بهره مانده اند، آبهایی ارزشمندی که با وجود شوری زیادش، که آنرا به روشنی آفتاب نموده است، تو را از ترس و باک تشنگی، برای همیشه می رهاند؛ به سوی سر حدات در این سرزمین به غارت رفته که رو می کنم، داستان غمناک دریده شدن ها، به غارت و یغما رفتن ها آزارم می دهد، اما مرزهای جنوب برایم یاد آور تقابل دریایی است که ایرانیان در آب های آزاد، با رقبای خود داشته اند، از آرتمیس، نخسیتن و تنها زن دریاسالار جهان که ۴٨٠ سال پیش از میلاد مسیح به دریاسالاری ارتش خشایارشاه انتخاب شد و در نبرد ایران و یونان جنگاوران کشورش را فرماندهی کرد و پیروزی های بزرگ را از آن خود و ایرانیان ساخت، او که در زیبایی و متانت سرآمد زنان روزگارش نامیده اند. تا جنگ آوران نیروی دریایی ارتش ما، که در جنگ خسارتبار هشت ساله با متجاوزین بعثی، نبردهای به یاد ماندنی و بی باکانه ایی را به انجام رساندند، و باعث تاسف است که در گمنامی تمام، بسیاری پیکرهای شان نیز در پهنه خلیج پارس به جای ماند، و حتی هموطنانِ آنان، از نام های نام آورشان نیز بی خبر ماندند، کسانی که در ناوچه های سهند، سبلان و... رزمیدند و جان به پای میهن خود فدا کردند، و باز تاسف بار است که توزیع کنندگان بودجه های فرهنگی، به داستان های شورانگیز تاریخ این مردان و زنان نمی پردازند، تا این مردم با شجاعان تاریخ خود بیشتر آشنا شوند، امروز آرتیمیس را در بین نام های رایج استفاده شده برای زنان ایران نمی بینمیم و نام های دیگری از این نوع که به فراموشی می روند. این سفری است به کناره های ساحل جنوب، تا روح را به پرواز در آورد و در ژرفاهایی فرو رفت و با شجاعت ها، توانمندی ها، ایثار شجاعانه جان ها، پیروزی ها و شکست ها و... آشنا شد،…
    • تیپ 55 هوابرد نوهد
    • جنگ هشت ساله
    • آرتیمیس
    • سهند و سبلان
    • جنگ
    • خلیج فارس
    • بحرین
    • انگلستان
    • جزایر خلیج فارس
    • ایرانشهر هرات
    • صفویان
    • کردها
    • اقوام اصیل ایرانی
      ]]>
      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 31 Jan 2023 18:15:00 +0330
      زمینه سازان تنفر و خشم از دین و آئین، در جامعه ایران http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1204.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1204.html نویسنده این شعار در درس املا ضعیف بوده اول نوشته عائین و بعد درست کرده نوشته آئین
      شعار "بیزارم از دین شما، نفرین بر آئین شما" [1] از جمله دیوار نوشته هایی است که در میان شعارهای متنوع دیگری، این روزها بر در و دیوارهای شهر می توان دید، جدای از ارزش گذاری ها، نقدها و تحلیل هایی که در له و علیه این شعار می توان گفت، این شعاری است که بعد از مرگ دلخراش مسافر غریب تهران، ژینا (مهسا) امینی و... از سوی مردم معترض سر داده شد، و به نظر می رسد، خطاب نویسندگان، و فریاد کنندگان این شعار، اهالی مذهب است، که از قضا در مصادر قدرت قرار گرفته، و واجد اخلاق، رفتار و منشی متناسب با استاندارد رفتاری، فکری و... مورد انتظار جامعه نبوده، و این عدم تناسب، به حدی است که، جامعه را در درجه نخست از آنان، و متعاقب آن حتی از دین و آئین آنان نیز بیزار و متنفر کرده است. کافی است که این روزها به روند اختلاس ها، سو استفاده از بیت المال، کج خلقی ها و ظلم در حق مردم، انحرافات فکری و عملی، سو استفاده از مقام و موقعیت ها، پرونده های غارت اقتصادی و... در کشور نگاه کرد، آنگاه افراد زیادی را می توان در این راستا مثال زد، که جامعه از افراد مذکور که هیچ، بخش زیادی از آنها، از دین و آئین ادعایی چنین قدرتمندانی نیز، بیزار و متنفر شده اند. اما یکی از مصادیق زمینه سازی ایجاد چنین تنفری را زمانی یافتم، که وقتی راوی داستانش را می گفت، داستانی که نمی دانم چطور و به چه مناسبتی بر زبانش جاری شد، که حتی نزدیکترین دوستان و همکاران او که در این بحث حاضر بودند، اظهار تعجب می کردند که چرا بعد از سال ها دوستی و همکاری و آشنایی، او آنرا به آنان نیز نگفته، و برای آنها هم تازگی داشت، موقع بازگویی هم انگار آتشفشانی مملو از خشم و نفرت یود، که هنوز بعد از سال ها، از چهره و لحنش فوران داشت، و دلش چنان مملو از چرک های انباشته شده از این خشم و نفرت بود، که گویی چون غده ایی چرکین روحش را آزار می دهد، و هنوز اعصاب و روانش، به دلیل ظلمی که بر او و فرزندِ اوتیسمی اش رفته بود، حتی برای بازگویی داستانش هم، بهم می ریخت، به طوری که بعد از شنیدن داستانش، به خود اجازه ندادم، تا سوالی اضافی کرده، موارد تکمیلی از این داستان غم انگیز را، از او طلب کنم، تا مبادا دوباره یادآور رنجش باشم. و وقتی…
      • اوتیسم
      • دادستان
      • جانباز
      • خانواده بیماران خاص
      • بیداد
      • دادگری
      • نفرت و خشم
      • بیزارم از دین شما
      • نفرین بر آئین شما
        ]]>
        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 02 Dec 2022 08:24:25 +0330
        انقلابی برای انتقال از دیکتاتوری فردی به دیکتاتوری طبقاتی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1202.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1202.html دادگاه نظامیان حزب توده
        مقدمه (سایت یادداشت های بی مخاطب) : مبارزه به شیوه مدرن برای کسب آزادی و حق تعیین سرنوشت، و رهایی از دیکتاتوری و حاکمیت فردی، دغدغه مبارزاتی ایرانیان، حداقل از زمان قاجاریه تاکنون بوده است، و در این مسیر گروه ها و ایدئولوژی های مختلفی سعی کردند، هدایت این مردم را بدین سمت عهده دار شوند، و هر کدام تاریخی از شکست ها و پیروزی ها را برای این مردم رقم زدند، که از جمله این گروه ها، می توان به "حزب توده ایران" [1] اشاره کرد. جدای از نقش مثبت حزب توده در بیداری مردم ایران، که می توان گفت، بسیاری از بار جنبش اگاهی بخشی، آموزش شیوه های مبارزه آزادیبخش، کار حزبی و سازمانی و ساختار مبارزه منظم و... مدیون شیوه های مبتنی بر تئوری علمی و اکادمیک، و آموزش انواع مبارزه سازمانی و گروهی، و انواع روش های پیگیری مبارزه مدنی برای کسب حقوق مدنی و... بود، که توسط حزب توده در بین اقشار مختلف جامعه ایران، به خصوص کارگران، روشنفکران و... گسترش و توسعه یافت، این ها در زمانی صورت گرفت که اندک افرادی در ایران از این شیوه ها، مطلع بودند. اما متاسفانه نقطه منفی بزرگی در کار حزب توده بود، این که انتهای کار هدایتی، و پیروزی این ایدئولوژی، نه تنها به آزادی و حق تعیین سرنوشت ایرانیان پایان نمی پذیرفت، بلکه اگر نگوییم ایران و ایرانیان را در اتحاد جماهیر شوروی سابق متصل و هضم می کرد، در کمترین حالت ایران را به یک جمهوری دیکتاتوری [2] مبدل می کرد، که مثل دیگر رژیم های جمهوری از نوع کمونیستی، عنوان تو خالی دمکراتیک و جمهوری را با خود یدک می کشید، و در ماهیت و جوهره، یک نظام دیکتاتوری مخوف امنیتی را برقرار می کرد، که در بُعد خارجی ایران را به یکی از اقمار امپراتوری دیکتاتورمنش شوروی تبدیل، و در داخل نیز ایرانیان را از دیکتاتوری فردی سلسله پادشاهی پهلوی خلاص، و در دامن دیکتاتوری طبقاتی حزب کمونیست و یا مارکسیست منتقل و منهدم می کرد، خسارتی جبران ناپذیر، که ملتی از یک دیکتاتوری فردی و عادی، به یک دیکتاتوری ایدئولوژیک، که بسیار مخوف تر از نوع اول است، مبتلا می نمود، که رهایی از این شق دوم بسیار خونین تر و بیرحمانه تر خواهد بود. ملت هایی که از تاریخ خود و جهان، بی اطلاع هستند، در خلا فکری، دچار چنین چرخه باطلی می شوند، که از یک سیستم دیکتاتوری خلاص شده، به سیستم دیکتاتوری دیگری (که گاه مخوفت تر از…
        • حزب توده
        • جلال انصافی
        • کمونیسم
        • تبعید
        • دیکتاتوری
        • دیکتاتوری فردی
        • دیکتاتوری طبقاتی
        • مبارزه مدنی
        • مبارزه
          ]]>
          www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 21 Nov 2022 14:29:57 +0330
          قیام 17 شهریور 1357، از نگاه یک شاهد عینی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1177.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1177.html صفحه اول روزنامه اطلاعات در 18 شهریور 1357
          مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب انقلاب، واژه ایی است که وقوع آن تن انسان را می لرزاند، این جراحی عمیق و گاه کُشنده اجتماعی، موقعی اتفاق می افتد که دیگر امیدی به اصلاح وضع موجود نیست، راه های اصلاح، توسط حاکمان بر جامعه چنان بسته نشان داده می شوند، که مردم در شرایط ناچاری تمام، تن بدین جراحی بزرگ و عمیق و خسارتبار اجتماعی می دهند، و فقط جوامعی که طعم انقلاب را چشیده اند، می توانند عمق خسارت، و زحمتی را که ناشی از بروز هر انقلابی بر جامعه تحمیل می شود را، بفهمند، که از نتایج چنین عملی، ویرانی، کشتار، عقب ماندگی، بهم ریختگی و... و گاه حتی مرگ جامعه را نیز، باید پیش بینی کرد [1] . سلسله پهلوی برغم سازندگی و تحول همه جانبه ایی که برای کشور به ارمغان آورد، درسی از خواست های نهضت بزرگ مشروطیت و نهضت مردمی ملی شدن نفت نگرفت، و خواست دمکراسی و آزادی خواهی مردم ایران را نادیده گرفت و در بُعد سیاسی، روند نامناسبی را در پیش گرفته، در حالی که جامعه در اثر گسترش نظام آموزش و پرورش، رسانه های جمعی، جامعه شهری و... رشد بی سابقه ایی را بر خود دیده بود، و می رفت تا ایرانیان، جوامع اروپایی و پیشرو را الگوی خود، برای ترقی و توسعه داشته باشند، که از جمله خصوصیات نظام های پیشرفته، بر آوردن نیاز جامعه، در گردش و چرخش قدرت در بین نخبگان جامعه است، که روند این چرخش در کشور مسدود شد، و بر عکس، بر تمرکز و توسعه قدرت نزد شاه، تاکید گردید، و نهایتا هم پهلوی دوم با اعلام سیستم تک حزبی، و اجبار مردم ایران به عضویت در حزب رستاخیز، از این لحاظ، نظام تک حزبی، و تجربه نابخردانه ی دیکتاتوری شرق را، الگوی خود گرفت، این و بسیاری از دیگر کاستی ها که از جمله آن نظامی – امنیتی شدن کشور، در اثر بزرگ شدن نهادهای نظامی و امنیتی و...، باعث گردید، جامعه ایران احساس خطر کرده، و تمام مسایل دیگر را نادیده گرفته، و حرکت اعتراضی خود را آغاز نمایند، حوادث بعدی، و نوع واکنش رژیم به این اعتراض نیز، به شدت و عمق آن افزود، و در عرض چند ماه، نظامی 5 دهه ایی، سرنگون و نابود گردید. امروز 17 شهریور است، روزی تاریخ ساز در تاریخ این انقلاب بزرگ، سراسری و شکوهمند، توسط مردم ایران، روزی که این مردم نشان دادند وقتی حکومت و رهبری از چشم شان افتاد، در مقابل…
          • 17 شهریور
          • قیام
          • پهلوی
          • انقلاب 57
          • کشتار
          • میدان ژاله
          • انقلاب
          • نظامیان
          • امنیتی نظامی
          • شیخ فضل الله نوری
          • خمینی
          • کمونیسم
          • ااحمد کسروی
            ]]>
            www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 08 Sep 2022 13:27:47 +0430
            خاطرات یک اسیر، آنچه در چنگ دشمن، در خلال جنگ 8 ساله، بر آزادگان ما رفت http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1172.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1172.html تصویری از آزاده قهرمان محمد ابراهیمی هنگام استقبال در مینودشت
             مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب : هُرم خوی تجاوز و جنگ افروزی حاکمان منطقه خاورمیانه و عربی، هیچگاه از گرمایش نیفتاد، و از جمله در 31 شهریور 1359 [1] به یکباره شراره کشید، و صدام با استفاده از استدلال جنگ پیشگیرانه و پیش دستانه، به مقابله با موج احتمالی برخواست، که خطر یک انقلاب و سرنگونی دیگر را، برای حاکمیت او و حزب بعث در عراق نیز، گوشزد می کرد، او مدعی بود که جنگ با کسانی را آغاز می کند، که منبع پراکنش انگیزش سرنگونی و انقلاب در کشور اویند، که اکنون در تهران در قدرت نشسته، و باید آنان را سر جای خود نشاند، و پایتخت آنان را فتح کرده، به حاکمیت انقلابی ها، که منبع صدور انقلاب در منطقه شده اند، و تاج و تخت او و دیگران را تهدید می کردند، خاتمه داد، و خود را از بیم تکرار تظاهرات های خیابانی، که ممکن بود چون تهران، در بغداد و... نیز تکرار شود، رهانید و... اما این جنگ خسارتبار که با تمسک به استدلال جنگ پیش دستانه و پیشگیرانه آتشش را افروختند، نتایج دردناکی برای مردم ایران و عراق داشت، کشتارهایی که از هم کردند، و ویرانی هایی که باعث شدند، هنوز آثار نامبارکش بر جان و تن این دو ملت همسایه، باقی است و تنها در یک قلم آن، تعداد فقرا در ایران، در پایان این جنگ دو برابر شد و میزان فقرای ایرانی از 20% جمعیت ایران در پایان سال 1357 و پیروزی انقلاب، به 40% جمعیت ایران در مدت 10 سال بعد، یعنی در پایان جنگ هشت ساله در سال 1367 افزایش یافت. [2] و بعد از این جنگ بود که، از هر پنج ایرانی، دو نفر زیر خط فقر می زیستند و... آوارگی ها، جراحت های روانی و جسمی، خرابی شهرها، صنعت و... نیز خود مقوله ایی جداگانه است که دسترسی به آمار آن، و مطالعه تبعات این جنگ گرد غم را بر چهره هر وطن دوستی خواهد نشاند. ششم محرم 1401 بود که به برکت دیدارهای تازه شده، در این دوره از تجمع ها، او را زمانی یافتم که سرفه های سینه اش نشان از مشکلات جسمی اش داشت، که از آن جنگ خسارتبار هشت ساله، مثل دیگر همرزمانش، اکنون به همراه خود آورده، و همچنان بار سنگین آن را حمل می کند، و هر بار به بهانه ایی، شدت یافته و عود می کند، و آن دوران سخت و ترسناک را برایش یادآوری می کنند، و نزدیکی مرگی ناشی…
            • اسیر
            • اسارت
            • جنگ خسارتبار هشت ساله
            • جنگ ایران و عراق
            • اردوگاه اسرای صلاح الدین
            • محمد ابراهیمی
            • آزادگان
            • مفقودین جنگ
            • عملیات کربلای 5
            • لشکر 25 کربلا
            • گردان امام حمد باقر
            • شلمچه
            • آزاده
            • دفاع مقدس
              ]]>
              www.mostafa111.ir@gmail.com (مصطفوی) سخن این و آن Sat, 20 Aug 2022 14:16:42 +0430
              شادباش ها و پیام های تبریک دریافتی در نوروز 1401 http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1125.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1125.html شادباش ها و پیام های تبریک دریافتی در نوروز 1401
              نوروز که فرا می رسد، علاوه بر جلوه های متغیر طبیعت، بهار پیام های نوروزی نیز دیده می شود، که شرکت کنندگان در نوروزگان، در شان زمانه و حال خود، ابراز کرده، به دیگران عرضه می دارند، که شامل دغدغه ها، آروزها و... است، پیش از این، این کارت پستال ها، نامه ها و... بودند که حامل این احساسات نوروزی زیبا بودند، و آنرا جابجا می کردند، اما امروزه به برکت فضای زیبا و گسترده مجازی، زمینه ارتباط آسان و سریع و همه گیر انسان ها مهیا شده، تا زیبایی احساس انسانی در سریعترین شکل ممکن، و مستقیم رد و بدل گردند، در نوروز 1401، گذشته از پیام های تبریکی که به صورت عکس نوشته، و فیلم و کلیپ رد و بدل گردید، پیام های زیر را به صورت نوشتاری دریافت داشتم : سلام و درود بر شما خوش امدید به سال ۱۴۰۱ نــوروز بمـانیــد کـه ایّــام شمایید! آغاز شمایید و سرانجام شمایید! آن صبـح نَخُستین بهـاری که ز شـادی می آورد از چـلچـله پیـغام، شمایید! آن‌دشت طراوت‌زده،آن جنگل‌ِهشیار آن گُنبــد گـردننـده‌ی آرام شمایید! خورشیـد گـر از بـام فلـک عشق فشاند، خورشید شما، عشق شما، بام شمایید! نـوروز کهنســال کجـا غیـر شمـا بـود؟ اسطوره‌ی‌جمشیدوجم‌وجام شمایید! عشق از نفسِ گرم شما تازه کُند جان افسانه‌ی بهرام و گُل‌اندام شمایید! هم آینه‌ی مهر و هم آتشکده‌ی عشق، هم صاعقه‌ی خشم ِ بهنگام شمایید! امروز اگر می‌چَمد ابلیس،غمی نیست در فنّ کمیـن، حوصله‌ی دام شمایید! گیرم‌که‌سحر‌رفته‌وشب‌دور ودرازاست، در کوچه‌ی خاموش‌ِزمان، گام شمایید! ایـّام ز دیـدار شمایند مُبــارک نوروز بمانید که ایّام شمایید! بهترین ها رو براتون آرزو دارم هرروزتان نوروز نوروزتان پیروز دوستدار شما - الهه نخعی بـنام خدای بهار آفرین بهار آفرین را هزار آفرین به جمشید و آیین پاکش درود که نوروز از او مانده در یاد بود ٠١/٠١/٠١ اولین روز "بهـار" و "قرن نو " بر شمـا مبـارک ‌در رند ترین روز سال از خدا میخوام همیشه اولین باشی در زندگیت اولین در محبت اولین در مهربانی اولین در بخشش اولین در گفتن سلام و به هر آرزویی که داری برسی صبح عیدتون بخیر و خوشی سلام عرض ادب و احترام خدمت هم گروهی های عزیز دوستان فرارسیدن نوروز ۲۵۸۱را خدمت شما تبریک و شادباش عرض میکنم امیدوارم شادی،سلامتی،ثروت،مهمان همیشگی خانه هایتان باشد ارادتمند شما خوبان ایلانلو درود دوستان شادباش می گویم نوروز باستانی را به همه دوستان و عزیزانم، جان تان شاد. گذر از یک سده به سده نو را در این جمع دوستانه ، بر همگان شاد باش…
              • پیام های نوروزی
              • نوروز 1401
                ]]>
                www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 21 Mar 2022 17:01:28 +0330
                مروری بر کتاب اخلاق و حقوق ورزشی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1121.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1121.html مروری بر کتاب اخلاق و حقوق ورزشی
                گرچه ورزش پهلوانی، در بین ایرانیان همواره جریان داشته، و سابقه آن به زمان ایران باستان باز می گردد، و قهرمانان (افسانه ایی و واقعی) این مرز و بوم را، ورزشکاران خود ساخته ایی تشکیل می دادند که علاوه بر بازوان پر قدرت، از لحاظ روح و اخلاق انسانی نیز قوی پنجه و خودساخته بودند، و علاوه بر دشمنان متجاوز خارجی، همواره با دیو و ددان روزگار خود در بعد مادی و معنوی، که همان مظاهر شر در عالم هستی، و گستراننده تاریکی در آنند، درگیر بوده، و شکست های بزرگی را به آنان وارد کرده، تا ملک و ملت خود را در روند خیر که همانا گفتار، پندار و کردار نیک است، هدایت کنند، و خود و جامعه خود از شر، و تاریکی و دیوان منتشر کننده آن، رها نمایند، این مهمترین دغدغه اهل قدرت و تفکر در بین پهلوانان ایرانی بوده است، و از این روست که پهلوانان ما واجد اخلاق، و البته بازوانی زورمند بودند، که در دو بعد جسم و روان، سر آمد روزگار خود شدند. گذشته از این سابقه تاریخی، ورزش مدرن در ایران، در دوره پهلوی اول آغاز، و در دوره پهلوی دوم اوج گرفت، و رشته ورزش در دروس دانشکده های تربیت معلم و مدرس قرار داده شد، ورزشگاه های بزرگ، و در شان یک ملت پیشرو، در این زمینه بنا نهاده شد، و انواع رشته های ورزشی بنیان گرفتند، و سابقه تاریخی این ملت هم به مدد آمده، و مردان خود ساخته ایی را که در کار خود متخصص، و در عین حال از اخلاق انسانی برخوردار بودند، تحویل جامعه ایران و جهان ورزش نمود، که هنوز می توان در کنار این انسان های خوب، و دلسوز به حال همنوع، خود را ایمن از هر گونه گزندی، بهره مند از لطف و احسان آنان دید، و البته از این روست که دست آموزان آنان را نیز، در زمره پهلوانان با اخلاق، با مرام و مردمداری اند، که داستان های منش لطیف آنان در اوج قهرمانی و قدرت، زبانزد عام و خاص بوده، که نمونه بارز آن، جهانپهلوان غلامرضا تختی و... است، که از سرآمدان جامعه ورزشی، و از دغدغه مندان نسبت به سرنوشت کشور، و مردم خود بودند، و در کنار ورزش حرفه ایی، کمک به هموطنان خود برای گذار از سختی ها، در کارنامه آنان موج می زند. وقتی با مولف محترم کتاب "اخلاق و حقوق ورزشی" [1]جناب دکتر عباس امینی صارمی، در روند ورزشی خود آشنا شدم، ممارست ایشان در…
                • عباس امینی صارمی
                • اخلاق و حقوق ورزشی
                • زورخانه
                • جوانمردان
                • عیاران
                • فتیان
                • شاطران
                • پهلوان
                  ]]>
                  www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 12 Mar 2022 09:58:54 +0330
                  قرارداد همکاری های 25 ساله ایران و چین، ارتباط با همسایگان http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1109.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1109.html قرارداد همکاری های 25 ساله ایران و چین، ارتباط با همسایگان
                  دولت آقای رییسی با همه شعارهایی که داد، و نظر موافقان خود را بدان جلب کرد، هنوز از میراث برجای مانده از دولت آقای روحانی صرف می کند، و بر تبلیغات اجرای آن سوار است، و تاکنون کار جدیدی از آنان ندیدیم، به جز هجوم به برخی یارانه هایی که توسط دولت روحانی، در شرایط سخت تحریم به نفع مردم واگذار شده بود، که اکنون دولت رییسی سخن از حذف آن می گوید، قطع ارز 4200 تومانی، که ابتکار آن دولت بود، که به کالاهای اساسی وارداتی برای رزق و کالاهای اساسی مردم اختصاص یافت، و دوم برداشتن یارانه انرژی، که از طریق طرح بنزین، و توزیع آن طبق کارت های ملی در نظر دارند و...، اما این دولت همان واکسن های کرونایی را زد که دولت قبل، آنرا خرید، و اکنون قرارداد 25 ساله ایی را با چینی ها اجرایی می کند، که قبلا توسط دکتر علی لاریجانی مذاکره و نوشته شد، و دکتر جواد ظریف آن را با چینی ها به امضا رساند، و به واقع قرارداد بزرگ و راهبردی برجام، و قرارداد همکاری های 25 ساله ایران و چین، هر دو، و بخصوص برجام از شاهکارهای سیاست خارجی زمان دولت دکتر روحانی اند، که هر دو با واکنش های تند بر ضد (توسط دلواپسان)، و به نفع اش (تکنوکرات ها و توسعه خواهان) مواجه شدند، دلواپسان برای عقیم کردن برجام، از هر ابزاری در کشور و خارج از کشور استفاده کردند، اما با رسیدن به قدرت تمام شعارهای تند خود را در مورد مذاکره و برجام و... به کناری نهاده و یا پس گرفتند و خود اکنون دنبال کننده همان روند هستند. اما نکته ایی که در این خصوص مطرح است این که، قرارداد برجام حداقل برای 20 دقیقه هم که بود، در مجلس کشور طرح گردید، و به رای پارلمان نشینان ایران در مجلس دوره قبل سپرده شد، اما اکنون به نظر می رسد قرار داد 25 ساله حتی به همین دقایق اندک هم، به رای نمایندگان مجلس جدید، که خود از دلواپسان و یا هم داستانان با آنانند، گذاشته نشده، و در مسیر قانونگذاری ایران قرار نگرفته است، اگر از مفاد این قرارداد که بگذریم، که حتی نمایندگان مجلس فعلی هم (با همه مشخصاتی که دارند)، تاکنون محرمِ دانستن ابعاد آن شناخته نشده اند، تا این قرارداد طبق قانون در مجلس طرح، و به رای آنان نهاده شود، ولی در اصل باید اذعان نمود که وجود چنین قراردادی لازم، ضروری و بلکه واجب است، چرا…
                  • چین
                  • ایران
                  • قرارداد 25 ساله
                  • توسعه
                  • توسعه و پیشرفت
                  • عوارض توسعه
                  • جامعه چینی ایرانی
                  • مقابله با توسعه
                  • دولت رییسی
                  • روابط با شرق
                    ]]>
                    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 18 Jan 2022 08:57:21 +0330
                    بنی صدر، اولین رییس جمهور، و پرونده هایش http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1089.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1089.html مرحوم بنی صدر در حالی سخن با آیت الله سید محمود طالقانی
                    مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب : سرانجام کسانی که بعد از انقلاب، ریاست بر قوه اجرا را، با رای مستقیم مردم به عهده گرفته اند، بسیار سوال برانگیز و قابل تعمق است، و محققین سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی کشور، باید روشن کنند که در چه اتمسفری و چرا این چنین نخبگان کشور، از همه اقشار، ضایع و پتانسیل عظیم آنان نابود شد. اما آنچه آینده را رقم می زند، روند جاریست، که بنیان آینده را می ریزد؛ و روند جاری در سال های بعد از پیروزی انقلاب، متاسفانه آینده بعد از خود را با ریزش های بیشمار رقم زد، روندی که همچنان ادامه دارد؛ چتر بزرگی که انقلابیون دخیل در مبارزه برای پیروزی انقلاب 1357 را با همه خوب و بد شان و... از همه طیف ها در ذیل خود گرد آورده، و به اتحاد رسانده بود، از هم گسست، و یا به سرعت آب رفت، و هر چه گذشت شمولیت مشمولین زیر آن چتر بزرگ، کاهش یافت؛ به طوریکه، این چتری بسیار گسترده و بزرگ که شامل همه ی مبارزین، از چپ و راست، مذهبی و غیر مذهبی، مسلمان و غیر مسلمان، معتقدین به ایدئولوژی شرقی، غربی و... را، حول محور مبارزه با سیستم دیکتاتوری فردی، و پایان سیستم پادشاهی، و ایجاد جمهوری متکی به رای مستقیم مردم، گرد هم آورده بود، و همه را در بر گرفته بود، از هم پاشید، و بسیاری را از قطار انقلاب، و حتی صحنه کشور و... پیاده کرد، و مبارزینی را حتی به دامن دشمن کشاند (مجاهدین خلق و...). با پیروزی انقلاب، این شمولیت عظیم، به مرور و گاه به سرعت آب رفت، و هر چه زمان گذشت، از تعدد حاضرین در زیر این چتر کاسته، و روند خالص سازی حاضرین در صحنه انقلاب و کشور، شدت و تمرکز بیشتری به خود گرفت، و این پروژه خالص سازی تفکر و افراد منتسب به انقلابیون، و طرفداران انقلاب، آنقدر ادامه یافت که دامن یاران خمینی را هم گرفت، و اکنون گروه هایی که زمانی انقلابی ترین بودند، و بدین لحاظ، عنوان "خط امام" را نیز از آن خود کرده، که به واقع اطرافیان او، در زمان حیات مبارزاتی و زمامداری اش بودند، نیز از این جریان خالص سازی بی نصیب نماندند، و اکنون حتی آنان نیز از دایره انقلاب، و انقلابیون، اخراج و به جریان "فتنه" مشهورشان کرده، یا تحت تعقیب، یا دارای پرونده های اتهامی، یا فاقد صلاحیت و... تشخیص داده شده، از گردونه کشور و دست اندرکاران اخراج شده…
                    • سید ابوالحسن بنی صدر
                    • بنی صدر
                    • هادی غفاری
                    • دستگاه قضا
                    • قاضی
                    • انقلاب
                    • انقلابیون
                    • منوچهر مسعودی
                    • ریاست جمهوری
                    • موسوی اردبیلی
                    • قاضی ماذون
                    • قاضی مزدور
                    • سه تفنگدار خمینی
                    • محمد مصدق
                    • روحانیت
                    • قطب زاده
                      ]]>
                      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 05 Nov 2021 17:57:43 +0330
                      خاطرات یک خیاط، آرزوهای کوچک، مقصدی بزرگ http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1085.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1085.html خاطرات یک خیاط، آرزوهای کوچک، مقصدی بزرگ
                      مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب : تاریخ معاصر ایران، یکی از درس آموز ترین مقاطع خود را از سر گذراند، و البته جوامع، زنده اند و صاحب زندگی ایی روان و جاری، از این رو حکایت همچنان باقیست و می گذراند، و هنوز به ساحلی نرسیده، تا کمی آرام گیرد و این مردم به زندگی خود برسند، تاریخ همیشه کدر و ناروشن است، چرا که تاریخ نویسان همواره بر اساس خواست و سفارش قدرت زمانه، و یا تمایلات خود، و به صورت انتخابی می نویسند، لذا به متون تاریخی نمی توان آنطور که باید و شاید تکیه کرد، اما چاره ایی هم جز این نیست، تاریخ همین نوشته هاست، بعلاوه میزان قدرتِ تحلیل و تفکر خواننده آن؛ کارنامه موفقیت ها و شکست انسان های دخیل در هر مقطع تاریخی، و هر جامعه ایی، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، چه از نتایج آن راضی باشیم، چه نباشیم، توسط هزاران شاهد و ناظر، در جداول ارزشگذاری ها درج و تکمیل شده، و ثبت می شوند. دوره فراز و فرودها، افراط و تفریط ها، اعمال سلایق مختلف، و عدم حرکت، و یا حرکت بر اساس عقل و درایت و... ارزیابی شده و می شود، و خواهد شد؛ رها شدگی ها و یا جدی گرفتن ها و... در نظر گرفته می شود. دوره هایی که گاه آنقدر مهم است که سرنوشت یک ملت، در آن رقم می خورد، تقدیرها جابجا می شود، و تو فارغ از همه این ها، به کار خود مشغولی، ولی همه کسانی که در این دوره ها نقش داشتند، نقش خود را تک به تک، گروه به گروه و... بر این قالی رنگارنگ تاریخ، می زنند، تا نقشه تاریخی هر دوره ایی، زیبا و یا زشت، خوب یا بد و... رقم بخورد. آنان که تاریخ، آنان را به عنوان رسوایان، ثبت خواهد کرد، آنان که نزد مردم خود آبرو کسب کردند، و تاریخ از آنان تجلیل خواهد کرد و...، خوب و بد، همه می گذرند، و خواهند گذشت، و پرونده عملکرد تک به تک انسان ها، و البته جوامع مختلف، در این دنیا، خود نمونه ایی رونوشت شده، از گزارش عملکرد آنانی خواهد بود، که آنرا رقم زده اند؛ اگر معتقد به جهان غیب، و دنیایی دیگر باشیم، در آن دنیا نیز این کارنامه بررسی می شود، و این شاید همان امتحان ذکر شده در متون مذهبیست، که خداوند برای تک تک بشر قرار داد، و همانگونه که وجدان ها از عملکرد خود در این دنیا خشنود و…
                      • پرویز یاحقی
                      • گیلان
                      • ارز و طلا
                      • بانک مرکزی
                      • تاریخ معاصر
                      • امیرانتظام
                      • تاریخ
                      • کودتای نوژه
                      • اعدام ها
                      • اسدالله ملک
                      • غزل صبا
                      • فرح دیبا
                      • خیاط
                      • کافه
                      • سید کریم
                      • آغداشلو
                      • شکوفه نو
                      • مولن روژ
                      • جهانگیر ملک
                      • جمیله
                      • معین فر
                      • آغاسی
                        ]]>
                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 22 Oct 2021 11:41:35 +0330
                        اقطاب مکتب عرفانی منطقه بسطام، شیخ ابوالحسن خرقانی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1052.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1052.html نمای هوایی از مقبره شیخ ابوالحسن خرقانی
                        فهرست : چکیده واژگان کلیدی مقدمه روش تحقیق و دشواری های پژوهش محیط زندگی و زادگاه ابوالحسن خرقانی دوره های عرفانی و عرفای هم عصر ابو الحسن خرقانی خرقانی در تذکره الاولیای فرید الدین عطار نیشابوری ارتباط ابوالحسن خرقان با بایزید بسطامی ارتباط شیخ خرقان با عرفای هیرکانا و خراسان سبک و مکتب عرفانی ابوالحسن و معتقدات او شطحیات عرفانی ابوالحسن خرقانی جمع بندی نمای شمالی مقبره خرقانی چکیده : ایران بزرگ فرهنگی [1] و به ویژه بخش خراسان آن یکی از مراکز عمده خیزش عرفان جهانی بوده اند، و بزرگان برخاسته و تربیت یافته از این خطه نشان می دهد، که جوشش اکسیر معرفت یکی از دغدغه های محیط فرهنگی این منطقه، در طول تاریخ بوده است، در کنار ایالات باستانی خراسان، طبرستان، ری و سپاهان، ایالت کومس به عنوان واسط ارتباطی بین این مراکز رشد و گسترش عرفان تلقی می شود، لذا تاثر گرفته و تاثیر داده است؛ محیط منطقه باستانی بسطام یکی از نقاط رشد و گسترش عرفان ایرانی است، که نگاه جهانی را به خود جلب نموده است، دو تن از بررگان پرورش یافته در این منطقه، در محیط عرفانی منطقه، ایران و جهان تاثیر زیادی داشتند که تاریخ معرفت، بدین امر اذعان کرده است؛ در این نوشته سعی می شود نگاهی به دوره، اندیشه و سبک عارفان بزرگ منطقه بسطام به خصوص ابوالحسن خرقانی و همچنین متاخر او یعنی بایزید بسطامی (182- 253 ه.ش) داشته، چرا که محیط رشد خرقانی (341 – 412 ه.خورشیدی) را بایزید و... ایجاد کرد، که لاجرم نمی توان بدون در نظر گرفتن بایزید بسطامی به اندیشه و دوره خرقانی پرداخت. واژگان کلیدی : عرفان، تصوف، بسطام، خرقان، بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، شطحیات، حقیقت مقدمه : انسان همواره با حجم گسترده ایی از سوال و ابهام پیرامون خلقت و زندگی خود مواجه بوده و ذهن جستجوگرش را به خود مشغول داشته، و هزاره ها بعد از خلقت، هنوز او با این سوال ها درگیر است. در این مدت، مکاتب فکری، نحله های مذهبی، عرفانی، روش های علمی و... هر یک با رویکردی مجزا و منحصر به خود، فلسفه پردازی و پاسخ بدین سوال ها را مد نظر داشته و سعی کردند، افقی بازتر، کاراتر و پاسخگوتری را به روی انسان گشوده، وسعت دید بیشتری را، در دیدرس او قرار دهند. یافتن و توضیح و تبیین "حقیقت"، مغز اصلی موضوع، مورد جستجوی انسان هاست، تا آن را پایه شناخت خود، خالق و جهان هستی قرار داده، حرکت خود را از آن نقطه…
                        • خرقان، خرقانی ، ابوالحسن، بایزید، بسطامی، شاهرود، مکتب عرفانی بسطام، عرفان ،
                          ]]>
                          www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 31 Jul 2021 16:22:30 +0430
                          در عرفان و عشق، مولانا یا حافظ، کدامیک پیشرو ترند http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1038.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1038.html استاد حسین صدری ، هنرمند نقاش ایرانی
                          مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب بر این خاطرات : "در دوره دانشجوی ام، توفیق حضور در کلاس درس اساتید تربیت یافته در دوره های مختلف تاریخ دانشگاهی ایران را داشتم، اساتیدی که پرورش یافته در دهه های سی، چهل، پنجاه و شصت خورشیدی در ایران و خارج کشور بودند، اساتید درس آموخته سوییس، فرانسه و...که هرچه قدمت بیشتری می یافتند، معمولا کلاس های شان جذاب تر و پر مغز تر بود، و انسان را شیفته علم، و عمق دانش، و روح بزرگ خود می کردند، اما امروز با درک حضور در محفل این دانشجوی هنر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در دهه پنجاه خورشیدی، متوجه شدم که دانشجویان دوره متاخر، نیز خود نابغه هایی از همان دست بودند، و اساتید و شاگردان هم در هر دوره در شان هم اند. نکته دیگر که با مرور این خاطرات انسان را به خود جلب می کند این که ایرانیان اگر بخواهند به جایگاه اصیل ایرانی خود، یعنی داشتن مشخصات متمایز کننده این ملت تاریخ ساز باز گردند، چاره ایی جز بازگشت به متون اساسی، و اصیل ادب و فرهنگ خود ندارند، و هرچه دوری ملتی از اصالتش افزایش یابد، در باتلاق بی هویتی بیشتر فرو خواهند رفت، و در صورت چنین بازگشتی، حتی در زندگی مادی و اجتماعی آنان نیز راه گشا خواهد بود. روح پهلوانی، جوانمردی، غرور انسانی و اخلاقی و... شاخصه های ایرانیان اصیل است که در منش و شخصیت کوچک و بزرگ این ملت بروز و ظهور یافت، تا ایران، ایران شود. تجربه ایی که ذیلا می آید، خاطره دانشجوی نخبه هنر کشورمان است، که در دوره بروز، و ابتدای نخبگی اش، هنر خود را با ممزوج کردن آن، با بازمانده ها از ادب و هنر پیشینیان، به اوج رساند، و علاوه بر آفرینش های هنری قابل توجه، و کسب مقامات بزرگ هنری در داخل و خارج ازکشور، افتخاری برای خود، خانواده و کشورش می باشند." اما خاطرات : هنر نقاشی را، در سنین اولیه و دوره های مقدماتی تحصیل در اصفهان، پیش از ورود به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، آغاز کرده بودم بخصوص که تولیدات هنر نقاشی ام به زودی جنبه تجاری به خود گرفت، و کارهایم، به لطف یکی از اهل تجارت، در این شهر هنر ایران، مشتری خود را می یافت، و به فروش می رفت، و درآمد حاصل از آن را روانه جیبم، که با آرزوهای جوانی ام مملو بود، می کرد، یادم هست وقتی وجه فروش اولین کار هنری ام را دریافت…
                          • عرفان، عشق، مولانا، حافظ، استاد حسین صدری ، نقاش ، هنرمند، دکتر تبرا
                            ]]>
                            www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 02 Jul 2021 13:33:10 +0430
                            حرکت ایران به سوی کشوری با نظام تک حزبی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1030.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/1030.html عکس متعلق به متن همین مقاله است
                            مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) : "اهمیت انتخابات امروز جمعه 28 خرداد 1400، در سرنوشت انقلاب، کشور، جناح های داخلی و در نهایت روند آینده مردم ایران به قدری اهمیت دارد، که حتی ناظرین آگاه خارجی را نیز دست به قلم کرده، تا نشان دهند که ایرانیان در چه بزنگاه تاریخی قرار گرفته اند، این مقاله از سایت نیویورکر [1] انتخاب شده است که دو روز پیش به قلم یکی از نویسندگان با سابقه این رسانه نگاشته شده است، که پیش بینی می کند ایران به سوی یک کشور مبتنی بر نظام تک حزبی حرکت می کند. امری که در کشورهای کمونیستی همچون کره شمالی، و در زمانی که شاه ایران به این نتیجه رسید که حزب رستاخیز تنها حزب سیاسی کشور باشد و همه موظف به عضویت در آن باشند وگرنه کشور را ترک کنند، تجربه شد؛ انتخابات امروز بسیار مهم و سرنوشت ساز است و مردم ایران، با آمدن، نیامدن و نوع رای خود، آینده ایی روشن و یا تاریک را برای خود رقم خواهند زد." حرکت ایران به سوی کشوری با نظام تک حزبی [2] رهبر ایران می خواهد قانون را تحت ریسک یک انتخابات قرار دهد، تا کشور به صورت یکپارچه زیر کنترل یکدست تندروها در آورد. نویسنده : روبین رایت [3] 16 جون 2021 رای گیری روز جمعه (امروز) ممکن است پایانی قابل پیش بینی بر حرکت اصلاحی رقم بزند که تلاش داشت در محدودیت ها در بعد داخلی کشور گشایش ایجاد کند، و آغوش ایران را به سوی بازگشت به آغوش جهان باز کند. دو سال بعد از یک قیام وسیع در ایران که به دو هزار سال حاکمیت سلسله های مورثی در ایران پایان داد، رهبر انقلابی ایران آیت الله روح الله خمینی باندهای سیاسی را مورد سرزنش قرار داد که "مثل مارها همدیگر را نیش می زنند". [4] اما اکنون چهار دهه بعد از آن سرزنش ایشان، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در روز جمعه، اهل سیاست ایران ستیزه جویی کمتری از آن زمان ندارند. در ابتدای اولین دور از سه دور مناظرات انتخاباتی، محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب، قول داد که اولین اقدام او اگر انتخاب شود، زندان کردن عبدالناصر همتی به دلیل خیانت به انقلاب، خواهد بود که چند متر آن طرف تر از او در این مناظرات انتخاباتی نشسته بود، همتی نمایندگی بخش میانه رو در جامعه ایران را در این انتخابات رهبری و نمایندگی می کند. "اگر رئیس جمهور شوم همتی و تعداد دیگری از…
                            • نظام تک حزبی، انتخابات ریاست جمهوری 1400
                              ]]>
                              www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 18 Jun 2021 08:09:28 +0430
                              شادباش هایی به مناسبت عید نوروز سال 1400 خورشیدی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/995.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/995.html هفت سین باستانی
                              نوروز رسم دیرین پارسی برای بزرگداشت آغاز نو شدن سال خورشیدی است که ایرانیان باستان سفره‎ نوروزی می‎ گستراندند. به باور آنان، اهورامزدا، پس از بی‎هوش شدن اهریمن، دست به آفرینش مادی می ‎زند. از زمان بی‎كران، زمان كرانه ‎مند می‎ آفریند تا هنگام مناسب آن را به جنبش درآورد. او در ۶ بار، نخستین نمونه ‎های ۶ پدیده ‎ی اصلی آفرینش، یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان را می ‎آفریند. البته در میان این آفرینش میلیون‌ها، میلیاردها سال فاصله بوده است. به باور ایرانیان، اهورامزدا، امشاسپندان را كه جلوه ‎هایی از ذات اویند، را می ‎آفریند. امشاسپند، بمعنای ورجاوند جاودانه است، که عبارتند از : بهمن (منش خوب یا نهاد نیک) اردی‎ بهشت (بهترین اشه یا ارته راستی) شهریور (شهریاری آرمانی) سپندارمذ یا اسفند (خرد كامل) خرداد (رسایی و كمال) امرداد (جاودانگی و نامیرایی) بدین سان در آیین ایشان، ۶ كه نشان دهنده‌ی ۶‎گاه آفرینش و شمار امشاسپندان بود، مقدس دانسته می ‎شد. اما با برپایی دین دولت ساسانی و قرار دادن اهورا مزدا یا ایزد سروش بر سر فهرست امشاسپندان، تعداد آن را به ۷ رسانیدند و رفته ‎رفته عدد ۷، جای عدد ۶ را گرفت. اما در این بازار شادباش گویی ها و آروزهای نیک و خیر در ایام عید 1400 خورشیدی و آغاز قرن 15 هجری خورشیدی، هر کس به ذوق، سلیقه و مکنونات قلبی خود متنی را خلق و منتشر کرد، و یا به یادگار برای دیگران فرستاد، برای من درس آموزترین تبریک را، خانم معلم دانشسرای تربیت معلم ارسال کرد، که به نظرم راهگشای همه ما در این روزها و در تمام سال می باشد، ایشان برایم نوشتند : "همه به شما می گویند: سال خوبی داشته باشید ولی من به شما می گویم : سال خوبی را برای خودتان خلق کنید به فکر آمدن روزهای خوب نباشید! آنها نخواهند آمد … به فکر ساختن باشید… روزهای خوب را باید ساخت آرزو می کنم بهترین معمار سال جدید باشید ... سال نو مبارک" پیام های شادباش زیبای دیگری هم از بسیاری دریافت داشتم، که مملو از واژه ها، نظرات و درخواست های نیک، و پر از انرژی مثبت به شرح ذیل بودند : "ابرها به آسمان تكيه می كنند، درختان به زمين و انسان ها به مهربانی يكديگر گاهی دلگرمی يك دوست چنان معجزه ميكند كه انگار خدا در زمين كنار توست. جاودان باد سايه دوستاني كه شادی را علتند نه شريك، و غم را شريكند نه دليل. امیداورم با دلی خوش…
                              • تبریکات نوروز و عید 1400
                                ]]>
                                www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sun, 21 Mar 2021 12:13:55 +0330
                                هوای سرد ترور، جولان دزدان، بی پناه در خیابان مانده http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/955.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/955.html هوای سرد ترور، جولان دزدان، بی پناه در خیابان مانده
                                دیشب آنقدر هوا سرد بود که وقتی ساعت هفت صبح راهی ورزش شدم، انگار روی تمام اتومبیل های پارک شده در کنار خیابان را دو سطل آب کثیف، بر بدنه چرب شان پاشیده بودند، و علاوه بر سقف مملو از بخارِ به آب تبدیل شده، و پراکنده بر سقف آنها، تا کمر در بخاری غرق بودند که روی شیشه های آن را هم گرفته بود، انگار داخل هر اتومبیلی یک راننده اسنپ شهرستانی، که جایی برای شب مانی نداشته، ماشین روشن خوابیده، و داخل گرم و بیرون سرد، که این چنین بخار زده اند. دو روز است که کارتن خوابی، خیابان ما را برای سر کردن شب خود انتخاب کرده، هر شب را کنار یک سطل آشغال در خیابان ما می گذراند، در حالی که کارتنی به قدر اندازه باسن مبارکش، زیرانداز کرده، درخت کاج 60 ساله کوچه ما را پشتی خود قرار داده، طاق باز نشسته و وسط دو پایش هم مقداری ظرف پلاستیکی در حال سوختن است، روفرشی قدیمی اما سالمی را بجای پتو بر سر کشیده، و روی آن را هم پلاستیک زباله سیاه رنگِ بزرگی کشیده تا خود را از باران هایی که طی دو هفته گذشته به تناوب شب ها می بارد، حفظ کند؛ انگار کرسی مادر بزرگ خود را برپا کرده است، که خودش بدنه چوبی کرسی شده، و آتش پلاستیک کهنه ها هم گرما بخش حجم فضای کم زیر رو فرشی شده اند؛ از کل هیکل او پایش از ساعد به بعد در پیاده رو پیشروی دارد، جوراب سیاه و کثیفی را روی پاچه های شلوار سیاهش کشیده تا هوا از روزنه پاچه هایش بالا نرود، و پاهای استخوانی و لاغرش در کفش "کیکرز" کهنه اش، انگار می خواهد تو را در پیاده رو پشت پا بزند، و بیندازد. صبح روز قبل هم او را در کنار سطل آشغال دیگری در میانه کوچه دیده بودم، فکر کردم یکی از همسایه ها روفرشی و مقداری از وسایلی که نیاز نداشته را کنار سطل زباله خیابان رها کرده، تا مستحقی آن را ببرد، ولی خوب که توجه کردم، توده بدن لاغر و ریزه میزه اش را، زیر آن تشخیص دادم، که بی حرکت نشسته بود، زمین سرد است و مرطوب، نمی توان بر آن دراز کش و یا چمباتمه زده و زانوان را بغل کرده و خوابید، نمی دانم استخوان های باسن او چطور نم و سردی زمین را در طول شب دراز گذشته، تحمل کرده است، بیدرنگ به یاد خیابانگردهای شهر مسکو افتام که…
                                • ترور، فقر، واکنش به یک قتل، فخری زاده، شکاف اجتماعی
                                  ]]>
                                  www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 02 Dec 2020 10:16:33 +0330
                                  پای سخن یک ماتریالیست، یا از خواب جهیده بر این دنده http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/945.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/945.html پای سخن یک ماتریالیست، یا از خواب جهیده بر این دنده
                                  مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب : بروز روی گردانی از مذهب، و روی آوری به رفتار و دیدگاه های غیر مذهبی را در بین قشر جوان به وفور می توان دید، گرچه مطالعه علمی روی میزان گسترش آن، در بین کل جامعه جوانان نداشتم، ولی به واسطه سخنی که با برخی از آنان به صورت تصادفی و رندوم داشتم، آنرا این روزها بیشتر واکنشی به شوری سیاست خرج همه ی ظرفیت مادی و معنوی جامعه می بینم، که پای امیال اهل دین و مذهب می شود. شاید این رویگردانی در نتیجه قربانی شدن خواست (درست یا غلط) جوانان، پای خواست و امیال اهل مذهب، و این که سیاستگذاران نگاه می کند، مقتضیات مذهب و جامعه مذهبی چه طلب می کند، تا نوع قوانین و سیاست ها را طبق آن تنظیم کنند، این است که بدنه جامعه به حالت واکنشی افتاده، و رفلکس نشان می دهد، گریز از قوانین حجاب، روی آوری به نرم شکنی های سنتی در رفتار، اوج گیری مصرف دخانیات و مواد مخدر، خیزش روی آوری مجدد به سُکرآورها و... همه و همه را می توان در واکنش جامعه و به خصوص جوانان، بدین امر دید. اما موضوع این نوشته به بحث جوانان و سخن آنان در این باب نیست؛ پای سخن نسلی نشسته است که در دهه های 1320 پا به محیط این جامعه نهاد و با موج ورود افکار ماتریالیستی مواجه شدند، آن روزها را ما درک نکردیم، ولی شاید نقطه ورود ماتریالیست ها، در آن زمان از طریق علم بود، که این قابل بررسی و موشکافی علمی است. نکته ی مهمی که جامعه تصمیم ساز کشور باید ابتدا بدان پاسخ دهد، تا رویکرد متقابل خود را نیز داشته باشد، در پاسخ به این سوال نهفته است، که آیا او حق دارد دیدگاهی متفاوت از ما داشته باشد، آیا اسلام، عرف و قانون جامعه ما به او این حق را می دهد، یا خیر؟! این در واقع "چشم اسفندیار" [1] در رویکرد جامعه به نبرد سختی است که در زیر پوست آن جریان دارد، و راه حل کاهش تعارض و پر کردن شکاف های موجود اجتماعی در پاسخ بدین سوال بسیار مهم و اساسی نهفته است. دنیا گاه سراسر تکرار به نظر می رسد، اما در همان حال "شدن" های بزرگ و کوچک است که اتفاق می افتد، و بروز این شدن ها را می توان هر روزه در رفتار و گفتار و شکل طبیعت عارض شده بر جهان دید، و همین است که انسان…
                                  • ماتریالیسم، دین، تقدس، انقلاب، مادیگرایی
                                    ]]>
                                    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 16 Nov 2020 10:40:31 +0330
                                    طعنه جالب اندیشمند آسیایی به تاریخ قدرت در امریکا http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/934.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/934.html تعدادی از رهبران زن کشورهای آسیایی
                                    مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) : در حالی که ملت های پیشرو در شاخصه های رشد انسانی زنان و پارامترهای زندگی پیشرفته و نو، هر روز رکوردهای افتخار آمیزی می زنند، و شرایطی می یابند تا داشته های خود را به رخ ملل پیشرو و مدرن دیگر جهان بکشند، متاسفانه کشور ما در این زمینه بر اثر اعمال سلیقه های برخی، [1] حرکت در خور و شایسته خود را نداشته، و در حالیکه شاخص های حضور خانم ها در دانشگاه، مراکز علمی و... خوب و پیشرو است، اما حضور آنان در اجتماع، بر اثر اعمال سلیقه فکری و عملی عده ایی، دچار چالش بوده، و این روزها گرفتار مسایل پیش پا افتاده ایی هم هستیم که گاه شرم آور می نماید، اینکه خانم ها می توانند دوچرخه سوار شوند یا نه!، در این ورزش و یا آن ورزش را می توانند مشارکت کنند یا نه، به قول مرحوم پدرم کیفیت این "لچکی" [2] روی سرشان به چه وضعی باید باشد و... طعنه و کنایه زدن شاید از نظر اخلاقی درست نباشد، اما در دنیای رسانه این خود هنری است، که اندیشمند هندی با یادداشت خود به تاریخ قدرت سیاسی امریکا از جایگاه یک آسیایی با افتخار طعنه زده است، که ترجمه یادداشت او در زیر می آید : امریکا بعد از 227 سال هنوز رییس جمهور زن ندارد، رهبری کشورهای آسیایی توسط زنان به سال ها قبل باز می گردد شمس الرحمان علوی - 22 اکتبر 2020 (1 آبانماه 1399) 230 سال از تاریخ امریکا گذشت تا 45 رییس جمهور به خود ببیند. اما در این مدت تاکنون حتی یک زن نیز ریاست جمهوری این کشور را به عهده نگرفته است. عجیب است، اینطور نیست؟ در هفته های آینده نتایج نشان خواهد داد که امریکا به سمت انتخاب کدام رییس جمهور جدید می رود. و هنوز خانمی در دید رس نیست تا که به ریاست امریکا برگزیده شود. در انتخابات قبلی امریکا این شانس و گزینه وجود داشت. در واقع انتظار می رفت که خانم هیلاری کلینتون انتخاب شود، اما در نهایت این آقای دونالد ترامپ بود که رییس جمهور امریکا شد. کشور "پیشرو" ایالات متحده امریکا را مقایسه کنید با کشورهای دیگری در نقاط مختلف جهان که تعداد زیادی خانم را برای رهبری کشورهای شان، به عنوان رییس جمهور و نخست وزیر برگزیدند. اکنون قاره اروپا خانم انگلا مرکل را در آلمان دارد، و خانم "ترزا می" را تا چندی پیش از این، در انگلستان داشت. کشورهای…
                                    • امریکا، رهبران زن جهان
                                      ]]>
                                      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 24 Oct 2020 14:41:05 +0330
                                      باهنر - از دبیرستان رضا پهلوی ورامین تا نخست وزیری http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/918.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/918.html باهنر - از دبیرستان رضا پهلوی ورامین تا نخست وزیری
                                      خاطراتی که می آید مربوط به سال های 1346 و 1347 و بعد از آن می باشد، که زندگی انقلابیون در حال شکل گیری بود تا در یک خیزش بزرگ که در سال 56 و به خصوص اواخر سال 57 عمومی شد، سرنوشت ایران و ایرانیان را تغییر دهند، آنهایی که تمام هدف خود را مبارزه با رژیم دیکتاتوری فردی شاهنشاهی گذاشتند، تا پیروزی حاصل شود، و بعد ببینند چه خواهد شد، در حالی که برنامه ایی برای بعد از آن نداشتند. انقلابیون آن موقع هم روزی مثل ما انسان هایی عادی بودند، که اینچنین آینده ساز شدند، آینده ایی ساختند که این روزها به هر ایرانی مراجعه کنی، قضاوت خود را داشته، و از کاش های بی سرانجام، و حیف های بیشماری خواهد گفت و...، اما آنچه مهم است اینکه، که قبل از هر انقلاب و هر حرکتی باید به نقطه ایی که به دنبالش باید بود اندیشید، تا مثل حرکاتی در خواب، تنها از این پهلو به آن پهلو نشد، بلکه ایستادن و حرکت را به سوی هدفی مشخص و روشن، در شعار و مانیفست مکتوب داشت، تا به بیراهه ختم نشود. راوی این قصه، این روزها بعد از سال ها تلاش در زندگی پر فراز و نشیب خود، در رفتن ها و رسیدن ها، با عوارض ناشی از بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند، و در دهه 80 زندگی خود، در ابتدای ورودم به خانه کوچک و محقرش، به وسایل کوهنوردی خود اشاره ام می دهد، که دیگر مدت هاست بی استفاده مانده اند، و با از پا افتادنش (که البته بیشتر روانی است تا جسمی)، در گوشه ی اتاقش خاک می خورند، این روزها او بعد از سال ها به تاخت دویدن، از زندگی جایی را می خواهد که پذیرای او باشد، تا تتمه زمان باقی مانده را با عزت سپری کند، گرچه مشکلات جسمی آنچنانی ندارد، اما ناامیدی که بر او غالب است با حجم مشکلاتش تناسب ندارد، و زیاد از حد، "برف نیامده پارو دست و پا می کند". به رغم این ایشان در کوران حوادث زندگی خود با سران انقلاب 57، و استوانه های آن خیزش، پیش از انقلاب در محافل علمی و تدریس همنشین بوده، که از جمله آنان می توان به دکتر علی شریعتی، دکتر محمد جواد باهنر، دکتر ابراهیم یزدی اشاره کرد، گفتارش از آن سال ها، دلنشین و درس آموز است، برای کسانی که درد جامعه دارند، و راه های رفته را قصد دوباره رفتن به سر…
                                      • محمد جواد باهنر صادق احمدی حسین پیرنیا
                                        ]]>
                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 24 Sep 2020 10:14:59 +0330
                                        ایغورها نبردی برای بقا، میان گاز انبر اسلام سیاسی و سوسیالیسم http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/903.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/903.html شهر کاشغر در ایالت سین کیانگ چین
                                        مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب، بر ترجمه مقاله ای پیرامون شرایط مردم ایغور در سین کیانگ : شهرهای ختن و کاشغر، [1] یارکند در کنار باکو، ایروان، تفلیس، کشمیر و سمرقند و بخارا، بلخ و هرات، همدان، شیراز و بغداد، دمشق و... یادآور زنجیره ایی از مناطق به هم متصل ایران بزرگ فرهنگی بودند که بی مرز و در زنجیره ایی متصل، در زایش، گسترش و فربگی فرهنگ و ادب ایران بزرگ نقش داشتند، که اکنون از این گستره، زنجیره ایی از هم گسسته باقیست، دیگر سعدی شیرازی [2] برای رفتن به سفری دور و دراز نمی تواند آزادانه در این شهرها حضور یابد و حکمت نامه بنویسد، نه تنها مالکیت خود را بر این مناطق از دست داده ایم، حتی حضورمان هم با هزار اما و اگر مواجه است، کار به سمتی می رود که از هم در حال بیگانه شدنیم. این شرایط علاوه بر تحمیل های خارجی، که ناشی از بعضی نگرش های نادرست ماست، چرا که مبناهایی برایمان به مبنا تبدیل شدند که دیگر مبنا نیستند، لذا به اصلاحاتی همه جانبه نیاز داریم، یا به قول سهراب که از جانب سپهر حکمت دهان گشود و بر ضرورت تغییر پای فشرد و گفت "چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید" [3] چرا که انگار از خود، به دیاری دور پرت شده ایم، دیگر حتی خود را نیز نمی شناسیم. یک بار هم که شده "باید نشست و کلاه خود را قاضی کرد" [4] وز خود پرسید به کدام سو می رویم، با لحظه ایی واکاوی در اندیشه خود، خواهیم دید که حتی نگاه مان را نیز باید اصلاح کنیم؛ به عنوان مثال دنیای خود را به خاورمیانه عربیزه شده امروز محدود کرده ایم، و با بسیاری در رقابت و دشمنی افتادیم، در سنگلاخ سیاست هایی که از حد خود خارج، و حتی کیان مان را نیز به خطر انداخته است، گیر افتاده ایم. گرچه سرزمین فرهنگی – تاریخی ایران بزرگ و باستانی تا ساحل مدیترانه نیز گسترش داشته و لازم است ایران به عنوان یک کشور بزرگ و با قابلیت های خوب تاریخی و فرهنگی و اجتماعی، در آن حضور موثر داشته باشد، اما این حضور نباید ما را از خود نیز بیگانه کند، سین کیانگ و شهرهای خُتَن، کاشغر و... نیز به همان نسبت بلکه بیشتر، روزگاری بخشی از ایران بوده اند که قدم به قدم از دست داده ایم، اما فرهنگ، ادب و زبان [5] پارسی و ایرانی [6] هنوز که هنوز است…
                                        • چین و ماچین، ایغورها، کاشغر، ختن، حقوق بشر
                                          ]]>
                                          www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 20 Aug 2020 16:19:32 +0430
                                          شناسنامه شهرستان شاهرود، در آینه آمار 1346 جمعیت شیروخورشید http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/891.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/891.html نقشه شهرستان شاهرود در سال 1346
                                          دست نگهدارید؟!! به راحتی بیرون نریزید! شاید آخرین نسخه از یک جزوه، یک کتاب نایاب، یک سند ارزشمند، دستنوشته ایی از یک انسان فرهیخته و ناآشنا، دلنوشته های یک آشنا به عالم دل و... در بین همین اوراقی باشد که شما آن را لایق زباله انگاشته اید، و قصد بیرون ریختن آن را دارید! این روزها خانه ها آنقدر کوچک، و بدون انباری و کتابخانه مناسب است، که همواره مواردی هستند که می پنداریم باید از شرش خلاص شویم! اما از آن سو نیز شهرهای ما از کتابخانه هایی با وسعت، قوانین و تدابیر لازم، و کتابدارهایی با وسعت نظر مناسب و حساس به گنجینه های اطلاعات و... برخوردار نیست که پذیرای کتاب ها و اسنادی باشد که اگر شهروندان دیگر بدان احساس نیازی ندارند، اما به واقع حاوی اطلاعات خوبی در مورد مناطق، اوضاع، بزرگان و... شهر و یا منطقه ماست، آنرا با آغوش باز پذیرا باشند و حفظ نمایند. قلب یک شهر را باید آرشیو اسناد، کتاب ها و میراث نوشتاری، صوتی و تصویری در مورد آن منطقه تشکیل دهد، و همواره این کتابخانه ها و کتابدارهایش باید با حرص و ولع تمام در انتظار افرادی باشند که دارایی نوشتاری، گفتاری، تصویری و... خود را بدان هدیه می دهند، تا هم کتابخانه ها همواره تکمیل محتوا شوند، و هم دُردانه های دانش و آگاهی در بین زباله ها به خمیر ساخت کارتن، بسته های کادو و... سپرده نشوند. عکس هایی که در این پست می آید برگ هایی از کتابچه اییست که در سال 1346 توسط "جمعیت شیر و خورشید شهرستان شاهرود" که همان "جمعیت هلال احمر" فعلی محسوب می شود، تهیه و چاپ گردید، و دارای اطلاعات و آمار جالبی در خصوص وضعیت شهرستان شاهرود و بخش های تابعه آن در آن زمان و پیش از آن است، که محتوایش نشان می دهد این پروژه توسط انسان کاربلد و فرهیخته ایی انجام، و اطلاعات جمع آوری و ثبت گردیده اند، و به صورت واقع بینانه ایی، دست اندرکاران این کتابچه آنرا "شناسنامه شهرستان شاهرود" نامیده اند. این کتابچه نیز از جمله کتاب ها و اوراقی بود که برای خمیر شدن به کارخانه خاص این امر، فرستاده می شد، که از قضا در تور انسان دانا و گوهرشناسی افتاد که قدر آن را دانست، و از این محموله جدا کرد، و نجات داد؛ گزیده ایی از این کتابچه را عکس برداری کردم، که عینا می آورم : {gallery}gallery/1399/Shahrood-1346{/gallery}
                                          • شهرستان شاهرود، جمعیت شیرخورشید، آمار، وضعیت
                                            ]]>
                                            www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 11 Jul 2020 16:48:39 +0430
                                            اداره جامعه بیزانسی، حرف هایی که خود قانون می شود http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/865.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/865.html سوراخ های زیادی را باید گل گرفت تا عده ایی آرام زندگی کنند
                                            مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب) : استانبول را باید پایتخت امپراتوری ها نامید، و متاسفانه امپراتوری هایی که بیشتر بر پایه مذهب شکل گرفتند و هر یک در ظلم و تعدی، گوی سبقت را از دیگری ربودند، روزگاری در این شهر، امپراتورهای بیزانس [1] یا همان روم شرقی حکم راندند، که پایه حکومت آنان بر کیش مسیحی بود و به نام خدای مسیح ظلم می کردند، و بعد نیز امپراتوری عثمانی [2] که آن نیز بر پایه مذهب اسلام شکل گرفت، و صحنه هایی از ظلم های شرم آوری را در تاریخ به ثبت رساند؛ از این رو است که وقتی ریشه و سابقه خشونتی که اکثریت نژاد صرب مسیحی یوگسلاوی سابق، بر مردم اقلیتِ مظلوم و محاصره شده مسلمان بوسنی و هرزه گوین روا داشتند را دنبال کنی، خواهی دید که یکی از ریشه های آن، همان ظلمی است که روزگاری عثمانی ها بر مردم آن سرزمین روا داشته بودند؛ و البته این همان جهل بشر است که زمان نمی شناسد، و می تواند کار را به جایی برساند که انسان قرن بیستمی، همان جنایات قرون اولیه یهود، مسیحیت، مسلمان، هندو و... را در این زمان، و در اوج فرهنگ بشر بروز دهد، و مرزهایی از اوج را بشکند که بر این نکته پای فشارد که گویا بشر شامل هیچ رشد عقلی نشده، و از همین رو اینک انتقام پدر را از نسل های بازمانده امروزی او می گیرند؛ این است که جهل بشر شامل زمان نمی شود، همان جنایاتی که در سده ها پیشین می کردند، امروز هم به انجام می رسد، و گویا در زمینه رشد عقلی و اخلاقی بشر، تاریخ متوقف شده است. متنی که می آید قسمتی از کتاب "امپراتوری بیزانس" است که در فصل دوم این کتاب تحت عنوان "جامعه بیزانسی" نویسنده [3] به حدود اختیارات امپراتور بیزانس اشاره می دارد، که حرف هایش قانون بود، و دیگران را جرات "چون و چرا" در آن نبود : "... یک دستگاه پیچیده چند لایه بر آن حکومت می کرد، همچنان که در امپراتوری روم، فرمانروا در راس قرار داشت در سیستم بیزانس نیز باسیلئوس یا پادشاه قدرتمند ترین فرد تلقی می شد، فرامین او خود به خود تبدیل به قانون می شد، و هیچکس در امپراتوری نمی توانست این قوانین را تغییر دهد، سکوت در برابر امپراتور یک قائده بود، در مراسم عمومی همنوا با شیپورهای نقره ایی، امپراتور در سرودها مورد ستایش قرار می گرفت، امپراتور در راس امور اجرایی امپراتوری قرار داشت،…
                                            • قانون، سازمان حکومت ، مپراتور، بیزانس،
                                              ]]>
                                              www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 25 Mar 2020 17:06:33 +0430
                                              قهرمانان خود را به آب و آتش می زدند، تا جنگ نشود http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/864.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/864.html وقتی ترامپ برجام را بی اثر کرد شاید او هم اشک ریخت
                                              گسترش ویروس کرونا در ایران، و کشتار بی رحمانه این غول کوچک، اما به بزرگی "دشمن بشریت"، ایران و جهان را به تعطیلی کشید، این شرایط همه را به قرطینه و خلوت فرا خواند، در این بین، یکی از دوستان برای گذران این دوران، مطالعه بریده ایی از کتاب "هر روز موهبتی است" نوشته آقای جان کری، وزیر خارجه وقت امریکا در دوران مذاکرات برجام، را به من پیشنهاد داد؛ که شامل لحظات دلهره مقامات مذاکره کننده است، که به خوبی به وجود دشمنان قرارداد صلحی اشاره دارد که آن را دنبال می کردند، و اینکه طرف امریکایی (که ما او را دشمن خطاب می کنیم)، طرف ایرانی خود را نیز درک می کند که با چه جماعتی در داخل و خارج مواجه است و برای مذاکره و به سر انجام رساندن این قرارداد، از چه سدهای بزرگی باید عبور کند؛ اسراییل، دلواپسان داخل ایران، جنگ طلبان داخل امریکا، فرانسوی ها، اعراب خلیج فارس و... خواندن این خاطرات به درک شرایط آن روز کمک می کند و تحلیل امروز را نیز راحت تر خواهد کرد، فرصت های بزرگی که از دست رفت، چرا که طرف های مذاکره کننده از ترس تحرکات جنگ طلب ایرانی و امریکایی و منطقه ایی، که برای نرسیدن به صلح تمام تلاش خود را می کردند، محدود شدند و پروسه ایی که ناتمام ماند و تا آنجا که امکان داشت پیش نرفتند، و اکنون به اینجا رسیدیم، این روزها در میانه بروز شرایط بی اثر شدن قرارداد برجام، و نشستن شخصی مثل دونالد ترامپ بر کرسی کاخ سفید، با وزیر خارجه اش مایک پمپئو، می توان قدر فرصت ریاست جمهوری آقای باراک حسین اوباما را دانست، آن امریکایی - افریقایی تبار که به نوعی از ما بود و محرومیت کشیده ایی از قاره سیاه بود، که می خواست صلح را بین دو کشور برقرار کند، و وزیر خارجه ایی داشت مثل آقای جان کری، که او را مامور بدین کار کرد، که افتان و خیزان تمام تلاشش را کرد تا با همکاری همتای ایرانی اش، آقای جواد ظریف، دست در دست هم دهند و نمونه ایی از پایان یک مخاصمه را به نمایش بگذارند، و اعلام دارند که می شود صلح کرد، و از جنگ خودداری نمود؛ و دست جنگ طلبان داخلی و خارجی و بین و المللی را در پوست گردو نهاد. این یک واقعیت است که سربازها در هر دوسوی یک نبرد، برای وطن خود می جنگند، ولی انصاف و اخلاق حرفه ایی حتی…
                                              • برجام، ظریف، امریکا، ایران، اوباما، روحانی، صلح ، جنگ
                                                ]]>
                                                www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 23 Mar 2020 12:52:58 +0430
                                                چنگیز، جنایت، کشورگشایی و نمایندگی از سوی خدا http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/845.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/845.html چنگیزخان مغول
                                                مطالعه کتاب ها باعث می شود که متوجه شویم چقدر تصورات ما با واقعیت ها متفاوت است، یادداشت هایی که می آید را از کتاب "امپراتوری مغول" اثر "مری هال" برداشتم این کتاب که توسط نادر میر سعیدی ترجمه شده است، با همکاری گروه فرهنگی آوانامه و گروه انتشاراتی ققنوس به صورت کتاب صوتی در آمده، برایم شگفت انگیز بود که چنگیزخان که خود منبع الهام بسیاری از مستبدین جهان بوده است، نیز فرد معتقد به خدای یکتا بودند، و برای خود ماموریتی آسمانی قایل بود، و مردمش نیز او را چه به لحاظ حوادث روز تولد، و قدرت گرفتنش، افسانه ها بافته اند و او را به عنوان فرستاده خدا بر زمین تلقی کرده اند : "در سده سیزدهم میلادی قبیله ایی در شرق مغولستان از گمنامی به مهمترین موقیت در امور بین المللی رسید؛ این قبیله با اتحاد با سایر قبایل دشت پهناور محل سکونت شان، سپاه نیرومندی را تحت رهبری مردی به نام چنگیزخان تشکیل داد، در سال 1260 میلادی فتوحات سپاه مغول به تشکیل امپراتوری مغول منجر شده بود، امپراتوری که بر دو سوم سرزمین پهناور اوراسیا، شامل سراسر چین، مغولستان، افغانستان، ایران، عراق، سوریه ، کره کنونی، روسیه و قسمت های از سیبری، ترکیه، پاکستان، هندوستان، ویتنام و کامبوج فعلی حاکمیت داشت، چنگیزخان و جانشینان او با سپاهیان شان بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جهان کشورهای مختلف را تسخیر کردند، در سال 1280 م تحت رهبری اخلاف چنگیز، حکومت مغول از دریای مدیترانه تا دریای زرد امتداد داشت و به لحاظ وسعت، تنها از حاکمیت امپراتوری بریتانیا کبیر کمتر بود." "تحت حکومت مغول سفر زمینی از اروپا تا آسیا بسیار ایمن شد، راه های تجاری شکوفا گردید، و تبادل فرهنگی به لحاظ گردش افراد و کالاها رواج یافت، مغولان ستاره شناسان ایرانی و همتایان چینی آنها را گرد آوردند و این همکاری به پیشرفت پزشکی و سایر علوم کمک کرد. مستبد و خونخواری که مدعی ماموریت آسمانی بود : مردم شروع به پخش گفتارهایی در مورد تموچین (چنگیزخان) کردند، و ادعا کردند : "او ماموریتی از آسمان دارد، و سرنوشتش این است که سرور دشت پهناور (مغولستان) شود." عده ایی گفتند : "شاهد نشانه ایی بودند که گاو نر سفیدی نعره زد، آسمان و زمین توافق کرده اند، تموچین سرور امپراتوری شود، من این امپراتوری را برای او می آورم"، "تب تنگری" شمن (مرد مقدس) مغول، اعلام کرد که : "خدای متعال، آسمان آبی ابدی نیز، به او گفته بود تمامت روی زمین…
                                                • قتل و کشتار و جنایت و نمایندگی خدا مغول چنگیز
                                                • نبرد ادیان ابراهیمی
                                                  ]]>
                                                  www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 11 Feb 2020 00:16:08 +0330
                                                  شرق سرزمینی مساعد برای دیکتاتورهای مادام العمر، این بار روسیه http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/837.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/837.html پیش به سوی نشستن بر تخت مادام العمر قدرت
                                                  مقدمه مترجم (سایت یادداشت های بی مخاطب) : تحولات جاری در روسیه، و آنچه در این سرزمین می گذرد، برای ما ایرانیان نیز مهم است، چرا که روسیه در همسایگی شمالی ماست، و تاریخ ایران از این همسایه سلطه جوی خود ضربات جبران ناپذیری را متحمل شده است، و اکنون گزارش ها از روند خروج قدم به قدم این کشور از دمکراسی، به سوی دیکتاتوری های مادام العمر خبر می دهد. گرچه دیکتاتوری شرق و غرب نمی شناسد، اما انگار سرزمین های شرق، مستعدترین شرایط را برای رشد نهاد شوم دیکتاتوری از خود نشان داده است، پدیده ایی بد یُمن و نامبارک، که در نهاد هر انسانی وجود دارد، به خصوص افراد زیاده خواه و انسان هایی که خود را مبسوط الید، فارغ از حساب کشی و نظارت، و فوق قانون قرار می دهند، انسان با شاکله ذهنی دیکتاتور مابانه همواره به این سمت سوق داده می شود، تا دیگران را به مهمیز قدرت خود کشد. شیرینی تکیه بر قدرت بدون پاسخگویی، حتی بسیاری از آزادیخواهان را نیز بعد از پیروزی، به روند دیکتاتوری سوق می دهد، و آزادیخواهان را به دیکتاتورهایی مخوف تر از دیکتاتور سابق تبدیل می کند، نمونه های آن در خاورمیانه بسیار است، اما روس ها در سرزمین های شمالی، ابتدا تحت سیطره حاکمانی به نام سلاطین مخوف تزار زندگی می کردند، و بعد از آزادی از این سیستم متکبر تزاری نیز، انقلاب آنان به حمام خونی منجر شد، که نهایت به دیکتاتوری طبقه و یا حزب کمونیست منجر، و بر این کشور پهناور استوار گردید، و برای هفتاد سال آنان آنقدر ظلم و دیکتاتوری را گسترش دادند، که آنرا به اوج رساندند، و این فرایند نهایتا با فروپاشی نظام شوروی سابق، در سال در دهه 1990 به پایان رسید، و مردم به جان آمده، از این ظلم مضاعف رها شدند، اما امید برای آزادی ساکنان سرزمین های سرد شمالی، انگار رو به افول است، و ولادیمیر پوتین می رود تا جمهوری خالی از معنی جمهوریت را، بر سرزمین روسیه، برای سال های آتی رقم زند و تداوم دهد. دیروز که ناگهان دولت روسیه به نخست وزیری آقای مدودوف به صورت جمعی و غیره منتظره استعفا دادند، گوش ها تیز شد که چه اتفاقی در پس این استعفا خواهد افتاد؟!! شاید این مقاله اکونومیست [1] بتواند پاسخی روشن به این سوال، باشد : چسبیده بر تخت قدرت، چگونه ولادیمیر پوتین خود را برای حکومت مادام العمر آماده می کند جزئیات شفاف نیست، اما نقشه پوتین برای…
                                                  • روسیه، دیکتاتوری، پوتین
                                                    ]]>
                                                    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 16 Jan 2020 18:14:59 +0330
                                                    شاهد عینی دو انقلاب، انقلاب شاه و مردم، و انقلاب 1357 http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/828.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/828.html حکایت دو انقلاب هم زمان در استان فارس و بنادر
                                                    فهرست مطالب این پست : 1- مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب بر این خاطرات 2- از میمند فارس تا دانشسرای مقدماتی تربیت معلم شیراز 3- دانشسرای مقدماتی تربیت معلم شیراز و آشنایی با فعالین انقلابی شیراز 4- انقلاب شاه و مردم و یا انقلاب سفید 5- موضع روحانیت در خصوص اصلاحات ارضی 6- اصول انقلاب شاه و مردم و یا انقلاب سفید 7- رفراندوم قوانین ششگانه انقلاب شاه و ملت 8- نقش آیت الله بروجردی در فضای سیاسی آن موقع 9- قیام 15 خرداد 1342 در شیراز 10 - تبعید آقای خمینی به خارج 11- انتقال به دانشگاه تهران و ادامه تحصیل در رشته حقوق 12- پیوستن به دادگستری و تحصیل در امریکا 13- خاطرات دوره حضور در دادگستری و تبعید آقای جنتی در اسدآباد 14- نقش دادگستری در پرونده های سیاسی در آن زمان 15- ایجاد خانه های انصاف و شورای داوری 16- خوانین جنایتکار و یاغیان زمان اصلاحات ارضی، انقلابیون بعد از انقلاب! 17 - پیشاهنگی 18- دستگیری و یا احضار در زمان شاه 19- آقای خمینی با مشی مسلحانه مخالف بود 20- عکس هایی تاریخی از شیراز 21 - پاورقی ها و توضیحات اضافی مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب بر این خاطرات 1- مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب بر این خاطرات وقتی از شیراز و استان پارس (فارس) می گوییم، مهمترین نکته ایی که به ذهن متبادر می گردد، یک دنیا تاریخ است که بر گرده سرزمین پارس برای ایران و ایرانی به یادگار مانده است، و شاید بتوان گفت، بدون آن سرزمین، ایران معنی و موجودیتی نخواهد داشت، و با وجود پارس است که به رغم چپاول سرزمین ما و جدایی های دردناکی که از شمال و جنوب، غرب و شرق، از این سرزمین آریایی صورت گرفت، همچنان ایران، ایران مانده است. چراکه فرهنگ و ادب پارسی با بزرگانی چون سعدی و حافظ به اوج خود رسید، و یا قسمت عمده تاریخ ایران در این سرزمین به یادگار مانده است؛ که خود به قوام سرزمینی و شناخت فرهنگ ایران کمک شایان توجهی داشته اند، نکته ی طنزی که از دوست شیرازی ام مرا به یادگار مانده که حکایت از تنبلی این مردم دارد که : "اگر به یک شیرازی آدرسی نشان دهید که دور و دراز باشد و او در راهنمایی مجبور شود، با نوعی درخواست از شما می گوید، "نمی شود به این آدرس نروید؟!!" اما این همه مفاخر که در تاریخ معاصر و قدیم این ایالت بزرگ و برجسته برخواسته اند،…
                                                    • قشقایی، شیراز، انقلاب 57، استان فارس و بنادر، خرداد 1342، اصلاحات ارضی، انقلاب شاه و مردم، انقلاب سفید، مهندس ملک عابدی، اصل 4 ترومن، خانه انصاف، شورای داوری، میمند، فیروزآباد
                                                      ]]>
                                                      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 02 Jan 2020 20:14:46 +0330
                                                      ایران فرانسه آسیاست، ایرانیان نیز آزادیخواه هستند http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/815.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/815.html صحنه ایی از آزادیخواهی مردم در انقلاب فرانسه
                                                      کلاس درس استاد فردین مهاجر شیروانی، نویسنده کتاب ارزشمند "خیام و عقاب الموت" حوضی مملو از درس های تاریخی، جالب و شنیدنی است، باید گفت، "آنچه جوانان در آینه ببینند، پیران در خشت خام می بینند" استاد دیگر اسیر شر و شور نیست، که با امواج همراه شود، امواجی که در این سده اخیر ما را به هر جهتی که خواست برد، و وقتی رسیدیم از آب و تاب افتادیم، دیدم که به جایی نرسیدیم، و هنوز با آنچه می خواستیم و می خواهیم، فرسنگ ها فاصله داریم، در چنین ایستادن از بالاست که می توان گفت، مقایسه کرسی نشینان قدرت، دردی از ما دوا نمی کند، چاره و علاج کار ما در بررسی تفکر و عمل حاکم بر انقلاب هاست، دارو را در این سطح باید جستجو کرد، از افراد باید عبور کرد، و از آنان فرا رفت، تا ایرادات و نقاط منفی و مثبت کار خود را خوب دید. و بدا به حال جامعه ایی که سرمایه های انسانی مملو از تجربه خود را به کُنج خانه های تَنگ زندگی سخت این روزها عقب رانده و منزوی کرده تا دنیایی از تجربه و تفکر، که حاملش آنانند، و می توانند راهگشا باشند، نه باشگاهی داشته تا که تبادل نشینند، و نه گوشی بیابند که بگویند، چنین جامعه ایی قرن ها در سرگردانی امواج پر طمطراق و گول زننده خواهد چرخید و حرکتی رو به جلو نخواهد داشت : "... ایران گربه ایی هفت هزار ساله در میان دست و پای دایناسورها در منطقه خاورمیانه است، البته منظورم مردم خاورمیانه نیست، بلکه در بین غربی های فعال در خاورمیانه. آقای محمد رضا پهلوی وقتی در مصر بود، در آخرین مصاحبه ایی که در اوج بیماری می خواست انجام دهد، و درخواست مصاحبه کرد، از آنجا که شاه با هر کسی حرف نمی زد، لذا اطرافیان گفتند چه کسی را بیاوریم که با شما مصاحبه کند، او خبرنگار انگلیسی مورد علاقه اش "رابرت فراست"، را پیشنهاد داد، [1] زیرا که به نوعی می خواست درد دل کند، در آنجا شاه گفته بودند "به عقیده من پادشاه ها را معمولا با پادشاه ها باید سنجید و مردم عادی را با مردم عادی". این جمله ی بدی نیست، و درست است، اما در مورد ایران، منِ فردین مهاجر شیروانی از کالبد ایشان اجازه می خواهم که این جواب را بدهم که با این جمله مخالفم، به عقیده یک تاریخ نگار، جواب محمدرضا را اینطوری می دهم، که بر عکس گفته پادشاه سابق…
                                                      • انقلاب کبیر فرانسه ، فردین مهاجر شیروانی ، انقلاب 57 ، پهلوی
                                                        ]]>
                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 04 Dec 2019 16:51:31 +0330
                                                        طنز خاطره ایی از شهید محمد منتظری و مرتضی نیلی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/811.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/811.html دیدار آیت الله سید حسن خمینی از آقای مرتضی نیلی در بیمارستان
                                                        مقدمه (سایت یادداشت های بی مخاطب) : وقتی به وسعت پیوستار افراد شرکت کننده در انقلاب نگاه می کنی، خواهی دید که این انقلاب، انقلابی بزرگ به بزرگی مردم ایران بود، و طیف وسیع حاضرین در آن به حدی بود، که می توان گفت تمام مردم ایران، از عوام و خواص در آن شرکت کردند، و عده کمی با آن همراهی نکردند، و وجه مشترک بین آنها که شرکت کردند، فقط نه به سلسله پهلوی بود، و انگار بقیه اش را به بعد از پیروزی محول کرده بودند؛ اما وقتی به زندگی مبارزین مطرح این انقلاب که نگاه می کنی، انسان هایی معمولی با افکار معمول بودند، که این اقدام بزرگ را به انجام رساندند، اقدامی که سرنوشت کشور و مردم ما را تغییر داد. طنز خاطره ایی که می آید، برگی از زندگی عادی یکی از مبارزین مطرح این انقلاب می باشد، که وقتی شنیدم به نظرم جالب آمد، تا آن را ثبت کنم : "با محمد منتظری و مرتضی نیلی در یک سواری نشسته بودیم و راننده اتومبیل ما آقای مرتضی نیلی بود، ایشان آنقدر تند و بی کله می راند که شهید محمد منتظری به عنوان اعتراض به لهجه شیرین اصفهانی گفت، "مرتضایی، مرتضایی، میکُشی مونای"، [1] مرتضی نیلی هم به لهجه اصفهانی به ایشان جواب داد : "حاج آقا می دانید یا نه؟! شما به امید یواش می روید، آخرش هم تصادف می کنید، من به امید خدا، تند هم می روم و تصادف هم نمی کنم." مرتضی نیلی کسی بود که ساواک آنقدر او را شکنجه کرده بود که تا دو سال بعد از انقلاب هم آثار شکنجه ها به صورت زخم رو بدنش بود، داستان هایی که از او نقل می کنند که خیلی شنیدنی است، خودش به من می گفت، یکبار مرا برای شکنجه بردند، گفتم اجازه می دهید قبل از شروع، دو رکعت نماز بخوانم، گفتند بفرما، من هم شروع کردم به خواندن نماز امام زمان، و در متن سوره حمد به آیه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" که رسیدم شروع کردم به تکرار این آیه، آخر ساواکیه محکم زد پس گردن من، که این چه نمازیه، و من وسط نماز گفتم این نماز امام زمان است (در بین نماز امام زمان، نمازگذار می تواند حرف هم بزند) و ادامه دادم، ساواکیه را از رو برده بود. بعد از انقلاب او آنقدر نفوذ داشت که هر فردی مشکلی پیدا می کرد به او مراجعه می کرد و اگر آقای نیلی آن را…
                                                        • شهید محمد منتظری، مرتضی نیلی، مبارزین انقلاب، شکنجه ، ساواک
                                                          ]]>
                                                          www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 26 Nov 2019 21:49:10 +0330
                                                          حلقه کوچک ایران، در عرصه دایناسورها و هیولاها در خاورمیانه http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/810.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/810.html عقابی تیز چنگ باید بود در عرصه دایناسورها و هیولاها
                                                          استاد فردین مهاجر شیروانی هنوز در زندگی سه یار دبستانی [1] سیر و تفکر می کند، به رموز زندگی آنها و راز تحولات ایران، و دورانی که او کتاب افتخار آمیزش را در این خصوص نوشت درگیر است و تفکر پویا دارد. اما عشق در افق دید این مرد قدیم، هنوز که هنوز است تازه بوده، و گرچه کاملا مطابق سن و سالش، دوران سالخوردگی را با احتیاط کامل قدم بر می دارد، هنوز عشق زنده و راهبر است. تفکرش مثل چشمه می جوشد، آسمان را ماهرانه و منظم و دسته بندی شده به زمین می دوزد، یادگارهای دوره جوانی و پر شوری اش را به طرز معجزه آسایی به یاد دارد، و هنوز در آروزهای آن دوران سیر می کند، او گنجینه تاریخ انقلاب، پیش از انقلاب و تاریخ ایران و جهان است، از دوستان خود هرگز فراموش نکرده، دوست دارد با محمد بسته نگار [2] دیدار تازه کند (گرچه شاید نمی داند که او دیگر نیست)، نام ها، در حافظه قدرتمندش هنوز جولان عظیمی دارند؛ و من از این همه هوش و سرزندگی ذهنی، در این سن و سال، رشک می برم، که این نشان از مطالعه و تفکر دائم این مرد بزرگ و گمنام دارد. استاد فردین عاشق شرق و روح شرقی است، در عین حال که تاریخ غرب را نیز انگار قدم به قدم رفته و می شناسد، و هزار نکته برای گفتن در مورد آن دارد، او هنوز وقتی تو را می بیند، اولین سوالش این است که "آنطرف ها (خراسان، شاهرود) بودی؟" انگار می خواهد بوی آن دیار را از تن تو دوباره استشمام کند، آرزوی دیدن دوباره شرق و خراسان را دارد، و لذا بعد می گوید : "من هم آنجا بودم، چهل، پنجاه سال پیش، وقتی میهمان پروفسور حسن شایگان، به دیدار از نیشابور رفتیم، شاهرود هم بودیم، آن موقع شما هنوز تو این دنیا نبودی، به عقیده من نیشابور مرکز خراسان [3] است، (شهر) مرو هم بود، ولی چنگیزخان و نادر (شاه افشار) آن را ویران کردند، در نیشابور رفتیم امامزاده محمد محروق، شب را در شبستان آن خوابیدیم، محروق یعنی کسی که آتشش زده اند، آن موقع سنی ها در نیشابور بیشتر بودند، شیعه در اقلیت بود، فرزندان امامان شیعه را آتش می زدند. من خیام شناس هستم، فردین مهاجر در این خصوص حرف ها دارد، یک عشق سوزان از خیام از چهارده سالگی در وجودم بود، (پروفسور) حسن شایگان شاگرد من بود، در فلسفه، شعر و... او الان امریکاست،…
                                                          • فردین مهاجر شیروانی، یار دبستانی، خیام، عقاب الموت، خاور میانه، رضاشاه، لرد کرزن، لرد ردینگ، آیرونساید، هیولاها و دایناسورهای خاورمیانه، محمد علی فروغی، محمد رضاشاه، هیتلر، چرچیل، استالین، رزولت
                                                            ]]>
                                                            www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 26 Nov 2019 12:30:12 +0330
                                                            خاطره ایی از استاد حسین صدری، پیرامون بزرگواری استاد مهرداد اوستا http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/803.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/803.html شعری زیبا از استاد مهرداد اوستا
                                                            توضیح سایت یادداشت های بی مخاطب : این نوشته از نسلی روایت خواهد کرد، که مصداق کامل این ضرب المثل ایرانی اند که "درختانی که بار و بر بیشتری دارند، سر خم ترند" از مردان بزرگی می گوید که از دانش و هنر در اوج بودند، و اما افتادگی را آموخته و در زندگی خود به کار بردند؛ خاطره ایست به یاد ماندنی از استاد مهرداد اَوِستا، [1] یکی از اقطاب هنر و ادب معاصر ایران، خاطره ایی ماندگار که حیفم آمد که آنرا در گنجینه نوشته هایم ثبت و درج نکنم، زیرا که انسان هایی در فرونشاندن خشم خود چنان بروز می کنند، که آدم در برابر میزان بزرگواری آنان، انگشت به دهان می شود، این اسطوره های اخلاق، در سرکوب هوای نفس که انسان را به طغیان و سرکشی می خواهند، چنان تربیت شده اند که باید به جامعه و خانواده ایی که چنین الگویی، برونداد اوست، تبریک گفت، که این چنین پدیده پاکی را که انسانیت را به اوج می رساند، تحویل جامعه داده است؛ انسان های بزرگی که بی آنکه در پی چنین نتیجه ایی باشد، با رفتار خود انسانیت را به دیگران می آموزند و بی آنکه به دنبال نام باشند، نامی بزرگ از خود بر جای می گذارند، و بی آنکه بخواهند، و آگاهانه به دنبالش باشد، ناخودآگاه به جامعه خود درس اخلاق و بزرگ منشی می دهند. اخلاقی را زنده می کنند، که در ورای هر دین و مسلکی است، و واجدان، آن در زمره انسان های عالی مقداری اند، که به واسطه این خصوصیت، مورد احترام انسانیت خواهند بود، و مرزهای کوچک فرقه ایی را شکسته، الگویی جهانی و بشری می توانند باشد. این نوشته در واقع کنکاشی است، در ورقی از اوراق پر شمار خاطرات استاد نقاش، و هنرمند برجسته کشورمان جناب آقای حسین صدری، که در مصاحبه اختصاصی با سایت "یادداشت های بی مخاطب" بیان داشتند، و با اجازه استاد، آنرا به عنوان یک الگوی خوب، نشر می دهم. نحوه آشنایی با حسین حاجی : سازمان کوی دانشگاه تهران، خود مثالی از شهر تهران است، هم بالاشهر دارد، هم وسط شهر و هم پایین شهر، دانشجویان به ترتیب سال ورود در آن اسکان می گیرند، سال بالایی ها از اسکان بهتری مثلا ساختمان اصفهان و کاشان که بهترین اتاق ها را دارد و مجهز و راحت است بهره می برند؛ اما ابتدا به ورودها، در مناطق پایین دست کوی دانشگاه، که اتاق ها مثل آلونک و سلول های زندان بود،…
                                                            • جنگ، مهرداد اوستا، نقاش حسین صدری، هنر و هنرمندان فروتنی ، خاطره
                                                              ]]>
                                                              www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 07 Nov 2019 21:49:18 +0330
                                                              انقلاب 57 - شاهرود، آرامشهر، اسلامشهر، امامشهر، شاهرود http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/801.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/801.html انقلاب 57 - شاهرود، آرامشهر، اسلامشهر، امامشهر، شاهرود
                                                              تاریخ شفاهی انقلابی که یکی از شگفت آورترین، و در عین حال سوال برانگیزترین حوادث منطقه خاورمیانه بود، خواندنی و شنیدنی است. انقلابی که معادلات و تعادل نیروها را چه در داخل و چه در خارج کشور بهم زد؛ و در بعد داخلی انتظار می رفت در پس انقلاب بزرگ مشروطه، که به انتقال قدرتِ اداره امور کشور به مردم منجر شد، و با پایان دیکتاتوری و خارج شدن قدرت تام و مطلق از تیول شخص شاه و تنها تصمیم گیر امور منتهی، و این قدرت به نمایندگان مردم، منتقل شد، اکنون با پیروزی این انقلاب جدید با تکمیل این فرایند، مردم ایران که لایق آزادی و حق تعیین سرنوشتند، در ورای این انقلاب، تحولی بزرگ در کسب توان حق خواهی خود را تجربه کرده، و در فرای فرایند این انقلاب و حرکت جدید قرن بیستمی، با محول شدن هرچه بیشتر امور کشور به آنان، وارد قرن 21 شوند؛ در حالی که صاحبان اصلی ایران و به قول بنیانگذار انقلاب "ولی نعمتان" از آزادی، استقلال عمل و حق تعیین سرنوشت بیشتری نسبت به دستاوردهای انقلاب مشروطه برخوردار شوند. این انقلاب در واقع یکی از عبرت آموزترین دوره های تاریخی این ملت در سده اخیر است، که نگاهی به روند شکل گیری و مراحل طی شده در آن، می تواند برای همه، از جمله دست اندرکاران فعلی راه گشا بوده، و این تاریخ شفاهی درس آموز کسانی است، که دغدغه کشور و مردم را دارند، و برای آنان مهم است که به کدام سو برویم و به کجا ختم شویم؛ تاریخ شفاهی انقلاب نزد نسل انقلاب کرده قرار دارد، و تا دچار فراموشی و خاموشی نشده اند، بهتر است این وقایع مرور شود و به نسل حاضر و جدید منتقل گردد، هر چند باز خوانی این حوادث برای نسل شرکت کننده در انقلاب نیز شاید مصداق "فاین تذهبون" را تداعی کند، و این خود تاثیر گذار و خاطره انگیز و یادآور مواردی باشد، که بر آنان گذشته است، و امروز مرور آن به دور از لطف نیست. مطلبی که خواهد آمد، خاطرات یکی از جوانان انقلابی دهه 1350 است که مستقیما در حوادث انقلابی آن روزها در شهرستان شاهرود در استان سمنان دخیل بوده، و گاه حضور موثر و اجرایی داشته است، و به بیان دیگر بخشی از روند طی شده در این شهرستان را روایت می کند، که بزرگترین و قابل توجه ترین شهر استان مذکور است، که عینا آورده می شود : کیفیت راهپیمایی ها در شهرستان شاهرود :…
                                                              • ،آرامشهر، اسلامشهر، امامشهر، ،شاهرود، انقلاب 57، تظاهرات، آیت الله توحیدی، آیت الله نعیم آبادی ، آیت الله طاهری
                                                              • سید جعفر میر غفوریان، قربانعلی میرآخوری، ولی‌الله محمدی، محمدمهدی کریمی، نرگس قصابان، ناصر بیاری، شیخ محمدحسین باقری، رجبعلی کریمی، شیخ حسین حیدری، محمد مهدوی میغان، اسحاق احسان فر و علی‌اصغر مخبریان
                                                                ]]>
                                                                www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 05 Nov 2019 18:45:44 +0330
                                                                فکر و عمل متمدنانه، کناکشی در واکنش امریکایی ها به جلال طالبی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/785.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/785.html فکر و عمل متمدنانه، کناکشی در واکنش امریکایی ها به جلال طالبی
                                                                 مقدمه سایت یادداشت های بی مخاطب): در این نوشتار نگاهی خواهیم انداخت به واکنش امریکایی ها، به هدایت هوشمندانه و علمی تیم ملی فوتبال ایران توسط سید جلال طالبی [1] سر مربی با تجربه ایرانی که با هدایت های ناشی از یک عمر تجربه ورزشی، شکست به یاد ماندنی را به تیم رقیب امریکایی تحمیل کرد، کشوری که خود در آن مقیم است، مصاحبه ایی که می آید حاوی سخنان این افتخار فوتبال ایران است، به موضوع برخورد مردم و دولت امریکا با ایشان، و به فضای بعد از پیروزی بر تیم ملی امریکا می پردازد. اما پیش از آنکه به سخنان تامل برانگیز این مربی ارشد ایرانی بپردازم، باید گفت، فوتبال و ورزش های این چنینی در جامعه مدرن امروزی مخدر خوبی برای ملت هاست، تا مسایل و مشکلات خود را 90 دقیقه فراموش کنند، و تمام آنچه آزارشان می دهد را بیرون از زمین فوتبال نهاده و فکر و ذهن خود را در پس حرکات "یازده نفر بازیکن"، راهبردهای یک مربی، و قضاوت های داور میدان متمرکز نموده، تا آنان به جای این نشستگان بر زمین، اوج توان ورزشی، مدیریت، دقت و تجربه خود را بروز دهند، و این طرف یک ملت، دقایقی آسایش خیال را تجربه کنند، و برای روزها و بلکه ماه ها سرگرم گفتگو در مورد جنبه های مختلف آن باشند. گرچه این دل سپردن ها فایده ورزشی برای همراهان این چنینی تیم ملی که در پشت صفحه جادویی تلویزیون ها نشسته اند، ندارد، شکم هاشان همچنان بزرگ و از قواره در رفته، دور کمر و تمام بدن شان را چربی گرفته، تنگی نفس، چربی خون، دیابت، فشار خون و هزار درد بی درمان و با درمان جسمی شان را در این همراهی هرگز درمانی نخواهد بود، ولی این کارکرد را دارد که وسیله تفریح، کُری خوانی ها، چالش های بی اساس، دسته بندی های مجازی و... شوند، و گاهی بخندند و گاهی بگریند و... و خلاصه، خوش باشند و عمر بگذرد. اما با این همه، واقعیت این است که تیم ملی ایران با هر تعداد، و درهر شاخه ورزشی که راهی میادین مسابقات جهانی می شود، قلب و دل ایرانیان بسیاری را نیز به همراه می برد، و با هر نفسِ نمایندگان ورزش ایران در این میدان ها، ایرانیان دیگر نیز نفس های خود را ناخودآگاه همراه می کنند، تو گویا این همنفسی می تواند نفس نمایندگان کشورمان را در میادین ورزشی دراز، توانا، قدرتمند و... کند. ایرانیان چون بعضی از ملت های دیگر،…
                                                                • فوتبال، جلال طالبی، سر مربی تیم ملی فوتبال، تیم دارایی، تیم تاج، ایرانجوان، بازی های جام جهانی 1998 فرانسه، تیم ملی فوتبال امریکا، تفکر و زندگی متمدنانه، ورزش و سیاست
                                                                  ]]>
                                                                  www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 02 Oct 2019 19:39:37 +0330
                                                                  خاطراتی از روز شروع جنگ ایران و عراق در 31 شهریور 1359 http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/780.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/780.html یک بیمارستان جنگی
                                                                  متاسفانه این روزها انگار دوباره به سمت خون و خشونت پیش می رویم، به سمت آماده شدن شرایط ورود به یک جنگ تمام عیار و نابودگر دیگر؛ مثل جنگی که در 31 شهریور 1359 آغاز شد و کشور و نیروی انسانی آن را برای هشت سال بلعید، و این روزها به لحاظ سیاسی، تقریبا همه شرایط را آماده کرده اند، تا ایران را دوباره وارد جنگ جدیدی نمایند، افسوس که سایه جنگ و خشونت انگار از سر این مردم و کشور قصد رخت بر بستن ندارد. خاطراتی که می آید مربوط است دیده های تعدادی از دانشجویان دانشکده داروسازی دانشگاه تبریز، که بعد از پایان تحصیلات و کسب مدرک دکترای داروسازی از این دانشگاه، لاجرم باید وارد بازار کار می شدند، و پیش از آن که زندگی بعد از فارغ تحصیلی خود را آغاز کنند باید به سربازی اعزام می شدند؛ و از قضا اعزام آنان مصادف گردید با آغاز جنگ ایران و عراق در 31 شهریور 1359، اکنون بعد بیش از 38 سال همدیگر را ملاقات کرده و از این روزها می گویند، این خاطره گویی ها ابتدا با شعر یکی از دوستان همکلاسی این رفقای قدیمی آغاز می شود، که در رثای دوران تحصیل در تبریز است، دورانی که خود شامل سال های مبارزه با رژیم گذشته بود، که قبلا خاطره ایی از یکی از این دوستان در همین سایت، آورده بودم [1] : خوشا آن روزگار خرسواری که از یادش شوم، حالی به حالی خوشا آن یار رند اصفهانی خوشا با محتسب، آن بی خیالی خوشا جامُ، مرندُ راه تبریز نهار دسته جمعی، خوب و عالی خوشا شبگردی شب های تبریز به راه "شاه گلی" با جیب خالی خوشا ارزانی آن روزگاران خوشا آن شام سلفِ ده ریالی خوشا استادهای نکته پرداز فریدُ، سبتی و دکتر جلالی خوشا آن بچه های بی غل و غش ز تهرانی ُ یزدیُ و شمالی همه عاقل، همه دانا، همه دوست، یکی هم مثل بنده، لااُبالی رفیقانی چنین یک رنگ و یک دل ندیدم بعد از آن در این حوالی خوشا کز نغمه های ساز و سنتور به پا می کرد سید، شور و حالی اگرچه قافیه ناجور آید خوشا محمودُ، عباسُ و مُکاری اما جواب این شعر از زبان مرحوم دکتر طاهایی خوشا آن روزگاران که یار در رکاب بود بر سر نبود موی سپیدُ و ایام شباب بود چه خوش می دادیم دل به هر لبخندی بی خبر از گذر عمر که در شتاب بود بر پله سنگی دانشکده،…
                                                                  • نه به جنگ، 31 شهریور 1359، خاطرات ، دارو سازان
                                                                    ]]>
                                                                    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 19 Sep 2019 21:17:30 +0430
                                                                    غزه، فلسطین، گزارشی از شرایط محاصره و توریسم http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/777.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/777.html یهودیان در غزه
                                                                    نمی دانم [1] خدا با سرزمین فلسطین و مردمش چه سرّ و اسراری دارد، که از بس برای آنان پیامبر اعزام کرد، باید آنرا سرزمین انبیا، و مردمانش را نازپروردگان خدا نامید. سرزمین داوود، سلیمان، اسراییل، اسماعیل، اسحاق، یحیی، عیسی، موسی، یوسف و... ده ها پیامبری که طبق گفته قرآن، تورات و انجیل، خداوند بر این سرزمین فرستاد، تا هوای مردمش را بیش از تمام مردم کره زمین داشته باشد، و انگار در هر نقطه آن راه هایی به آسمان بوده، تا بین آسمان و زمین، همواره پیام رد و بدل شده، و ارتباط هیچگاه قطع نباشد. اما در کنار این همه لطف و لطافت، در این سرزمین همواره جوی خون نیز جاری بوده، و انگار حالا حالاها خواهد بود، پای برج و باروی شهرهای این منطقه مقدس، آنقدر خون از مسیحیان، مسلمانان، یهودیان و صاحبان اصلی آن، یعنی فلسطینیان ریخته شده است، که باید آن را سرزمین فتنه و خون نامید؛ روندی بی پایان، چرا که در همین حال هم، باز این سرزمین آبستن خون های بزرگ دیگر است، و انگار اکنون نوبت یهود و مسلمان است که بر این سرزمین چنگ انداخته رجزخوانی خون به پا کنند، و همواره کسانی در کمین دیگری باشند، تا باز سرزمین انبیای خود را از دیگری باز پس گیرند، و باز دشت ها و کوه هایش را با خون ما انسان ها شستشو دهند، و این دور باطل تسلط و خون را پایانی نباشد. این روزها مدعی دست به نقد این سرزمین، در بکش بکش های بی پایان تاریخی خون و تجاوز، فلسطینیانی هستند، که اکنون در چنبره زر و زور و تزویر مهاجرانی از اروپا، امریکا، آسیا و افریقا، گرفتار آمده اند، کسانی که به نام سرزمین موعود یهود، سیل وار آمدند، تا ساکنان ساکن را بی سکون و بی وطن و آواره کرده، و از شهر و دیار خود بیرون کنند؛ هرچند بر این مهاجران نیز نمی توان خرده گرفت، چرا که وقتی پای مذهب و حکم مذهبی پیش کشیده می شود عقل کور شده و انسان به برده حکم تبدیل می شود، از این رو آنان نیز خود بازیچه آیاتی در تورات موسای خودند، که فلسطین را سرزمین موعود اعلام و علمای یهود که در بوق های خود یک تاریخ بر اجرای حکم خدا دمیده اند، و آنقدر بر منابر از ثواب تسخیر این سرزمین گفتند و می گویند، تا خون ها را در مایه مذهب مخلوط، و در رگ های رهروان خود، برای گرفتن این سرزمین به جوشش…
                                                                    • غزه، فلسطین، اسراییل ، مذهب، امام موسی صدر
                                                                      ]]>
                                                                      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sun, 08 Sep 2019 02:01:50 +0430
                                                                      گزارشی از نشست با حافظان سلامت فردی و محیط زیست – خام گیاه خوران http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/770.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/770.html خام گیاه خواری یعنی سلامت فردی وحفظ  محیط زیست
                                                                      خدا نیامرزد علی را! به شماها او آموخت که جلوی حاکم ها بایستید و این گونه (پرخاشجو) سخن بگویید. (خطاب معاویه ابن ابی سفیان، به یک خانم که با او بعد از شهادت حضرت علی، بگو مگو کرد) "ما علی را گرفتیم که پیامبر را گُم نکنیم، نه این که از علی پیامبر دیگری بسازیم" "دکتر علی شریعتی" در حالی که جوامع و اغلب انسان ها غرق در سبک زندگی، افکار، رفتار روتین (خوب و یا بد) خود هستند و بی توجه و یا با توجه، آنرا ناگزیر تلقی کرده، آگاه از اشتباه خود، و یا ناآگاهانه بدان ادامه می دهند، و همانطوری هستند که نسل به نسل به ارث رسیده و بوده اند، حتی در چنین جوامعی نیز هستند کسانی که، این همراهی را وا نهاده، کمی متوقف می شوند، و در وضع خود فکر می کنند، و با کشف کجی ها در فکر و رفتار و زندگی خود، مصمم به تغییر می شوند، و البته نیز در آن تغییر می دهند، و اصلاحات را از خود شروع کرده، بجایی این که توقع اصلاح جامعه را به یکباره داشته باشند، خود را به عنوان خشت، خشت این جامعه تغییر می دهند، تا بلکه روزی جامعه نیز به خود آید، و همه به راه درست باز آیند. دوشنبه و در مناسبت 28 مرداد، در حالیکه، در حال و هوای کودتایی غم انگیز بودم، که بساط دمکراسی و مردان آزادیخواه را برچید، و رهبر جریان آزادیخواهی جناب دکتر محمد مصدق را آنقدر حصرکننده، در حصر و زندان خود نگهداشت، تا جنازه این محصور از حصر بیرون رود، در چنین روز تلخی، میهمان جمع گرم و شیرین و صمیمی و مردان و زنان مصمم و مهربان "انجمن تغذیه سالم شهرستان شاهرود" بودم. کسانی که با اتخاذ یک سبک زندگی خاص، قصد دارند هم حافظ سلامت و زندگی خود و هم طبیعت به عنوان مادر همه موجودات زنده باشند. آنان "خام گیاه خواری" را پیشه خود ساخته اند که در یک کلام می توان آن را "مهارت حفظ سلامت فردی و محیط زیست" نام نهاد. گزیده ایی از اهم آنچه را که در این جلسه، از این عزیزان شنیدم را گزارش خواهم کرد، هر دوشنبه این عزیزان جلسات تبادل تجربه و تبلیغ راه خود را دارند، و بی هیچ چشمداشتی تجربه زیبا و سلامتزای خود را به همه عرضه می دارند : تمام امراض شما از بشقاب غذای شماست، با تغییر آن سلامت جسم و روان خود را تضمین کنید. برای هر لیوان…
                                                                      • شاهرود ،خام گیاه خواری ، حفاظت محیط زیست، سلامت فردی
                                                                        ]]>
                                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 20 Aug 2019 12:50:00 +0430
                                                                        روش تاثیر گذاری دانشجویان روی سناتورهای ایالتی امریکا http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/743.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/743.html دیدار شاه و کارتر
                                                                        با توجه به شرایط پیش آمده در روابط ایران و امریکا و طبل شوم جنگ که بین دو کشور در حال نواختن است، در حالی که اگر جنگ در گیرد، دیگر چندان ربطی به حاکمیت کشورها ندارد، و ویرانی آن را همه خواهند چشید، لذا در راستای شعار "نه به جنگ"، بهتر است ایرانیان مقیم امریکا برای دور کردن شرایط جنگی و خطر از کیان ایران و ایرانیان، عفریت جنگ که دیگر خوب و بد نمی شناسد، هر چه در توان دارند بکار گیرند، همانگونه که جوانان دوره انقلاب از هر امکانی استفاده می کردند و مرتب روش های مختلف را امتحان می کردند، تا به هدف خود برسند؛ خاطراتی که در پایین می آید، می تواند نشانگر بخشی از این اقدامات باشد، که در راستای منافع ایران و ایرانیان در آن روزها در جریان بود، اکنون نیز این روش ها می تواند مد نظر ایرانیان مقیم امریکا و کانادا قرار گیرد، تا بتوان ابتکار عمل را از جنگ طلبان دو طرف خارج کرد. خاطراتی که ذیلا می آید، برگرفته از مصاحبه با یکی از دانشجویان ایرانی عضو "انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی امریکا – کانادا" است که به چگونگی مبارزه با رژیم شاه از طریق تاثیر گذاری بر سیستم رای گیری امریکا در ایالت های مختلف اشاره دارد، خاطراتی از حوادث و بازیگران قیام سال های 1356 تا 1357، دو سالی که قیام مردم ایران آغاز شد و شدت گرفت و بدنبال آن به سقوط سلسله پهلوی انجامید، این خاطرات در تاریخ 1 تیر 1398 روایت شده است: "من در سیاتل امریکا، در منزل خانم سن و سال داری به نام کاترین لی (K.Lee) اتاقی را به مبلغ ماهانه 60 دلار اجاره کرده بودم، اجداد این خانم اهل اسکاتلند در انگلستان، که به امریکا مهاجرت کرده بودند، او یک رادیو بزرگ قدیمی داشت و همیشه اخبار جهان را از طریق خبرگزاری BBC دنبال می کرد. انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی امریکا - کانادا هر سال شب عید که می شد، یک عکس بزرگ از آقای خمینی، که تقویم سال جدید روی آن چاپ شده بود، را برای ما می فرستاد، و من آن را بر دیوار هال همین منزل نصب کرده بودم، اگرچه این خانم امریکایی آقای خمینی را نمی شناخت ولی با عصای خود به او اشاره می کرد و می گفت "او مرد خوبی هست (He is a nice man)"، ایشان این نظر را از روی چهره و تصویر آقای خمینی، و توضیحاتی که من به او در خصوص …
                                                                        • امریکا، سناتور، ابراهیم یزدی، سنای امریکا، تاثیر گذاری بر سناتورها، پهلوی
                                                                          ]]>
                                                                          www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 25 Jun 2019 16:30:07 +0430
                                                                          واکنشی به روایت دکتر سید حسین نصر از دکتر علی شریعتی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/742.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/742.html واکنشی به روایت دکتر سید حسین نصر از دکتر علی شریعتی
                                                                          من خود شریعتی را نه دیده ام و نه با آثار او آشنایی کافی دارم، اما کتاب های او را عنوان به عنوان، در چاپ های بی کیفیت که معلوم بود، زیر زمینی و اما در تعداد زیاد، به روش "از تولید به مصرف" منتشر می شد، و جوانان قبل از انقلاب آنرا بین خود دست به دست می کردند، را دیده ام، شاید در آن کم سن و سالی، عدم جذابیت اوراق و چاپ هم بود که هرگز این کتاب ها را با همان ولع تمام که بزرگترها می خواندند، رغبت نمی کردیم که بگیریم و چند خط از آن را بخوانیم و... به عدد انگشتان دست هم شاید سخنرانی های او را گوش کرده باشم، شریعتی متعلق به جوانانی بود که انقلاب را به سمت پیروزی بردند، و مبارزات ضد استبدادی و حاکمیت فردی را پیش راندند، جوانان دور بعد، از شریعتی چیزی نمی دانند جز خیابانی که به نامش مانده است، بین نسل انقلاب کرده و نسل بر نتیجه انقلاب نشسته، یک گسست و شکاف کامل وجود دارد، وقتی پای صحبت جوانان انقلاب کرده می نشینی انگار آنان از دنیایی دیگر آمده اند و از دنیا و آرمان ها و افراد دیگری می گویند، که نسل ما کاملا از آن بی خبر است، که این ناشی از مشکل رسانه ها در کشور ماست، رسانه هایی که به هرکه بخواهند تریبون می دهند، و قادرند یک نسل را از داشتن تریبون محروم کنند، و به نوعی از صفحه اجتماع حذف نمایند. اول تیرماه 1398 در حواشی سالروز فوت دکتر علی شریعتی مصاحبه ای تحت عنوان " پروژه تاریخی شفاهی ایران، دوره پهلوی دوم" توسط دفتر تاریخ شفاهی و تصویری ایران" حاوی روایت جناب آقای دکتر سید حسین نصر، [1] از پرونده فعالیت دکتر علی شریعتی به دستم رسید، که خیلی برایم تامل بر انگیز بود، متن سخنان ایشان در این کلیپ 7 دقیقه و 24 ثانیه ایی که توسط "تاریخ آنلاین" منتشر شده است، بدین شرح است : مسجد حسینیه ارشاد "من تماسم با مرحوم دکتر شریعتی بیشتر از طریق حسینیه ارشاد بود. یک فردی به نام آقای همایون، آمد این حسینیه را درست کرد، و چهار نفر را به عنوان رایزن ها و مشاورین اصلی این مرکز انتخاب کرد، مرکب از مرحوم مطهری، خود بنده، شریعتی و کسی به نام شاهچراغی که یک حجت الاسلام بود، بسیار باهوش و برجسته، که بیچاره سکته کرد و در جوانی مرد، مال شیراز بود. ما چهار نفر بودیم. بعد هم…
                                                                          • حسینیه ارشاد ، سید حسین نصر، دکتر علی شریعتی ، ساواک، چه گوارا،
                                                                            ]]>
                                                                            www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 24 Jun 2019 08:12:00 +0430
                                                                            قربانیان تلاش برای فتح اورست در بهار 2019 http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/720.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/720.html صف انتظار برای صعود به قله اورست در این روزها
                                                                            مقدمه مترجم: کوهنوردی از ورزش هایی است که رقابت چندانی بین کوهنوردان در جریان نمی باشد، و هر کوهنوردی بنا بر قرار با خود، و توان بدنی اش، که هر لحظه به او نسبت بین مدت و مقدار باقی مانده از صعود، و انرژی او را برای ادامه را محاسبه و اعلام می کند، و او طبق همین محاسبات قدم های خود را در کوه هماهنگ، و پیش می راند، سبقت گرفتن در کوه ها شاید بی معنی باشد، و پیشی گرفتن ها هم معمولا سبقت تصور نشده، بلکه تنها بیانگر سطح توان افراد است؛ لذا کوهنوردی یک ورزش انفرادی تلقی شده اگرچه شدیدا توصیه می شود که گروهی انجام شود، و این رضایت قلبی هر فرد است که به هنگام هر صعودی بدست می آید، و کوهنوردان چندان مقید به گرفتن زمان، ثبت رکورد و... برای کُری خوانی و فخر فروشی نیستند، و زمان صعود کمتر، تنها بازگو کننده توان بیشتر هر فرد است، وگرنه صعود کنندگان به هر قله ایی، نام خود را در دل خود به عنوان یکی از صعود کننده ثبت می کنند. اما قله اورست منتهای آروزی یک کوهنورد حرفه ایی است، تا در وهله اول حضور خود را در بلندترین نقطه جهان بدون ابزار بالا برنده ناشی از فنآوری هوایی، ثبت و به اجرا در آورد، شرایط سخت صعود به اورست باعث می شود که این تنهایی و اتکا به نیروی خود در این صعود بروز بیشتر و تبلور دقیق تری بیابد. البته مرگ در کوه ها یک پدیده رایج است که ناشی از عدم محاسبه و بی احتیاطی و گاه سختی مسیر صعود و شرایط آب و هوایی است و در این مورد، بیشتر مرگ ها هنگام بازگشت و در سرازیری اتفاق افتاده است. کوه را نباید تنها رفت، هرچند قهار و یکه تاز باشی، چرا که شرایط صعود گاه به لغزشی تبدیل به شرایط مرگ خواهد شد. این گزارش در واقع منعکس کننده وضعیت انسان هایی است که در فصل بهار جاری صعود به قله 8848 متری اورست را سر لوحه کار خود قرار دادند و متاسفانه دیگر با پای خود باز نگشتند، روح بزرگشان شاد باد، و قرین رحمت الهی، که در شرایط باد، سرما و عوارض ناشی از ارتفاع زیاد جان باختند : فوت سه تن دیگر، در اثر ازدحام اورست نوردان برای صعود این هفته [1] به علت ازدحام صعود کنندگان به اورست، 5 تن از اورست نوردان فوت کردند، این حوادث زمانی اتفاق افتاد که جمع زیادی از…
                                                                            • قربانیان صعود به اورست بهار 2019
                                                                              ]]>
                                                                              www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 25 May 2019 14:11:28 +0430
                                                                              هفت دهه بعد از ترور مهاتما گاندی، تروریست ها در قدرت http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/688.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/688.html اوخود یک هندوی افراطی عضو آر.اس.اس است که در پشت پرده ترور گاندی است - نارندرا مودی نخست وزیر هند در حال اعطای گل به مجسمه گاندی در احمدآباد هند
                                                                              جنایت به نام هر دین و مسلکی انجام شود، باز جنایت و ظلمی است آشکار؛ ترور و تروریسم در هیچ جای جهان با هم فرق نمی کنند، چه به نام "الله" صورت گیرد، چه به نام "رام" خدای هندو، و یا چه به نام "یهوه" خدای دین یهود و... امر غیر اخلاقی منکر است، توسط هر کسی که صورت گیرد، تفاوت نمی کند و ناپسند است؛ استبداد و سلطه ظالمانه بر خلق خدا هم همینطور است، و اگر نیک بنگریم بَد بد است و آن را به آب هیچ دین و مسلکی نمی توان شست، و تطهیر کرد، آب زمزم هم توانایی پاک کردن قباحت ظلم و استبداد و زورگویی، خشونت و ترور را ندارد، حتی اگر آن را به زیر آب باران جاری شده از ناودان طلای سقف خانه کعبه، و یا سقف قبله اول در بیت المقدس هم بگیری، پاک شدنی نیست. 22 اسفند سالروز ترور آقای سعید حجاریان (ایده پرداز بزرگ اصلاح طلب ایران) بود، که به طرز معجزه آسایی از تیر تروریست ها در سال 1378 که به قصد قتل او آمده بودند و تیر خود را در سرش شلیک کردند، جان سالم به در برد، اما باید تا آخر عمر ویلچر نشین ظلم تروریست ها باشد و... او البته بعدها به حال رقت انگیزی در جمع دوستارانش حاضر شد و سخنرانی مختصری کرد و در ملا عام اعلام نمود، که حاضر است برای مردمش، هزینه های بیشتری هم بدهد، اما محاکمه ترور، تروریسم و تروریست ها هم خود داستان دردناکی دارد و گاه انسان با خود فکر می کند، کاش کسی دنبال تروریست ها نرود، چرا که تروریسم از یک عقبه قدرتمندی برخوردار است که دستگاه قضا را هم در انجام وظیفه خود با مخمصه مواجهه می کند و معمولا با توجه به قدرت دست های پشت پرده ترور، به ریشه و دست های آلوده به خون و کثافت پس پرده تروریسم نمی توانند بپردازند، و لذا محاکمه تروریست ها و نتایج آن در احکام صادره هم خود به تقویت ترور و تروریسم منجر می شود و این غده های سرطانی فساد و تباهی و انحراف در بدن جامعه می ماند، تا باز دوباره کی و کجا صلاح بدانند و سر باز کند. چهره خندان و شاداب عامل ترور حجاریان در دادگاه، ندامتی از شلیک خود ندارد - سمت راست سعید حجاریان و معمولا در این گونه محاکمات در بالاترین حد خود، به محاکمه تروریست بی مقداری پرداخته می شود که به شلیک گلوله ایی…
                                                                              • ترور تروریسم تروریست سعید حجاریان مهاتما گاندی هندویسم افراطی تئوری عدم خشونت ملی گرایی هندو RSS BJP راستگرایان
                                                                                ]]>
                                                                                www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 16 Mar 2019 10:34:16 +0330
                                                                                شلاق اعتراضات 16 آذر 1353 دانشگاه تبریز کف پای دانشجو http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/682.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/682.html پاهایی که شلاق خورد تا برای مبارزه نیاید
                                                                                شاید بتوان گفت که هرچه را قصد نابودی اش کردی، آن را ملعبه دست سیاستمدارانش قرار بده، از انسانیت گرفته، تا دین، هنر، علم، اخلاق، قانون، نظریات علمی اجتماعی و انسانی و هرچه را که از نظر ارزش نزد انسان ها محترم و کارساز است، را که در این فرایند وارد کنید، حکم نابودی اش را خود بدست خود امضا کرده، و می توان پیش از مرگ، به فاتحه خوانی اش رفت. هنر در خدمت سیاست، افتضاحی خلق خواهد کرد که نه تنها ماندگاری نخواهد داشت، بلکه هنر در خدمت سیاست، حاصلی جز صدمه و به تمسخر گرفتن بهترین ها نخواهد بود، دین در خدمت سیاستبازان، به ابزاری برای نابودی دین باوری، و هرچه بدو تعلق دارد، تبدیل خواهد شد. نظریات انسانی که برای سعادت بشر گفته می شود نیز وقتی در خدمت سیاست قرار می گیرد، از خاصیت اصلی خود تهی شده و به ایدئولوژی در راستای نابودی رقیب و مخالف در درجه اول، و در مرحله بعد انسانیت تبدیل خواهد شد. یک مثال بارز آن نظریات چپ گرایانه است که یکی از راهکارهای علمی در اداره جامعه در قرن گذشته و حتی قرن 21 تلقی می شود عده ایی بر کارایی نجات بخش آن اصرار دارند، و دانشمندان متفکر بزرگی آن را در عرصه علم اجتماع بیان داشته اند، تا انسان را اسارت سرمایه، سرمایه دارها و... نجات دهند، و عدالت اجتماعی، برابری و... را بدو باز گردانند. مفاهیم زیبایی همچون آزادی، عدالت و برابری اجتماعی از دغدغه های نظریه و متفکرین چپ است. اما متاسفانه همین نظریه ی زیبای عالمان علم اجتماع، که نجات بشر از نابرابری و ظلم را هدف گرفته و تئوریزه کرده است، خود به بندی بزرگ برای کسانی تبدیل می شود که در چنین سیستم و ایدئولوژی قرار گرفته اند، و کار بزرگی که تاکنون در رژیم های کمونیستی و مائویستی دیده ایم، این که در اثر این انقلابات انحصار قدرت از فرد، به طبقه منتقل شده، و ظلم و استبداد و زنجیر طبقه بر طبقات دیگر رقم خورده است، و سیاسمتداران طبقه ایی که مدعی کشاورزان، مستضعفین و کارگرانند، خود، به دیکتاتوران بزرگی تبدیل می شوند که خلاصی از همین بند، برای بندگان گرفتار آمده در چنین سیستمی، خود به محالی بزرگ تبدیل می شود، و اگر آنها از درون نپاشند، شاید خلاصی از سیستم امنیتی و استبدادی آنان هرگز محقق نشود، و به نظر من مهمترین علت فروپاشی این گونه سیستم ها، تاکنون کاستی های درونی خود آنان بوده است، تا…
                                                                                • 16 آذر روز دانشجو دانشگاه تبریز شریعتی چپ ایران سیاست مذهب هنر ساواک گارد مبارزه
                                                                                  ]]>
                                                                                  www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 04 Mar 2019 10:58:43 +0330
                                                                                  اندیشه های سیاسی و پست مدرنیسم http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/631.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/631.html اندیشه های سیاسی و پست مدرنیسم
                                                                                  پست مدرنیسم نقد مدرنیسم و به چالش خواندن مواضع کلیدی و اساسی مدرنیسم است. نوعی عبور از مرحله مدرنیسم و رسیدن به مرحله ایی دیگر است. البته منتقدان پست مدرنیسم منکر چنین عبوری هستند، برخی نیز همدلانه و محتاطانه پست مدرنیسم را در حال گذر از مدرن به پست مدرن می دانند، و مدافعان سرسخت پست مدرنیسم نیز می گویند که دیگر پایه های محوری مدرن را باید متعلق به گذشته ایی که شتابان از ما دور می شود و فاصله می گیرد، دانست. حسن از مهمترین پست مدرن ها در زمینه ادبیات، خصایص ضد نخبه گرایی، در کنار ضد اقتدارگرایی، خود پراکندگی، و همچنین میل به مشارکت و.. را از ویژگی های پست مدرنیسم بیان می کند. اگرچه گفته می شود که اولین بار فدریکو د اونیس ادیب اسپانیایی، علیه ادبیات مدرنیسم، از این واژه استفاده کرد، ولی فیلسوف آلمانی رودلف پان ویتز، در شرح افکار هیچ انگارانه ی (نهلیسم) نیچه، از واژه پست مدرن سخن گفت، و هابرماس هم نیچه را نقطه ی عطف در پست مدرنیسم، ارزیابی می کند. در سال 1939 متکلمی به نام بل با تاکید بر بازگشت مذهب و شکست سکولاریسم مدرنیته، و در جایی دیگر توین بی، مورخ و مفسر مشهور تاریخ در ارجاع به ظهور اجتماعات توده ایی و تحولات نوین، اصطلاح پست مدرن را بکار بردند. و بعد از جنگ جهانی دوم جامعه شناسان امریکایی، معماران و بعدها فلاسفه ایی مانند لیوتار، اصطلاح پست مدرن را به کار گرفتند. این که چگونه پست مدرنیسم، مدرنیسم را به چالش طلبیده است، باید گفت درک پست مدرنیسم بدون درک مدرنیته یا دست کم درکی که پست مدرن ها از مدرنیته دارند، امکان پذیر نیست. استفن وایت در پژوهشی در مورد نظریه سیاسی، و پست مدرنیسم معتقد است که مقوله فرا روایت های (Meta-Narratives) مدرنیسم، مهمترین موضوع مورد چالش پست مدرن هاست. فرا روایت از دیدگاه پست مدرن، آن ویژگی و یا ویژگی هایی، از مدرنیته است که به وسیله طرفداران و اندیشمندان مدرن از عناوینی مانند علم، درک یا فهم که به طور عمومی و گسترده می توان پایه های ثابت و فراگیر از علوم و درک تحولات اجتماعی و همچنین جایگاه انسان و نحوه نگرش به خلقت را تامین و تضمین نماید، استفاده می شود. مهمترین شکل فراروایتی، نحوه نگرش به عقل و عقلانیت نهفته در عصر روشنگری می باشد. پذیرش عقلانیت را می توان در عصر روشنگری یافت، که سابقه آن به زمان دکارت و تجربه گرایی و استفاده از روش…
                                                                                  • ژان فرانسیس لیوتار میشل فوکو مدرنیسم و پست مدرنیسم هانا آرنت کارل ریموند پوپر
                                                                                    ]]>
                                                                                    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 17 Dec 2018 17:18:02 +0330
                                                                                    توتالیتر، تمامیت خواهی مطلق در رهبری http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/630.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/630.html آنچه من می گویم ببین و بگو ولا غیر
                                                                                    مقدمه من: خیلی جالب است که دیکتاتورترین سیستم های حکومتی، مدعی ترین در رابطه با احقاق حقوق مردم هستند، و بیشترین حقوق را از مردم سلب می کنند، جالب است که موسولینی نظام فاشیسم خود را جایگزین مناسب نظام های متکی بر مردم سالاری و دمکرات می دانست؛ او و هیتلر هر دو از تئوری سوسیالیسم، که باز یکی از تئوری های مدعی مردم و مردم گراست، استفاده کردند. اینان کسانی اند که بیشترین شعار را به نفع مردم می دهند، و مردم در چنگال این نظامات قدرت تکان خوردن بدون اذن آنان را ندارند، و ساختار حاکمیت نیز طوری برنامه ریزی می شود که منویات دل رهبران، مهمترین برنامه کاری کارکنان حاکمیت باشد. و این مردم هستند که باید خود را با خواست رهبر چنین نظام هایی هماهنگ کنند، و حاکمیت اصلا لزومی به رصد و پیگیری خواست مردم نمی بیند، و در بیشتر موارد هم اگر خواسته از سوی مردم مطرح شود، درست عکس آن تصمیم گیری و عمل می شود، به طور غیر مستقیم این امر برای مردم روشن شود که نباید خواستی داشته باشند. در حالی که تمام رسانه ها کنترل شده و در خدمت چنین نظام های هستند، همه خود را موظف می بینند گوش به دهان دهان پیشوا، جنبیدن هایش را هم گزارش کنند، و در جهت منویات دل او، حرکت خود را تنظیم نمایند، همین رسانه ها مهمترین خواسته های اعلام شده مردمی را نیز نادیده گرفته و سانسور می کنند و حتی به عکس آن عمل می شود، تا به مردم تفهیم نمایند، که خواسته ایی نداشته باشند، الا پیگیری خواست های پیشوا؛ اما برگردیم به بحث کتاب : توتالیتاریانیسم را موسولینی (رهبر فاشیست ایتالیا) ابتدا وارد واژگان سیاسی کرد، که بیانگر تصمیمی است که "در صدد احاطه بر تمام شئون زندگی فرد می باشد". فاشیسم، نازیسم، استالینیسم که با کثرت گرایی و نظام های آزاد و مبتنی بر حاکمیت مردم، مخالفند و قدرت را به گونه ایی متمرکز در دست رهبر قرار می دهند، و با داشتن حزب واحد همچون ابزار بکارگیری این قدرت، در تمام شئون جامعه دخالت می ورزند، را حاکمیت توتالیتر گویند. کمونیست این تلقی نسبت به خود را ناشی اختلافات ناشی از جنگ سرد می دانند، و حتی برخی از متفکرین مکتب فرانکفورت با دیدگاه های مارکسیستی، نیز موافق این همانی کمونیسم با حکومت توتالیتر نیستند. گرچه در این همانی کمونیسم و توتالیتر خدشه است، اما شواهد زیادی استالینیسم را با حاکمیت توتالیتر این همانی می کند.…
                                                                                    • هیتلر موسولینی دیکتاتوری حامعه توده ایی انحصار در قدرت تک حزبی دو قطبی توتالیتاریانیسم توتالیتر هانا آرنت
                                                                                      ]]>
                                                                                      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sun, 16 Dec 2018 15:51:54 +0330
                                                                                      فمینیسم چیست و فمینیست ها چه می گویند http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/629.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/629.html فمینیسم چیست و فمینیست ها چه می گویند
                                                                                      وجه مشترک تفاسیر مختلف جنبش های فمینیستی این است که زنان به دلیل جنسیت شان گرفتار تبعیض شده اند. و لذا لازم است برای تغییر این وضع اقدام شود. اصلی ترین سوالات فمینیسم برای فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی در این سه قالب شکل گرفته است : الف) مردان چگونه مسلط شدند ب) چرا این سلطه پذیرفته شد ج) نتایج این سلطه چیست. مفروض اصلی آنان این است که مردان بر زنان به اشکال مختلف تسلط پیدا کردند و فمینیست ها آنرا شکل یافته و نه امر وجودی می دانند. فمینیسم جنسیت را محور تفکر و رفتار قرار داده است. افلاطون برابری زن و مرد پاسدار را می پذیرد؛ اما در جایی دیگر حکم می دهد که مردان بزدل و ترسو که زندگی را با بیدادگری سپری کرده اند، در زندگی بعدی خود در قالب زنان در می آیند. ارسطو نیز زن را در مرتبه مرد قرار نمی دهد و زن را زیر دست و مرد (رییس خانواده)، ولی حاکم بر بردگان و خدمتکاران بر می شمارد. در خلال عصر روشنگری و سپس انقلاب فرانسه بود که مناسبات زن و مرد مورد سوال قرار گرفت، مری آستل (1666-1731) نخستین فمینیست انگلیسی بود که از محافظه کاران و طرفداران سلطنت بود، وابستگی عاطفی به مردان، حتی ازدواج را توصیه نمی کرد. مری ولستون کرافت (1759-1797) که به شدت متاثر از عصر روشنگری و انقلاب فرانسه بود تاکید داشت که ذهن فاقد جنسیت است، او تا آنجا پیش رفت که تلقی رمانتیک ها، خاصه روسو را در تمایز طبیعی میان زن و مرد و تاکید بر بار عاطفی و معنویت نوع زنانه را مورد سوال قرار می دهد. فمینیسم در قرن 19 و 20 اشکارا وجه سیاسی – اجتماعی پیدا کرد. رساله "انقیاد زنان" توسط جان استوارت میل که در سال 1869 نوشته شد، مهمترین اثر فمینیستی قرن نوزدهم به شمار می رود. امیل انقیاد هر یک از دو جنس را در برابر دیگری مورد سوال قرار داد و از اصل برابری کامل دفاع می کند. از انواع فمینیسم می توان به فمینیسم لیبرال، سوسیالیست، مارکسیست، سیاه و نوع رادیکال نام برد. مثلا نوع لیبرال بر آزادی و حقوق برابر تاکید دارد، نوع مارکسیستی رهایی کامل زنان را در گرو پیشبرد مبارزات طبقاتی و دیگر مقولات در مارکسیسم برجسته می کند. خود آقای مارکس (بنیانگذار مارکسیسم) نه در مورد زنان مطالب گسترده ایی نوشت و نه در مورد یهود که خواستگاه مذهبی خانوادگی اش است. سوسیالیست های تخیلی زنان را هم در…
                                                                                      • فمینیسم فمینیست زن اوریانا فالاچی سیمون دبووار خانواده مرد
                                                                                        ]]>
                                                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sun, 16 Dec 2018 05:51:39 +0330
                                                                                        چهره های یهودی مکتب فرانکفورت، میراث مارکسیسم http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/628.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/628.html چهره های شاخص مکتب فکری فرانکفورت
                                                                                        مقدمه من : نمی دانم چه سرّی در دین یهود و مردان این دین الهی نهفته است، که این ناچیز مردان در تعداد، بزرگ مردانی بسیار زیاد موفق در علم، تحقیق، صنعت، ثروت، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... داشته و دارند، که دنیای علم و انسانیت را فارغ از منفی و یا مثبت بودن حرکت تاریخی اشان تکان محکمی داده اند، از مخترعین و نظریه پردازان در علوم تجربی گرفته (اسحاق نیوتن و...)، تا دنیای پر تلاطم علوم انسانی به خصوص فلسفه و روانشناسی (فروید، یونگ، فروم و...) که آنان در پایه گذاری و توسعه آن نقش اساسی داشته اند. مکتب فرانکفورت نیز مشتی از خروار و هسته ایی از متفکرین اکثرا یهودی است، که در آلمان بعد از جنگ جهانی اول شکل گرفتند و با نظریه پردازی و تحقیق علمی مستمر خود، راهی نو را در گشودن دروازه های تفکری جدید و خارج شدن از صفر و صد تفکرهای وقت از جمله مارکسیسم گشودند. برای من این قوم تاریخی چند هزار ساله، که حداقل جناب موسی و عیسی مستقیم برای آنان اعزام شده اند، [1]سوالات بسیاری را بر می انگیزد، آنان آنقدر در تاریخ تحول الهیاتی بشر مهم و تاثیر گذار بوده اند که توانسته اند نظر خداوند را به سوی خود مکرر جلب کرده [2] و لااقل اغلب پیامبران و موضوعات قصه های قرآن به همین قوم و پیامبران شان اختصاص داده می شود، و کتاب آخرین دین الهی که باید در مورد بشر باشد، زیرا که ماموریتی جهانی و آزادی بخش برای بشر دارد، مملو از داستان های کمک، ارتباطات، آمد و شد حاکمان، داستان افراد موثر آنها، انحرافات شان، معجزاتی که به نجات، یا آواره گی آنان منجر شد، گلایه های خدا از آنان، انتظارات خدا از آنها و... است. و این واقعا تعجب مرا بر می انگیزد که این قوم چه توانایی خارق العاده ایی برای جلب نظر خداوندگارم داشته اند که با فرستادن پیامبرانی مکرر، بزرگ، ساختار شکن (ابراهیم، موسی، عیسی، یعقوب، یوسف و...) و حتی مجهز به قدرت های مافوق بشری که نظیر در تاریخ رسالت و بشر ندارد (سلیمان، داوود و...)، خداوند را به خود مشغول کرده اند، و حال هم در آخر الزمان خداوند، به ارسال آخرین پیام آور خود به سوی زمینیان اقدام می کند، باز او فردی از نسل یهود، یعنی از فرزندان اسماعیل است که او را در سرزمینی دور از دو تمدن بزرگ ایران و روم، در آب نمک می خواباند تا با معجزه خود، قرآن، برای نجات…
                                                                                        • آلمان نازی کمونیسم شوروی مکتب فرانکفورت هابرماس مارکوزه هورکهایمر، آدورنو مارکسیسم یهود
                                                                                          ]]>
                                                                                          www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 15 Dec 2018 06:34:43 +0330
                                                                                          مارکسیسم چیست و مارکسیست ها چه می گویند http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/626.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/626.html مارکسیسم مکتبی انقلابی
                                                                                          شعارهای زیبا و نجات بخش مردم، عام و مستضعف پسند چپ سوسیالیستی - کمونیستی، گاهی انسان را اغوا می کند، که شاید این راه نجاتی برای بشر در بند و اسیر این و آن باشد، ولی عملکرد سوسیالیسم، مارکسیسم و به خصوص کمونیست ها و آنچه که در جوامع آنان به عمل در آمده است، انسان را به وحشت و حیرت می اندازد، که چطور مدعیان یک مکتب رهایی بخش، به این حجم از ظلم منتهی شدند، و مکتب فکری این قشر از متفکرین وقتی به عمل در آمد، چنین دیکتاتوری خشن، بیرحم، سلطه جو، ظالم و اسارت بار را رقم زد، که اندیشه و انسان در آن له شدند. اندیشه چپ مارکسیسم به صورت تئوری مثل بسیاری دیگر از اندیشه های مدعی رهابخشی بشر، زیباست، ولی در عمل که در می آید غول استبداد، استثمار، خشونت، کشتار، زندان و... را به ظهوری آشکار می رساند. لذا به نظر من هر مکتبی را باید در انتهایش سنجید که آیا به آزادی اندیشه بیان و اعطای حق تعیین سرنوشت برای انسان منجر می شود یا نمی شود، که اگر نشود باید بوسید و به کناری نهاد حتی اگر شعارهایی زیبا داشته باشد. زیرا که قلاده های ایدئولوژیک، اقتصادی و یا سیاسی - اجتماعی را برای بشر آماده کرده و دست های آهنین خود را در دستکش های لطیف قرار می دهند و بندها را برای بشر به ارمغان می آورند. لذا حتی اگر ادعا شود که اندیشه ایی که بند با خود آورده، از آسمان هم نازل شده، آنرا باید به دور انداخت، که اگر عمق گیرد، خلاصی از آن بسیار مشکل خواهد شد؛ باتلاقیست که عمر نسل ها از انسان را بر باد خواهد داد. استبدادی که بلوک شرق برای بشریت تحت سلطه خود به ارمغان آورد، حتی خواندن ایدئولوژی آنان را سخت و ملال آور می کند، و اگرچه در حوزه اندیشه حرف های زیادی برای گفتن دارند، و در تبیین پدیده های انسانی و آفرینش حرف هایشان گفتنی و شنیدنی است؛ ولی حرف ها و ایدئولوژی که به سلطه بر انسان منتهی شود، باید به دور ریخته شود، و تنها اندیشه ایی باید مورد قبول قرار گیرد که آزادی انسان انتخاب، مختار بودن انسان در اندیشه و بیان را به رسمیت بشناسد و به زندان کردن انسان منجر نشود. به خصوص آزادی اندیشه و بیان و حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت، که پایه های اصلی انسان بودن انسان است. لذا با توجه به عملکرد این مکتب فکری،…
                                                                                          • بورژوازی پرولتاریا مارکسیسم شوروی لنین استالین شرق سوسیالیسم
                                                                                          • لوکزانبورگ کمونیسم مارکس لوکاچ گرامشی سرمایه داری کائوتسکی
                                                                                            ]]>
                                                                                            www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 12 Dec 2018 19:32:13 +0330
                                                                                            سوسیالیسم چیست، و سوسیالیست ها چه می گویند http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/613.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/613.html سوسیالیسم چیست، و سوسیالیست ها چه می گویند
                                                                                            سوسیالیسم دوست داشتنی این است که "با حداقل فداکاری، بیشترین نیاز انسان را برآورد". لاسکی سوسیالیسم نظریه اجتماعی است که از کلمه "سوسیوس" به معنی شریک و همراه مشتق شده است. نظام اشتراکی پیشنهادی افلاطون در کتاب جمهور، برای دو طبقه پاسدار و فلاسفه نوعی نظام سوسیالیستی تلقی می شود، حتی مهار آبهای رود نیل در مصر که حیات اجتماعی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد، نوعی عملی سوسیالیستی است. اما محیط مدرنیسم جدید هم باعث رشد سوسیالیسم شد، که اقتصاد صنعتی و سازوکار تولید اقتصادی – اجتماعی از مولفه های آن است. سوسیالیسم با فردیت انسان موافق نیست، و انسان را عضوی از پیکره اجتماع می بیند. و اصالت را به "زیست جمعی" انسان در قالب های مختلف می دهد. البته این نظر در غرب با تلفیق با اعطای آزادی های فردی از جمله در انگلستان اجرا شده است. سوسیالیسم منتقد صریح کاپتالیسم و اخلاق و عقاید بورژوازی آن است، لذا آن را به عنوان یک منتقد می شناسند تا جامعه ساز. مارکسیسم و آنارشیسم نیز از منتقدان نظریه سرمایه داری و در کنار سوسیالیسم مطرح اند. لذا گاه سوسیالیسم و مارکسیسم چنان در هم تنیده می شوند که تفکیک آنها مشکل می شود. گاهی سوسیالیسم در مقابل فردگرایی، گاهی در جهت طبیعت گرایی، گاهی برای لغو مالکیت خصوصی و... برجسته می شود، در انگلستان سوسیالیست های "فابیان" به روش کند و تدریجی و منعطف قصد داشتند طبقه متوسط و بالای جامعه انگلستان را متقاعد سازند که آموزه سوسیالیسم اصلح است اعتقاد به اصولی مانند دمکرات بودن تصمیمات، تدریجی بودن سیاست ها، پرهیز از اعمال غیر اخلاقی و عدم مخالفت با قانون اساسی نانوشته از مهمترین اعتقادات فابیون ها بود. که آنها در راستای جامعه سنت گرای انگلیس خواهان استفاده از تجربه گرایی در امر سیاست و حداکثر وفاق میان اقشار مردم و تاکید بر گروه های موثر بر افکار و رفتار جامعه بودند. سوسیالیست های انگلیسی در مقایسه با نوع آلمانی و فرانسوی بیشتر به اصلاح معتقد بودند تا انقلاب. نوع سوسیالیسم فرانسه که به "فوریه" معروف است خواهان تعاونی های داوطلبانه است و به صنعت کمتر بها می دهد. به نوعی جوامع کوچک نظر دارد و وقتی اینها در نیمه قرن 19 قدرت را در فرانسه به دست گرفتند، مارکس و انگلس نظریه کمونیسم را دادند و سوسیالیست های فرانسوی را به خیالپردازی متهم کردند. و سوسیالیسم آنان را سوسیالیسم تخیلی نامیدند، و معتقد بودند که بر اساس اصول علمی و کشف نیروهای محرکه تاریخ و…
                                                                                            • بین الملل اول سوسیالیسم سوسیالیست دولت مردم فابیان فوریه
                                                                                              ]]>
                                                                                              www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 23 Nov 2018 06:43:52 +0330
                                                                                              محافظه کاری چیست و محافظه کاران چه می گویند http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/609.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/609.html فقرا را با فقیر کردن اغنیا غنی نکنید - چرچیل
                                                                                              تفکر و منش محافظه کاری در مکاتب مختلف فکری از جمله سوسیالیسم، لیبرالیسم و... می توان دید. که به معنی مخالفت با تغییرات به خصوص تغییرات تند و حاد است. در آن سوی دیگر هم البته هر تغییرات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خواهی هم الزاما ترقی خواهی و انقلابی گری تلقی نمی شود. یکی از ارکان محافظه گرایی مخالفت با عقل گرایی برخاسته از عصر روشنفکری است، به ویژه آنچه در انقلاب فرانسه خود را نشان داد. آدامز و همیلتون دو چهره محافظه کار امریکایی مدافع سیطره اشرافیت طبیعی بودند، که تبلور آن را در ثروت و رهبری اخلاقی می دیدند. کوئینتن به سه عامل ریشه ایی در محافظه گرایی اشاره دارد که عبارتند از : الف) سنت گرایی : مخالفت با هر تغییر ناگهانی و نیز رد آرمانشهر گرایی ب) شک گرایی سیاسی : و خصومت با نظریه و یا تئوری ها ج) برای جامعه نوعی اندامواره قایل بودن. که نقطه مقابل مکانیستی دیدن جامعه است. مخالفت محافظه گرایان با تغییر ناگهانی امری مطلق و نا منعطف نیست، بلکه برخاسته از اطمینانی است که نسبت به اصول تجربی دارند که به نحوی از انحا کارایی خود را نشان داده است، مثل دفاع از سنت. محافظه گرایان در مخالفت با تغییرات به سه نکته به عنوان دلیل مخالفت خود اشاره دارند : الف) تغییرات ممکن است به نتایجی منتهی شود که پیش بینی نشده و مورد انتظار نیستند ب) بیهودگی تغییرات، که به عنوان مثال لزوما تغییرات منجر به انتقال امتیازات به گروه و یا طبقه ی مورد نظر مثلا انقلابات منتهی نمی شود. ج) مخاطرات تغییرات، که هزینه ایی که برای این تغییرات باید پرداخت گاه از سود آن بیشتر است. محافظه گرایان با تغییراتی مخالفند که پشتوانه تجربی ندارند. اعتبار عقل هم در نظر آنان در چارچوب تجارب است و دامنه آن از تجارب فراتر نمی رود. مخالفت محافظه گرایان با نظریه ها و میدان ندادن به امور انتزاعی از در دو امر ناگسسته یعنی در مخالفت با عقل گرایی و دفاع از سنت و تجربه ریشه دارد. محافظه گرایان منازعه و مخالفتی با عقل گرایی ندارند، بلکه با اصالت و اولویتی که به آن داده می شود مخالفند. روش مورد قبول آنان در نظریه ها، استقرا تجربی است و از صدور احکام قیاسی اجتناب می ورزند. مطالعات موردی و سیاست های متناسب با سنت و تجارب تاریخی هر جامعه را بهترین محور تصمیم گیری های سیاسی و نیز تفکر و در ساز و کار اجتماعی می…
                                                                                              • محافظه کاران محافظه کاری سنت
                                                                                                ]]>
                                                                                                www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Tue, 20 Nov 2018 09:51:29 +0330
                                                                                                امریکایی ها، تعهد و تخصص، شریعتی و صادق هدایت http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/603.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/603.html دکتر علی شریعتی و صادق هدایت و نگاه امریکایی ها به آنها
                                                                                                گرچه متون درسی دانش آموزان ما، از آثار و نوشته های بزرگان ادب و فرهنگ پارسی قدیم و معاصر هر روز خالی تر می شود، و اینان در بین خود ما و مام میهن خود غریب و غریب تر می شوند، اما گوهر شناسانی در دورترین نقاط جهان آنها و نوشته های شان را، فارغ از تفکر شان می شناسند، و به ملل خود معرفی و از آن بهره می برند، در این مصاحبه شما می توانید به میزان آشنایی رییس دپارتمان زبان فارسی دانشگاه واشنگتن، که یک پرفسور انگلیسی است، با نوشته های پارسی گویان این سرزمین در دهه 1350 آشنا شوید، و ببینید ملل پیشرو چگونه لایق ترین ها را برای تصدی و تدریس انتخاب می کنند، تا هدایت کاروان بشریت را همچنان در دستان خود حفظ و نگهداری کنند، و چون خود، فرهیخته تربیت نمایند. متن مصاحبه ایی که می آید روایت یک دانشجوی ایرانی دانشگاه واشنگتن، از دپارتمان زبان فارسی این دانشگاه و نحوه تدریس و نوع نگاه آنان به دانشجو و استاد است، باشد که راهنمای ما نیز قرار گیرد. من خودم آقای صادق هدایت را ندیدم، ولی از نوشته های ایشان خاطره جالبی دارم، در میانه های دهه 1350 خورشیدی بود که از دانشگاه واشنگتن در شهر سیاتل پذیرش گرفتم، و برای تحصیل به امریکا رفتم، ما در آن رژیم (پهلوی) هم مثل همین رژیم (ج.ا.ا) بودیم، نه بورسیه ایی داشتیم و نه پول مناسبی، لذا باید هزینه های تحصیل را خود تامین می کردیم، و به همین جهت بدنبال کاری در آن دانشگاه می گشتم که هزینه های خود را تامین، و از طرفی شهریه کمتری بپردازیم، شهریه دانشگاه ما کوارتری (فصلی) بود، که باید بیش از 1500 دلار می پرداختیم، و با توجه به ضعف مالی، پرداخت این مبلغ برای من بسیار سخت بود، لذا مطالعه ایی کردیم، راهنمایی هم شدم، از آنجا که خواست خداوندگارم هم بر این قرار گرفته بود که کمک بشوم، یک آگهی در دانشگاه زدند که دپارتمان زبان فارسی، دانشکده مطالعات زبان و تمدن شرق نزدیک The Department of Near Eastern Languages and Civilization (NELC) که در آن علاوه بر زبان و ادبیات فارسی، در کنار زبان های عربی، ترکی، عبری تدریس می شد، دستیار تدریس زبان فارسی نیاز دارند، 12 نفر برای این امر ثبت نام کردیم، که پرفسور مک لورن[1] رییس بخش فارسی که خود به زبان فارسی بسیار مسلط بود، از بین همه ی متقاضیان مرا انتخاب کرد، و بعد از انتخاب هم گفت،…
                                                                                                • پرفسور مک لورن بوف کور صادق هدایت امریکایی ها دانشگاه واشنگتن
                                                                                                  ]]>
                                                                                                  www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 12 Nov 2018 16:28:17 +0330
                                                                                                  عاشقانه ایی زیبا از شاعر معاصر سید محمد علی ریاضی یزدی http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/602.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/602.html عاشقانه ایی زیبا از شاعر معاصر سید محمد علی ریاضی یزدی
                                                                                                  وقتی این اشعار را در صدای دلنشین شاعر گرانقدر معاصر، دوست عزیزم جناب آقای کاظم هوشمند، می شنیدیم نمی دانستم این هم قطعه ایی از اشعار شاعر فقید بلند مرتبه، اما گمنام کشورمان جناب آقای سید محمد علی ریاضی یزدی است که در امانت تمام، در سخن شاعر معاصر، که دوازده هزار از این قطعات زیبا را در حافظه خود دارد و از قضا، در اثر همنشینی ها زیاد با جناب ریاضی یزدی 2000 بیت آن متعلق به مرحوم ریاضی است، که جناب آقای هوشمند، شعر عاشقانه ی ذیل را در صبحی دل انگیز برای پرواز دل ما هدیه کرد، هدیه ایی گرانقدر از نشست های استاد محمد حسین شهریار، ریاضی یزدی و خود جناب هوشمند : بس جای بوسه مانده بر آن روی همچو ماه جایی دگر نمانده، که عاشق کند نگاه زلفت بلا بود، چشم بلا، خال لب بلا از این همه بلا به خدا می برم پناه صورت سفیدُ، ساق سفیدُ بدن سفید یارب مباد نامه اعمال کس سیاه قربان انقلاب سفیدت، که می کُشد چشم سیاه مست تو، ما را به یک نگاه شیطان به گندمی ره عالم زد از بهشت با آن همه جلال و رفعت و با آن مقام و جاه خال تو، روی ماه تو، چشم سیاه تو، عالم که هیچ بر سر شیطان نهد کلاه حسن بتان به چشم خدا بین عارفان با آن همه ملاحت آن لطف دلبخواه یک پرتو از جمال جمیل ازل بود که افتد به روی ماه تو از عالم اله لطف چمن، طراوت گل، سرخی شفق نور ستاره روشنی آفتاب و ماه طیفیست، سایه اییست، شعاعیست شعله اییست کز نور آن شجر، که به موسی گرفت راه دل پاک کن که پرتو نور خدا یکی است هم در رواق مسجد، و هم صحن خانقاه شب خیز باش همچو ریاضی که دیده است در پرده های ظلمت شب، نور صبحگاه بی خود نبود که استاد شهریار مرید سید محمد علی ریاضی یزدی بود، ایشان از کارکنان دانشگاه تهران بود، و شهریار سال ها از محضر آقای ریاضی یزدی تلمذ کرد، و ریاضی در گمنامی فوت کرد و شهریار در شهرت. همه شهر را گرفتی تو به شعر شهریارا تو که شهریار شعری امیر شهر یارا به بسیط خاک رفته همه جا سرود پاکت به در آی شهریارا، و بگیر شهر ما را ز فراز آب رفعت، بگشای چتر دولت، که به زیر سایه تو، شود آشیان هما را چکد آب زندگانی ز مداد و خامه تو که گرفته…
                                                                                                  • سید محمد علی ریاضی یزدی کاظم هوشمند شاعرمعاصر شهریار
                                                                                                    ]]>
                                                                                                    www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sun, 11 Nov 2018 10:18:24 +0330
                                                                                                    آقای شریعتی! تفکر شما نمی تواند ایران را نجات دهد http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/600.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/600.html آقای شریعتی! تفکر شما نمی تواند ایران را نجات دهد
                                                                                                    خاطراتی که می آید، بازگو کننده حوادث و بازیگران قیام سال های 1356 تا 1357 است، دو سالی که قیام مردم ایران آغاز و بدنبال آن سلسله پهلوی سرنگون گردید، این خاطرات به گوشه ایی از فضا و نقش بازیگران این خیزش از زبان یک عضو فعال "انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی امریکا – کانادا" بیان می شود، که در تاریخ 17 آبان 1397 روایت شده است: من آن موقع دانشجوی "دانشگاه واشنگتن" در شهر سیاتل امریکا بودم، اما اخبار داخل ایران را نداشتیم، موج کوتاه 19 (SW) رادیو سراسری از ایران پخش می شد، ولی آن هم یکی دو خبر از ایران می گفت، و می رفت به سراغ اخبار بقیه مناطق جهان می رفت، و برای این که این نوع خبر دهی دانشجویان مقیم امریکا را اغنا نمی کرد و نمی خواستند از اخبار تحولات کشور بی اطلاع بمانند، یک شماره تلفنی آقای ابراهیم یزدی به من داد و گفت این شماره تلفن را بگیر که از یزد است و اخبار 24 ساعته ایران را به شما می گوید، اخبار درست، اخبار قیام مردم؛ که ظاهرا این حرکت از طریق اطرافیان آقای صدوقی که بعدها ترور شد، پشتیبانی می شد، و آنقدر کارشان مخفی بود که ساواک نتوانسته بود این تلفن و گردانندگان جمع آوری و نشر این اخبار را کشف و دستگیر نماید؛ این روند از سال 1356 تا 1357 و پیروزی انقلاب، حدود دو سال ادامه داشت، آنها شبکه ایی بودند که به تمام ایران وصل بودند، و اخبار همه جای ایران را جمع کرده و تدوین و منتشر می کردند، اخبار همه ایران از جهرم، فیروزآباد، شیراز، شاهرود و... از همه جا را جمع آوری می کردند، ما از اینجا به این تلفن در یزد زنگ می زدیم و به این تلفن وصل می شدیم، و اخبار 24 ساعته ایران را که متن ضبط شده ایی بود، شروع به پخش می کرد و ما هم آنرا ضبط کرده و نوارش را پیاده می کردیم، به صورت خبرنامه چاپ و تکثیر و پخش می کردیم. ما در سیاتل حدود 50 دانشجوی ایرانی بودیم، مرحوم آقای ابراهیم یزدی انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی امریکا – کانادا را راه انداخته بود، آقای حسین شیخ الاسلام، که معاون وزارت امورخارجه بود، بعد شد مشاور رییس مجلس، دوبار هم نماینده مجلس بود، که وقتی بعد از پیروزی انقلاب از امریکا آمد، در قالب دانشجویان پیرو خط امام بود که سفارت امریکا را اشغال کردند، آنجا با آقای محمد هاشمی، برادر آقای هاشمی…
                                                                                                    • انجمن اسلامی دانشجویان ایران و کانادا شریعتی خمینی ابراهیم یزدی
                                                                                                      ]]>
                                                                                                      www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Fri, 09 Nov 2018 18:02:36 +0330
                                                                                                      چگونه به یک سرباز گارد شاهنشاهی تبدیل شدم http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/598.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/598.html چگونه به یک سرباز گارد شاهنشاهی تبدیل شدم
                                                                                                      سال 1346 بود که به سن اعزام به اجباری (سربازی) رسیدم و می دانستیم که برای جلب سرباز خواهند آمد و بالاخره آمدند و ما را برای اعزام ثبت نام کرده، و قرار شد در موعد مقرر اعزام، در مسجد اخیانی ها در شاهرود تجمع کنیم. همین کار را هم کردم و وارد مسجد که شدم سرکار استوار حاضر گفت "شناسنامه (ات را بده)" و من هم که مراتب احترام و عرف نظام را نمی دانستم، و بجای "بفرما قربان" گفتم: "بگیر" و او هم بی درنگ با یک شُمُش (ترکه چوب نرم درخت) که دستش داشت شروع به زدن خم لنگ های من (از ناحیه پاهایم) کرد و کتک حسابی به من زد. که "بگیر چیه؟!، تو از همین الان سربازی، درست صحبت کن، نظم داشته باش..." پدرم که برای بدرقه آمده بود، هم با دیدن این صحنه به گریه افتاد و رفت. بعد هم همه ما را به مرکز آموزش 304 بیرجند اعزام کردند، و ابتدا فرمانده پادگان، آقای سرهنگ ستاد بازرگان برای ما سخنرانی کرد، و آموزش ها شروع شد، هفده روز من در این پادگان بودم. یکبار ارشد ما گفت، بروید آن کلاغ را بگیرید و بیاورد، و در واقع این تنبیه بخاطر سخن و یا خنده ایی و یا بی نظمی بود که یکی تو صف کرده بود. کاری محال، ولی کسی توان نداشت که مخالفت کند. محوطه این پادگان رمل و ماسه ایی بود، و من آنقدر دویده بودم که حالم خراب شده و به حالت مرگ افتادم، مرا به مسجد پادگان که مسجد کوچک اما خیلی تمیز و عالی بود و به همه جای پادگان ارجعیت داشت، منتقل کردند و من در حالت نیمه بیهوشی بودم و یکی از دوستان هم که با هم اعزام شده بودیم، به این عنوان که در حال مرگ هستم، داشت روی سرم قرآن می خواند. بعد از هفده روز آموزش های سختی که جریان داشت مرا نزد سروان دکتر طاهری (اهل شهر بایزید بسطامی بود) فرستادند، که با تیمی برای امتحان و انتخاب سرباز برای نیروی گارد شاهنشاهی، به پادگان بیرجند اعزام شده بود، و در درمانگاه پادگان شهر بیرجند استقرار داشتند، و او هم وقتی حال مرا دید، که نمیتوانم خوب راه بروم، با مهربانی گفت، "چی شده پسرم؟!" من هم گفتم "الان 16 روزه که این پوتین ها توی پای منه، اندازه ام نیست و بندهای پوتین، گوشت پای منو بریده و رفته داخل گوشت پا، با بشین و پاشو هایی که می دهند، این…
                                                                                                      • پهلوی گارد جاویدان سلطنتی کاخ سرباز
                                                                                                        ]]>
                                                                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Wed, 07 Nov 2018 11:39:00 +0330
                                                                                                        دمکراسی چیست و از چه سخن می گوید http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/591.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/591.html دمکراسی چیست و از چه سخن می گوید
                                                                                                        از زمانی انسان به توانایی عقلی، بشری و خدادادی خود پی برد، و متعاقب آن اجتماعات انسانی نیز شکل گرفت، شکل اداره این اجتماعات نیز اهمیت یافت، و بشری که برای خود شخصیت انسانی قایل شد و خود را واجد توانایی هایی یافت که می تواند، مسایل خود را حل کند، در فکر فرو رفت که چگونه شرایط جامعه خود را تنظیم کند که بتوان بدور از حیوانیت و تجاوز به حقوق دیگران، انسانی در این جهان زیست، و سعادت را در آغوش کشید و حیف که تا بشر بتواند به مرحله ایی برسد که همه از حق تعیین سرنوشت برخوردار شوند و از حیوانیت ها خلاص شوند، نسل ها از انسان عدالت و آزادی را نچشیده، نابود شده اند. دموکراسی یکی از ایده های مکاتب انسانی برای اداره اجتماعی است که از انسان ها شکل گرفته، در زبان یونان باستان این واژه واجد دو کلمه "مردم" و "حکومت کردن" است که در سیاست به معنی "حاکمیت مردم" تعریف می شود. این نظام سعی می کند به همه انسان های درون خود حق مشارکت سیاسی در امور جامعه بدهد. اما در دمکراسی یک گرایش به حق، اهمیت و اولویت فرد از یک سو و اجتماع از سوی دیگر همواره تعارض و سخن بوده است. واژه دمکراسی در عصر جدید ابتدا در اساسنامه مستعمره امریکایی "ردآیلند" در سال 1641 به کار رفت. و در قرن 19 و 20 توسعه روز افزون یافت و ملل پیشرو در صنعت و اجتماع اروپایی و امریکایی و بعد ها شرقی بر آن پای فشرده و به تکمیل و توسعه آن همت گماشته اند، به طوریکه بعنوان مثال اکنون هند به بزرگترین دمکراسی جهان شهرت دارد، هر چند ملل مختلف از لحاظ کیفیت و عمق اعطای حق به شهروندان خود در تنوع بسیاری اند، اما امروز مقبولیت روش دمکراسی، به حدی رسیده است که حتی دیکتاتور ترین حاکمیت ها در جهان هم، بخشی از نام سیستم خود را به این کلمه گره زده اند تا در زمره دارندگان این سیستم حکومتی تلقی شوند. "تامس پین" یک دمکرات رادیکال بود که در انقلاب فرانسه و استقلال امریکا، در کنار جیمز مدیسون از دست اندرکاران تدوین قانون اساسی امریکا و مقاله های معروف فدرالیست با جرمی بنتام و جیمز میل انگلیسی فعالیت کرد. البته این که همه مردم را به تصمیم گیری های حکومتی کشید، مشکل است و برای همین هم افرادی مثل کارل پوپر منکر مردمی بودن حکومت دمکراسی بوده و آن را یک مغلطه بیش نمی…
                                                                                                        ]]>
                                                                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Mon, 29 Oct 2018 04:29:00 +0330
                                                                                                        لیبرالیسم چیست و چه می گوید http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/589.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/589.html لیبرالیسم چیست و چه می گوید
                                                                                                        لیبرالیسم بنا و فلسفه خود را بر آزادی، آزادیخواهی و اختیار بشر که یکی از مهمترین دغدغه های انسان است، قرار داده و بر این اساس تعریف می کند. و به نظر می رسد توانسته است بر رقبای سرسخت خود همچون ناسیونال سوسیالیسم (آلمان)، فاشیسم (ایتالیا و اسپانیا)، لنینیسم (روسیه)، و همچنین توتالیتاریسم سلطه جو در دیگر نقاط جهان تفوق یابد. اگرچه در دوره باستان هم در برخی دولت شهر های یونان مردم از آزادی های گسترده برخوردار بودند ولی الف) وجود نظام بردگی در آتن ب) تعلق آزادی در آن زمان به اعتبار عضویت انسان ها در آن دولت شهرها ج) ارتباط آزادی با مدرنیسم، باعث می شود که این لیبرالیسم با آزادی گسترده در آتن متفاوت باشد. بعکس مکتب سوسیالیسم که بنیانگذار خاص دارد، لیبرالیسم بنیانگذار خاصی ندارد و اندیشمندان زیادی در طول دوره های تاریخی به تدریج آنرا بسط و در ترویج و تکمیل این نظریه دست داشتند و لذا هم اکنون از آزادی قرائت های مختلفی وجود دارد و کثرت در نظر در این دیدگاه زیاد دیده می شود. بر اساس محوریت عقل و احساس، دو نوع لیبرالیسم عقلانی و لیبرالیسم احساسی از هم متمایزند. وجه مشترک آن ها محوریت فرد است. در لیبرالیسم ملت ها هم همچون افراد دارای روح و جان تصور می شوند که هر ملتی به منزله یک فرد حق حیات و استقلال دارد. اما لیبرالیسم به چهار نوع لیبرالیسم سیاسی، اقتصادی، فلسفی، اخلاقی (فرهنگی) تقسیم می شود، اگرچه به صورت خالص هیچکدام آنان را در عالم واقع نمی توان یافت. اما مهمترین آن لیبرالیسم فلسفی که بقیه در سایه آن شکل می گیرند و عمده ترین بحث در لیبرالیسم فلسفی بحث دفاع از آزادی در مقابل جبر، و چگونگی و چرایی اولویت قرار دادن آزادی است که اینجا منظور و مفهوم از آزادی تمایلی به همان اختیار دارد. مهمترین چهره های لیبرالیسم سیاسی را می توان به جان لاک، جان استوارت میل، آیزیا برلین، جان راولز نام برد. مهمترین چهره های لیبرالیسم فرهنگی جرمی بنتام و مارکی دوسام هستند. از مهمترین چهره های لیبرالیسم اقتصادی می توان به آدام اسمیت، ریکاردو ، فریدمن و هایک می توان اشاره کرد. لیبرالیسم عقلانی بر دو پایه فرد و عقل استوار است که آزادی از ترکیب این دو حاصل می شود. و مقولاتی مانند مدارا، پذیرش حوزه خصوصی، قایل شدن به حکومت مشروطه با استقرار نظام حداقلی سیاسی و... نیز در کنار آن مطرح است. انسان در پرتو تعقل و اختیارگری به قدرت تعیین…
                                                                                                        ]]>
                                                                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Sat, 27 Oct 2018 06:10:11 +0330
                                                                                                        آنارشیسم چیست و چه می گوید http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/588.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/588.html آنارشیسم چیست و چه می گوید
                                                                                                        یکی از بی مناقشه ترین نظراتی که در رابطه با زندگی انسان ها وجود دارد اینکه انسان رو به تکامل، شایسته تکامل، دارای ابزار تکامل و زیستش برای تکامل است، می باشد، و مناقشه مکاتب فکری در این است که هر یک مدعی اند که آنها می توانند این مهم را سریعتر و یا بهتر به سرانجام برسانند. مهمترین وجهی از آنارشیسم منتج می گردد، آزادی است که به شکوفایی انسان ها می انجامد و انسان می تواند در سایه آنارشیسم استعدادهای خود را بروز و گسترش دهد، حق تعیین سرنوشت از اساسی ترین نتایج آنارشیسم است. آنارشیسم اگرچه در اذهان ما به هرج و مرج تصویر و تعبیر شده است، ولی این نظریه اعتقادی به هرج و مرج نداشته و با به چالش کشیدن "اقتدار، تَحَکُم و تمرکز،" به آزادی بشر می اندیشد، و بیشترین حمله اش متوجه حاکمیت هاست، حاکمیتی که از طرف وکلای خود، وکیل زندگی بهتر برای آنها می شود، و همین وکیلی که انسان ها نبودش را هرگز نمی توانند تصور کنند، چنان بر جان و مال وکلایش حاکم می شود، که برای خلاصی از جور و ظلمش، وکلا باید خون دهند، و تاریخی از رنج، خون، غارت، چپاول، جنگ، زورگویی، تمامیت خواهی و... را انسان ها متعاقب این تفویض وکالت [1] تجربه کرده و می کنند. لذا آنارشیست ها برای خلاصی از این بلیهِ، حاکمِ، مسلطِ، زیاده خواه، یاغی، تمامیت خواه، غیر قابل کنترل و... نوعی جامعه بی حُکم، تَحَکُم و حاکِم و حُکومت را خواستار و معتقدند. آنان مخالف نظم نیستید بلکه اجبار و تحکم را بر نمی تابند لذا این که دولتی (Government) در کار باشد زیاد مورد تعرض آنان نیست، ولی وقتی سازمان اجرایی به حاکم، حکومت، حکم و تحکم، می رسد (State) با آن مخالفند، معتقدان این نظریه اعتقاد دارند که قدرت سازمان های سیاسی باید به سازمان های اقتصادی – اجتماعی که متکی بر عضویت داوطلبانه انسان هاست، منتقل شود. آنارشیست علاوه بر حکومت، هر گونه سیطره حاکمیتی بر انسان ها حتی در قالب نهادها (از جمله نهاد کلیسا) را نیز بر نمی یایند. آنان حتی سیطره نظریات علمی را هم بر نمی نتافته و به نفی اصل و اصول متمرکز کننده علمی نیز مبادرت کرده اند. اگرچه همه آنارشیست ها را نمی توان یکی دانست، ولی همه در نفی حکومت متفقند. آنارشیست ها خاستگاه و منشا حکم و حاکم و حکومت را یکی یا ترکیبی از "جهل"، "آز" و "زور" می دانند. به خصوص زور را در شکل…
                                                                                                        ]]>
                                                                                                        www.mostafa111@gmail.com ( مصطفی مصطفوی) سخن این و آن Thu, 25 Oct 2018 05:16:31 +0330
                                                                                                        حکمت و اخلاق الهی در عقاید سرخ پوستان امریکا http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/521.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/521.html حکمت و اخلاق الهی در عقاید سرخ پوستان امریکا
                                                                                                        در حالیکه خودخواهانه بهشت و دیدار خداوندگار را تنها از آن خود و همکیشان خود می دانیم، ولی هدایت و دست هدایتگر خداوندگارم تنها به سوی ما در "میدل ایست" جهنمی و پر از طغیان نیامده است، گرچه اینجا بهشت ادیان و نزول مکرر وحی است، و هم زمان از بدترین نقاط زمین در تجاوز، جنگ، خونریزی و... است، این هدایت و دستگیری الهی را می توان در سرزمینی دور که سرخ پوستان امریکا زندگی می کنند، هم دید؛ مردم ایزوله و محاصره شده ی محصور در جزیره ایی دور از همه؛ که تا قبل از رسیدن پای سفیدپوستانِ تمامیت خواه و متجاوز از راه دریا بدین سرزمین، فرهنگ و زندگی خاص خود را در طی سده های درازی رقم زده، و فلسفه ی دنیای خود را کشف و در روال اخلاقی جامعه خود بدان معتقد و عامل بودند. متن ذیل دستورات اخلاقی و عبادتیست که از اعتقادات آنان منتشر شده است : "سرخ پوستان امریکا قانون بیست بندی مهمی را برای زندگی بشر از خود بجای گذاشتند، که هر شخص متشخصی بدون نظرداشت به فرهنگ، مذهب، قبیله و یا نژادش، این کلمات حکیمانه را می تواند به کار بندد. زیرا که این تعالیم فرای تفاوت هایی است که در بین انسان وجود دارد و می تواند صفحه واحدی را برای همه رقم زند، و اجازه می دهد که هر فرهنگ خاصی، یگانه و غیر قابل تکرار باشد. شاید یکی از پیشروترین قوائد شخصیت ساز معنوی، قوائد اخلاقی سرخ پوستان امریکا باشد که متن اصلی آن در ماه اکتبر 1994 در روزنامه Inter-Tribal Times بچاپ رسید. این قوائد اخلاقی می تواند هر فردی را راه چگونه بهترین زیستن بیاموزد. جالب این که بسیاری از این قوائد اخلاقی زندگی، در مذاهب و اعتقادات دیگر هم تکرار شده است. 1- همانگونه که خورشید طلوع می کند تو هم به عبادت برخیز. به تنهایی عبادت کن. اغلب به عبادت بپا خیز. روح بزرگ (خداوندگار یکتا) به تو گوش فرا خواهد داد، اگر تو فقط بگویی. 2- در مورد افرادی که مسیر خود را گم کرده اند، صبور و با تسامح و تساهل برخورد کن. فراموشی، غرور و تکبر، خشم ، بی اعتمادی و کمبود به این روح گم شده تعلق دارد. دعا کن تا بتوانند راه هدایت را بیابند. 3- به دنبال خودیابی توسط خود باش. به دیگران اجازه نده راهت را برایت تعیین کنند. این راهیست که تو باید در آن حرکت کنی، به تنهایی. دیگران ممکن است با تو همراه شوند،…
                                                                                                        ]]>
                                                                                                        سخن این و آن Tue, 29 May 2018 22:00:30 +0430
                                                                                                        قدم به قدم با عبدالحسین زرین کوب، در "دو قرن سکوت" http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/514.html http://www.mostafa111.ir/neghashteha/articel/sokan-in-on/514.html قدم به قدم با عبدالحسین زرین کوب، در
                                                                                                        در روزگاری که بی خردی ها، لجاجت در برخی سیاست ها، زیاده خواهی های حریف و... شرایط را به سمتی می برد تا ائتلاف سعودی، اسراییلی، امریکایی و مزدوران و همنواهای دلواپس و اصولگرایان بیخرد داخلی آنها در کشورمان، سمفونی موسیقی مرگ، خرابی، جنگ، تجاوز و هل من مبارز طلبی می کنند، و "برجامی" را که هنوز نمرده، مرگش را جشن گرفته و "پرجام" [1]ش می خوانند و ایران را باز در خون و تجاوز شناور می خواهند، شاید خواندن کتاب "دو قرن سکوت" دردآورتر و یادآور غصه ها و رنج هایی باشد که بر این ملت مظلوم در طول تاریخ مصیبت بارش روا رفته است؛ اما این کتابیست ارزنده از محقق ارجمند دکتر عبدالحسین زرین کوب که به تحلیل شرایط، حوادث و چگونگی تسخیر ایران به دست خلفای بعد از پیامبر (ص) پرداخته، شیوه ها و فرهنگی را که اعراب در جنگ ها و تجاوز و غارت طرف مقابل خود پیش گرفتند و اینک همین روش ها را در قالب فقه اسلامی در نبردهای داعش می توان دید، که مغلوب شدگان را در بدترین شرایط ممکن قرار دادند، شاید مفید فایده باشد؛ این حکایت ملت و تمدنی عظیم است که در این هجوم حتی زبان و فرهنگ شان نیز در معرض نابودی متجاوزان قرار گرفت، ولی ققنوس وار از زیر خاکستر تجاوز و تجاوزگران سر بلند کردند و باز خود را دوباره بازیافتند. تاریخ روایتگر شرایطی است که بر ما انسان ها گذشت؛ موجودی هبوط کرده از آسمان بر زمین، و سرگردان بین گرگ ها که به دریدنش، تردید به خود راه نمی دهند، و او بیخیال درندگانی که در اطرافش پرسه می زنند، با این سوال خود که "کیستم، چه باید کرد و به کجا ره می برم"، مدهوش و بی پروا در بین چاله چوله های روزگارش، رقص مرگ می کند و پیش می رود، گاه از یافته ایی به سرور، و گاه در هنگامه بیخودی ها و بی خبری ها، جرامه ایی [2] در ناخن پایش فرو می رود، و فریاد دردش به هوا بلند، و در این سرور و خشم و مستی، حتی گرگان نیز در حیرتند، که در این بیابان هولناک، چرا اینقدر او بی حواس، و فارغ از خود می گردد؛ در چنین هنگامه ایی، ایزدم فرشتگانی از آسمان فرستاد، تا انسان مدهوش و غرق در سازوکار طبیعت پیچیده و ناشناخته، و هزار سوال هویتی مهم، را بخود آورند، که در پس این مدهوشی و حیرانی ات، مبادا آویزان گرگ های مدعی شوی،…
                                                                                                        • قدم به قدم با عبدالحسین زرین کوب، در
                                                                                                          ]]>
                                                                                                          سخن این و آن Tue, 22 May 2018 15:34:33 +0430